تسلیةُ المجالس و زینة المجالس-بخش1
آرشیو
چکیده
متن
کتابهاى حدیثى شیعه که قبل از سال 1000 ه* .ق تدوین و تألیف شده اند، ارزش فوق العاده اى دارند. مؤلفان این گونه کتابها با توجه به دسترس داشتن به منابعى که منحصراً در اختیار آنها بوده، احادیثى را در کتابهاى خود درج نموده اند که در سایر کتابهاى حدیثى شیعه یافت نمى شود.
یکى از این کتابها که نسخه منحصر آن، تاکنون از دستبرد حوادث مصون مانده، و متأسفانه تا به حال در جایى معرفى نشده، کتاب «تسلیة المُجالس و زینة المجالس» است. مؤلف در این کتاب کوشیده تا زندگانى ائمه معصومین ـ ع ـ را از طریق روایات صحیح و مورد اعتماد بزرگان شیعه، تدوین نماید. و لذا این کتاب، یکى از منابع علامه مجلسى در تدوین کتاب «بحارالانوار» بوده است. در این مقال، این کتاب و مؤلف آن معرفى مى گردد:
نسخه منحصر کتاب
نسخه منحصر این کتاب، به همت علماى خوى، از دستبرد حوادث در امان مانده و هم اکنون در کتابخانه مدرسه نمازى خوى[1] به شماره 459 نگهدارى مى شود.
این نسخه در بیش از سیصد ورق و به خط نسخ نازیبا تحریر شده است. اندازه آن 20×14 سانتى متر و هر صفحه داراى 22 سطر مى باشد. و به دلالت کاغذ و خط و تملکهاى آن، در عصر مؤلّف نگاشته شده و تا به حال، تنها نسخه شناخته شده این کتاب است.
نام کتاب
نام کتاب، طبق تصریح مؤلف در مقدمه آن، «تسلیة المجالس و زینة المجالس» است. با توجه به اینکه این کتاب در دسترس علما نبوده و همچنین به سبب ترکیب نام آن از دو بخش، عده اى از بزرگان آن را دو کتاب تلقّى نموده اند. چنان که شیخ آقا بزرگ در «ذریعه»، آن را یک بار در ماده «تاء» و بار دیگر در ماده «زاء» عنوان کرده است.[2] البته خود آن بزرگوار با استناد به نقل علامه مجلسى، تذکر داده که اینها هر دو نام یک کتاب هستند، نه اینکه هر کدام نام مستقل بر کتابى.
همچنین، با توجه به اینکه موضوع این کتاب، زندگانى اهل بیت ـ ع ـ مى باشد، و خصوصاً در آن به زندگانى سیدالشهدا توجه خاصى شده، به «مقتل الحسین» نیز مشهور گردیده است (که بازگو خواهد شد).
مؤلف
نام مؤلف، آن چنان که در ظهر نسخه مذکور درج گردیده، چنین است:
«زین الخطباء سید محمد بن ابى طالب بن احمد بن محمد المنشى بن طاهر بن یحیى بن ناصر بن ابى العز الحسین الموسوى الحائرى الکرکى منشأً و مولداً.»
از این نوشته معلوم مى گردد که وى در «کَرَک»[3] متولد شده و در همان ناحیه نشو و نما یافته است و به لقب کرکى اشتهار داشته است. مؤلف، در کتاب خود ذکر مى کند که مدتى نیز ساکن دمشق بوده، ولى به جهت اینکه موفق به اظهار دین و مذهب خود در آن شهر نبوده، آن مدّت را از ایّام هدر رفته عمر خود مى داند و از اینکه توانسته از آن شهر کوچ کند و در کربلاى مُعلّى و کنار مرقد مطهّر حسینى رحل اقامت افکند، اظهار رضایت و خوشحالى مى کند و آن را از توفیقات الهى در حق خود مى داند.
از سال تولد و مدت عمر وى چیزى نمى دانیم و شرح حال نویسان، تا آنجا که نگارنده اقتصا نموده، متذکر حالات وى نشده اند. تنها اطلاع ما از وى، از طریق همین کتاب مى باشد. او در کتاب خود ذکر مى کند که در سال 921 ه* ، حج نموده و در سال 955 ، کتاب «السجع النفیس» را تألیف کرده است. از اینجا مى توان حدس زد که وى به هنگام تألیف این کتاب، بیش از پنجاه سال داشته است.
او همچنین در این کتاب از تألیفات خود نیز یاد مى کند که ما جداگانه به آنها خواهیم پرداخت.
همچنین از همین کتاب برمى آید که مؤلف، ملقب به فخرالدین و شمس الدین بوده است. و از لقب «زین الخطباء» که به اول نام وى در آغاز نسخه اضافه شده مى توان فهمید که او از خطباى مشهور عصر خود بوده که البته خطبه هاى وى در این کتاب، گواهانى گویا بر این مطلب اند.
اعتبار کتاب
سعى مؤلف در این کتاب، بر آن بوده که تاریخ ائمه ـ علیهم السلام ـ را از احادیث صحیح نقل نماید و از آوردن احادیث ضعیف و غیر قابل اعتماد خوددارى نماید. خود در این مورد مى نویسد:
«ولم اورد فیه من الاحادیث إلّا ما صَحَّحه علماء نا و رَجَّحه أعلامنا و دوَّنوه فى کتبهم و نقلوه عن ائمتهم».
علاوه بر اظهار مؤلف، اعتماد علامه مجلسى ـ ره ـ بر این کتاب، خود دلیل اعتبار آن است. علامه در مقدمه «بحارالانوار»، در ذکر مصادر کتابش، در دو جا نام این کتاب را با این تعابیر ذکر نموده است:
«و کتاب مقتل الحسین صلوات الله علیه، المسمى بتسلیة المجالس و زینة المجالس، للسید النجیب العالم محمد بن ابى طالب الحسینى الحائرى».[4]
و در توثیق مصادر کتاب «بحار» فرماید:
«وکتاب تسلیة المجالس، مؤلّفه من سادة الأفاضل المتأخرین و هو کتاب کبیر مشتمل على اخبار کثیرة اوردنا بعضها فى المجلد العاشر».[5]
با اینکه علامه مجلسى تصریح مى کند که در جلد دهم کتابش از این کتاب نقل نموده، لیکن با اقتصاى به عمل آمده معلوم شد که از این کتاب، در بحارالانوار مطلبى نقل نشده است.
متأسفانه این کتاب، براى مدّتى مدید، در دسترس علما نبوده، لذا، جز آنچه از مرحوم مجلسى نقل شد، اظهار نظرى در مورد محتواى آن، از سایر علما به دست ما نرسیده است. و همین امر، موجب شده که در کتابشناسیها، این کتاب، به صورت مجمل یا اشتباه نقل شود. اینک تعابیر علمایى که کتاب را ندیده اند از این کتاب، به صورت مختصر نقل مى شود:
خوانسارى در «روضات الجنات» در شرح حال محمد بن ابى طالب استرآبادى، براى رفع توهم، و اشتباه نشدن وى با مؤلف مورد بحث ما مى نویسد:
ثم لیعلم ان هذا الرجل غیر محمد بن ابى طالب الحسینى الحائرى الذى کان هو ایضاً کما فى رجال النیشابورى من جملة المشایخ وله کتاب «تسلیة المجالس» و «زینة المجالس» کلاهما فى مقتل مولانا الحسین ـ ع ـ .[6]
از اینکه وى این کتاب را دو کتاب پنداشته کاملاً واضح است که کتاب در دسترس وى نبوده است. همچنین وى تصریح دارد که این مطلب را از کتاب «رجال نیشابورى» نقل مى کند و از اینجا معلوم مى شود که نیشابورى[7] نیز به کتاب دسترس نداشته است.
کنتورى در «کشف الاستار» فقط نام کتاب و مؤلف آن را آورده، بدون آنکه به نسخه یا نسخه هاى آن اشاره داشته باشد.[8]
ثقه الاسلام تبریزى نیز در «مرآة الکتب» نام کتاب و مؤلف آن را به نقل از «روضات الجناب» نقل نموده است.[9]
آنچنان که ذکر شد، شیخ آقا بزرگ تهرانى در «الذریعة» در دو مورد نام این کتاب را آورده و هر دو مورد، صراحت دارد بر اینکه او نسخه اى از کتاب را در دسترس نداشته است.[10]
کتابشناس خبیر، علامه سید عبدالعزیز طباطبایى (متوفاى 1416 ه* ) در سفرى که در سال 1373 شمسى به خوى داشته، نسخه منحصر این کتاب را (که بعداً به تفصیل یاد خواهد شد) در مدرسه نمازى خوى رؤیت نموده و از آن در کتاب «ثمرات الاسفار» خود مفصلاً یاد کرده است. وى، همچنین، در کتاب «الغدیر فى التراث الاسلامى»، یکى از خطبه هاى مؤلف را پیرامون روز غدیر به نقل از همان نسخه یاد کرده است.[11]
این بود آنچه که تا به حال در مورد این کتاب و مؤلف آن اظهار نظر شده است؛ و ملاحظه مى شود که بجز مورد اخیر، چون نسخه در اختیار علما نبوده، مطالب قابل توجهى به دست نداده اند.
اکنون با توجه به منحصر بودن نسخه موجود از این کتاب، از روى همان نسخه، اطلاعات مربوط به کتاب و مؤلف را تقدیم خوانندگان مى داریم (بمنه و کرمه):
سبب تألیف کتاب
مؤلف در مورد علت اقدام خود به تألیف کتاب، چنین مى گوید که کتابى به فارسى مشاهده کردم که شامل ده مجلس بود و براى عزادارى دهه اول محرم نوشته شده بود. لذا من هم به تأسى از مؤلف آن کتاب، شروع به تألیف کتاب حاضر، به همان سبک، در ده مجلس براى عزادارى دهه اول ماه محرم، به زبان عربى نمودم.
او همچنین در مقدمه کتاب از شاه اسماعیل صفوى یاد مى کند و خدمات وى را در جهت نشر مذهب تشیع مى ستاید.
همچنین در مجلس اول کتابش، خطبه اى را که در سال 921 هجرى در مشهد حائرى انشا نموده، درج کرده است. و نیز از تألیف کتاب دیگر خود «السّجع النفیس» در سال 955 هجرى یاد مى کند. و از اینجا مشخص مى شود که تألیف کتاب حاضر، بعد از این تاریخ صورت گرفته است.
مؤلف همچنین در مقدمه کتاب، متعهّد مى شود که تنها احادیث صحیح را از کتب علماى شیعه در کتابش نقل کند و از آوردن احادیث ضعیف بپرهیزد.
فصول کتاب
آنچنان که گفته شد، مؤلف، کتابش را در یک مقدمه و ده مجلس تنظیم کرده است. فصول کتاب، بسیار مفصل است و اغلب از پنجاه صفحه تجاوز مى کند. و این است فهرست مطالب مجالس کتاب:
المجلس الاول: فى ذکر امورٍ تتعلّق بظلامة ابى عبدالله الحسین علیه السلام،
المجلس الثانى: فى ذکر سید المرسلین و ذکر وفاته و ذکر امورٍ تتعلق بظلامة اهل بیته الطاهرین،
المجلس الثالث: فى ذکر شى ءٍ من فضائل امیرالمؤمنین ـ ع ـ و ذکر ادلة شریفة على فرض امامته و ذکر فاطمة الزهراء علیهماالسلام،
المجلس الرابع: فى ذکر الحسن بن على بن ابى طالب علیهم السلام،
المجلس الخامس: فى ذکر احوال الحسین بن على بن ابى طالب علیهم السلام،
المجلس السادس: فى ذکر مأتم الحسین علیه السلام و ذکر معاویة و یزید،
المجلس السابع: فى مسیر الحسین علیه السلام و مَن تبعه مِن أهله و إخوانه و بنى أخیه و بنى عمّه،
المجلس الثامن: فى ذکر ما جَرى بعد قتل الحسین ـ ع ـ فى سبى و غیره،
المجلس التاسع: التعزیة التى سمّاها المصنف بمجریة العبرة و محزنة العترة،
المجلس العاشر: فى فضل زیارته.
بحث در مورد این کتاب نفیس را در اینجا خاتمه مى دهیم و کاوش در باب سایر تألیفات مؤلف و ارائه نمونه هایى از مطالب مندرج در کتاب و نیز معرفى منابعى که مؤلف از آنها بهره جسته را به گفتارى دیگر موکول مى داریم.
والسلام خیر ختام
________________________________________
1 - مدرسه نمازى خوى، توسط مرحوم شیخ محمد نمازى خویى، در سال 1200 ه* .ق در شهر خوى، تاسیس گردیده و تا به حال دایر مى باشد. علماى زیادى در این مدرسه مراتب تحصیل و کمال را طى نموده اند. این مدرسه داراى دو کتابخانه است: کتابخانه کتب چاپى، داراى بیش از ده هزار جلد کتاب و کتابخانه نُسخ خطى، داراى هشتصد نسخه خطى؛ فهرست این نسخه ها تهیه گردیده و هم اکنون در زیر چاپ مى باشد و به زودى تقدیم اهل علم و معرفت خواهد شد.
2 - الذریعة: 4/179 و 12/94
3 - «کَرَک» که از قدیم به نام «کَرَکِ نوح» نامیده مى شود، روستایى است در جبل عامل لبنان.
4 - بحارالانوار: 1/21
5 - بحارالانوار: 1/40
6 - روضات الجنات: 7/35
7 - میرزا محمد بن عبدالنبى بن عبدالصانع نیشابورى اخبارى، مقتول در 1232 ه** .ق؛ او سه کتاب در علم رجال تألیف نموده به نامهاى «صحیفة الصفا»، «کلیات الرجال» و «تقویم الرجال»، که هیچکدام از این سه کتاب به چاپ نرسیده اند [ر.ک الذریعة 10/145].
8 - کشف الحجب والأستار عن احوال الکتب والأسفار، اعجاز حسین الکنتورى: 121
9 - مرآة الکتب: 2/144
10 - الذریعة: 4/179 و 12/194
11 - الغدیر فى التّراث الاسلامى، چاپ دوم: 245
یکى از این کتابها که نسخه منحصر آن، تاکنون از دستبرد حوادث مصون مانده، و متأسفانه تا به حال در جایى معرفى نشده، کتاب «تسلیة المُجالس و زینة المجالس» است. مؤلف در این کتاب کوشیده تا زندگانى ائمه معصومین ـ ع ـ را از طریق روایات صحیح و مورد اعتماد بزرگان شیعه، تدوین نماید. و لذا این کتاب، یکى از منابع علامه مجلسى در تدوین کتاب «بحارالانوار» بوده است. در این مقال، این کتاب و مؤلف آن معرفى مى گردد:
نسخه منحصر کتاب
نسخه منحصر این کتاب، به همت علماى خوى، از دستبرد حوادث در امان مانده و هم اکنون در کتابخانه مدرسه نمازى خوى[1] به شماره 459 نگهدارى مى شود.
این نسخه در بیش از سیصد ورق و به خط نسخ نازیبا تحریر شده است. اندازه آن 20×14 سانتى متر و هر صفحه داراى 22 سطر مى باشد. و به دلالت کاغذ و خط و تملکهاى آن، در عصر مؤلّف نگاشته شده و تا به حال، تنها نسخه شناخته شده این کتاب است.
نام کتاب
نام کتاب، طبق تصریح مؤلف در مقدمه آن، «تسلیة المجالس و زینة المجالس» است. با توجه به اینکه این کتاب در دسترس علما نبوده و همچنین به سبب ترکیب نام آن از دو بخش، عده اى از بزرگان آن را دو کتاب تلقّى نموده اند. چنان که شیخ آقا بزرگ در «ذریعه»، آن را یک بار در ماده «تاء» و بار دیگر در ماده «زاء» عنوان کرده است.[2] البته خود آن بزرگوار با استناد به نقل علامه مجلسى، تذکر داده که اینها هر دو نام یک کتاب هستند، نه اینکه هر کدام نام مستقل بر کتابى.
همچنین، با توجه به اینکه موضوع این کتاب، زندگانى اهل بیت ـ ع ـ مى باشد، و خصوصاً در آن به زندگانى سیدالشهدا توجه خاصى شده، به «مقتل الحسین» نیز مشهور گردیده است (که بازگو خواهد شد).
مؤلف
نام مؤلف، آن چنان که در ظهر نسخه مذکور درج گردیده، چنین است:
«زین الخطباء سید محمد بن ابى طالب بن احمد بن محمد المنشى بن طاهر بن یحیى بن ناصر بن ابى العز الحسین الموسوى الحائرى الکرکى منشأً و مولداً.»
از این نوشته معلوم مى گردد که وى در «کَرَک»[3] متولد شده و در همان ناحیه نشو و نما یافته است و به لقب کرکى اشتهار داشته است. مؤلف، در کتاب خود ذکر مى کند که مدتى نیز ساکن دمشق بوده، ولى به جهت اینکه موفق به اظهار دین و مذهب خود در آن شهر نبوده، آن مدّت را از ایّام هدر رفته عمر خود مى داند و از اینکه توانسته از آن شهر کوچ کند و در کربلاى مُعلّى و کنار مرقد مطهّر حسینى رحل اقامت افکند، اظهار رضایت و خوشحالى مى کند و آن را از توفیقات الهى در حق خود مى داند.
از سال تولد و مدت عمر وى چیزى نمى دانیم و شرح حال نویسان، تا آنجا که نگارنده اقتصا نموده، متذکر حالات وى نشده اند. تنها اطلاع ما از وى، از طریق همین کتاب مى باشد. او در کتاب خود ذکر مى کند که در سال 921 ه* ، حج نموده و در سال 955 ، کتاب «السجع النفیس» را تألیف کرده است. از اینجا مى توان حدس زد که وى به هنگام تألیف این کتاب، بیش از پنجاه سال داشته است.
او همچنین در این کتاب از تألیفات خود نیز یاد مى کند که ما جداگانه به آنها خواهیم پرداخت.
همچنین از همین کتاب برمى آید که مؤلف، ملقب به فخرالدین و شمس الدین بوده است. و از لقب «زین الخطباء» که به اول نام وى در آغاز نسخه اضافه شده مى توان فهمید که او از خطباى مشهور عصر خود بوده که البته خطبه هاى وى در این کتاب، گواهانى گویا بر این مطلب اند.
اعتبار کتاب
سعى مؤلف در این کتاب، بر آن بوده که تاریخ ائمه ـ علیهم السلام ـ را از احادیث صحیح نقل نماید و از آوردن احادیث ضعیف و غیر قابل اعتماد خوددارى نماید. خود در این مورد مى نویسد:
«ولم اورد فیه من الاحادیث إلّا ما صَحَّحه علماء نا و رَجَّحه أعلامنا و دوَّنوه فى کتبهم و نقلوه عن ائمتهم».
علاوه بر اظهار مؤلف، اعتماد علامه مجلسى ـ ره ـ بر این کتاب، خود دلیل اعتبار آن است. علامه در مقدمه «بحارالانوار»، در ذکر مصادر کتابش، در دو جا نام این کتاب را با این تعابیر ذکر نموده است:
«و کتاب مقتل الحسین صلوات الله علیه، المسمى بتسلیة المجالس و زینة المجالس، للسید النجیب العالم محمد بن ابى طالب الحسینى الحائرى».[4]
و در توثیق مصادر کتاب «بحار» فرماید:
«وکتاب تسلیة المجالس، مؤلّفه من سادة الأفاضل المتأخرین و هو کتاب کبیر مشتمل على اخبار کثیرة اوردنا بعضها فى المجلد العاشر».[5]
با اینکه علامه مجلسى تصریح مى کند که در جلد دهم کتابش از این کتاب نقل نموده، لیکن با اقتصاى به عمل آمده معلوم شد که از این کتاب، در بحارالانوار مطلبى نقل نشده است.
متأسفانه این کتاب، براى مدّتى مدید، در دسترس علما نبوده، لذا، جز آنچه از مرحوم مجلسى نقل شد، اظهار نظرى در مورد محتواى آن، از سایر علما به دست ما نرسیده است. و همین امر، موجب شده که در کتابشناسیها، این کتاب، به صورت مجمل یا اشتباه نقل شود. اینک تعابیر علمایى که کتاب را ندیده اند از این کتاب، به صورت مختصر نقل مى شود:
خوانسارى در «روضات الجنات» در شرح حال محمد بن ابى طالب استرآبادى، براى رفع توهم، و اشتباه نشدن وى با مؤلف مورد بحث ما مى نویسد:
ثم لیعلم ان هذا الرجل غیر محمد بن ابى طالب الحسینى الحائرى الذى کان هو ایضاً کما فى رجال النیشابورى من جملة المشایخ وله کتاب «تسلیة المجالس» و «زینة المجالس» کلاهما فى مقتل مولانا الحسین ـ ع ـ .[6]
از اینکه وى این کتاب را دو کتاب پنداشته کاملاً واضح است که کتاب در دسترس وى نبوده است. همچنین وى تصریح دارد که این مطلب را از کتاب «رجال نیشابورى» نقل مى کند و از اینجا معلوم مى شود که نیشابورى[7] نیز به کتاب دسترس نداشته است.
کنتورى در «کشف الاستار» فقط نام کتاب و مؤلف آن را آورده، بدون آنکه به نسخه یا نسخه هاى آن اشاره داشته باشد.[8]
ثقه الاسلام تبریزى نیز در «مرآة الکتب» نام کتاب و مؤلف آن را به نقل از «روضات الجناب» نقل نموده است.[9]
آنچنان که ذکر شد، شیخ آقا بزرگ تهرانى در «الذریعة» در دو مورد نام این کتاب را آورده و هر دو مورد، صراحت دارد بر اینکه او نسخه اى از کتاب را در دسترس نداشته است.[10]
کتابشناس خبیر، علامه سید عبدالعزیز طباطبایى (متوفاى 1416 ه* ) در سفرى که در سال 1373 شمسى به خوى داشته، نسخه منحصر این کتاب را (که بعداً به تفصیل یاد خواهد شد) در مدرسه نمازى خوى رؤیت نموده و از آن در کتاب «ثمرات الاسفار» خود مفصلاً یاد کرده است. وى، همچنین، در کتاب «الغدیر فى التراث الاسلامى»، یکى از خطبه هاى مؤلف را پیرامون روز غدیر به نقل از همان نسخه یاد کرده است.[11]
این بود آنچه که تا به حال در مورد این کتاب و مؤلف آن اظهار نظر شده است؛ و ملاحظه مى شود که بجز مورد اخیر، چون نسخه در اختیار علما نبوده، مطالب قابل توجهى به دست نداده اند.
اکنون با توجه به منحصر بودن نسخه موجود از این کتاب، از روى همان نسخه، اطلاعات مربوط به کتاب و مؤلف را تقدیم خوانندگان مى داریم (بمنه و کرمه):
سبب تألیف کتاب
مؤلف در مورد علت اقدام خود به تألیف کتاب، چنین مى گوید که کتابى به فارسى مشاهده کردم که شامل ده مجلس بود و براى عزادارى دهه اول محرم نوشته شده بود. لذا من هم به تأسى از مؤلف آن کتاب، شروع به تألیف کتاب حاضر، به همان سبک، در ده مجلس براى عزادارى دهه اول ماه محرم، به زبان عربى نمودم.
او همچنین در مقدمه کتاب از شاه اسماعیل صفوى یاد مى کند و خدمات وى را در جهت نشر مذهب تشیع مى ستاید.
همچنین در مجلس اول کتابش، خطبه اى را که در سال 921 هجرى در مشهد حائرى انشا نموده، درج کرده است. و نیز از تألیف کتاب دیگر خود «السّجع النفیس» در سال 955 هجرى یاد مى کند. و از اینجا مشخص مى شود که تألیف کتاب حاضر، بعد از این تاریخ صورت گرفته است.
مؤلف همچنین در مقدمه کتاب، متعهّد مى شود که تنها احادیث صحیح را از کتب علماى شیعه در کتابش نقل کند و از آوردن احادیث ضعیف بپرهیزد.
فصول کتاب
آنچنان که گفته شد، مؤلف، کتابش را در یک مقدمه و ده مجلس تنظیم کرده است. فصول کتاب، بسیار مفصل است و اغلب از پنجاه صفحه تجاوز مى کند. و این است فهرست مطالب مجالس کتاب:
المجلس الاول: فى ذکر امورٍ تتعلّق بظلامة ابى عبدالله الحسین علیه السلام،
المجلس الثانى: فى ذکر سید المرسلین و ذکر وفاته و ذکر امورٍ تتعلق بظلامة اهل بیته الطاهرین،
المجلس الثالث: فى ذکر شى ءٍ من فضائل امیرالمؤمنین ـ ع ـ و ذکر ادلة شریفة على فرض امامته و ذکر فاطمة الزهراء علیهماالسلام،
المجلس الرابع: فى ذکر الحسن بن على بن ابى طالب علیهم السلام،
المجلس الخامس: فى ذکر احوال الحسین بن على بن ابى طالب علیهم السلام،
المجلس السادس: فى ذکر مأتم الحسین علیه السلام و ذکر معاویة و یزید،
المجلس السابع: فى مسیر الحسین علیه السلام و مَن تبعه مِن أهله و إخوانه و بنى أخیه و بنى عمّه،
المجلس الثامن: فى ذکر ما جَرى بعد قتل الحسین ـ ع ـ فى سبى و غیره،
المجلس التاسع: التعزیة التى سمّاها المصنف بمجریة العبرة و محزنة العترة،
المجلس العاشر: فى فضل زیارته.
بحث در مورد این کتاب نفیس را در اینجا خاتمه مى دهیم و کاوش در باب سایر تألیفات مؤلف و ارائه نمونه هایى از مطالب مندرج در کتاب و نیز معرفى منابعى که مؤلف از آنها بهره جسته را به گفتارى دیگر موکول مى داریم.
والسلام خیر ختام
________________________________________
1 - مدرسه نمازى خوى، توسط مرحوم شیخ محمد نمازى خویى، در سال 1200 ه* .ق در شهر خوى، تاسیس گردیده و تا به حال دایر مى باشد. علماى زیادى در این مدرسه مراتب تحصیل و کمال را طى نموده اند. این مدرسه داراى دو کتابخانه است: کتابخانه کتب چاپى، داراى بیش از ده هزار جلد کتاب و کتابخانه نُسخ خطى، داراى هشتصد نسخه خطى؛ فهرست این نسخه ها تهیه گردیده و هم اکنون در زیر چاپ مى باشد و به زودى تقدیم اهل علم و معرفت خواهد شد.
2 - الذریعة: 4/179 و 12/94
3 - «کَرَک» که از قدیم به نام «کَرَکِ نوح» نامیده مى شود، روستایى است در جبل عامل لبنان.
4 - بحارالانوار: 1/21
5 - بحارالانوار: 1/40
6 - روضات الجنات: 7/35
7 - میرزا محمد بن عبدالنبى بن عبدالصانع نیشابورى اخبارى، مقتول در 1232 ه** .ق؛ او سه کتاب در علم رجال تألیف نموده به نامهاى «صحیفة الصفا»، «کلیات الرجال» و «تقویم الرجال»، که هیچکدام از این سه کتاب به چاپ نرسیده اند [ر.ک الذریعة 10/145].
8 - کشف الحجب والأستار عن احوال الکتب والأسفار، اعجاز حسین الکنتورى: 121
9 - مرآة الکتب: 2/144
10 - الذریعة: 4/179 و 12/194
11 - الغدیر فى التّراث الاسلامى، چاپ دوم: 245