در یک تحلیل زبان شناختی، سطح های گوناگون از جمله واژه، جمله، ساختار متنی، ترکیبات، اصطلاحات و موارد مشابه در اندرکنش با یک دیگر بن مایه ها، اصول اولیه و بافتار یک اندیشه و ایدئولوژی را می سازند. ایدئولوژی ها و هویت های برساخته آن ها در پشت واژه ها و واحدهای گوناگون زبانی پنهان هستند و باید از آن ها رمزگشایی شود. این رمزگشایی در فراگرد توصیف، تحلیل و تبیین متن ها به انجام می رسد. در واقع، ایدئولوژی به هر اندیشه و رهیافتی این امکان را می دهد تا مرزهای هویتی و دگرسازانه خود را نسبت به رقبای خویش ترسیم نماید. این جستار در پی پاسخ به پرسش «در نخستین سخنرانی پس از انتخابات رؤسای جمهور جمهوری اسلامی ایران، امریکا و فرانسه مرزهای هویتی تولید و بازتولید اقتدار به چه صورتی بازنمایی می شود؟» تحلیلی در سطوح خرد و کلان را در پیش می گیرد. نگارندگان به منظور پاسخ به این پرسش بر این فرض هستند که «کاندیداهای پیروز در انتخابات ریاست جمهوری ایران، فرانسه و امریکا ابتنای سامانه نشانه شناختی خویش را بر روی مفصل بندی هویت ایجابی حداکثری و تنظیم دایره غیریت حداقلی (شمول بیشنه و برون رانی کمینه) استوار نموده اند». در این نوشتار، نخست، روابط سازه های زبانی پیکره مورد بررسی با استفاده از تحلیل دلالت صریح و ضمنی و حضور و غیاب واکاوی می شود. سپس مؤلفه های خود و دیگری، غیریت سازی، چگونگی برجسته سازی و حاشیه رانی و منطق تفاوت و زنجیره هم ارزی هرکدام از گفتمان های مورد بررسی تبیین می گردد. تجزیه و تحلیل داده ها بیانگر آن است که زنجیره هم ارزی و هویت ساز روحانی آشکارا تبیین می شود و حاشیه رانیِ دگرهایِ منفی این گفتمان به صورتی ضمنی انجام می گیرد. دگرهای گفتمانی ترامپ و مکرون نیز به صورت ضمنی بیان می شود، اما زنجیره هم ارزی دال بر گفتمان های هم سوی آن ها ترسیم آشکاری ندارد.