سمیه کاظمیان

سمیه کاظمیان

مدرک تحصیلی: استادیار گروه مشاوره دانشگاه علامه طباطبائی تهران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۷ مورد از کل ۴۷ مورد.
۴۱.

تدوین الگوی مشاوره ای استقرار پایگاه هویت مهاجران مبتنی بر "بازگشت به خویشتن" مستخرج از استعاره های داستان های مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایگاه هویت بازگشت به خویشتن استعاره مثنوی معنوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۲۶۷
زمینه: هویت، سازه ای متغیر و پویا است و در معرض مؤلفه های فرهنگی متفاوت، دچار تغییرات بنیادین می شود. مهاجران در مواجهه با جامعه میزبان، واکنش های متفاوتی به سازگاری هویت خود با شرایط فرهنگی جدید، نشان می دهند. علی رغم اهمیت بالای هویت و تغییرات آن در شرایط فرهنگی و جغرافیایی متفاوت و چگونگی شکل گیری پایگاه جدید هویتی در افراد مهاجر، هیچ یک از پژوهش ها مشخصاً به بحث سرگشتگی هویتی ناشی از مهاجرت و چگونگی کمک به فرد در بازتعریف هویت به عنوان امری پویا نپرداخته اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین الگویی جهت کمک به دانشجویان مهاجر برای شکل دهی به پایگاهی استقراریافته از هویت با تمرکز بر بازگشت به خویشتن انجام شد. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش هرمنوتیک کلاسیک انجام شد. جامعه پژوهش، اثر معروف مولانا جلال الدین محمد بلخی، یعنی مثنوی معنوی بود و نمونه موردنظر با توجه به محتوای پژوهش دو داستان؛ "نی نامه" و " کنیزک و پادشاه" از دفتر اول مثنوی معنوی بود. دو داستان مذکور به عنوان یک منبع اسنادی مورد استناد قرار گرفته است و کدگذاری اولیه مبتنی بر روش هرمنوتیک و با تأکید بر وجه استعاری داستان های مذکور انجام شد و از طریق فرآیندهای توصیفی و تفسیری، ساختار زیربنایی پژوهش ترسیم شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها در قالب الگوی مشاوره ای با شش فرآیند 1) اتحاد درمانی 2) کشف مقصود جان 3) آگاهی بخشی 4) اصل جویی 5) وحدت بخشی و 6) پایان بخشی، صورت بندی شد که هر فرآیند، محتوا، هدف و فنون مختص به خود را دارد. نتیجه گیری: الگوی استقرار پایگاه هویت مبتنی بر بازگشت به خویشتن بر اساس مؤلفه ها و چهارچوب نظری مستخرج از آن، می تواند در جهت حل چالش های هویتی دانشجویان مهاجر مفید واقع شود.
۴۳.

بررسی و مقایسه شاخص های توانمندی روان شناختی زنان روستایی و شهری در بحران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندی روان شناختی زنان روستایی زنان شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۸۳
توانمندی روان شناختی زنان فرایندی است که در آن زنان به لحاظ شناختی و رفتاری برای سازماندهی زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی خود توانمند می شوند. این پژوهش با هدف مقایسه شاخص های توانمندی روان شناختی در زنان روستایی و شهری انجام گرفت. در این پژوهش، زنان ساکن در شهر سرپل ذهاب و روستاهای همجوار، که پس از زلزله کرمانشاه همچنان در شهر و روستای خود ماندند و با وضعیت منطقه سکونت خود انطباق یافتند، جامعه آماری مطالعه را تشکیل می دادند. برای انتخاب اعضای نمونه از شیوه تصادفی خوشه ای استفاده شد. از بین مجموع زنان ساکن در شهر سرپل ذهاب پنج منطقه انتخاب شدند و با توجه به موارد ذکرشده، تعداد 219 زن و 154 زن از روستاهای واقع در دشت ذهاب به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و پرسش نامه توانمندی روان شناختی را تکمیل کردند. به منظور اندازه گیری شاخص های توانمند سازی روان شناختی در بحران از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. ساخت و تنظیم این پرسش نامه از طریق مضمون های احصایی از داده های کیفی به دست آمد. در پژوهش حاضر، ضریب اعتبار کل پرسش نامه در گروه نمونه مطالعه شده برابر با 868 / 0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد و به منظور بررسی جزئی تر نتایج آزمون تعقیبی توکی گزارش شد. یافته های پژوهش نشان داد از میان مؤلفه های درون شخصی، مدار شناختْ متغیری بود که در زنان شهری نمره های کمتری از زنان روستایی را به خود اختصاص داد. همچنین، تفاوت معناداری در مؤلفه های بین شخصیِ توانمندی روان شناختی میان زنان شهر و روستا به دست نیامد و به طور کلی نشان می دهد متغیر مستقل، که همان مکان زندگی است، تأثیر زیادی بر مدار شناخت دارد؛ اما بر مؤلفه های بین شخصی تأثیر بسزایی ندارد.
۴۴.

کاوش و مقایسه شاخص های تطابق شغلی در زنان و مردان در بحران: یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تطابق شغلی بحران زنان و مردان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۴۴
پژوهش حاضر با هدف مقایسه شاخص های تطابق شغلی در بحران در زنان و مردان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر، آمیخته (کیفی-کمی) محسوب می شود. خانواده های ساکن در شهر سرپلذهاب که پس از زلزله کرمانشاه همچنان در شهر خود ماندند و با شرایط منطقه سکونت خود انطباق یافتند، جامعه آماری مطالعه را تشکیل می دادند. برای انتخاب اعضای نمونه از شیوه تصادفی خوشه ای استفاده شد. از بین مجموع خانواده های ساکن در شهر سرپلذهاب پنج منطقه انتخاب شدند و با توجه به موارد فوق، تعداد 380 نفر از خانواده های شهر سرپلذهاب به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری تطابق شغلی با بحران از پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده شد. ساخت و تنظیم این پرسش نامه ها از طریق مضمون های احصایی از داده های کیفی بدست آمد. در پژوهش حاضر ضریب اعتبار کل پرسشنامه تطابق شغلی با بحران886/0 بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد و به منظور بررسی جزئی تر نتایح آزمون تعقیبی توکی گزارش شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مؤلفه های تطابق حرفه ای(مشغولیت های حرفه ای بر مدار توانایی و مهارت، مشغولیت های حرفه ای بر مدار دانش و مشغولیت های حرفه ای بر مدار انگیزش) میان زنان و مردان تفاوت معناداری بوجود نیامد. براساس یافته های پژوهش حاضر می توان اینطور نتیجه گرفت که با توجه به شرایط بحران، زنان و مردان با توجه به نقش های جنسیتی خود، بخوبی در بحران انطباق پذیری لازم را پیدا کردند و میان آنان تفاوت خاصی از حیث تطابق شغلی یافت نشد. [1] MANOVA
۴۵.

نقش پیش بینی کنندگی حمایت اجتماعی ادراک شده در رشد و تحول پس از سانحه جانبازان نابینا

کلیدواژه‌ها: جانبازان نابینا حمایت اجتماعی ادراک شده رشد و تحول پس از سانحه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش پیش بینی کنندگی حمایت اجتماعی ادراک شده در رشد و تحول پس از سانحه جانبازان نابینا بود. روش: شرکت کنندگان در پژوهش 110 نفر از جانبازان نابینا بودندکه از طریق نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده زیمن و همکاران (1988) و پرسشنامه رشد و تحول پس از سانحه تدسکی و کالهون (1996) را با کمک پرسشگر تکمیل کردند. داده ها با استفاده از SPSS و آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج: یافته ها نشان داد که بین حمایت اجتماعی ادراک شده با رشد و تحول پس از سانحه، رابطه وجود دارد که مقدار آماره F به دست آمده برابر با 234/067 است که در سطح آلفای کوچکتر از 0/01 معنا دار است و مقدار ضریب رگرسیونی استانداردشده (Beta) برای مولفه های حمایت اجتماعی ادراک شده هم این گونه به دست آمد: حمایت خانواده برابر با 0/376، حمایت دوستان برابر با 0/183 و حمایت دیگران برابر با 0/429 است. بنابراین باتوجه به مقدار آماره های t به دست آمده، همه مؤلفه ها در سطح آلفای 0/01 معنا دارند. بحث: حمایت اجتماعی ادراک شده به طور معنا داری قادر است رشد و تحول پس از سانحه را پیش بینی کند. همچنین هرکدام از مؤلفه های حمایت اجتماعی ادراک شده به طور مجزا، رشد و تحول پس از سانحه را پیش بینی می کنند.
۴۶.

بررسی کیفی گفتمان های غالب در روایت زوج های متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان زوجهای متعارض روایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۷۴
تعارض جزء گریزناپذیر هر رابطه صمیمی به ویژه رابطه زوجها می باشد. روایتی که زوجها از تعارض ارائه می دهند، انعکاس جهان بینی و نگرش آنها نسبت به مسائل بوده و نقش حائز اهمیتی در نحوه مقابله آنها با تعارض دارد. مداخله درمانی مناسب تعارضات زناشویی نیز توجه نقادانه به گفتمان های غالب در روایت زوج های متعارض را می طلبد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفی گفتمان های غالب در روایت زوجهای متعارض انجام شد. داده ها به روش نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 26 زوج گردآوری شد. پس از تحلیل داده ها به روش تحلیل مضمون، گفتمان های دگرمحور، خودمحور و موقعیت محور به عنوان گفتمان های غالب شناسایی شدند. نتایج نشان داد از میان مؤلفه های ارتباطیِ خود، موقعیت و دیگری، عمده گفتمان ها به ترتیب معطوف به دیگری، خود و موقعیت است. به این معنا که در تعریف زوجهای متعارض از تعارض، از میان عوامل بیرونی، فرد و رابطه، نسبت به موقعیت از اهمیت بیشتری برخوردار است. در گفتمان های دگر محور، زبان ابزاری برای مطالبه گری و شکایت از همسر به عنوان کانون اصلی تعارضات بوده و در گفتمان های خودمحور، زبان به مثابه ابزاری برای سلب مسئولیت از خویش و ابراز سلطه گری، خودستایی و قدرت استفاده می شود. در گفتمان های موقعیت محور نیز کارکرد زبان شکوه از تحولات استرس زا می باشد. در نتیجه، گفتمان های غالب زوج های متعارض با گرایش به ارائه تصویری منفی و نامطلوب از همسر و موقعیت و نادیده انگاشتن نقش خویش در تعارض ها عجین است. به طور کلی، روایت زوج های متعارض، به جای زبان راه حل مدار، آکنده از زبان مشکل مدار است و زوج ها به جای تعریف تعاملی از تعارض، تمایل به ارائه تعاریف فردی خویش و اتخاذ رویکرد من مدار یا تو مدار نسبت به مسائل دارند.
۴۷.

نقش رعایت حریم های ارتباطی بر کیفیت محیط شغلی زنان شاغل(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: حریم های ارتباطی مرزها زنان شاغل محیط شغلی رضایت شغلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۳
هدف این پژوهش، بررسی حریم های ارتباطی زنان شاغل و اهمیت رعایت حریم ها در محیط شغلی است. این مطالعه کیفی با مشارکت 15 نفر از بانوان شاغل در مراکز توان بخشی شهرستان نجف آباد، با روش نمونه گیری هدفمند و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته، تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوای قراردادی استفاده شده است. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت که به شناسایی 3 کد انتخابی، 9 کد محوری و 59 کد باز انجامید. نتایج، منجر به شناسایی دو مقوله اصلی شد که عبارتند از: 1) حریم شخصی؛ که با زیرمجموعه های حفظ مرزهای گفتاری، حفظ مرزهای رفتاری، حفظ مرزهای احساسی، همراه است و 2) حریم محیطی؛ شامل زیرمجموعه تفکیک جنسیتی و حفظ مرزهای اخلاقی-اعتقادی است. طبق یافته های این پژوهش، مرزهایی که افراد برای خود می سازند، پایه ای برای تعامل با دیگران شکل می دهد. در صورتی که زنان شاغل، برای خود حریم های مشخصی در محیط شغلی داشته باشند و دیگران نیز به این حد و مرز پایبند باشند، از رضایت شغلی بالاتری برخوردار بوده و از آرامش روانی بیشتری در محیط کار بهره خواهند برد که موجب ارتقای سلامت روان کارکنان می شود. همچنین، زنان شاغل، موافق اعمال مرز و حریم از جانب مدیریت و محیط شغلی هستند. در واقع، مدیریت مرزها، پیشگوی بسیار قوی در موفقیت یا شکست اشتغال زنان است. تعیین مرزهای شغل- خانواده، عامل کاهش تعارضات شغل- خانواده و مشکلات زناشویی افراد است و موجب افزایش کیفیت روابط بین همسری زنان شاغل نیز می گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان