آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۱۰۳

چکیده

برزیل یکی از قدرت های نوظهور طی دو دهه اخیر محسوب می شود که طبق پیش بینی ها و آمارهای اقتصادی، در حال تبدیل شدن به یکی از قدرت های بزرگ اقتصادی و سیاسی در سطح بین المللی است. برزیل طی دهه های اخیر در سیاست خارجی خود تلاش داشته است با تداوم و افزایش رشد اقتصادی و صنعتی در سطح داخلی و بهره برداری از ظرفیت های سیاسی و اقتصادی در سطح خارجی، زمینه های لازم برای پیوستن به جمع قدرت های بزرگ و ارتقاء جایگاه خود را فراهم کند. بریکس با توجه به عواملی مانند جایگاه سیاسی مهم اعضاء اصلی آن، سهم آن در اقتصاد جهانی و اثرگذاری بر روند افزایش نفوذ قدرت های نوظهور یک بلوک و گروه بندی مهم در نظام بین الملل محسوب می شود. این گروه برای برخی اعضاء آن به ویژه برزیل اهمیت و جایگاه بسیار مهمی دارد؛ به طوری که به یکی از اولویت های سیاست خارجی برزیل تبدیل شده است. با توجه به این ظرفیت، این نوشتار این پرسش کلیدی را مدنظر قرار داده است که بریکس چه جایگاهی در سیاست خارجی برزیل داشته است؟ در پاسخ به این پرسش، این فرضیه مطرح است که برزیل در راستای اهداف کلان سیاست خارجی خود و با آگاهی از هزینه های تغییر ساختار نظام بین المللی، با تشکیل بریکس در همکاری با دیگر بنیان گذاران و همکاری در قالب آن با دیگر قدرت های نوظهور توانسته است جایگاه بین المللی و اثرگذاری خود را در ساختار نظام بین الملل، به ویژه در موضوعات اقتصادی و سیاسی، ارتقاء دهد. این پژوهش از نوع مقالات توصیفی و تحلیلی می باشد و روش آن پژوهش کیفی مبتنی بر مطالعه موردی با استفاده از گردآوری داده ها از منابع کتابخانه ای و مراجع آماری است.

تبلیغات