آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

سفرنامه نویسان دوره دوم حکومت صفویه روایتی از وضع اقلیت های قومی-مذهبی به دست می دهند که از ورای آن، می توان مسئله هویت و نقش آن در واگرایی این اقلیت ها از بدنه حکومت صفویه را رصد کرد. در این روایت، هم آن دسته از نیروهای اقلیت که در نتیجه سیاست های ساختاری شاه عباس وارد ایران شده بودند، و هم اقلیت های قومی-مذهبی درون ایران که در نتیجه تسلط گفتمان شیعی-ایدئولوژیک صفویه به حاشیه رانده شده بودند، از بدنه حاکمیت فاصله گرفته و سرانجام نیز، نقشی اصلی در سقوط این حکومت ایفا کرده اند. از نظر سفرنامه نویسان، غلبه بُعد ایدئولوژیک-اعتقادی حکومت صفویه، نادیده انگاشتن وجه هویتی اقلیت های قومی-مذهبی، ناکارآمدی شیوه اِعمال قدرت شاهان پس از شاه عباس، اقتدار کانون های موازی قدرت، و عواملی از این دست توان اقناع و ایجاد همگرایی با اقلیت ها را از حکومت سلب کرد و همزمان، فضا را برای ایجاد تحرکی تأثیرگذار از جانب این جریان های اقلیت در جهت تسریع روند سقوط صفویان، فراهم ساخت. نتایج این پژوهش، که با روشی توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است، نشان می دهد که از نظر سفرنامه نویسان، شیوه های اِعمال قدرت و رویکردهای ایدئولوژیک شاهان پس از شاه عباس، واگرایی اقلیت های قومی-اعتقادی را از بدنه حکومت صفویه به همراه آورد و آن را به چالشی بسیار مهم تبدیل کرد. افزون برآن، نادیده گرفتن مسئله اقلیت ها، تلاش برای احیای هویت قومی-اعتقادی را در میان این جریان های اقلیت احیا کرد و همین، سقوط صفویه را تسریع بخشید.

تبلیغات