حقوق اساسی دربردارنده ملاک هایی است که اعضای جامعه را توانا می سازد تا به استناد به آن در برابر دست اندازی های دولت، مقاومت کنند اما آن چه ایجادکننده این توانایی در میان اعضای جامعه است، وجود مجموعه قوانین مصوب تحت لوای قانون اساسی نیست بلکه آگاهی از آن ها است. آگاهی به حقوق اساسی سدی در برابر تمامیت خواهی دولت است. این آگاهی در خلأ شکل نمی گیرد و نظریه پردازان متغیرهای مختلفی را به عنوان ایجاد کننده و افزایش دهنده آگاهی از حقوق معرفی کرده اند هدف این پژوهش که به روش پیمایش صورت گرفته است، سنجش میزان آگاهی از حقوق اساسی و شناسایی عوامل مؤثر بر آن است. متغیر اصلی تحقیق، سرمایه اجتماعی است که نظریه پردازان معتقدند از طریق بهبود کمیت و کیفیت اطلاعات افراد، بالا بردن سرعت گردش آن میان شبکه اجتماعی فرد و کاهش هزینه مبادله این اطلاعات، بر آگاهی افراد تأثیر می گذارد. همچنین متغیرهای تساهل سیاسی، تساهل مذهبی، حضور در حوزه عمومی، نظریه آموزش رسانه ای، در کنار متغیرهای زمینه ای سن، جنسیت، وضعیت تأهل، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و مقطع تحصیلی، به عنوان متغیرهای مستقل انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد که آگاهی از حقوق در جامعه مورد بررسی وضعیت مناسبی ندارد. همچنین نتایج حاصل از معادله ساختاری مشخص می سازد که بیشترین سهم را در آگاهی از حقوق اساسی به ترتیب سرمایه اجتماعی با ضریب 40، تساهل مذهبی با ضریب 33 و تساهل سیاسی با ضریب 29 دارند.