تحلیل نقادانه تجارب مرمت آرایه های کاشیکاری براساس «مبانی نظری حفاظت و مرمت» و «بررسی شش مورد مطالعاتی» (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
هنرکاشیکاری یکی از مهم ترین و فراوان ترین آرایه های معماری دوران اسلامی است ، اوج هنر کاشیکاری از قرن هشتم ه . ق. آغاز می شود و در دوران قاجار با ورود آرایه های فرنگی به هنر و معماری ایران همچنان شکوفایی و استفاده فراوان از کاشی در بناهای تاریخی را شاهد هستند، به همین دلیل هنر کاشیکاری جایگاه ویژه ای در معماری ایران دارد. با توجه به اهمیت هنر کاشیکاری در ایران، طبیعتاً حفاظت و مرمت این دسته از آرایه ها دارای اهمیت و حساسیت ویژه ای است. در حفاظت و مرمت آرایه های کاشیکاری، همانند بسیاری از آرایه های دیگر یک چارچوب کلی برای مرمت این گونه اثر تدوین نشده است و به همین دلیل در مورد مرمت آرایه های کاشیکاری هم رویکردهای مرمتی متفاوت قابل احصاء است؛ بدفهمی از متن و طرح، کم توجهی به رنگ، عدم توجه به تقارن و نسبت ها و دیگر موارد، منجر به بروز اشتباهاتی در آرایه های کاشیکاری شده است. هدف این پژوهش، بررسی سیر تحول رویکردهای حفاظت و مرمت به ویژه آرایه های کاشیکاری و نقد مرمت های صورت پذیرفته برمبنای نظریه های مدون و طبقه بندی انواع مداخلات کاشیکاری پیش رفته است. مرمت های پیشین چگونه و با چه رویه هایی انجام شده است؟ رویکردهای جدید برای پیشگیری از بروز مرمت های اشتباه در آرایه های کاشیکاری مشتمل بر چه وجوهی هستند؟ در این پژوهش به طور کلی به مرمت های کاشیکاری و به طور خاص به مرمت شش بنای متفاوت با چهار کارکرد متفاوت پرداخته خواهد شد. روش انتخابی برای این پژوهش، تحلیل نقادانه مرمت ها در راستای درک ماهیت مرمت این گونه آرایه ها است. روش پژوهش این مقاله از نوع کیفی و تحلیل تجربه، روش های گرد آوری اطلاعات، مشتمل بر مطالعات میدانی، رجوع به منابع متعدد و مطالعات کتابخانه ای بوده و از نظر هدف کاربردی است. از یافته های پژوهش؛ عدم تدوین کلی ، کم توجهی به نظریه های حفاظت و مرمت و مبانی زیباشناختی، بی توجهی به فرهنگ بومی و عدم درک اثر توسط مرمتگر از مواردی هستند که باعث شده مرمت های اشتباه در آرایه های کاشیکاری قابل احصاء باشد. نتایج پژوهش؛ مداخلات منجر به اشتباه در آرایه های کاشیکاری، تغیییراتی را در فرم و محتوایی آرایه ها به وجود می آورد و می توان این مداخلات را به تغییرات هندسی، مفهومی و فنی طبقه بندی کرد.Evaluating Tiling Restoration Practices: A Critical Analysis Informed by Theory and Six Case Studies
Statement of the problem: Tile decorations are among the most important and common architectural elements in the Islamic era. Tilework flourished from the 14th century onwards. Notably, despite the introduction of Western decorative elements in Iranian art and architecture during the Qajar era, tilework remained widely used, demonstrating its special status. Given this significance, the conservation and restoration of such architectural decorative elements should be a high priority. However, a comprehensive set of guidelines for tilework conservation and restoration remains absent.Consequently, diverse approaches have been employed in tilework restoration projects. These approaches have sometimes led to serious errors, including misinterpreting context and design neglecting the color quality, symmetry as well as proportions and other aspects has led to grave mistakes. Aiming to understand the evolution of different tilework restoration approaches, this study critically reviews past restoration cases. It explores how traditional restoration approaches were implemented and what advantages current practices offer to avoid past mistakes. This study focuses on the restoration of tilework in five diverse monuments with four different functions. The restoration activities undertaken are critically analyzed to reveal the architectural nature of the examined monuments.
This research utilizes a qualitative-analytic methodology, with data collected through field studies and library resources. The study adopts a functional objective, and the results indicate that the primary factors leading to improper restoration include the lack of a formalized restoration guide, the neglect of conservation, restoration and aesthetics, ,inattention to vernacular culture as well as lack of appropriate understanding of the monuments by the restoration expert.