هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش های تدریس سنتی (متداول) و تلفیقی تربیت بدنی بر یادگیری درس علوم تجربی و توسعه مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر پایه دوم مقطع راهنمایی است. این پژوهش نیمه تجربی طی یک دوره 12 هفته ای در شهرستان اسلامشهر به انجام رسید. جامعه آماری تحقیق در بردارنده دانش آموزان پایه دوم راهنمایی بود که از بین 79 دانش آموز داوطلب از این جامعه، 52 نفر از آنها به کمک آزمون بهره هوشی انتخاب شدند و به صورت هدفدار در دو گروه (گروه تدریس سنتی26n= و گروه تدریس تلفیقی 26 n=) قرار گرفتند. در طول این دوره 3 ماهه، در گروه سنتی، دروس تربیت بدنی و علوم، به شیوه رایج (مجزا از هم) تدریس شدند، درحالی که در گروه تلفیقی، درس علوم با برنامه های درس تربیت بدنی تلفیق و تدریس شد. داده های پژوهش با بهره گیری از آزمون های آماری ویل کاکسون، یومن ویتنی و t تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که در سطح 05/0>α تفاوت معناداری بین میزان یادگیری درس علوم تجربی در دو گروه سنتی و تلفیقی وجود دارد؛ همچنین نتایج آزمون t نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمره های رفتارهای تکانشی آزمودنی ها در روش تلفیقی نسبت به روش سنتی در سطح 01/0> α وجود دارد؛ به نحوی که میانگین این نمره ها در روش تلفیقی نسبت به روش سنتی کاهش معناداری داشته است. همچنین نتایج مؤید آن است که تفاوت معناداری بین میانگین نمره های رفتارهای اجتماعی مطلوب آزمودنی ها در روش تلفیقی نسبت به روش سنتی در سطح 01/0> α وجود دارد. به عبارت دیگر میانگین نمره های دانش آموزان حاضر در روش تدریس تلفیقی افزایش معنا داری نسبت به روش سنتی داشته است.