شکستن چرخه فقر: راهبردهایی برای ساکنان کم درآمد مناطق شهری (مطالعه مورد شهر مشهد) (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
فقر همواره شرایطی ثابت که افراد در آن زیست می نمایند نیست، بلکه افراد در طول زندگی خود می توانند به تناوب وارد فقر شده یا از آن خارج شوند. با توجه به اطلاعات کمی که در خصوص استراتژی های خروج افراد از وضعیت فقر در کشور ما وجود دارد، این پژوهش با تمرکز بر شهر مشهد به عنوان کلانشهری در حال رشد و دارای جمعیت حاشیه شهر فراوان و در حال افزایش، صورت پذیرفته است. در این پژوهش، نظریه ها و رویکردهایی مانند چرخه زندگی نیازها و منابع، نظریه توانمندسازی، و رویکرد قابلیتی فقر، مورد مرور قرار گرفته اند. روش پژوهش حاضر نیز کیفی است و در آن از تکنیک جمع آوری داده مصاحبه استفاده شده است. شیوه نمونه گیری، نمونه گیری نظری بوده است و مصاحبه شوندگان افراد (زن و مرد) کم برخوردار بالای 18 سال ساکن در مناطق حاشیه ای شهر مشهد بوده اند. برای تحلیل داده ها نیز از تحلیل مضمون و چهارچوب مورد نظر براون و کلارک (2006) استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد استراتژی های خروج از فقر به کار گرفته شده توسط افراد فقیر شامل استراتژی های دسترس پذیری حامیان رسمی و غیر رسمی پایدار و کارا (حمایت غیر رسمی اثربخش و پایدار و حمایت رسمی حداکثری)، کسب مشاغل پایدار و مهارت محور (اشتغال پایدار و مشاغل مهارت محور کم سرمایه)، تحصیل گرایی و کارورزی پیشرفته ی ارتقا دهنده (تحصیل گرایی ارتقا دهنده و مهارت آموزی پیشرفته)، مدیریت اثربخش اقلام پرهزینه (کاهش خفیف هزینه های تحصیل کودکان، کاهش خفیف رژیم غذایی پایه خانواده، کاهش خفیف تأمین پوشاک، و کاهش خفیف هزینه های سلامت و بهداشت) و ذخیره مؤثر اموال (پس انداز مداوم پولی و پس انداز اموال منقول) بوده است. ضمناً مضمون "گریز از فقر مبتنی بر استراتژی های چندگانه مستمر انعطاف پذیر"، به عنوان مضمون کلان پژوهش حاضر انتخاب گردید.Strategies for low-income residents of urban areas (a study in Mashhad city)
Poverty is not an enduring state in which individuals constantly reside; instead, individuals can experience periods of poverty and move in and out of it throughout their lives. Considering the limited information available on strategies for individuals to escape poverty in our country, this study focuses on the city of Mashhad, a rapidly growing metropolis with a significant and expanding population in its outskirts. Theoretical frameworks and approaches, such as the cycle of needs and resources, the theory of empowerment, and the capability approach to poverty, have been examined in this research. The study adopts a qualitative methodology, employing interview-based data collection techniques. The sampling method employed is theoretical sampling, and the interviewees consist of individuals (both women and men) aged 18 and above, residing in marginalized areas of Mashhad. Thematic analysis and the framework proposed by Braun and Clarke (2006) have been utilized for data analysis. The findings of this study reveal that the poverty alleviation strategies employed by low-income individuals include accessing sustainable and effective formal and informal support systems (including efficient and sustainable informal support and maximum formal support), pursuing stable and skill-oriented employment opportunities (such as sustainable employment and low-capital skill-focused jobs), engaging in education-oriented and progressive apprenticeships (such as education that promotes advancement and advanced skill training), effectively managing high-cost assets (such as making slight reductions in children's education expenses, family's basic food budget, clothing expenses, health, and hygiene costs), and accumulating assets efficiently (such as maintaining consistent monetary savings and savings in movable assets). Furthermore, the overarching theme chosen for this research is "Multi-dimensional and flexible strategies for escaping poverty."