آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۲

چکیده

مدارس شهری به عنوان اولین قرارگاه های اجتماعی، با هدف آموزش در پی فراهم نمودن فرصت هایی برای یادگیرندگان جهت تعامل با یکدیگر با استفاده از ارتباط مداوم در فعالیت های آموزشی- اجتماعی می باشند. پاسخگویی به نیازهای اجتماعی و تامین فرصت های لازم در زمینه کسب تجارب اجتماعی، مستلزم وجود قرارگاه کالبدی است. فضاهای بینابنی غیررسمی در مدارس ظرفیتی است در پاسخ به این جنبه از حیات کودکان. از این رو با تاکید بر بعد اجتماعی رابطه انسان - مکان، مقاله حاضر بر آن است که نقش نوع نظام بخشی فضاهای بینابینی را بر مولفه های تعامل پذیری محیطی در مدارس و اشتیاق به فعالیت در این فضاها را مورد ارزیابی قرار دهد. بدین منظور، بستر کالبدی فضاهای بینابینی در 6 مدرسه ابتدایی منطقه 1 و 3 شهر تهران به عنوان مکانی جمعی- رفتاری که سامانه ای جمعی- فضایی را تشکیل می دهد، مورد توجه قرار می گیرد. در این راستا مبتنی بر ادبیات روانشناسی محیط و علوم رفتاری، مؤلفه های ارزیابی محیطی در تعامل انسان- انسان و انسان- محیط در دو نوع سازماندهی خطی و مرکزی با توجه به رواج این دو الگو در سیر تحول معماری مدارس ایرانی مورد بررسی قرار می گیرد. این تحقیق بر اساس شیوه ترکیبی کمی-کیفی با استفاده از پرسشنامه و تحلیل میدانی، اطلاعات لازم در خصوص آزمون فرضیه ها را جمع آوری و سپس در نرم افزار spss داده ها تجزیه و تحلیل گردید. بر اساس نتایج، وجود رابطه معنادار میان مؤلفه های ارزیابی تعامل پذیری محیطی با نوع سازماندهی فضاهای بینابینی در محیط های یادگیری تأیید شد. در نتیجه، به واسطه نظام بخشی مناسب فضاهای بینابینی، با برقراری تعادل میان مولفه های کالبدی و روانشناختی، بستر تعاملات یادگیرندگان در محیط های یادگیری ارتقاء می یابد.

تبلیغات