آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۵

چکیده

در مقاله حاضر برخی از وجوه غیریّت سازی و ابعاد منازعه گفتمانی در فرایند پذیرش ولایتعهدی امام رضا (علیه السلام) بررسی و بازنمایی شده است. ازآنجاکه قبول ولایتعهدی از سوی امام (علیه السلام) در فضای خاصّ سیاسی صورت گرفت، تلاش های گسترده آن حضرت برای فاصله گرفتن از نظام فکری، معنایی و سیاسی اجتماعی دشمن (گفتمان رقیب) و نفی آن به شیوه های زبانی و عملی، حایز اهمیت است. آنچه مسلّم است اینکه گفتمان سیاسی رضوی در چارچوب گفتمان کلّی و کلان امامت و ولایت و متأثر از منازعات ریشه دار تاریخی و طولانی نسبت به گفتمان «خلافت و سلطنت» وجوه مختلفی از منازعه و غیریّت سازی را به نمایش گذاشته است. بررسی نوع گفتمان از این منظر می تواند قالب دیگری از رویکرد امام نسبت به تفکر حاکم بر جامعه آن روز را نشان دهد ماحصل این بررّسی نشان می دهد گفتمان رضوی به تبع از گفتمان کلّی امامت از طریق غیریّت سازی نسبت به عناصر مفهومی گفتمان رقیب تلاش کرده است نظام معنایی و اندیشه سیاسی خود را در افکار عمومی آحاد جامعه گسترش دهد و به گفتمان فراگیر (هژمونیک) تبدیل شود. بهره گیری از ادبیات و روش شناسی تحلیل گفتمان به ویژه رویکرد پیشنهادی «لاکلائو و موفه» وجه تمایز این مقاله است که تاکنون کمتر مورد توجه و استفاده قرار گرفته است.

تبلیغات