مقدمه: مدیریت روستایی مجموعه ای از اطلاعات و مهارت ها و رکن اساسی سیاست گذاری، برنامه ریزی و اجرای برنامه های توسعه روستایی بوده و از محورهای اساسی در تحلیل مسایل روستایی به شمار می رود. مدیریت محلی با ماهیت مدیریت مرکزی، شکل سازمان یافته، تابع حکومت مرکزی یکی از نمودهای مدیریت روستایی است که به علت قدرت تصمیم گیری قابل ملاحظه از اهمیت بسیاری در نواحی روستایی برخوردار است. هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی مدیریت محلی در نواحی روستایی غرب و جنوب غرب استان گیلان است. روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر بر مبنای روش توصیفی - تحلیلی و بر اساس هدف از نوع مطالعات کاربردی است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل مناطق روستایی غرب و جنوب غربی استان گیلان (7 شهرستان) می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل فرمانداران، بخشداران، کارشناسان فرمانداری ها، کارشناسان بخشداری ها، کارشناسان بنیاد مسکن، کارشناسان جهاد کشاورزی، کارشناس امور روستایی استانداری، دهیاران و اعضای شورای اسلامی (156 پاسخگو) و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل رگرسیون استفاده است. ابتدا به کمک تکنیک دلفی سه مولفه آگاهی و نگرش، قوانین و ضوابط و شاخص های محلی (شامل 54 متغیر) انتخاب شده و جهت ارزیابی موضوع از نظر جامعه محلی مورد سنجش قرارگرفته اند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش شامل سکونتگاه های روستایی در غرب و جنوب غرب استان گیلان می باشد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد روستاهایی که دارای شورا و دهیار هستند بهتر می توانند نقش موثری در کاهش مهاجرت، تثبیت و افزایش جمعیت، فراهم نمودن امکانات و خدمات زیربنایی و خدمات روبنایی داشته باشند و رضایت اهالی روستا به کمک اعتبارات دریافتی را جلب نمایند. دهیار بهتر از هر شورا یا گروه شورای منتخب اداره خواهد شد حتی در روستاهایی که با توجه به بعد جمعیتی امکان داشتن دهیار وجود ندارد اداره مجموعه ای از روستاها را به یک دهیار سپرده شود. همچنین یافته ها نشان می دهد که شاخص های راه دسترسی، امکانات و خدمات رفاهی و انتخاب مدیر مناسب نیز از عوامل موثر بر امور مدیریتی بوده است. نتایج: به کمک تحلیل رگرسیون مشخص شد این سه مولفه بر مدیریت محلی تاثیرگذار بوده است. همچنین با مشاهده حد مثبت بالا و پایین حاصل از آزمون تی تک نمونه می توان ادعا نمود هر سه شاخص در وضعیت مطلوبی قرار دارند و با توجه به آماره T به ترتیب شاخص محلی، آکاهی و نگرش و سپس قوانین و ضوابط بیشترین تا کمترین تاثیر را بر مدیریت محلی در محدوده مورد مطالعه داشته اند.