آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶

چکیده

این مقاله با مطالعه منبت در دوران اسلامی بهلحاظ ویژگیهای فنی و هنری آغاز میشود و در قالب شیوه های منبتکاری در پنج گروه تخت، محدب، مقعر، شبکه و حجم ادامه مییابد. این تقسیمبندی در تطبیق این هنر با فلزکاری، نگارگری و گچبری صورت گرفته است. هنر منبت در دوران معاصر از فنون و نقوش متنوعی بهره گرفته و پیشینه فرهنگی، هنری و اقلیمی در این مناطق بارز و آشکار است. در اصفهان نقش بومی و هویت ملی شامل طرحهای صفوی و قاجاری و نیز بهتَبَع توریستیبودن آن، تأثیر جهانگردان درطول زمان انکارناپذیر است. در جوار آن، عناصر ریزنقش گلپایگان با استفاده از عناصر محلی، نقوش ساده و گیاهان استیلیزهشده بر زمینه بافتدار و گلها با طراحی قاجاری و ابزاری ساده منبت شدهاند. تأثیر اقلیم سنندج با جنگلهای گردو و گلابی با کندهکاری درشتتر و انتخابی عالی با نگرشی ذوقی و هنری از نقوشی که ساخته و پرداخته طبیعت است، دیده میشود. تنوع هنر منبت ایرانی در کندهکاری نرم، روان و ملیح آباده با گل سرخ، گل نرگس و برگ بید که از نقوش اصلی این خطه است، با شیوه نیش همآوا شده است. عناصر بومی و نمادهای فرهنگی شیراز عموماً با طراحیهای هنرمندان شیرازی همچون لطفعلی صورتگر نمایان است، ضمن اینکه از تأثیرگذاری شهر آباده در اینخصوص نمیتوان صرفنظر کرد. استفاده از ابزار و نقشهای متنوع با نوع شیوه منبتکاری هماهنگ شده و توانسته است گویای هنری سنتی در این مراکز باشد. در این مناطق نقوش، شیوه های بهکار گرفته شده، ابزار، مصالح رایج و نوآوریها دستهبندی شده و مورد بحث قرار گرفته است که عناصر مورد مطالعه در جداول جداگانه مقایسه میشود. با توجه به تکمتغیربودن تحقیق، سؤالات اصلی پیرامون سبکهای مختلف منبتکاری، هماهنگی فرم و تکنیک و همچنین اصالت طرحهای هر منطقه است. روش کلی تحقیق توصیفی و تحلیلی- تطبیقی است. از نظر کاربرد، بنیادی و بهلحاظ رویکرد کیفی است. شیوه جمعآوری اطلاعات براساس مطالعات کتابخانهای و بهخصوص پژوهشهای میدانی شامل مصاحبه، پرسشنامه و تهیه عکس توسط نگارندگان بوده است. میدان تحقیق کارگاه های دارای تجربه و مهارت مناسب و کافی در شهرهای اصفهان و شیراز و تمامی کارگاه های فعال در شهرهای آباده، گلپایگان و سنندج است.

تبلیغات