
محمد جمیری
مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
دانلود اکسل نتایج
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
تأملی جامعه شناسانه بر احزاب دولتی در عصر پهلوی دوم؛ مطالعه موردی احزاب مردم و ملیّون(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
محمد جمیری سید یوسف قرشی
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۲
181-200
کلیدواژهها: ایران پهلوی دوم احزاب دولت ساخته حزب مردم حزب ملیّون
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از ادبیات موجود در باب احزاب دولتی، ناظر به عملکرد، کارایی و در نهایت، فرجام احزاب (مردم، ملیون) است. در حالی که مسئله اصلی این مقاله، انگیزه و نیت مؤسس احزاب نام برده است. پرسش تحقیق این است که «چرا دولت های اقتدارگرا، اقدام به تأسیس حزب می کنند»؟ یافته های مقاله با اتکا به امتزاج چارچوب های مفهومی گِدز و ماگالونی در باب احزاب دولت ساخته در اتصال به دو مورد مطالعاتی حزب مردم و ملیّون، حکایت از آن دارد که احزاب به مثابه ابزارهایی برای بقای رئیس دولت (دیکتاتور) عمل می کنند. بدین معنا که احزاب، زمان سقوط دیکتاتور را به آینده دور موکول و یا به استمرار حضور او در حکومت کمک می نمایند. بر این اساس، استنتاج می شود که محمدرضا پهلوی با اتکا به دو کارویژه مرسوم احزاب، یعنی کارویژه های «کنترل» و «رضایت بخشی» و به طور تفصیلی تر، به مدد اقداماتی همچون بازتعریف نقش پادشاه، موازنه رقبای سیاسی، کادرسازی و درنهایت، همسان ساختن احزاب و گروه های سیاسی مخالف، به استمرار حضور خود در قدرت کمک شایانی کرده است."
ارزیابی رویکرد باستانگرایی در دولت پهلوی اول با مؤلفه های مشروعیت زا در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
محمد جمیری محمد کشاورز بیضایی
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۱
۱۲۸-۱۰۹
کلیدواژهها: رضا شاه ملیگرایی مشروعیت سیاسی ایدئولوژی باستانگرایی
حوزههای تخصصی:
کسب مشروعیت، برای حکومت ها امری حیاتی به شمار می رود. از همین رو دستگاه تبلیغاتی پهلوی، ایران باستان را به عنوان پشتوانه مشروعیت بخش و نقطه عزیمت خود معرفی نمود. بررسی ابعاد و زوایای مبانی مشروعیت زای پهلوی اول، نیز میزان همپوشی آن با ایران باستان، موضوع مهمی است که چندان به آن پرداخته نشده است. این جستار با روشی توصیفی تحلیلی، بررسی رویکرد باستان گرا در دولت پهلوی اول و میزان همپوشی آن با مؤلفه های مشروعیت زا در ایران باستان را در کانون توجه خود قرار داده است. یافته ها نشان می دهند: ایدئولوژی باستان گرای پهلوی نه تنها سنخیتی با مبانی مشروعیت ساز ایران باستان نداشت، بلکه در مقابل آن نیز قرار گرفته و به تدریج به دور شدن مردم از حکومت انجامید. هدف از ارائه چنین رویکردی کسب وجاهت سیاسی، مقابله با اسلام و ایجاد نوعی عرفی گرایی ذیل مدرنیزه کردن کشور بود که این رویکرد قرین موفقیت نشد و نتوانست موجد همگرایی و اتحاد ملی در ایران شود.
نقد و ارزیابی مدل توسعه اقتصادی در دوره رضاشاه؛ با تأکید بر نظریه دولت توسعه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
ابراهیم عباسی محمد جمیری
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
191 - 228
کلیدواژهها: توسعه دولت توسعه گرا رضاشاه دولت پهلوی تحول صنعتی
حوزههای تخصصی:
در ارتباط با توسعه اقتصادی در دولت پهلوی اول، دو دیدگاه وجود دارد. برخی آن را تحولی اساسی می دانند. در حالی بسیاری از پژوهشگران معتقدند که در دولت رضاشاه تحولی عمیق در حوزه اقتصاد و صنعت به وجود نیامد. هرچند در ظاهر شکلی از نوسازی اقتصادی رخ نمود. در این میان، یکی از نظریاتی که می تواند دگرگونی های اقتصادی در آن دوره را مورد ارزیابی قرار دهد، نظریه دولت توسعه گراست که این مقاله تلاش می کند با استعانت ممکن از مفروضات این نظریه، آن را در ارتباط با فعالیت های صنعتی و اقتصادی دوره رضاشاه به آزمون بگذارد. بر این اساس سؤالی که این پژوهش درصد پاسخ گویی به آن برآمده این است که تحولات اقتصادی در دوران رضاشاه چه نسبتی با نظریه دولت توسعه گرا داشته است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد اگرچه، به ظاهر برخی از عناصر این نظریه از جمله بوروکراسی کارآمد، ضعف جامعه مدنی، تأسیس ارتش دائمی و برخی نخبگان توسعه گرا بر رویکردهای سیاسی و اقتصادی آن دوره منطبق است، اما در حقیقت فقدان نهاد برنامه ریز توسعه، عدم همکاری دولت با طبقات اجتماعی، محیط نامساعد بین المللی، حذف نخبگان توسعه گرا و جایگزینی آن ها با نخبگان غیر توسعه گرا در کنار بی اعتنایی رضاشاه به برخی اقدام لازم برای توسعه مانند اصلاحات ارضی که به مثابه زیرساخت تحقق توسعه محسوب می شود مبین آن است که نسبتی حقیقی بین این نظریه و تحول اقتصادی در آن دوره، وجود ندارد. روش این مقاله کیفی و اطلاعات لازم از منابع اصیل مانند خاطرات گردآوری شده است.
نقش قهرمان ملی در استحکام هویت ملی (مطالعه موردی شهید قاسم سلیمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
محمد جمیری
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
27 - 45
کلیدواژهها: ایران اسطوره شهید قاسم سلیمانی قهرمان ملی هویت ملی
حوزههای تخصصی:
هویت ملی از موضوعاتی است که دولت ها برای تحقق و تثبیت آن در جامعه اهتمام می ورزند. ازجمله مواردی که می تواند در استحکام بخشی به هویت ملی مؤثر واقع شود، قهرمانان ملی هستند. تاریخ کهنسال ایران، قهرمانان ملی بزرگ و نامداری را در دامان خود پرورش داده است. یکی از افرادی که در دهه اخیر به عنوان قهرمان ملی در جامعه ایران شناخته شده، شهید قاسم سلیمانی است. چرایی و چگونگی تکوین شخصیت سلیمانی به عنوان قهرمان ملی موضوع قابل درنگی است که بررسی ابعاد و زوایای آن پژوهش جامعی می طلبد. بر این اساس، سؤال اصلی مقاله این گونه مطرح می شود که عوامل مؤثر در تکوین شخصیت شهید سلیمانی، به عنوان قهرمان ملی، چه بوده و این عوامل چه نسبتی با برجسته سازی هویت ملی دارند؟ به نظر می رسد شخصیت شهید سلیمانی با اثرپذیری از رویه های مکتبی و مذهبی متناظر با رویکردهای منشی و کنشی قهرمانان ملی ایران که فردوسی در شاهنامه بدان ها پرداخته، نقش برجسته ای در همگرایی و تقویت هویت ملی به دنبال داشته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که رفتارهای بینشی و کنشی شهید قاسم سلیمانی از قبیل اخلاص، وطن دوستی، خاکساری و مردم داری، مبارزه با دشمنان ایران، مردانگی و آزادگی، در کنار ویژگی های فیزیکی و رفتارهای غیرکلامی، در معرفی وی به عنوان الگوی تجربه شده از قهرمان ملی مؤثر بوده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات با اتکا به منابع کتابخانه ای است.