بهروز بیات

بهروز بیات

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۹ مورد از کل ۲۹ مورد.
۲۱.

مهمترین عوامل ایجاد کننده شکاف راهبردی در کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تدوین راهبرد تحلیل شکاف کتابخانه های عمومی ایران مدیریت راهبردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۷
هدف: هدف این پژوهش شناسایی مهمترین عوامل ایجاد کننده شکاف راهبردی در کتابخانه های عمومی ایران است. روش پژوهش: این پژوهش کاربردی، با رویکرد کیفی-کمی و جهت گیری اکتشافی انجام شده است. در این پژوهش، از پرسشنامه محقق ساخته که برای بررسی دیدگاه های مدیران کتابخانه های عمومی کل کشور طراحی شده، استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی از 20 نفر از خبرگان مدیریت راهبردی و علم اطلاعات و دانش شناسی و جامعه آماری پژوهش در بخش کمی، از 31 نفر از مدیرکل های کتابخانه های عمومی ایران تشکیل شده است که به روش هدفمند انتخاب شدند. جهت تأیید عوامل و فاکتورهای استخراج شده، از روش تحلیل عاملی تأییدی (مرتبه اول) و از آزمون تی (t) تک نمونه ای جهت بررسی میانگین وضعیت مطلوب در عوامل مرتبط با فرآیندهای مدیریت راهبردی استفاده شد. همچنین از نرم افزار اس پی اس اس (SPSS) و نرم افزار اموس (AMOS) استفاده شده است. یافته ها: با توجه به میانگین های به دست آمده، مهمترین عوامل ایجاد کننده شکاف راهبردی در کتابخانه های عمومی ایران، عدم توجه به عواملی همچون رشد و تعالی فرهنگ سازمان، عوامل سیاسی، قانونی و دولتی و پیش بینی اثرات آن ها، عدم نظارت و اعمال کنترل به وسیله مدیران، عدم استفاده از نرم افزارهای تخصصی، عدم حمایت راهبردها از محصولات فرهنگی خاص جامعه، عدم برخورداری راهبردها از چارچوب یکپارچه و منسجم، عدم توجه به تقسیم بندی کاربران در کتابخانه عمومی بر اساس نیازها، عدم توجه به ارتقای سیستم های اطلاعاتی و فناوری پیشرفته هستند. نتیجه گیری: ارزیابی و تحلیل شکاف راهبردی کتابخانه های عمومی می تواند ما را از اشتباهات و مسائل پیش رو آگاه کند. همچنین، اطلاعات ضروری برای تصمیم گیری اثربخش و تخصیص مؤثر منابع که یکی از کلیدی ترین فعالیت های مدیریت است را فراهم سازد. لازم است مدیران ارشد با توجه بیشتر به نیازهای جامعه، تدابیر متفاوت تری در حوزه مدیریت راهبردی خصوصاً در فرآیند تدوین راهبردها داشته باشند.
۲۲.

طراحی مدل درگیری اجتماعی برند بر اساس محتوای تولیدشده توسط کاربران در صنعت بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درگیری اجتماعی برند رسانه های اجتماعی صنعت بیمه محتوای تولیدشده توسط کاربران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۲۱
پیشینه و اهداف: محتوای تولیدشده توسط کاربر در بازاریابی به محتوای مربوط به برند گفته می شود که هر کسی که عضویت رسمی در آن کسب وکار ندارد، آن را منتشر می کند. محتوای تولیدشده توسط کاربر می تواند در شکل های گوناگون، از جمله پادکست، ویدئو، ارائه نظرات، تصویر و عکس باشد. پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل درگیری اجتماعی برند براساس محتوای تولیدشده توسط کاربران انجام شد. روش شناسی: این پژوهش با استفاده از پارادایم تفسیرگرایی– پراگماتیسم، با رویکرد ساخت گرایی اجتماعی با استدلال استقرایی و با طرح پژوهش ترکیبی (کیفی و کمّی) برای دستیابی به اهداف خود تلاش کرد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی پژوهش دو دسته هستند. دسته اول متخصصان و خبرگان حوزه بازاریابی و بیمه و دسته دوم کاربران عادی شرکت های بیمه هستند و نمونه مشارکت کنندگان از بین آن ها و براساس روش نمونه گیری هدفمند و با روش اشباع داده ها انتخاب شد (15 نفر خبرگان، 15 نفر کاربران). جامعه آماری بخش کمّی پژوهش همه کاربران سایت های فروش و رسانه های اجتماعی و شبکه های ارتباطی شرکت های بیمه بودند (4500=N)، که از بین آن ها تعداد 305 نفر از کاربران به عنوان نمونه آماری بخش کمّی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه بندی انتخاب شدند. به این صورت که هر شرکت بیمه به صورت یک خوشه در نظر گرفته شد و نمونه ها از خوشه ها انتخاب شدند. اندازه حجم نمونه براساس جدول مورگان تعیین شد. شرکت های منتخب برای انجام پژوهش شامل شرکت بیمه ایران، آسیا، نوین، البرز، پاسارگاد و پارسیان هستند و سه بیمه شخص ثالث، بیمه درمان و بیمه عمر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. داده ها در بخش کیفی با روش کدگذاری استراوس و کوربین (1990) تحلیل شده اند. برای بخش کمّی از پرسش نامه استفاده شد. پرسش نامه براساس مضامین استخراج شده از مصاحبه ها طراحی شد که دارای 69 گویه است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مدل درگیری اجتماعی برند براساس محتوای تولیدشده توسط کاربران در صنعت بیمه دارای 7 مؤلفه، 11 مقوله و 58 مضمون بود که چهار مؤلفه شامل مدیریت محتوای تولیدشده توسط کاربران، توجه به تیپ شخصیتی کاربران، استفاده از نفوذ اجتماعی و استفاده از پتانسیل محتوای تولیدشده توسط کاربران به عنوان مؤلفه های نهایی و دو مؤلفه اعتمادسازی و افزایش تعامل با کاربران به عنوان عوامل واسطه در شکل گیری درگیری اجتماعی برند مؤثر هستند. برازش الگو در سه بخش شامل برازش مدل اندازه گیری، برازش مدل ساختاری و برازش مدلی کلی است. برای بررسی برازش مدل اندازه گیری از پایایی شاخص، روایی همگرا و روایی واگرا استفاده شده است. نتایج پایایی شاخص نشان داد که الگوی طراحی شده از برازش مطلوبی برخوردار است. نتایج آزمون روایی همگرا نشان داد که سازه های این پژوهش از لحاظ همگرایی و همبستگی از اعتبار کافی برخوردارند. نتایج آزمون روایی واگرا نشان داد که سازه ها روایی مطلوبی دارند. نتایج برازش مدل ساختاری نشان داد که می توان به برازش مدل از بعد ساختاری اعتماد کرد و در نهایت برازش کلی الگوی طراحی شده قوی و مطلوب است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که شرکت های فعال در صنعت بیمه می توانند با ایجاد پیوند و ارتباط داستان برند بین شرکت بیمه و کاربران با استفاده از محتواهای تولیدشده توسط کاربران بیمه و با بهره گیری از چهار مؤلفه نفوذ اجتماعی کاربران در محتواهای تولیدشده توسط کاربران بیمه، تیپ شخصیتی کاربران بیمه در محتواهای تولیدشده توسط کاربران، مدیریت محتواهای تولیدشده توسط کاربران بیمه و پتانسیل محتواهای تولیدشده توسط کاربران انگیزه های کاربران را افزایش داده، تعاملات اجتماعی را مدیریت و بهینه کرده و کنشگران اجتماعی را فعال کند و به هدف نهایی خود یعنی شکل گیری درگیری اجتماعی برند مربوط خود دست یابد.
۲۳.

چارچوبی روش شناختی برای تحلیل فرایندهای تسهیلات بر پایه روش های فرایندکاوی و داده کاوی: مورد مطالعه فرایند تسهیلات سرمایه ثابت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرایندهای سرمایه ثابت چارچوب روش شناختی داده های رخداد فرایندکاوی داده کاوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۲۴
بانک ها برای تسهیلات سرمایه ثابت از فرایند های پیچیده و طولانی مدت شامل مراحل، نقاط کنترل و تایید زیاد برخوردارند. اینگونه فرایندها در ایجاد و توسعه واحدهای صنعتی، معدنی و گردشگری از اهمیت فزاینده ای برخوردارند. تجزیه و تحلیل مداوم اینگونه فرایندها برای ارتقاء، بهبود مستمر و کسب دانش از انها اهمیت فزاینده ای دارد. هدف اصلی تحقیق حاضر ارائه چارجوب روش شناختی جامع بر پایه فرایندکاوی با ترکیب با داده کاوی در خصوص تجزیه و تحلیل فرایندهای تسهیلات سرمایه ثابت است. روش شناسی بکاررفته در پژوهش حاضر برگرفته از تکنیک ها و مفاهیم فرایندکاوی و داده کاوی بر پایه داده های رخداد سیستم تسهیلات، بانکی فعال در ایران است. این روش شامل نه فاز شروع، آماده سازی، بازرسی، کاوش و تحلیل، ارزیابی، تحلیل چند بعدی فرایندی، پیش بینی، بررسی نتایج و بهبود است. هر کدام از فازها شامل چندین مولفه و به صورت تکرارشونده است. از جمله نتایج پژوهش حاضر استخراج فرایند واقعی، شناسایی گلوگاه ها، مراحل پرتکرار در نمونه و دارای فراوانی و گونه های فرایند است. افزون بر این شناسایی شعب و افراد دارای بیشترین نقش و ویژگی های داده ای موثر بر کاهش زمان پرداخت تسهیلات، تحلیل فرایند از ابعادی ماننداستان از دیگر یافته ها بود و نشان داد تجزیه و تحلیل استانی دانش خوبی در اختیار می گذارد. یکی از ابتکارات تحقیق حاضر استفاده از داده کاوی برای پیش بینی زمان پرداخت تسهیلات بود. در مقایسه روش های متنوع، الگوریتم درخت تصمیم گیری با دقت 72 درصد بهترین عملکرد را داشت.در نهایت علاوه بر کشف انحرافات، بر مبنای ایجاد داده های رخداد و تحلیل آن، فرایند بهبود یافته استخراج شد،که نشان از بهبود 67 درصدی بود.
۲۴.

Formation of Social Brand Engagement through User-Generated Content: Meta Synthesis Technique(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Social Brand Brand Engagement Meta-Synthesis User-generated contents

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۷۶
Nowadays, social brand engagement is considered as a vital elements and an important issue in marketing and management fields, since it increases the awareness of brand and also its credibility among audiences. In such a way that it creates a credible and meaningful relationship with customers that at last they became the supporters of such brand. Therefore, this study was to review the issue of social brand engagement through user-generated contents using meta-synthesis method during 2010-2024, systematically. This study made use of documentary method to gather data and population consisted of all internal and external related studies in authentic journals. To evaluate the quality of researches, we made use of Critical Appraisal Skills Program (CASP) and to maintain the quality of meta-synthesis, we made use of Kappa index that the Kappa agreement coefficient of the themes was 0.879 indicating the level of good agreement and reliability of the results. Findings showed that 62 codes and 7 themes were identified including “the use of strategies to increase user participation in UGC, the use of user content in UGC in marketing campaigns, harnessing the power of customer testimonials, creating compelling challenges and contests, using and creating a community around the brand, analyzing the impact of UGC and paying attention to the intersection of legal considerations and ethical procedures in the field of UGC campaigns for the formation of social brand engagement” and 2 dimensions have been identified including “the development of the process of using UGC and the internalization of UGC in the formation and increase of social brand engagement”. Therefore, regular disclosing brand-related contents and creating effective communication channels between the firm and customers on social media can lead to social brand engagement.
۲۵.

شناسایی عوامل و مؤلفه های مدل تأمین امنیت فناوری اطلاعات با رویکرد خط مشی های اخلاق حرفه ای کارکنان در شهرداری های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تأمین امنیت فناوری اطلاعات اخلاق حرفه ای کارکنان خط مشی اخلاق حرفه ای شهرداری های کشور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۶۹
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل و مؤلفه های تأمین امنیت فناوری اطلاعات با رویکرد خط مشی های اخلاق حرفه ای کارکنان در شهرداری های کشور می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی-توسعه ای و با ماهیت اکتشافی انجام شده است. روش شناسی پژوهش کیفی بوده و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان انجام گرفته است. نمونه گیری به روش گلوله برفی از دو گروه خبرگان علمی- دانشگاهی و خبرگان اجرایی صورت پذیرفت و پس از انجام ۱۲ مصاحبه به اشباع نظری رسید. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار Maxqda 2018 و به روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد در بین متغیرهای مورد بررسی در پژوهش حاضر، میانگین تأمین امنیت فناوری اطلاعات مبتنی بر خط مشی های اخلاق حرفه ای برابر با 97/2 به دست آمد و در بین شاخص های آن، شاخص ساختاری بیشترین میانگین و شاخص رفتاری کمترین میانگین را داشتند. نتایج حاصل از تحلیل کیفی داده ها نشان دهنده ی 6 بعد (اخلاق حرفه ای، تعهد و مسئولیت پذیری، خلاقیت و نوآوری، مدیریت منابع انسانی، عملکرد منابع انسانی و ساختار سازمان) و 22 مضمون سازمان دهنده و 210 مضمون پایه بود. نتایج نشان داد که موفقیت در تأمین امنیت فناوری اطلاعات در شهرداری ها، نیازمند توجه همزمان به سه بعد زمینه ای، رفتاری و ساختاری است. همچنین نشان می دهد که سازمان هایی که توانسته اند اصول اخلاق حرفه ای را در فرهنگ سازمانی خود نهادینه کنند، در صورت بروز مشکلات امنیتی، توانایی بیشتری در مدیریت و کنترل آسیب ها داشته اند.
۲۶.

ارائۀ الگوی پارادایمی تحول دیجیتال در مدیریت منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحول دیجیتال مدیریت منابع انسانی سازمان ثبت احوال کشور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۴۱
  پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و توسعه ای، و بر اس اس ماهی ت داده ه ا به صورت کیفی می باشد. طرح پژوهش به روش ترکیبی (آمیخته) متوالی (کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش را در بخش کیفی مدیران و معاونین سازمان ثبت احوال کشور، اعضای هیئت علمی که سابقه بالا در تدریس دروس مرتبط با عنوان پژوهش بود. جامعه ی آماری پژوهش را در بخش کمی نیز شامل پرسنل(مدیران، معاونین و کارشناسان) سازمان ثبت احوال کشور بود. همچنین برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از نظریه پردازی داده بنیان استفاده شد و برای تحلیل بخش کمی از الگویابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های مرحله کیفی از بین استراتژی های پژوهش کیفی از نظریه داده بنیاد استفاده شد و به تدوین مدلی جامع و ارائه الگوی تحول دیجیتال در مدیریت منابع انسانی سازمان ثبت احوال کشور، پرداخته شد. براساس نتایج به دست آمده ، در مجموع 183 مفهوم و 20 مقوله یا کد باز شناسایی و استخراج شدند. 20 مقوله شناسایی شده در 6 دسته اصلی داده بنیاد قرار گرفتند. بر اساس نتایج بدست آمده الگوی تحول دیجیتال در مدیریت منابع انسانی سازمان ثبت احوال کشور ارائه شد.و در این الگو مقوله های پژوهش شامل شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها مشخص شد. بنا به نتایج به دست آمده ایجاد یک استراتژی آموزش دیجیتال به کارکنان و نحوه استفاده از سامانه های دیجیتال، ربات های چت و دیگر ابزارها و فناوری ها بسیار مهم است.
۲۷.

مروری نظام مند بر توسعه هستی شناسی ها با استفاده از فولکسونومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازماندهی اطلاعات بازیابی اطلاعات یادگیری خودکار هستی شناسی فولکسونومی مرور نظام مند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۹
هدف: هدف پژوهش حاضر ایجاد تصویری روشن از پژوهش های توسعه هستی شناسی ها با استفاده از فولکسونومی به عنوان ابزار معنایی در راستای مدیریت اطلاعات در محیط های الکترونیکی است. روش شناسی:این مطالعه به روش مرور نظام مند انجام گرفته است. به همین منظور پس از تعیین سوالات و معیارهای ورود و خروج منابع، با جستجو در پایگاه های اطلاعاتی 87 مقاله بین سال های 2019-2003 به دست آمد. در نهایت پس از غربال در مراحل مختلف، 29 مقاله (27 مقاله به زبان انگلیسی و دو مقاله به زبان فارسی) مورد مطالعه عمیق قرار گرفته و تحلیل شدند. برای استخراج داده ها، ابتدا فرم استخراج داده ها در اکسل به صورت دستی طراحی شد و داده های استخراج شده با استفاده از نرم افزار اکسل آنالیز و نمودارهای مربوطه رسم شدند. یافته ها: برآیند مطالعه حاضر نشان دهنده ی آثار مثبت هستی شناسی مبتنی بر فولکسونومی در محورهای موضوعی مهم شامل سازماندهی و بازیابی اطلاعات و یادگیری خودکار است. افزایش محبوبیت این ابزار معنایی در فضای مجازی در بین کاربران می باشد. همچنین برای تعیین روابط معنایی غنی و دقیق برچسب ها به بهره مندی از مجموعه داده های بزرگ تر تاکید شده است. استفاده از معنای پنهان در فولکسونومی برای بهبود هستی شناسی ها و کشف مکمّل همزیستی هستی شناسی ها و فولکسونومی و بهره مندی از تفاوت های بین آنها نیز می تواند برای تکامل وب معنایی مفید باشد. عامل مهم بر تاکید استفاده از معنای پنهان فولکسونومی، پتانسیل بالای فولکسونومی در افزایش ایجاد روابط معنایی است. نتیجه گیری: هرچند مطالعات کاربرد فولکسونومی در توسعه هستی شناسی ها از سال 2003 آغاز شده است، اما با گذشت زمان بسیار طولانی، همچنان محدویت معنایی در فولکسونومی، موضوع چالش برانگیزی است. با توجه به اهمیت تلفیق فولکسونومی و هستی شناسی در بهبود روابط معنایی در نظام های اطلاعاتی و کسب داده های مفید از این برچسب ها، برای درک بهتر نیازهای اطلاعاتی کاربران، کماکان نیاز به مطالعات بیشتر در دستیابی به راهکارهای های مؤثر در رفع ابهامات معنایی برچسب ها و ساختارمند نمودن آن ها است. نتایج این مطالعه می تواند چشم اندازهای پژوهشی تازه ای را برای متخصصان در عرصه ی مدیریت اطلاعات و وب معنایی ترسیم نماید.  
۲۸.

هستی شناسی مبتنی بر فولکسونومی: پیوندی از نوع هوش و معنا در حوزه روانشناسی و علوم تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هستی شناسی فولکسونومی سازماندهی اطلاعات شبکه معنایی یادگیری نیمه خودکار روان شناسی علوم تربیتی پایگاه اطلاعاتی اریک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۳۴
هدف: هدف پژوهش حاضر حل تجسّم دوگانه پنداری هستی شناسی و فولکسونومی و ایجاد همزیستی میان این دو فناوری با یکدیگر، برای توسعه هستی شناسی مبتنی بر فولکسونومی، به عنوان ابزار سازماندهی اطلاعات در حوزه روانشناسی و علوم تربیتی است. روش: این مطالعه از نوع کاربردی بوده و روش پژوهش، ترکیبی است. برای اکتساب دانش مفهومی و ساخت نیمه خودکار هستی شناسی از پایه براساس زبان طبیعی (برچسب های مردمی)، از روش سه مرحله ای E3 (استخراج، غنی سازی، و ترکیب)، آلوس و سانتانچه (2013) و رویکرد نوی و مک گینس (2001) استفاده شد. جامعه آماری، برچسب های دانشجویان روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی تهران به منابع این حوزه، در کتابخانه دیجیتال این دانشگاه بود. برای گزینش و گردآوری برچسب ها از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. همچنین به منظور اعتبارسنجی و اطمینان از صحّت و درستی مفاهیم و رابطه های شناسایی شده میان مفاهیم استخراج شده، از نظرات 15 متخصص حوزه روان شناسی و علوم تربیتی استفاده گردید. ابزار مورد استفاده برای ایجاد هستی شناسی، نسخه 5.5 نرم افزار پروتژه بود. یافته ها: پس از اکتساب برچسب های بدست آمده به تعداد 15787، این داده ها در پیوند با پایگاه اطلاعاتی اریک، و پس از شناسایی مفاهیم پایه و روابط بین این مفاهیم از حوزه، منجربه ارائه ساختار مفهومی با رویکرد هستی شناسی شد. بر این اساس، پس از تأیید و اعتبار سنجی ساختار مفهومی، هستی شناسی مبتنی بر فولکسونومی، به عنوان یافته اصلی پژوهش، متشکل از 277 کلاس و زیرکلاس، 110 رابطه، 50 نمونه، و 9 مترادف بر گرفته از بانک اطلاعاتی اریک، ارائه و در قالب چند گراف مصور سازی شد. براساس آزمون آماری انجام شده، هستی شناسی با سطح معناداری 0005/0 از صحّت نسبی برخوردار بوده و تمامی مؤلفه ها از نظر خبرگان تأیید شد. نتیجه گیری: فولکسونومی در درک وب معنایی به «هستی شناسی های تولید شده توسط کاربر» تبدیل شده اند. استفاده از تفاوت های ساختاری میان فولکسونومی و هستی شناسی ها، عدم نیاز به دانش اولیه و یادگیری سیستم های پیچیده رده بندی را فراهم می کند که نویدگر تکامل وب معنایی است.
۲۹.

شناسایی عوامل تحولات آینده فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) موثر بر مهندسی دانش سازمانی در سازمان های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازمان های دانش بنیان فناوری های اطلاعات و ارتباطات مهندسی دانش سازمانی مدیریت دانش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۹
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر تحولات آینده فناوری های اطلاعات و ارتباطات (ICT) و تاثیر آن بر مهندسی دانش سازمانی در سازمان های دانش بنیان می باشد. با توجه به اهمیت فناوری اطلاعات و ارتباطات، این پژوهش در چارچوب مهندسی دانش بر مبنای نگرش سیستمی انجام شد. روش: روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و توسعه ای و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع کیفی است. جامعه آماری شامل مدیران و کارشناسان شاغل در شرکت های دانش بنیان در سطح ارشد می باشد. روش نمونه گیری نظری بوده و بر همین اساس با تعداد 15 نفر از پژوهشگران حوزه علوم انسانی مصاحبه باز و ساختارنیافته به عمل آمد که از این تعداد 9 نفر به صورت خاص در حوزه مدیریت اطلاعات و ارتباطات مشغول تحقیق و پژوهش بودند. مصاحبه ها به مدت 45 تا 90 دقیقه با هرکدام از پژوهشگران به طول انجامید. روایی و پایایی ابزار سنجش با رعایت شرایطی از جمله تعریف اصطلاحات، توجیه پاسخ دهندگان، تجانس و همگونی پاسخ گویان و برقراری شرایط و زمینه های اجرای پرسش گری مورد توجه و اعتبار قرار گرفته است. با به کارگیری روش های تحلیل تماتیک و نظریه زمینه ای به طبقه بندی، شاخص بندی و سنخ بندی داده ها پرداخته شده است. با توجه به هدف پژوهش، محقق تلاش کرد با انجام مطالعات میدانی و مشارکت در فرآیندهای مربوط به موضوع پژوهش، به درک و فهم چالش های فراروی فناوری های اطلاعات و ارتباطات و تاثیر آن بر مهندسی دانش و مدیریت اطلاعات و ارتباطات بپردازد. یافته ها: عوامل مؤثر بر ارائه مدل مفهومی از تحولات آینده فناوری های اطلاعات و ارتباطات و تاثیر آن بر مهندسی دانش سازمانی در سازمان های دانش بنیان شرایط علّی (با شاخص های سیاست گذاری های کلان کشور، نوسانات سیاسی و اقتصادی، پتانسیل منابع انسانی، کمبود منابع اطلاعاتی و ارتباطی، بالا بودن هزینه فناوری اطلاعات و ارتباطات، مشکل مالی و همکاری شرکت های دارای فناوری)، شرایط زمینه ای (سرمایه فکری، عملکرد نیروی کار، اثربخشی و کیفیت کاری، تعهد مدیران، نوسانات مدیریتی و استراتژی مدیریت)، شرایط مداخله گر (ساختار سازمانی، مدیریت کاربران، بلوغ دانشی، تجربه شخصی، مشارکت کاربران و فرهنگ سازمانی)، فرآیند / تعاملات (تعداد واحدهای سازمانی، کیفی سازی دانش سازمانی، سرعت فرایند، برآورد دقیق حجم کار، شفافیت اهداف، تخمین صحیح زمان و تخمین صحیح بودجه) و پیامدها (ارتباطات سازمانی، مدیریت مشارکتی، کیفی سازی دانش سازمانی، بهسازی منابع انسانی و ارتباط صنعت با سازمان) هستند. نتیجه گیری: فناوری اطلاعات به عنوان مهم ترین عامل تواناساز فرایند مهندسی دانش با سرعت و دقت بالا است. مولفه ها و شاخصه های تحولات این فناوری که در پژوهش حاضر به عنوان عوامل تاثیرگذار بر مهندسی دانش سازمانی در سازمان های دانش بنیان شناسایی شده است؛ شامل شاخص های مهمی بوده که ضروری است جهت بررسی این تحولات و به کارگیری آن ها در معماری دانش سازمانی مورد توجه قرار داده شوند.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان