آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

پس از جدایی افغانستان از ایران، این دوکشور به عنوان دو واحد مستقل سیاسی، همواره متأثر از جریانات و تحولات داخلی و دخالت های سیاسی و فرهنگی بیگانگان نتوانستند در عرصه های اجتماعی و به ویژه حوزه ی روابط فرهنگی به تعاملی هم سو و سازنده دست یابند. دامن زدن به اختلافات متعدد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به ناچار سطح روابط اجتماعی – فرهنگی دو کشور با وجود تمامی اشتراکات از دین تا فرهنگ و زبان را دچار لطمات جبران ناپذیری ساخت. تلاش کنشگران افغان در ایجاد هویتی نوین برای افاغنه با تأکید بر پشتون گرایی سیاسی – فرهنگی، تقابل با زبان فارسی با تقویت حوزه ی زبان پشتو، دوری گزینی از ایران در حوزه ی آموزش تعملیات عمومی و رویکرد به دولت های ثالث مانند ترکیه در این زمینه، بر میزان واگرایی و جدایی فرهنگی میان دو کشور در دوران سلسله پهلوی افزود. این مقاله با رویکردی تاریخی - تحلیلی مهمترین عوامل و بسترهای موانع اجتماعی – فرهنگی میان دو کشور را با تأکید بر اسناد وزارت امور خارجه ایران و منابع افغان مورد بررسی قرار می دهد.

تبلیغات