مطالب مرتبط با کلیدواژه

اقتدار گرایی


۱.

دموکراتیزه شدن در خاومیانه و ایران

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایران دموکراسی خاورمیانه احمدی نژاد خاتمی اقتدار گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶۳
تداوم اقتدار دولت از یک سو و ضعف و وابستگی نسبی سیاسی جامعه از سوی دیگر ، موانع برطرف نشدنی را پیش روی روند دموکراسی در خاورمیانه قرار داده است . به همین دلیل ، هیچ کدام از سه خصیصه اصلی دموکراسی سازی - دموکراسی سازی از طریق جامعه مدنی ، توسط کناره گیری داوطلبانه رهبران سلطه جو و ایجاد شکاف در هسته یکپارچه نخبگان حاکم - نتوانسته اند به طور عمده در این ناحیه جلوه گر شوند . البته دو کشور لبنان و ترکیه استثناء واقع می‌شوند . در ایران ، در دوره نخست ریاست جمهوری آقای خاتمی ، به نظر می‌رسید که نبود هماهنگی نهادی و ایدئولوژیکی در دولت ، باعث کند شدن روند دموکراسی شود...
۲.

نقش گروه های سنتی و مدرن در شکل بندی قدرت در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار اجتماعی ساختار سیاسی گروه سنتی مدرن اقتدار گرایی نظام ایلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۱ تعداد دانلود : ۳۷۱
ساخت قدرت در افغانستان ممیزه کاملا سنتی دارد. بررسی عوامل اجتماعی این ساخت قدرت، هدف این مقاله را تشکیل می دهد. به لحاظ شکل بندی گروه های اجتماعی اشراف، روحانیون و در دهه های اخیر نیروهای جهادی ساختمان بندی اصلی گروه های اجتماعی در افغانستان را تشکیل می دهند. در مقاطعی از تاریخ این کشور مانند دوران شاه آمان الله (1298-1307ه.ش) و محمد ظاهر شاه (1342-1352ه.ش) اقداماتی در جهت توسعه سیاسی انجام گرفت اما به دلیل فقدان زیر ساختها و شتاب زدگی در روند نوسازی، با مقاومت منفی گروه های سنتی اجتماعی رو برو شده است. این اقدامات به نوبه خود توانست زمینه شکل گیری نیروهای تحصیل کرده، روشنفکر، تکنوکرات و بوروکرات را فراهم نماید.ساخت قدرت به دلیل نیرومندی گروه های اشراف و روحانیون، ماهیت پیچیده پیدا کرده و دولت نتوانسته شاخص های توسعه یافتگی سیاسی مانند: نهادسازی ، عقلانی کردن فرایند   تصمیم گیری و افزایش مشارکت سیاسی را به وجود آورد. 
۳.

موانع تحقق دموکراسی در آسیای مرکزی

کلیدواژه‌ها: آسیای مرکزی اقتدار گرایی جامعه مدنی دموکراسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۵ تعداد دانلود : ۴۴۸
دموکراسی امروزه به عنوان مطلوب ترین شکل نظام سیاسی در قرن اخیر شناخته شده و در حال گسترش و تسری به اکثر نقاط دنیا است. کشورهای زیادی در صدد بر قراری نظام سیاسی مطابق با الگوی دموکراتیک بر آمدند و ساختارهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، خود را برآن مبنا بنا نهادند. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال جمهوری های آسیای مرکزی، این کشورها با چالش های فراوانی جهت ساختار سازی جدید روبرو شدند، عده ای از محققان بر این باور بودند که بستر به وجود آمده پس از فروپاشی شوروی فرصت مناسبی برای تأسیس نظام های سیاسی دمکراتیک به عنوان الگوی جایگزین نظم کمونیستی حاکم در این کشورهاست. بر خلاف دیدگاه موجود، با توجه به گذشت سه دهه از استقلال این جمهوری ها شاهد استقرار وجود حکومت های اقتدارگرا در کشورهای این منطقه می باشیم بطوری که رسوب تفکرات توتالیتری باز مانده از نظام کمونیستی مشخص می باشد، لذا این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این سؤال است که موانع داخلی عدم تحقق دموکراسی در این کشورها چیست؟ و سپس آنها را مورد مداقه علمی و واکاوی قراردهد. ضمنأ پژوهشگران بر این باوراند که وجود عوامل سیاسی و اجتماعی داخلی حاکم بر این کشورها از جمله متغیرهایی همچون؛ عدم قانون مداری، عدم وجود احزاب سیاسی متکثر، جامعه مدنی ضعیف، از جمله موانع داخلی تحقق دموکراسی در این کشورها محسوب می گردد.
۴.

«اقتدارستیزی» یا «اقتدارگرایی»؟ امکان یا امتناع؟ نقد و بررسی کتاب نگاهی تازه به نظریه ادبی نوشته عیسی امن خانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه ادبی اقتدارستیزی اقتدار گرایی تقلیل گرایی مقوله بندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۴۰
نقد و نظریه ادبی، به واسطه رویکرد بینارشته ای خود، غالباً منطوی بر مفاهیم ادبی، فلسفی، اجتماعی، تاریخی و... است. همین امر موجب پیچیدگی و سخت فهمی نظریه ها، و کاربرد و کاربست آن ها در متون ادبی می شود. کتاب نگاهی تازه به نظریه ادبی (1400) نوشته عیسی امن خانی، پژوهشی اصیل و انتقادی است که با رویکردی نو و با لسانی ساده، قصد دارد تا به تبیین و تنقیح نظریه های ادبی، سرچشمه های آن و همچنین کاربست این نظریه ها در متون ادبی، اهتمام جوید. مهم ترین اصل و فرض کتاب این است که نظریه های ادبی به واسطه «اقتدارستیزی خود بنیاد» پدید آمده اند و ظهور و پیدایش هر «نظریه» ناشی از «موازی کاری» و «تقابل» آن با نظریه (های) رقیب است. لذا فرض بنیادین کتاب مبتنی بر پیدایش «اقتدارستیزانه» نظریه هاست و بر همین اساس مؤلف محترم کل نظریه های ادبی را به سه رویکرد نظریه های مؤلف/سوژه محور؛ نظریه های مؤلف/سوژه ستیز و نظریه های ساختار ستیز، تقسیم می کند و براساس «عنصر غالب» و «شباهت خانوادگیِ» هر نظریه، آن را در یکی از سه رویکرد مذکور طبقه بندی می کند. رویکرد نوبنیاد کتاب، ضمن ارزشمندی و اصالت، که برخاسته از ذهن نو جو، نقّاد و متفطن نویسنده است، با این حال در فرایند کتابت، دچار ساده سازی و تقلیل گرایی های مکرر، اعمال محدودیت، و درنهایت «تناقض های بنیادین» شده است که در ادامه مقاله به طور مبسوط به تبیین وجوه متفاوت آن خواهیم پرداخت. مقاله حاضر ضمن خوانش و بررسی دقیق کتاب مذکور، پیشنهاد و نشان می دهد که نویسنده محترم، در چاپ های بعدی حتی ا لامکان به نکاتی چون درسنامه بودن کتاب، انعطاف پذیری بیشتر در مرزبندی میان نظریه ها، اجتناب از اعمال محدودیت در مقولات، جامع نگری و پرهیز از ساده سازی و تقلیل گرایی توجه داشته باشد.