امروزه، در باورهای عمومی جامعه ی ایرانی این تصور شکل گرفته است که زندگی راحت و بی دردسر یعنی زندگی بدون فرزند یا حداکثر یک فرزند. آیا این باور عمومی در واقعیت نیز صحیح است؟ آیا واقعاً کسانی که فرزند کمتر دارند، نسبت به کسانی که فرزند بیشتر دارند یا کسانی که فرزند ندارند نسبت به کسانی که فرزند دارند، رضایت و احساس خوشبختی بیشتری دارند؟ برای پاسخ به این پرسش 44 پژوهش تجربی در کشورهای مختلف از طریق روش «شمارش قاعده مند» تحلیل شده اند. بررسی تحقیقات نشان می دهد نتایج تحقیقات بسیار متنوع و متفاوت است و نمی توان یک گزاره ی کلی و مطلق در این باره گفت؛ به ویژه آنکه این رابطه معلول عوامل واسط همچون دوره ی زندگی، نوع تأهل، نظام اقتصادی-اجتماعی و ... است. اما تعداد تحقیقاتی که میان اصل وجود یا تعداد فرزند و رضایت زندگی رابطه ی منفی نشان می دهند، کمتر است. در تحقیقاتی که رابطه ی منفی یا خنثی نشان می دهند، انواع خانواده ها مانند زنانی که فرزند نامشروع دارند نیز درنظر گرفته شده است. اگر تنها خانواده های معمولی (با حضور پدر و مادر و فرزندان) درنظر گرفته شود، رابطه مثبت است و حتی با افزایش تعداد فرزند، رضایت از زندگی بیشتر می شود. همچنین نظام اقتصادی- رفاهی و سیاست های حمایت از والدین کاملاً می تواند رابطه ی تعداد فرزند و رضایت زندگی والدین را تحت تأثیر قرار دهد.