هدف تغییر رسیدن به پیشرفت درزندگی است. تغییرتقسیمات کشوری نیز برای برطرف نمودن نیاز های مردم از طرف سیاستگذاران، باجوانب گوناگون صورت می پذیرد. پژوهش حاضربامطالعه تحول تقسیمات کشوری مناطق استان اصفهان در10سال اخیروبررسی اثرات این تحولات برترکیب جمعیتی آنها انجام گرفته است. متغیر وابسته (تغییر تقسیمات کشوری یک منطقه) از نظر مفهومی بررسی و باتأکیدبرنظریات جامعه شناسی، چارچوب نظری وفرضیه ها تدوین گردید. متغیرهای ترکیب جنسی، وضعیت اشتغال، مسکن وتحصیل (اجزای بافت جمعیت) وتأثیرپذیرازتغییر موقعیت کشوری منطقه مطرح شد. اینها، عوامل مهم طرح ریزی برنامه های اقتصادی بوده و بخصوص برای کشورهای درحال توسعه که جمعیت وتوزیع آن تحول سریعی دارند، اهمیت دارد. بااستفاده از روش اسنادی وبا اطلاعات موجود دراستانداری، مقایسه قبل وبعدازتغییرات صورت گرفت. آزمون روابط متغیرهاباتبدیل داده های خام به درصد، تحلیل شدو باتفسیر علوم مختلف عمده ترین یافته هابه صورت زیر به دست آمد: 1-بین تغییرموقعیت هشت منطقه (تودشک، کمشچه، برزک، سفیدشهر، مشکات، جوزدان، بافرانونصرآباد) وترکیب جنسی مردم آن رابطه وجود دارد. 2-بین تغییرموقعیت و وضعیت اشتغال مردم هفت منطقه (تودشک، گلشهر، نصرآباد، زیباشهر، چادگان، برزک، دهاقان) رابطه وجوددارد. به طورخلاصه، راهکارهای توسعه درتغییر مناطق که اغلب با تبدیل روستا به شهر نمایان است کاملاً و به صورت یکسان در همه مکان ها عملی نمی شود.