نگاهى به سند چشم انداز بیست ساله و مؤلفه هاى سیاسى آن (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
آرشیو
چکیده
متن
چشمانداز آرمان قابل دستیابى جامعه در یک زمان بلند مدت است که متناسب با ارزشها و آرمانهاى نظام و مردم تعیین مىگردد. از اینرو جامعنگرى یکى از ویژگىهاى اساسى آن بشمار مىرود که مؤلفههاى گوناگونى را در بر مىگیرد. در این میان از آنجا که چشمانداز یک سیاستگذارى کلان براى جامعه است، مؤلفههاى سیاسى آن جایگاه برترى نسبت به دیگر مؤلفهها دارد که در این مقاله مورد بررسى قرار گرفته است.
نوشتار ضمن نگرش به سند چشمانداز از منظر سیاسى و پیشینه تدوین آن در جمهورى اسلامى کوشیده است چالشهاى پیشروى اجراى سند به ویژه در محیط نظام سیاسى و ادارى کشور را تبیین کند و در این راستا نیز نقدهاى وارده، بر چشمانداز بیست ساله را ذکر نماید.
مقدمه
از مهمترین مباحث جدید مدیریت در سطوح خرد و کلان در جهان امروز، طراحى چشمانداز1 اهداف سامانهاىِ مجموعه تحت امر مدیریت در مقاطع زمانى کوتاه مدت، میان مدت و یا بلند مدت است. امروزه بسیارى از کشورها و حتى شرکتها و یا سازمانهاى بزرگ اقتصادىِ جهان، براى بهینه کردن سامانه مدیریتىِ خود و دستیابى به کارآیى و کارآمدى بیشتر، چشمانداز خود را براى مقاطع زمانى آتى تعریف نموده مىکوشند، سایر سیاستگذارىهاى خود را بر مبناى این طرح کلان به پیش برند. در حال حاضر در برخى از کشورها; مانند آمریکا، که بصورت فدرال اداره مىشوند، حتى براى برخى از ایالتها، این چشماندازها ترسیم شده است.2خوشبختانه، اکنون در کشور ما نیز برنامهاى تحت عنوان «چشمانداز جمهورى اسلامى ایران در افق 1404 هجرى شمسى» تصویب و از سال 1384 به محل اجرا گذاشته شده است، از آنجا که اجرایى شدن این برنامه بیش از هر چیز نیاز به بحثهاى نقادانه مجامع علمى و به مرحله اجماع رسانى آن دارد. این نوشتار تلاش نموده تا با نگرشى دقیقتر به مؤلفههاى سیاسى برنامه حاضر بپردازد و میزان لحاظ این مؤلفهها در برنامه چهارم توسعه را بررسى کند.
شاید بتوان مراحل تصویب چشمانداز و اقدامات ضرورى پس از این مرحله را به صورت زیر نمایش داد:
تصویب چشم انداز-->تبلیغ رسانه اى -->تبیین و بحث نخبگان و بررسى چالشهاى طرح-->پاسخها-->مقبولیت اجتماعى-->باور همگانی--> تبدیل چشم انداز به سند ملى-->بسیج ملى براى تحقق آن.
ت در هر حال، نوشتار حاضر، ضمن نگرش به سند چشمانداز از منظر سیاسى، کوشیدهاست چالشهاى پیشروى اجراى سند; به ویژه در محیط نظامِ سیاسى و ادارىکشور را تبیین کند و در این راستا نیز نقدهاى وارده بر چشمانداز بیست ساله را ذکرنماید.
فصل اول: تعریف و پیشینه تدوین چشمانداز الف) تعریف چشمانداز و ویژگى هاى آن چشمانداز در واقع عبارت است از آرمان قابل دستیابى جامعه در یک زمان بلند مدت، که متناسب با ارزشها و آرمانهاى نظام و مردم تعیین مىگردد. از دیدگاه طراحان چشمانداز بیست ساله، چشمانداز تصویرى از ایران آرمانى آینده است که هویت اسلامى و انقلابى آنمورد تأیید مقام معظم رهبرى بوده است و باید از حکومت دینى استفاده کرد تا به جامعهآرمانى رسید. چشمانداز مزبور عاملى است که باید هر یک از مؤلفههاى اصلى جامعهرا جهت داده و اهدافشان را تعیین کند و از سوى دیگر، مجموعه عوامل را به هم پیونددهد و از آنها نظامى سازگار بسازد. از این منظر، چشمانداز با ویژگىهاى: آیندهنگرى، ارزشگرایى، واقعگرایى و جامعگرایى مىبایستى در افق 20 سال آینده در بردارنده و موجد امور زیر باشد:- وفاق ملى براساس نیازهاى جامعه - پاسخگویى مؤلفههاى مختلف و رفع ضعفها و تهدیدها - قابل دستیابى در هر زمان و کمیتپذیر بودن - تصویر ممکن از اهداف مطلوب - تعیین تصویر آینده کشور به گونهاى شفاف در مقطع زمانىِ چشمانداز - تشویق مشارکت ملى3 - رؤوس برنامههاى راهبردى کشور
ب) پیشینه طراحى چشم انداز در ایران پیش از انقلاب شکوهمند اسلامى، طراحى چشمانداز، حتى براى حاکمیت دوره پهلوى دوم نیز مطرح بود که در فضایى از توهّم و خود بزرگبینى، بحث رسیدن به دروازههاى تمدّن بزرگ و احیاى عظمت مجدّد ایران همانند عصر هخامنشى را در سر مىپرورانید، ولى انقلاب اسلامى طومار این توهمات و خوابهاى آشفته و دور از واقعیت را در هم پیچید.
اما پس از انقلاب نیز همواره خلأ اینگونه برنامهریزىهاى بلند مدت احساس مىشد و به همین خاطر در دهه گذشته، با ارائه طرحهاى نسبتاً مشابهى; مانند چشمانداز بیست ساله مواجه بودهایم که متأسفانه فرجام موفقى نداشتهاند به عنوان مثال در سال 1374 از سوى آیت الله هاشمى رفسنجانى طرح ایجاد تمدن اسلامى 1400 مطرح گردید و ایشان خبر از تحقّق این طرح در سال 1400 ه' . ش. دادند. آقاى هاشمى با خوشبینى تمام در این باره در اواخر دوران ریاست جمهورى خود چنین اظهار نمودند:«... مردم مىدانند که دولت براى سال 1400 یعنى 25 سال دیگر طرحى آماده مىکند که آن روز تمدن واقعى اسلام که هیچگاه در طول تاریخ اسلامى در یک کشور اسلامى تحقق نیافته، در ایران ساخته خواهد شد.»4
«شما 25 سال را در نظر بگیرید، با رشد هفت درصدى که ما در مجموع هفت سال داشتیم ببینید اگر در همه ابعاد برنامهریزى شده باشد، چه اتفاقى در کشور مىافتد... نتیجه همان است که اسم آن را تمدن اسلامى مىگذاریم.»5
از سویى در آن مقطع; یعنى در خرداد سال 76، رییس سابق سازمان برنامه و بودجه، در شرح این راهبردها و برنامهها اظهار نمود: «مطالعات طرح ایجاد تمدن اسلامى 1400 با مشارکت شش هزار نفر و در یک فضاى مطالعاتى متشکل از 9 گروه، 46 کمیته زیر نظر سازمان برنامه و بودجه در 800 محور مطالعاتى در حال تدوین است و تا تیرماه سال 76 سرفصلهاى آن جهت تصویب به هیأت دولت ارسال مىشود. این برنامه از سال 1378 تا 1400در قالب یک برنامه هفت ساله و سه برنامه پنج ساله توسعه کشور قابل اجر خواهد بود. در برنامه ایران 1400، عوامل بازدارنده توسعه; از جمله وابستگى به درآمد نفت و کمکارى، مورد مطالعه دقیق کارشناسان قرار گرفته است. همچنین در این برنامه بیشتر به جوانب انسانسازى و آشناسازى متخصصان داخلى ب علوم پیشرفته براى پیشرفت و توسعه کشور توجه شده است.»6
متأسفانه از همان ابتدا معلوم بود که طرح تمدّن اسلامى 1400 خوشبینانه نگارش یافته بود و سرانجام نگارش بیش از ده هزار صفحه طرح و سایر فعالیتهاى مشابه، به توفیقى نرسید و به زودى به فراموشى سپرده شد.7
همچنین به عنوان یکى از طرحهاى ملى پیش از سند چشمانداز، باید به «طرح ساماندهى اقتصادى» و ناکامى آن اشاره کرد. در واقع یکى از طرحهاى بسیار مفید و سودمند اقتصادى که حتى تا مرحله ابلاغ هم پیش رفت، اما پس از آن به بایگانى طرحهاى ارزشمند سپرده شد، «طرح ساماندهى اقتصادى» کشور بود. این طرح پس از تدوین براساس دیدگاههاى کارشناسى، به هیأت دولت رفت و در آنجا مورد بررسى قرار گرفت و سرانجام در مرداد 1377 به تصویب نهایى مقام معظم رهبرى هم رسید.اما طرح مزبور گرچه داراى اهداف مطلوب و والایى بود، چارچوب اجرایى نیافت و بسیارى از اهداف و سیاستهاى آن در مقام اجرا مورد بىمهرى قرار گرفت و همین امر باعث شد که کارشناسان و صاحبنظران بر این باور گردند که «چشمانداز ایران 1404 گرچه طرح ارزشمندى است اما سرنوشت طرحهاى ارزشمند دیگر، که در مقام اجرا حتى از چشمانداز بیستساله هم جلوتر رفته بودند، باعث مىشود که با این طرح، با احتیاط و دقت بیشترى رفتار شود و این که اگر به تبیین جزئیات این سند و بستر سازى اجراى آن همّت نگردد، سپرده شدن آن به بایگانى محتمل و شاید حتمى باشد.8
اما درباره چگونگى تدوین و تصویب سند چشمانداز بیست ساله، باید گفت که ب شکست طرحهاى چشمانداز گونه قبلى در کشور از سال 1376 در دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام این احساس وجود داشت که سامانه کلان خط و مشىگذارى راهبردى کشورو مدیریت آن دچار نقص و ناهماهنگى و فاقد اهداف اجماعى است و این که سیاستهاى کلّى نظام در یک جهت خاص و معین تدوین نمىشود، به همین دلیل در سال1378 بحثى با عنوان «افق آینده» در دبیرخانه مجمع تشخیص آغاز گردید که سرآغاز طرح سند چشمانداز شد. به تعبیر دبیر این مجمع; پس از آن که موضوع، خدمت مقام معظم رهبرى مطرح گردید،ایشان این مسأله را یک حلقه مفقوده راهبردى تعبیر و به مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ کردند که چشمانداز بیست ساله آینده کشور را ترسیم کنند.
مجمع نیز کمیسیون خاصى9 را از اعضاى خود مأمور تدوین این چشمانداز نمود و طى یکسال، چشم انداز پیشنهادى با برگزارى چهل جلسه کمیسیون مزبور و با کمک گروههاى زیر تدوین گردید:1. گروه کارشناسى «چشمانداز» در دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام.2. سازمان مدیریت و برنامهریزى دولت جمهورى اسلامى ایران.3. گروه تدوین استراتژى توسعه صنعتى کشور وابسته به وزارت صنایع و معادن.10
بنا به اظهار دبیر مجمع، اصل سند چشمانداز پس از کارشناسىهاى اولیه، بلافاصله در صحن مجمع طرح گردید و با حداقل تغییرات، مورد تصویب قرار گرفت. به تعبیر ایشان «شاید جزو دستورهاى خیلى نادرى بود که حداقل تغییرات داده شد و به جز سه تا چهار کلمه، چیز دیگرى تغییر پیدا نکرد.»11
واگذارى تدوین سند چشمانداز به مجمع تشخیص مصلحت نظام، با این استدلال انجام پذیرفته که چون سند چشمانداز خود نوعى تدوین سیاست کلّى نظام است، پس در حیطه وظایف مجمع مىباشد. در هر حال، سند چشمانداز در آذر ماه سال 1382 به عنوان برنامه بیست ساله کشور و با عنوان «چشمانداز جمهورى اسلامى ایران در افق 1404 ه' . ش» از سوى مقام معظم رهبرى به رییس جمهورى وقت - جناب آقاى خاتمى - ابلاغ شد.
فصل دوم - مؤلفه هاى سیاسى چشمانداز و برنامه چهارم توسعه
شاید سخن گفتن از مؤلفه هاى سیاسى برنامههاى کلان و راهبردىِ یک کشور، همانند سند چشمانداز، زیاد درست نباشد; چون در هر صورت کلیت این برنامه، با عناصر مختلف سیاسى، اقتصادى، فرهنگى، امنیتى و... در واقع خود نوعى سیاستگذارى وشامل عناصر همبسته یک طرح کلان مدیریت سیاسى کشور و دولت است و امر سیاستگذارى توسط دولت، در هر حال و فارغ از تمام مؤلفههاى متفاوت آن امرى سیاسى است. جالب اینجاست که برخى از منتقدین برنامه چشمانداز، معتقد به غلبه تفکّر سیاسى بر کلیّت برنامه چشمانداز هستند و لذا آن را فاقد تفکّر و خط و مشى صنعتى، اقتصادى و... مىدانند.12 با این وجود و با پذیرش این انتقاد وبه جا دانستن آن، باید اذعان داشت که برخى از جوانب و مؤلفههاى طرح چشمانداز، داراى بار سیاسى بیشترى است که در سطور آتى ضمن اشاره به سند چشمانداز، بندهاى حاوى بار سیاسى بیشتر، ب خطوط پررنگتر مورد تأکید قرار مىگیرد:
الف) متن سند چشمانداز جمهورى اسلامى ایران در افق 1404 ه' . ش. با اتکال به قدرت لایزال الهى و در پرتو ایمان و عزم ملى و کوشش برنامهریزى شده و مدبّرانه جمعى و در مسیر تحقّق آرمانها و اصول قانون اساسى، در چشمانداز بیست ساله:
ایران کشورى است توسعه یافته، با جایگاه اول اقتصادى، علمى و فناورى در سطح منطقه، با هویت اسلامى و انقلابى، الهامبخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بین الملل، جامعه ایرانى در افق این چشمانداز چنین ویژگىهایى خواهد داشت:- توسعه یافته، متناسب با مقتضیات فرهنگى، جغرافیایى و تاریخى خود و متکى براصول اخلاقى و ارزشهاى اسلامى، ملى و انقلابى، با تأکید بر مردمسالارى دینى، عدالتاجتماعى، آزادىهاى مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسانها و بهرهمند از امنیت اجتماعى و قضایى.
- برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناورى، متکى بر سهم برتر منابع انسانى و سرمایه اجتماعى در تولید ملى.
- امن، مستقل و مقتدر با سامان دفاعى مبتنى بر بازدارندگى همه جانبه و پیوستگى مردم وحکومت.
- برخوردار از سلامت، رفاه، امنیت قضایى، تأمین اجتماعى، فرصتهاى برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکم خانواده، به دور از فقر، فساد، تبعیض و بهرهمند از محیط زیست مطلوب.
- فعال، مسؤولیتپذیر، ایثارگر، مؤمن، رضایتمند، برخوردار از وجدان کارى، انضباط، روحیه تعاون و سازگارى اجتماعى، متعهد به انقلاب و نظام اسلامى و شکوفایى ایران و مفتخر به ایرانى بودن.
- دستیابى به جایگاه اول اقتصادى، علمى و فناورى در سطح منطقه آسیاى جنوب غربى (شامل آسیاى میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهاى همسایه) با تأکید بر جنبش نرمافزارى تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادى، ارتقاى نسبى سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال کامل.
- الهامبخش، فعال و مؤثر در جهان اسلام با تحکیم الگوى مردمسالارى دینى، توسعه کارآمد، جامعه اخلاقى، نواندیشى و پویایى فکرى و اجتماعى، تأثیرگذار بر همگرایى اسلامى و منطقهاى براساس تعالیم اسلامى و اندیشههاى امام خمینی (قدس سره).
ب) سند چشمانداز و برنامه چهارم توسعه در چشمانداز ایران 1404، تأکید شده است که برنامههاى پنج ساله چهارم تا هفتم و همچنین بودجهبندىهاى سنواتى باید منطبق با این چشمانداز و اهداف طراحى شده در آن باشد بدین ترتیب یکى از راههاى ارزیابى سند چشمانداز، بررسى میزان لحاظ این طرح در برنامه چهارم توسعه مىباشد و خواه ناخواه تأکید این بخش از نوشتار، بررسى میزان لحاظ مؤلفههاى سیاسى چشمانداز همانند: توسعه یافتگى منجر به کسب جایگاه اول کشورهاى منطقه، مبتنى بر هویت اسلامى و انقلابى و اندیشههاى امام خمینى، مبتنى بر مردمسالارى دینى، عدالت اجتماعى، آزادىهاى مشروع، امنیت اجتماعى و قضایى، حفظ کرامت و حقوق انسانها، کارآمدى، با تعامل سازنده و مؤثر و الهامبخش در جهان اسلام و روابط بین الملل، همراه ب برخوردارى از امنیت، استقلال، اقتدار و سامان دفاعى مبتنى بر بازدارندگى همه جانبه، با شهروندانى پیوسته به حکومت، فعال، مسؤولیتپذیر، ایثارگر، مؤمن و رضایتمند و متعهد به انقلاب و نظام اسلامى، با روحیه تعادل و سازگارى اجتماعى و داراىوجدان کارى و انضباط و مفتخر به ایرانى بودن، مىتواند باشد، این در حالى است کهبعضى از صاحبنظران بر این باورند که روح برنامه چهارم در مسائل اقتصادى و استراتژى اقتصادى آن، با اهداف سند چشمانداز مغایرت دارد13 لذا باید دید آیا در مباحث ومؤلفههاى سیاسى، بین سند چشمانداز و برنامه چهارم، توافق و مناسبت لازم برقرار است یا خیر.
بنابراین چارهاى نیست که در اینجا به بندهاى حاوى بار سیاسى در برنامه چهارم اشاره شود. لذا این بخش از بندهاى برنامه مزبور را مىتوان چنین بر شمرد:* اعتلا و عمق و گسترش دادن معرفت و بصیرت دینى بر پایه قرآن و مکتب اهل بیت:. - استوار کردن ارزشهاى انقلاب اسلامى در اندیشه و عمل. - تقویت فضایل اخلاقى و ایمان، روحیه ایثار و امید به آینده. - برنامهریزى براى بهبود رفتارهاى فردى و اجتماعى. * زنده و نمایان نگه داشتن اندیشه دینى و سیاسى حضرت امام خمینی (قدس سره) و برجسته کردن نقش آن به عنوان یک معیار اساسى در تمام سیاستگذارىها و برنامهریزىها.* تقویت وجدان کارى و انضباط اجتماعى و روحیه کار و ابتکار، کار آفرینى، درستکارى و قناعت و... .* ایجاد انگیزه و عزم ملّى براى دستیابى به اهداف مورد نظر در افق چشمانداز.* تقویت وحدت و هویت ملى مبتنى بر اسلام و انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى و آگاهى کافى درباره تاریخ ایران، فرهنگ، تمدن و هنر ایرانى - اسلامى و اهتمام جدى به زبان فارسى.* تعمیق روحیه دشمنشناسى و شناخت ترفندها و توطئههاى دشمنان علیه انقلاب اسلامى و منافع ملى، ترویج روحیه ظلمستیزى ومخالفت با سلطهگرى استکبار جهانى.* مقابله با تهاجم فرهنگى.* گسترش فعالیتهاى رسانههاى ملى در جهت تبیین اهداف و دستاوردهاى ایران اسلامى براى جهانیان.* اصلاح نظام آموزشى کشور و کارآمد کردن آن براى تأمین منابع انسانى مورد نیاز در جهت تحقق اهداف چشمانداز.* تلاش در جهت تبیین و استحکام مبانى مردمسالارى دینى و نهادینه کردن آزادىهاى مشروع از طریق آموزش، آگاهى بخشى و قانونمند کردن آن.* تلاش در جهت تحقّق عدالت اجتماعى و ایجاد فرصتهاى برابر و ارتقاى سطحشاخصهایى از قبیل آموزش، سلامت، تأمین غذا، افزایش درآمد سرانه و مبارزه بافساد.* تقویت هویت ملى جوانان متناسب با آرمانهاى انقلاب اسلامى. - فراهم کردن محیط رشد فکرى و علمى و تلاش در جهت رفع دغدغههاى شغلى، ازدواج، مسکن و آسیبهاى اجتماعى آنان.* ایجاد محیط و ساختار مناسب حقوقى، قضایى و ادارى براى تحقّق اهداف چشمانداز.* اصلاح نظام ادارى و قضایى در جهت افزایش تحرّک و کارایى، بهبود خدمترسانى به مردم، تأمین کرامت و معیشت کارکنان، به کارگیرى مدیران و قضات لایق و امین و تأمین شغلى آنان، حذف یا ادغام مدیریتهاى موازى، تأکید بر تمرکززدایى در حوزههاى ادارى و اجرایى، پیشگیرى از فساد ادارى و مبارزه با آن و تنظیم قوانین مورد نیاز.* گسترش وعمق بخشیدن به روحیه تعاون و مشارکت عمومى و بهرهمند ساختن دولت از همدلى و توانایىهاى عظیممردم.* آمایش سرزمینى مبتنى بر اصول ذیل: - ملاحظات امنیتى و دفاعى. - کارایى و بازدهى اقتصادى. - وحدت و یکپارچگى سرزمین. - گسترش عدالت اجتماعى و تعادلهاى منطقهاى. - ... .* تقویت امنیت و اقتدار ملّى، با تأکید بر رشد علمى و فناورى، مشارکت و ثبات سیاسى، ایجاد تعادل میان مناطق مختلف کشور، وحدت و هویت ملى، قدرت اقتصادى و دفاعى و ارتقاى جایگاه جهانى ایران.* تقویت و کارآمد کردن نظام بازرسى و نظارت.* اصلاح قوانین و مقررات در جهت رفع تداخل میان وظایف نهادهاى نظارتى وبازرسى.* ارتقاى توان دفاعى نیروهاى مسلّح براى بازدارندگى، ابتکار عمل و مقابله مؤثر در برابر تهدیدها و حفاظت از منافع ملى و انقلاب اسلامى و منابع حیاتى کشور.* با توجه ویژه به حضور و سهم نیروهاى مردم در استقرار امنیت و دفاع از کشور وانقلاب با تقویت کمّى و کیفى بسیج مستضعفین.* تقویت، توسعه و نوسازى صنایع دفاعى کشور با تأکید بر گسترش تحقیقات و سرعت دادن به انتقال فنآورىهاى پیشرفته.* توسعه نظام و امنیت عمومى و پیشگیرى و مقابله مؤثر با جرائم و مفاسد اجتماعى و امنیتى از طریق تقویت و هماهنگى دستگاههاى قضایى و امنیتى و نظامى و توجه جدى در تخصیص منابع به وظایف مربوط به اعمال حاکمیت دولت.
امور مربوط به مناسبات سیاسى و روابط خارجى * ثبات در سیاست خارجى براساس قانون اساسى و رعایت عزت، حکمت و مصلحت و تقویت روابط خارجى از طریق: - گسترش همکارىهاى دو جانبه، منطقهاى و بین المللى. - ادامه پرهیز از تشنج در روابط با کشوره. - تقویت روابط سازنده با کشورهاى متخاصم. - بهرهگیرى از روابط براى افزایش توان ملّى. - مقابله با فزونخواهى و اقدام متجاوزانه در روابط خارجى. - تلاش براى رهایى منطقه از حضور نظامى بیگانگان. - مبارزه با تک قطبى شدن جهان. - حمایت از مسلمانان و ملتهاى مظلوم و مستضعف به ویژه ملت فلسطین. - تلاش براى همگرایى بیشتر میان کشورهاى اسلامى. - تلاش براى اصلاح ساختار سازمان ملل.* بهرهگیرى از روابط سیاسى با کشورها براى نهادینه کردن روابط اقتصادى، افزایش جذب منابع و سرمایهگذارى خارجى و فنآورى پیشرفته و گسترش بازارهاى صادراتى ایران و افزایش سهم ایران از تجارت جهانى و رشد پرشتاب اقتصادى مورد نظر درچشمانداز.* تحکیم روابط با جهان اسلام و ارائه تصویر روشن از انقلاب اسلامى و تبیین دستاوردها و تجربیات سیاسى، فرهنگى، اقتصادى جمهورى اسلامى و معرفى فرهنگ غنى و هنر و تمدن ایرانى و مردم سالارى دینى.* تلاش براى تبدیل مجموعه کشورهاى اسلامى و کشورهاى دوست منطقه به یک قطب منطقهاى اقتصادى، علمى، فن آورى و صنعتى.* تقویت و تسهیل حضور فرهنگى جمهورى اسلامى در مجامع جهانى و سازمانهاى فرهنگى بینالمللى.* تقویت هویت اسلامى و ایرانى ایرانیان خارج از کشور، کمک به ترویج زبان فارسى در میان آنان، حمایت از حقوق آنان و تسهیل مشارکت آنان در توسعه ملى.
در امور اقتصادى * توجه به ارزش اقتصادى، امنیتى، سیاسى، زیست محیطى آب در استحصال، عرضه، نگهدارى و مصرف آن.* توجه و عنایت جدى بر مشارکت عامه مردم در فعالیتهاى اقتصادى کشور و رعایت جهات زیر در امر واگذارى مؤسسات اقتصادى دولت به مردم. - ... . - در چارچوب قانون اساسى صورتپذیرد. - موجب تهدید امنیت ملى و یا تزلزل حاکمیت ارزشهاى اسلامى و انقلابى نگردد. - به خدشهدار شدن حاکمیت نظام یا تضییع حق مردم و یا ایجاد انحصار نینجامد. - ... .
ج) بررسى میزان لحاظ سند چشمانداز در برنامه چهارم بىتردید دور از واقعیت خواهد بود که گفته شود مؤلفههاى سیاسى سند چشمانداز دربرنامه چهارم دیده نشده است. اگر چه باید اذعان نمود که این لحاظ، کامل و صد در صدنیست. جدول زیر بیانگر میزان اشاره برنامه چهارم به مؤلفههاى سیاسىِ سند چشماندازمىباشد:
ردیف
مؤلفههاى سیاسى سند چشمانداز
مواد دربردارنده برنامه چهارم
ملاحظات
1
هویت اسلامى و انقلابى و مبتنى بودن نظام براندیشههاى امام خمینى(ره)
1-2-3-15-33
2
تأکید بر مردمسالارى دینى و آزادىهاى مشروع
11
3
عدالت اجتماعى
12-19 (بند 4)
4
حفظ کرامت و حقوق انسانها
؟
5
امنیت
25-27-49 (بند 3 و 4)
6
کارآمدى و کارایى
10-17-19 (بند 2) - 22
7
تعامل سازنده و مؤثر و الهامبخش در جهان اسلام و روابط بین الملل
28-29-30-31-32-33
8
استقلال
؟
در برنامه چهارم به طورمستقیم به واژه استقلال اشاره نشده است
9
اقتدار
20
ش
10
سامان دفاعى
6-19-20-24-25-26-27
در برنامه چهارم، مواد مذکور در بردارنده سیاست دفاعى کشور است در6حالیکه در سند چشمانداز از واژه سامان دفاعى مبتنى بر بازدارندگى همه جانبه» استفاده شده است.
11
بازدارندگى همه جانبه
؟
12
جامعه ایرانى با ویژگىهاى:
12-1
پیوستگى با حکومت
؟
3-4-49
12-2
فعال، مسؤولیتپذیر
12-3
ایثارگر، مؤمن
1 (بند 2)
12-4
رضایتمند
؟
12-5
متعهد به انقلاب و نظام اسلامى
15
12-6
مفتخر به ایرانى بودن
؟
12-7
با روحیه تعاون و سازگارى اجتماعى
18
12-8
با وجدان کارى و انضباط
3
13
اصول مبنایى عزّت، حکمت و مصلحت
28
این سه اصل بىهیچ توضیح اضافهاى همانند سند چشم انداز، در برنامه چهارم تکرار شده است.
د) ارزیابى و تحلیل جدول از بررسى و تحلیل جدول پیش گفته مىتوان درباره میزان لحاظ مؤلفههاى سیاسى سند چشمانداز در برنامه چهارم چنین اظهارنظر کرد:1. عدم موازنهاى در پرداخت برنامه چهارم به مؤلفههاى سیاسى سند چشمانداز به چشم مىخورد; مثلاً به مقولههاى بسیار مهمى مانند مردمسالارى دینى، عدالت اجتماعى، آزادىهاى مشروع در مجموع و در حد تقریباً دو ماده پرداخته شده، در حالى که دو مقوله «سیاست خارجى» و «مسائل دفاعى - امنیتى» سهم بسیار بیشترى را به خود اختصاص دادهاند تا جایى که مىتوان ثقل برنامه چهارم را روى این دو موضوع قرار داد. همچنانکه در برنامه چهارم، دست کم 6 ماده به چگونگى تعامل ایران با کشورهاى اسلامى و غیر آن پرداخته و حدود 7 ماده نیز درباره سامانه دفاعى کشور است.2. در برنامه چهارم به موضوع بسیار با اهمیت کسب مقام اول توسعه همه جانبه ایران در منطقه (آسیاى جنوب غربى) به هیچ وجه اشاره نشده است و تنها در ماده 20 به موضوع ارتقاى جایگاه جهانى ایران توجه شده است!
3. در مباحث و سیاستهاى دفاعى - امنیتى برنامه چهارم، به موضوع با اهمیت «بازدارندگى همه جانبه» عنایت نشده است; همچنانکه موضوعات با اهمیتى در سند چشمانداز همانند: حفظ کرامت و حقوق انسانها، استقلال، پیوستگى مردم با حکومت، رضایتمندى آنها و مفتخر به ایرانى بودن مغفول واقع شده است.
4. کلاننگرى و کلّىگویى موجود در سند چشمانداز در برنامه چهارم نیز به چشم مىخورد و تقریباً به استثناى مباحث سیاست خارجى و سیاست دفاعى، بقیه مؤلفههاى سیاسى کمتر با شاخصهاى مناسب و کمّى تعریف عملیاتى شدهاند; همچنانکه منتقدین بر این باورند که هم سند چشمانداز و هم برنامه چهار ساله فاقد تبیین استراتژىه (راهبردها)ى صنعتى، اقتصادى و جهتگیرىهاى لازم است.
فصل سوم - نقدهاى وارد بر سند چشمانداز و چالشهاى پیشروى آن
بار دیگر باید تأکید کرد که نفس طراحى سند چشمانداز 20 ساله اقدام مبارکى در جهت یکدستسازى و هماهنگ نمودن کلیه سیاستها و سیاستگذارىهاى کشور است و این اقدام را باید به فال نیک گرفت ولى همانطور که طرّاحان این سند از نظریهپردازان و اصحاب فکر در خواست نمودهاند، لازم است که در مورد این سند، گفتمانه و نقادىهاى مصلحانهاى صورتپذیرد تا در مقام اجرا، مشکلات آتى پیشاپیش برطرف گردد. به همین خاطر در سطور آتى بخشى از انتقادهاى کلى متوجه چشمانداز ذکر مىشود که خواهناخواه شامل مقولههاى سیاسى این سند نیز مىگردد:1. در میان بعضى از نظریهپردازان، این باور وجود دارد که در تهیه و تدوین سند چشمانداز، از نظریات کارشناسى موجود در کشور به گونهاى بهینه استفاده نشده است14 و اگر طرّاحان سند، آن را بعد از قانون اساسى، سند ملى دوم مىخوانند، بهتر بود در تهیه و تدوین آن، از نظریات کارشناسان بیشترى - نه فقط از سه دستگاه و تعدادى از اعضاى مجمع تشخیص مصلحت و کمیسیون مربوطه - استفاده مىشد! لذا مىتوان معتقد بود که مجمع تشخیص مصلحت در تهیه این چشمانداز از ظرفیتهاى فکرى کشور استفاده و بهرهگیرى لازم را نبرده است و به همین دلیل به اعتراف خود طراحان، حدود 80% ت 90% مردم و نخبگان، از محتواى آن بىخبرند و زمینه اجماعسازى و سندیت ملّى بخشیدن به این سند، فعلاً چندان مهیّا نیست.2. برخلاف برنامه چهارم توسعه (ماده یک)، در سند چشمانداز هیچ اشارهاى به تشیع و مکتب اهل بیت و ضرورت رهروى در این مسیر نشده است.3. غالبیت رویکرد سیاسى; چه در تدوین و چه در محتواى سند چشمانداز و این که این سند بیش از آن که جنبه کاربردى داشته باشد، داراى جنبه نظرى و محل گفتمانهاى آکادمیک است. دکتر مسعود نیلى مسؤول تدوین استراتژى توسعه صنعتى کشور و از کسانى که عنوان مىشود مورد رجوع طرّاحان سند بوده، در این باره چنین اظهار داشته است:
«قاعدتاً اسنادى مانند چشم انداز بیست ساله، چون در لایههاى کاملاً سیاسى مورد بررسى و تصمیمگیرى قرار مىگیرد، رویکرد و محتوایش هم خیلى تأثیرپذیر از یک چنین سبکى تهیه و تنظیم شده است. وجه اشتراک این کار با چشمانداز، شاید خیلى وجه اشتراک قوى نباشد.» که]چشمانداز[... برنامههاى پنج ساله و تدوین استراتژى براى اولین بار انجام شد، از حالت یک فعالیت بسیار ضرورى و مهم و تعیین کننده، تبدیل به یک فعالیت نسبت لوکسى کردیم که در عرصههاى آکادمیک بیشتر مورد استقبال قرار مىگیرد تا در عرصههاى کاربردى. اشکال اصلى این است که یک چارچوب نظرى روشن براى اداره اقتصاد در کشور ما وجود ندارد; یعنى به عبارت بهتر مىشود گفت که تئورى اداره اقتصاد به شکل سازگار و هماهنگ در ذهن مسؤولین شکل نگرفته است. وقتى چنین خلائى وجود دارد، متأسفانه هیچ راه حلّى نمىتواند کمک شایان توجهى بکند.»15 4. متن چشمانداز داراى ماهیتى کلى و اجمالى است و بسیارى از مطالب آن حاوى حرف جدیدى نیست و از آغاز انقلاب تاکنون، این آرمانها حتى به عنوان واقعیات انقلاب اسلامى و نه آنچه که قرار است محقق شود، مورد تأکید دولتمردان نظام اسلامى بوده است، البته در این میان کسب رتبه اول توسعه همه جانبه در منطقه مىتواند حرف جدیدى باشد. بدین ترتیب به علت کلىگویى سند چشمانداز، ترسیم وضعیتى ویژه و مختص بیست سال آینده نظام چندان در این سند، مشاهده نمىشود و در واقع ضرورى است که کلیه مؤلفهها و مفاهیم; اعم از سیاسى و غیر سیاسى در چشمانداز، با شاخصها وسنجههاى دقیق، با تعریف عملیاتى از حالت انتزاعى خارج شده و جنبه انضمامى و عینى وکاربردى یابند تا بتوان به طور دقیق آنها را در تقنین قوانین و سایر سیاستگذارىه ملحوظ نمود.
البته ممکن است برخى نیز این دیدگاه متقابل را مطرح کنند که اساساً ماهیت برنامههایى مانند سند چشمانداز، باید کلّى بوده و جنبههاى کاربردى و راهکارهاى عملیاتى مىبایستى در برنامههاى پنج ساله لحاظ شوند، با این وجود نگارنده بر این اعتقاد است که سند چشمانداز نمىتواند کاملاً کلّى بوده و حتماً ضرورى است واجد عناصر کمیّتپذیرى باشد که بتوان بر مبناى آنها، در برنامههاى پنج ساله، سند چشمانداز را مرحله به مرحله متعین وعملیاتى کرد.5. سند چشمانداز فاقد زمانبندى دستیابى به اهداف خود، در چهار برنامه 5 ساله است ت بر مبناى برنامههاى کوتاه مدت 5 ساله، بتوان در پایان هر دوره، میزان دستیابى به اهداف چشمانداز را مشخص کرد; همچنانکه در برنامه چهارم توسعه معلوم نیست که چه حجمى از دستیابى به اهداف چشمانداز بر عهده این برنامه سپرده شده است! 6. اگر قائل به این باشیم که سند چشمانداز نسبتاً داراى جهتگیرىهاى سیاسى، به ویژه در عرصه سیاست خارجى است، ولى جهتگیرىها و راهبردهاى اقتصادى، صنعتى، تمدنى و فرهنگى در سند مزبور به خوبى تعریف نشده است، معلوم نیست الگوى اقتصادى کشور، آینده صنعت بیمه و بانکدارى کشور چگونه است؟ صنعت و کشاورزى و فنآورىهاى جدید چه جایگاه سلسله مراتبى نسبت به یکدیگر خواهند داشت. موضوعِ با اهمیتِ «خودکفایى اقتصادى» و ترجیحاً «خودکفایى در محصولات استراتژیک» چه وضعیتى خواهد داشت میزان اتکا به صادرات نفتى و میزان استحصال آن چگونه خواهد بود؟ آیا در بیست سال آینده، اقتصاد کشور همچنان تک محصولى است؟ یا صادرات صنعتى و کشاورزى بر صادرات نفتى خواهد چربید؟ بدیهى است اگر ایران بخواهد در میان بیش از پانصد میلیون جمعیت منطقه - مذکور در چشمانداز - قدرت توسعه یافته اول باشد، چارهاى جز گام نهادن در مسیر تقویت تولیدات غیرنفتى و صادرات آن نخواهد داشت; زیرا رقباى قدرتمندى مانند ترکیه در حال حاضر بیش از بیست میلیارد دلار صادرات صنعتى دارند.16 روشن است که تحقّق آرمانهاى سیاسى و توسعهاى سند چشمانداز، به گونهاى انکارناپذیر نیازمند تبیین راهبردهاى دقیق توسعه کشور در تمام زمینهها و به گونهاى کمّى است.
از سوى دیگر، برخى از نظریهپردازان و صاحبان اندیشه بر این باورند که ایران مىبایستى در راستاى راهبردهاى تمدنىِ خویش، بیش از توجه گستردهاى که در بیست و چند ساله گذشته به حوزه کشورهاى عرب منطقه نموده، مىبایستى متوجه حوزه تمدنى فارسى زبان خویش در آسیاى میانه، افغانستان شود و ی حداقل توجه به حوزه تمدنى خویش را با ثقل و عنایت بیشترى دنبال کند، این در حالى است که در سند چشمانداز از اینگونه راهبردهاى تمدّنى خبرى نیست.7. اگر چه در بحث توسعه، در سند چشمانداز، به طورمطلق از ایرانى توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادى، علمى و فناورى سخن به میان آمده است، اما به طور مستقیم به توسعه سیاسى و شاخصهاى دقیق تبیینى آن اشاره نشده است. بدیهى است اگر در مقام مقایسه سطوح این توسعه با سایر کشورها باشیم، نیاز به شاخصهاى فراگیرتر، با قابلیت اندازهگیرى و با زبان همه فهم جهانى هستیم، این در حالى است که در زمینه ارزیابى توسعه در زمینههاى دیگر، همانند اقتصاد نیز خبرى از شاخصهاى جهانى; مانند میزان درآمد سرانه، تولید ناخالص ملى، نرخ رشد بارورى و میزان جمعیت کشور، نرخ بیسوادى و با سوادى و وضعیت آموزش و پرورش، وضعیت حمل و نقل کشور، نرخ بهداشت، نرخ بیکارى و اشتغال، میزان برخوردارى از مسکن و وسایل ارتباطى و... در بیست سال آینده و به تفکیک مقاطع زمانى چهار برنامه پنج ساله آتى نیست! لذا شناخت دقیق و متعین و شاخصپذیرى در چشمانداز بیست ساله از وضعیت کشور ارائه نشده است.8. معلوم نیست چرا در چشمانداز فقط بر بعد اجتماعى عدالت تأکید شده است و جا داشت به جاى «عدالت اجتماعى» از واژه «عدالت در کلیه ابعاد آن» استفاده مىشد. به عنوان مثال یکى از ابعاد عدالت، «عدالت سیاسى» است. عدالت سیاسى به معناى کاربرد مصداقى اصل عدل در عرصههاى نظرى و عملى سیاست بوده و با روش تولید و توزیع عادلانه قدرت سیاسى در ارتباط است. عدالت مزبور بنیادى است شرعى و اخلاقى و برهانى که در یک نظام صحیح الهى - مردمى، مشروعیت فرماندهى حاکمان و فرمانبرى حکومت شوندگان را قانونى مىسازد، و با رفع محدودیتهاى ساختگى، مشارکت برابر و آزادانه عموم در عرصههاى سیاسى را مهیّا مىسازد. همچنین بر مبناى «عدالت سیاسى»، توزیع قدرت و مناصب سیاسى و میزان مشارکت، بر حسب استحقاق و شایستگى و کارآمدى افراد صورت مىپذیرد و هر کس به اندازه قابلیت و توانایىاش، در امور سیاسى و اجتماعى دخیل مىگردد و با نفى خودکامگى، زمینه تحقّق توانمندىها و استعدادهاى شهروندان، با توجه به تلاش آنان، فراهم مىشود.9. همچنین برخى از مؤلفههاى سیاسى در برنامه چهارم آمده است که جا داشت در سند چشمانداز به گونهاى به آنها اشاره مىشد که بر حسب مواد به کار رفته در برنامه چهارم بدینقرارند:الف) وحدت و هویت ملى (مواد 5 - 15 - 19 - 20).ب) فرهنگ و تمدن و هنر ایرانى و زبان فارسى (ماده 5).ج) مقابله با تهاجم فرهنگى (ماده 8).د) نقش بسیج و نیروهاى دفاع مردمى (ماده 25).10. از سویى، برخى از مؤلفههاى سیاسى و یا با بار سیاسى، که بسیار نیز حایز اهمیت هستند، در سند چشمانداز و در برنامه چهارم توسعه مورد غفلت واقع شدهاند که از این قرارند:
الف) سیاست صلحآمیز هستهاى و پرداختن و یا زمینهسازى دستیابى به انرژىهاى نو.
ب)IT یا فنآورى اطلاعات و دولت الکترونیک.
بدیهى است با توسعه شگفتانگیزِ عرصه رسانهها و مواجهه با فضاهاى ابر رسانهاى، هیچ سند و راهبرد و برنامهاى نمىتواند از برنامهریزى و توجه به این موضوع غافل باشد و نه در بیست سال بلکه در چند سال آینده، قلمرو و سیاستگذاریهاى داخلى وITچه بسا شرایط خارجى کلیه کشورها را دستخوش تغییرات بنیادینترى نماید. بدین ترتیب سیاستها و راهبردهاى کشور مىبایستى در عصر کهکشانهاى اطلاعاتى و دوران ابررسانهاى و دورهاى که داشتن اطلاعات و ارتباطات گستردهتر، نماد واقعى قدرت است، روشن و مشخص باشد.
ج) موضوع جهانى شدن و یا فرایند جهانىسازى و نوع مقابله با چالشِ در حال فراگیرى کمرنگ شدن حاکمیت دولته.
د) صنعت بىبدیل گردشگرى، باتوجه به جاذبههاى بىنظیر وجهانى گردشگرى ایران و ارزآورى و اشتغالسازى فراوان اینصنعت.
ه') حوادث غیرمترقبه و چگونگى مقابله و ارائه راهبردهاى ایمنسازى، به ویژه در مقابلزلزله.با توجه به اینکه کشور ما جزو ده کشور اول دنیا از لحاظ میزان رخداد بلایاى طبیعى است و کلّ مساحت کشور و حتى پایتخت آن در کمربند زلزله قرار دارد، ضرورت جاى دادن این قضیه مهم در سند چشمانداز و یا حداقل برنامههاى پنج ساله، بیشتر آشکار مىشود.17
11. وارد بودن ایرادات شکلى به متن سند چشمانداز.جملاتى در سند چشمانداز بدون توجیه لازم به صورت مکرر آورده شده و بدیهى است اگر این سند به گفته طراحان آن، مىبایستى بعد از قانون اساسى به عنوان سند دوم ملى شناخته شود، لازم است که از حیث رسایى و سلاست نوشتارى بدون عیب باشد. موارد تکرار به شرح زیر است:الف) ایران کشورى است توسعه یافته-->جامعه ایرانى... توسعه یافته-->[با تحکیم الگوى] توسعه کار آمد ب) الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بین الملل-->[جامعه ایرانى]... الهام بخش، فعال و مؤثر در جهان اسلام--> تأثیرگذار بر همگرایى اسلامى و منطقه اى.... -->دارای تعامل سازنده و مؤثر با جهان اسلام...ج)[جامعه ایرانى]... با تأکید بر مردم سالارى دینى-->[ جامعه ایرانى ] با تحکیم الگوى مردمسالارى دینى بسیار واضح است که با ویراستارى و تدوین دقیقتر، امکان ادغام این جملات مشابه ب یکدیگر و افزایش بلاغت و رسایى بیشتر سند وجود داشت. ضمن این که طراحان آن، امروزه از عدم امکان تغییر سند ویادشوارى فوقالعاده تغییر آن - همانند قانون اساسى - یادمىنمایند.1812. فقدان برنامهها و راهبردهاى مکمّل سند چشمانداز در کشور.در بسیارى از کشورهاى پیشرفته که داراى سند چشمانداز ده، بیست تا بیست و پنج ساله هستند، در همان راستا نیز علاوه بر تدوین برنامههاى توسعه مقطعى، به طراحى سیاستها و راهبردهاى خود تحت عنوان استراتژى صنعتى، استراتژى یا سیاست اقتصادى،استراتژى یا سیاست دفاعى19 و یا تدوین پروژه استراتژى امنیت ملى خود مىپردازند و طبیعى است که تبیین این استتراتژىها از یکسو از تفصیل سند چشمانداز جلوگیرى کرده و تنها اشاره به نام استراتژىها در سند چشمانداز کفایت مىکند و از سوى دیگر عامل تقویت و اجراى بهتر و ضابطهمندتر چشمانداز مىگردد، اما متأسفانه این راهبردها در کشورمان در حوزههاى پیش گفته طراحى نشده است و اگر شبه استراتژىهاى اعلان شدهاى هم وجود داشته باشد، به احتمال فراوان، ممکن است با سند چشمانداز هماهنگ نباشد.
براى نمونه باید اشاره نمود که پروژه «استراتژى امنیت ملى آمریکا»20 در قرن بیست و یکم، که در سال 1998 توسط وزارت دفاع آمریکا براساس وظایف قانونى محوّله طراحى و به مدت سه سال به طول انجامید، یکى از بزرگترین پروژههاى تحقیقاتى درباره مسائل استراتژیک و امنیت ملى آمریکا بوده است که با مشارکت جمع بسیارى از سیاستمداران و کارشناسان نظامى عالى رتبه و محققان برجسته صورت گرفت. این پروژه همچنین براساس قانون «امنیت ملى آمریکا» و در چارچوب «کمیسیون مشورتى فدرال» طراحى و به مرحله اجرا درآمده است. از اینرو، یک دستور العمل سیاسى و امنیتى براى به کارگیرى آن در امنیت ملى آمریکا به حساب مىآید. جالب اینجاست که طراحى اینپروژه در زمانى اتفاق افتاد که در سال 1997 میلادى، قانونگذاران آمریکایى به این نکته پىبردند که «قانون امنیت ملى»،پس از گذشت پنجاه سال از تصویب و اجرا نیازمند اصلاح وبازنگرى است.13. ضعف زمینههاى اجرایى و ضمانت اجر.در تبیین این مطلب موارد زیر شایسته یادآورى است:الف) براى تحقّق اهداف چشمانداز و به ویژه کسب مقام اول توسعه یافتگى در کشورهاى منطقه آسیاى جنوب غربى (شامل آسیاى میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهاى همسایه)،21 ضرورى است که اطلاعات دقیقى از این کشورها و به ویژه دولتهاى رقیب در منطقه کسب شود، در حالى که به نظر نمىرسد در حال حاضر این اطلاعات گسترده و به روز از اوضاع پیرامونى کشورمان وجود داشته باشدو شاید لازم باشد یکى از دستگاههاى سیاسى و یا اقتصادى متولى چنین امرى مىگردد.ب) عدم هماهنگى وتطابق کامل کلیت برنامه چهارم توسعه با سند چشمانداز، به ویژه در بخشهاى اقتصادى، این باور وجود دارد که چون برنامه چهارم توسعه توسط دولت و مجلس به صورت شتابان تصویب شد، داراى ایرادات و ناهماهنگىهایى با سند چشمانداز است و ایرادات فراوان شوراى نگهبان به برنامه چهارم از دلایل صحت این مدعا است.ج) عدم باور نظام اجرایى و مقننه نسبت به چشمانداز و عملیاتى کردن برنامه سند چشمانداز، یکى از مهمترین چالشهاى اجراى این سند محسوب مىشود.22 همچنانکه دبیر فعلى دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام، به صراحت از عدم آگاهى و جدّى نگرفتن چشمانداز توسط مدیران، سخن رانده است.23د) امکان عدم تطابق برنامههاى دولتها و رؤساى جمهور فعلى و آتى کشور ب سندچشمانداز.متأسفانه یکى از مشکلات برنامهریزیهاى بلند مدت در کشور، اعمال مدیریتهاى سلیقهاى در سطوح عالى مدیریت کشور است. تجربه نشان داده است که هر یک از رؤساى جمهور گذشته و حال کشور و کابینه آنها به محض رسیدن به مسندها، شعارها و اهداف خاصى را براى حکومت خود برگزیدهاند و متأسفانه در این مدت، از سیاست واحدى تبعیت نکردهاند; مثلاً در دولت جناب هاشمى رفسنجانى تز تعدیل اقتصادى مطرح و بعد به دلیلفشارهاى اقتصادى وارده به مردم این سیاست نیمه کاره رها شد یا در دولت جنابخاتمى، مسأله اولویت بخشى به توسعه سیاسى و تنشزدایى در سیاست خارجى طرح و موضوع اصلاحات لازم اقتصادى تا حدود زیادى نادیده انگاشته شد و در حال حاضرنیز در دولت رییس جمهور احمدىنژاد بحث عدالت اقتصادى با وعدههاى خاص وویژهاى (از قبیل بردن پول نفت به سر سفرههاى مردم، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض، اجراى همه جانبه عدالت اقتصادى و...) طرح شده است و این امر بیانگر ناهماهنگى سیاستهاى کلان و متغیر کشور دست کم در پانزده سال اخیر است. منتقدین سیاستهاى دولت جدید، سیاستگذارى داخلى و موضعگیرىهاى جدید این دولت و جناب رییس جمهور را باعث ایجاد رکود اقتصادى اخیر در کشور و از جمله ورشکستگى مقطعى بورس در مهرماه سال 84 به شمار مىآورند;24 همچنانکه یکى از طراحان اصلى سند چشمانداز، مسیر دولت فعلى را در مسیر چشمانداز نمىداند. نامبرده در پاسخ به این پرسش که کدامیکاز بحثهایى که امروز در سطح جامعه مطرح مىشود، در مسیر چشمانداز نیست؟ چنین گفته است:
«مثلاً بحثهاى اقتصادى که در حال حاضر صورت مىگیرد ،تأکید زیادى روى عدالت مىشود و رشد را ضعیف مىگیرند، لذا این مباحث، کشور را به قدرت اول علمى، اقتصادى و فناورى نمىرساند یا در دولت گذشته که عمدتاً تأکید روى رشد 8 درصدى و این نوع مسائل بود و به جنبههاى عدالت کمتر توجه مىشد، به آن قسمت عدالت اجتماعى که در چشمانداز یک جایگاه برجستهاى دارد و به یک رفاه عمومى اشاره کردهایم ممکن است دسترسى پیدا نکنیم، لذا این نوساناتى که الاَّن در گفتار دولتمردان دیده مىشود; چه در دولتهاى گذشته وچه در دولت فعلى، حکایت از این دارد که چشمانداز را به خوبى فهمنکردهاند.»25
باید خاطر نشان کرد که یکى از دلایل عدم اجراى کامل برنامه سوم در دولت آقاى خاتمى نیز به دلیل فقدان هماهنگى دولتهاى پیشین با یکدیگر و سلیقهاى رفتار کردن آنها و عدم تن دادن آنها به برنامههاى کلان کشور بوده است تا جایى که در متن ابلاغ سند چشمانداز از سوى مقام معظم رهبرى به جناب آقاى خاتمى، به عدم توجه کافى به برنامه سوم توسعه اشاره شده و در بخشى از این ابلاغیه چنین آمده است.
«... انتظار مىرود چارچوب این سیاستها و نقاط مورد تکیه در آن، بتواند به تدوین برنامهاى جامع و عملیاتى براى دوره پنج ساله بینجامد. بىگمان اهتمام ودقت نظرجنابعالى و هیأت محترم دولت و از آن پس مجلس محترم شوراى اسلامى مىتوانند در این باره نقش تعیین کننده خود را ایفا کنند.تأکید بر این معنا بدین علت ضرورت مىیابد که برخى از سیاستهاى کلّى مصرّح در برنامه سوم از توجه کافى در تقنین و اجرا برخوردار نگشت...»26 برخى از صاحبان نظریه نیز در بحث آسیبشناسى برنامههاى توسعه در ایران و از جمله مشکلات پیشروى سند چشمانداز، یکى از چالشهاى اصلى اجراى اینگونه برنامهریزىه را در فقدان و یا ابهام تزهاى حکومت دارى دولتهاى حاکم بر کشور و عدم توافق آنها در مسائل مختلف دانستهاند.27ه') ضعف ضمانت اجرا متأسفانه یکى از آفتها و چالشهاى اجرایى شدن سند چشمانداز، ضعف ضمانت و تصدى اجرا و نظارت بر اجرا است و سازوکار این امر هنوز به خوبى نهادینه نشده است. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در تشریح نحوه تصدّى و ضمانت اجرا و نظارت بر اجراى سند چشمانداز چنین اظهار نموده است:
«رهبرى از طریق مجمع بر عملکرد سه قوه نظارت مىکند، آیین نامه نظارتِ مجمع خدمت رهبرى است، اگر ایشان تصویب کنند دیگر ما مىتوانیم از اواخر امسال نظارت را شروع کنیم و قاعدتاً یکى از کارهاى ما این خواهد بود که فعل و قول دلتمردان و برنامهریزىها و فعالیتهاى دولت، مجلس و قوه قضاییه را در چارچوب چشمانداز بررسى و تذکرات لازم را ارائه کنیم. این نظارت قانونى است، البته قانونى از جهت تنبیه و تشویق قضایى نیست. قانونى از این بُعد که رهبرى از آنها خواهد خواست که آنها اصلاحات را انجام بدهند. در حقیقت یک جنبه بین ارشادى و مولوى دارد. چون سطح کار مجمع اجرایى نیست; یعنى فراتر از اجرا اقدام مىکند به همین دلیل در عین حال که قانونى است ولى تنبیه وتشویق قضایى ندارد اما قاعدتاً خواست حاکمیت پشت سر این نظارته وجود دارد. در حقیقت مجمع تذکراتى را با نظر و تأیید رهبرى تهیه و به سه قوه ابلاغمىکند.»28اظهارات فوق به خوبى بیانگر ضعف ضمانت اجرا و نظارت بر آن و کنترل میزان اجراىسند چشمانداز توسط مجمع تشخیص مصلحت است; زیرا همانگونه که بیان شده، اولاً، این نظارت جنبهاى «بین ارشادى و مولوى» دارد و ثانیاً فاقد عقاب و تشویق قضایىاست و ثالثاً اساساً مجمع تشخیص; چه از حیث ماهیت و چه از لحاظ ساختار و نوع ومیزان نیرو، یک دستگاه اجرایى و کارگزارى نیست و رابعاً امروزه بحث این که یک نهادمشورتى و حل اختلاف مانند مجمع بتواند در مقام نظارت بر سه قوه عمل کند به شدّتمحل جدل و گفتگو در عرصه داخلى است و هنوز اجماع قطعى براى تفویض این اختیار به مجمع، شکل نگرفته است ضمن این که امروزه بیش از ده نهاد نظارتى کلان در کشور انجام وظیفه مىکنند و مىتوان از مساعدت این دوایر نظارتى نیز بر اجراى سند چشمانداز سود جست.
نتیجه گیرى و برداشت
نظر به این که نظام جمهورى اسلامى ایران در تاریخ حیات خود فاقد برنامهریزى بلند مدت در قالب یک سند ملى بوده، اقدام به تدوین سند چشمانداز بیست ساله کشور، اقدامى ضرورى و ارزشمند است و از آنجا که تثبیت این سند به عنوان سند ملى نیازمند انجام گفتمانها و مباحثات روشنگرانهاى مىباشد، در این مقاله به گونهاى اجمالى، کلّیت این سند، و بندهاى سیاسى آن و به ویژه میزان ملاحظه آنها در برنامه چهارم توسعه بررسى گردید و مشخص شد که این مؤلفهها و به ویژه با تأکید بسیار افزونتر در حوزه سیاست خارجى و سامانه دفاعى نسبتاً ملحوظ گشتهاند هر چند سهم پرداخت به موضوعات با اهمیتى مانند مردمسالارى دینى و عدالت اجتماعى بسیار ناچیزتر بوده است.
آنگاه ایرادهاى وارد نسبت به سند چشمانداز; از جمله: کلى، اجمالى و انتزاعى بودن، همچنین ضعف در حوزه ضمانت اجرا و نظارت، عدم تأمل کافى در تدوین و نگارش و فقدان بهرهگیرى کافى از کلیه نظریهپردازان، جدّى نگرفتن سند از سوى مدیران اجرایى کشور و سلیقهاى عمل کردن آنها، عدم اشاره به راهبردهاى دقیق مورد نیاز بیست سال آینده، غفلت از مقطعبندى زمانى اهداف سند، و مغفول واقع شدن موضوعات مهمى مانند پدیده )، وحدت ملى و... مطرح گردید.ITجهانى شدن، فناورى اطلاعات( به نظر مىرسد با توجه به اهمیت بسیار روز افزون و جایگاه تخصیصى به این سند، حتى اگر امکان اصلاح و تغییر آن با نظر کلیه اصحاب اندیشه وجود نداشته باشد; دستکم در برنامههاى توسعه پنجم تا هفتم، مىبایستى اصلاحات و بندهاى تکمیلى سند چشمانداز، به گونهاى دقیق و کمیّتپذیر مورد توجه و امعان نظر قرار گیرد.
* عضو هیأت علمى مجله.1. در ادبیات به کار رفته در سایر کشورها، براى بیان اصطلاح چشمانداز، معمولاً از واژه انگلیسى vision - با تلفظ ویژنو تلفظ فرانسوى ویزیون - استفاده مىشود و جالب اینجاست که این کلمه از لحاظ لغوى، هم به معناى دید، بصیرت، بینایى، نظر و مشاهده است و هم به معناى خواب و خیال و تصور مىباشد! و این مىتواند هشدارى براى واقعگرایى سند نویسان باشد.2. کشورهاى متعددى; مانند مالزى، ژاپن، هند، نیوزیلند، فیلیپین، شیلى، اردن و بعضى کمپانىهاى بزرگ; مانند سونى و میتسوبیشى داراى چشمانداز هستند.همچنین در ایالات متحده آمریکا تعدادى از ایالتهاى این کشور همانند ایالت لوئیزییانا از طراحى سند چشمانداز سود مىبرند. (براى نمونه: ر.ک.به: تجربه کشورها در خصوص تدوین چشمانداز، گزارش شماره 2، کمیسیون موارد خاص مجمع تشخیص مصلحت نظام، تهران، شهریور 1382).3. ر.ک.به: محسن رضایى، چشمانداز بیست ساله ایران اسلامى (مندرج در سایت: http://www.Rezaee.ir)4. بیانات هاشمى رفسنجانى، همشهرى، شماره 1192، مورخ 75/11/225. جوانان و تمدّن اسلامى، گفتگو با هاشمى رفسنجانى، سروش، شماره 827 ، مورخ75/12/11، صص6 و 76. ایران، شماره 684 ، مورخ 1376/3/25 7. نگارنده در همان مقطع، طى مقالهاى به وضوح، خوشبینى بیش از حد در نگارش طرح و عاقبت نافرجامآن را پیشبینى کرده بود. بخشى از نقد برنامه مزبور در آن مقاله چنین بود: «نگاهى به وضعیت فعلىکشور و تراکم مشکلات در پارهاى از عرصههاى فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى و... حاکى از آن استکه نمىتوان چندان به پیشبینى زمانى پیش گفته دلخوش بود. عجیبتر آن که راهبردهاى اعلام شدهسازمان برنامه و بودجه - دولت سابق - جهت اعتلاى تمدن اسلامى وضعیتى نامعلوم یافته و چندان خبرى از آنها نیست و حتى در برنامه سوم توسعه نیز به «طرح ایجاد تمدن اسلامى 1400» اشاره نشده استو معلوم نیست سایر راهبردهاى مشابه دوایر دیگر به کجا انجامیده است.» بهرام اخوان کاظمى، «راهبردهاى اعتلاى تمدن و فرهنگ اسلامى و تضمین امنیت فرهنگى»، فصلنامه مطالعات راهبردى، شمارهسوم، بهار 1378، ص100 8. ر.ک.به: نگاهى به چشمانداز بیست ساله ج.ا.ا و راههاى تحقق آن، کیهان، 82/8/189. از اعضاى مجمع تشخیص، افراد زیر جزو کمیسیون تدوین سند چشمانداز بودهاند: آقایان; محسن رضایى، زنگنه، حبیب الله عسگر اولادى، نبوى، ایروانى، محمد هاشمى، علىاکبر ولایتى، مجید انصارى، حسین مظفر، همچنین از دولت نیز آقایان; برادران شرکا و تنى چند از مدیران سازمان برنامه و بودجه در این کمیسیون حضور داشتهاند.10. ر.ک.به: محسن رضایى، چشمانداز بیست ساله ایران اسلامى، پیشین، ص1 11. ر.ک.به: سند چشمانداز از تدوین تا اجرا، چالشهاى اجراى یک «سند ملى» در گفتگوى خبرگزارى مهر با محسن رضایى، 27 شهریور 1384، (ر.ک.به: سایت خبرگزارى مهر: http://www.Mehrnews.com)12. ر.ک.به: گفتگو با طراح استراتژى صنعتى ایران مسعود نیلى، (مندرج درسایت مرکز اطلاعات صنعت و معدن:(...830/http://www.mim.gov.ir/ nagogiation)13. ر.ک.به: نگاهى به چشمانداز بیست ساله ج.ا.ا و راههاى تحقّق آن، کیهان، پیشین.14. ر.ک.به: گفتگوى خبرگزارى فارس با محمد خوشچهره، ص2، مورخ 7 دى1383، (مندرج در سایت:http://www.Farsnews.com ).15. ر.ک.به: مسعود نیلى، پیشین، ص4 16. براى اطلاع بیشتر در این زمینه ر.ک.به: شناخت محیط بینالمللى در تدوین چشمانداز، گزارش شماره 4، کمیسیون موارد خاص مجمع تشخیص مصلحت نظام، تهران، شهریور 1382 17. بسیارى از صاحبان نظریه در امر زلزله معتقد هستند که در طول تاریخ تقریباً در هر 157 سال یک بار در تهران زلزله به وقوع پیوسته است و از آنجا که از این مقطع زمانى تاکنون چندین سال سپرى شده است قریب به اتفاق کارشناسان امر، وقوع زلزله در مقیاس بالاى شش درجه ریشتر در تهران را در آیندهاى نه چندان دور حتمى مىدانند و به تعبیر یکى از هشدار دهندگان، در صورت چنین حادثهاى، جهان بشرى ب بزرگترین و خسارتبارترین بلایاى طبیعى بعد از حادثه منجر به نابودى دایناسورها مواجه خواهد شد ورقم اولیه تلفات چندین میلیون کشته و زخمى و تخریب بیش از شصت درصد بناهاى مسکونى خواهد بود. بدیهى است که در هیچ سند و برنامهاى در کشور نباید از اینگونه بلایا و چگونگى مقابله و راهبردهاى لازم غافلگشت.18. ر.ک.به: سند چشمانداز از تدوین تا اجرا...، گفتگوى خبرگزارى مهر ب محسن رضایى، پیشین، ص5 19. براى نمونه و اطلاع ر.ک.به: بهرام اخوان کاظمى، «دکترین و سیاستهاى دفاعى امنیتى فرانسه از جنگ جهانى دوم تاکنون»، مجله سیاست دفاعى، شماره 3 و 4، تابستان و پاییز 1372، ص61-95 همچنین سیاست ) دفاعى فرانسه توسط بنیاد مطالعات دفاعى فرانسه(F.E.D.N) در کتاب زیر به رشته تحریر درآمده است که قطعاً در چاپهاى جدید این سیاستها به هنگام شده است:
LA politique de defense de la France . Texte et document France ( F.E.D.N )1989
20. خوشبختانه این پروژه به فارسى ترجمه شده است: ر.ک.به: استراتژى امنیت ملى آمریکا در قرن 21، کمیسیون تدوین استراتژى امنیت ملى آمریکا، ترجمه جلال دهمشگى، بابک فرهنگ، ابوالقاسم راهچمنى، تهران، مؤسسه فرهنگ مطالعات و تحقیقات بین المللى ابرار، چاپ چهارم 1383 21. شایان ذکر است، ایران باکشورهاى عراق، ترکیه، آذربایجان، ارمنتسان، ترکمنتسان، افغانستان و پاکستان داراى مرز خاکى و با روسیه، قزاقستان، کویت، عربستان، بحرین، قطر، امارات متحده و عمان داراى مرز آبى است. همچنین با جمهورىهاى خود مختار داغستان، نخجوان و کالمیک داراى مرز مشترک است. از آنجا که ایران با روسیه داراى مرز مشترک آبى است، مشخص نیست که آیا طراحان سند چشمانداز، کسب رتبه اول توسعه یافتگى ایران در منطقه و نسبت به کلیه این همسایگان و از جمله روسیه را مد نظر داشتهاند یا خیر؟ اگر پاسخ منفى است مىبایستى یا کشور روسیه در چشمانداز، استثنا مىشد و یا فقط مرزهاى خاکى در تعیین همسایگى لحاظ مىگشت.22. ر.ک.به: گفتگو با محمد خوشچهره، پیشین، ص2 .23. ر.ک.به: سند چشمانداز از تدوین تا اجرا، چالشهاى اجراى یک سند ملى در گفتگوى مهر با محسن رضایى، پیشین، ص4 24. براى نمونه: ر.ک.به: سرمقاله خبرنامه جبهه مشارکت، (مندرج در سایت یکى از افراد منسوب به اصلاحطلبان: (http://www.mazrooei.ir)25. سند چشمانداز از تدوین تا اجرا، گفتگوى مهر با محسن رضایى، پیشین، ص4 26. ر.ک.به: به متن ابلاغیه مقام معظم رهبرى در مورخ 82/9/11 (مندرج در سایتhttp://www.khamenei.ir ) 27. به عنوان نمونه: محمد على نجفى معتقد است: «هنوز در کشور نگرانى از عدم توافق در مسائل مختلف وجود دارد، در مسائل روابط خارجى که بشدت این مسأله وجود دارد و من فکر مىکنم که اساسش به این بر مىگردد که در واقع ما هنوز تز روشنى براى حکومتدارى عرضه نکردهایم، آنچه که گفته مىشود، به میزان زیادى مبهم است، حتى شعارهاى احزاب و رؤساى جمهور ما هم به میزان زیادى مبهم بوده است و همیشه ما در یک فضایى از ابهام کار مىکنیم، از شعارهاى دولتها گرفته تا برنامههاى احزاب تا پارادایم کلّى حکومتى در کشور مجمل و مبهم باقى ماندهاند.» (ر.ک.به: سند چشمانداز، الگوى برنامهریزى است، گفتگو با محمد على نجفى، ایران، 20 آذر 1384، شماره 3335، ص18)..28 ر.ک.به: سندچشمانداز از تدوین تا اجرا، گفتگوى مهر با محسن رضایى، پیشین، ص4