در این مقاله برآنیم که عناصر عامیانه غزلیات حافظ را باز شناسیم و نشان دهیم. با توجه به اینکه غزل حافظ نمونه درخشان این نوع در شعر فارسی شمرده شده، شاید در نظر اول جستجوی عناصر عامیانه در آن بیهوده به نظر آید. اما، پس از بررسی اشعار شاعر شیراز به قصد یافتن این عناصر در آن، مشخص می گردد که خواجه در آفرینش هنری خود تا حد زیادی به زبان عامیانه توجه داشته و به عنوان یکی از مصالح اصلی زبان هنری از آن بهره گرفته است. نتیجه دیگری که از این مطالعه به دست خواهد آمد تعیین درجه امکان هم نشینی این دو جنبه زبانی یعنی زبان ادبی و زبان عامیانه در یک اثر و کیفیت آن است- دو جنبه ای که تا حدودی متباین به نظر می رسند. ضمنا، در این بررسی، سعی خواهد شد پیوند این دن مرتبه زبانی و میزان وابستگی زبان ادبی به زبان عامیانه در روند آفرینش غزلیات حافظ مشخص گردد.