این پژوهش به منظور شناسایی نقش نظام آموزش از دور در ایجاد سرمایه اجتماعی و ارائه الگوی مناسب جهت ارتقاء آن در آموزش عالی کشور انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی– همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه پیام نور کشور در سال تحصیلی 90-91 تشکیل می دهند. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای چند مرحله ای با توزیع نسبتی است. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی- مورگان، با در نظر گرفتن خطای 5%= α، 280 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شد که 249 پرسشنامه قابل تحلیل بود. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. پرسشنامه اول برای سنجش مؤلفه های نظام آموزش از دور و پرسشنامه دوم برای اندازه گیری سرمایه اجتماعی تدوین گردید. روایی محتوایی پرسشنامه ها را صاحب نظران تأیید کردند. پایایی پرسشنامه مربوط به مؤلفه های نظام آموزش از دور با استفاده از آلفای کرونباخ 87% و برای پرسشنامه سرمایه اجتماعی 95% برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده علاوه بر از آماره های توصیفی، از آماره های استنباطی آزمون تفاوت میانگین ها، تحلیل واریانس یک طرفه، همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه، تحلیل سیر و معادله ساختاری استفاده گردید. نتایج نشان داد سرمایه اجتماعی اعضای هیأت علمی نظام آموزش از دور از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست و عملکرد نظام آموزش از دور مناسب نمی باشدوفضای تعاملی، ارتباطی در شکل گیری سرمایه اجتماعی از توان تبیینی بیشتری در مقایسه با سایر متغیرها دارد.