حسن فرزند محمد حنفیه، از تابعان مدینه و از نوادگان علی (ع) بود. او عالمی فقیه و آگاه به اختلاف فتاوا و محدّثی می دانند که بر عالمان عصر خویش برتری داشته است. مورخان از او به عنوان نظریه پرداز اندیشه ارجا یاد کرده اند که برای نخستین بار در یک محفل مناظره در شهر مدینه درباره کشمکش میان علی (ع)، عثمان، طلحه و زبیر و حق و باطل بودن آنها، پس از مدتی سکوت و شنیدن سخن دیگران، بهترین راه حل را در این دانست که حکم دوستی یا برائت از آنها را به تأخیر اندازیم و هیچ یک را ردّ یا قبول نکنیم. به دنبال این بحث، او نامه ای به شهرها نوشت که با قرائت آن در برخی بلاد اسلامی، تفکر ارجا قوت گرفت و در بسیاری از مناطق مسلمان نشین طرفدارانی یافت. طرح اندیشه ارجا در قالب یک نظریه کلامی از سوی فردی از خاندان علی(ع) برای معاصران وی دور از انتظار بود. بنابراین بررسی اصل نامه از جهت سند و محتوا و تحقیق درباره انگیزه وی از نگارش آن ضروری است. نگارنده پس از بررسی منابع مختلف که برخی به اجمال و برخی به تفصیل از نامه پسر محمد سخن به میان آورده اند، سند و محتوای نامه و احتمال دخل و تصرف در آن را بررسی نموده است. تحلیل انگیزه حسن بن محمد از نگارش نامه که برای وحدت میان مسلمانان یا جلوگیری از سبّ جدش علی (ع) بود و در نهایت چالش و نوع تعامل او با حاکمیت امویان از موضوعات اصلی این نوشتار است.