مقالات
حوزه های تخصصی:
چالش اصلی راه اندازی و توسعه کسب وکارهای نوپای خطرپذیر، تأمین منابع مالی مناسب است. عرضه اولیه سکه (بهامهر یا توکن) به عنوان یکی از بدیع ترین شیوه های تأمین مالی کارآفرینانه، پاسخگو این نیاز حیاتی نوآفرینان است، اما موفقیت آن، همچون تأمین مالی جمعی وابسته به پذیرش آحاد مردم است. به دلیل مقاومتی که در اعتمادکردن به این نوآوری بنیادین وجود دارد، نه تنها موفقیت عرضه اولیه توکن، بلکه گسترش و مردمی سازی آن نیز در گرو مشروعیت و کسب اعتبار از مردم است. پژوهشگران متعددی به بررسی علل موفقیت عرضه اولیه بهامُهر پرداخته اند، اما پژوهش های محدودی با رویکرد قدرتمند نظریه مشروعیت در تامین مالی جمعی مبتنی بر رمزارز صورت گرفته که در واقع، به عنوان واسطی میان ارزش های جامعه و این فناوری مالی است. ازاین رو، هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی منابع مشروعیت بخش شناختی است که منجر به موفقیت عرضه اولیه بهامهر کسب وکارهای مبتنی بر بلاک چین می شود. به عبارت دیگر، استارتاپ ها چگونه می توانند جهت موفقیت در تأمین سرمایه، مشروعیت کسب کنند. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی با رویکردی کیفی است و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 26 نفر از فعالان و متخصصان حوزه رمزارزها انجام شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با شیوه تحلیل محتوا و مضامین و با رویکرد کدگذاری نظریه پردازی داده بنیاد انجام شد و 13 منبع مشروعیت شناختی شناسایی و اولویت بندی شد. یافته های این پژوهش نشان داد که «منتشرکردن اطلاعات زیاد توسط کسب وکار درباره خود» و «داشتن دانش کافی سرمایه گذار از عرضه اولیه سکه» مشروع سازترین منابع مشروعیت شناختی هستند. نتایج و پیشنهادات این پژوهش بینش عمیق و ارزشمندی برای پژوهشگران دانشگاهی، کارآفرینان، قانون گذاران و سرمایه گذاران ارز دیجیتال ایجاد می کند.
بررسی تأثیر هوش بازاریابی بر کارآفرینی فناورانه با نقش میانجی هوش کسب و کار در گروه قطعات خودرو عظام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به فضای رقابت جهانی و تغییر و تحولاتی که با شتاب در جهان امروز رخ می دهد، شرکت ها برای حفظ بقای خود دست به اقداماتی می زنند که شرایط را برای ایجاد کارآفرینی فناورانه مهیا می سازند. در این میان شرکت هایی موفق خواهند بود که بتوانند هوش کسب وکار کارکنان خود را به ویژه در واحد بازاریابی و فروش که جزء واحدهای کلیدی هر شرکت است، افزایش دهند و بتوانند بین واحدهای اصلی نوعی هماهنگی و یکپارچگی ایجاد کنند؛ بنابراین، هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر هوش بازاریابی بر کارآفرینی فناورانه با نقش میانجی هوش کسب و کار است. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ گردآوردی و تحلیل داده ها در دسته پژوهش های توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش تمام کارکنان گروه قطعات خودرو عظام به تعداد 630 نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، به تعداد 242 نفر به دست آمد که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از معیارهای روایی تشخیصی، همگرا و واگرا و پایایی پرسشنامه نیز با ضریب آلفای کرونباخ بررسی گردید. آزمون مدل پژوهش بر اساس روش معادلات ساختاری و نرم افزار LISRELانجام گرفت. نتایج نشان داد که هوش بازاریابی بر کارآفرینی فناورانه در گروه قطعات خودرو عظام تأثیر مثبت و معنا داری دارد. هوش بازاریابی بر هوش کسب و کار در گروه قطعات خودرو عظام تأثیر مثبت و معنا داری دارد. همچنین، رابطه مثبت و معنادار بین هوش کسب و کار و کارآفرینی فناورانه تأیید شد. در نهایت، هوش کسب وکار توسط دو متغیر هوش بازاریابی و کارآفرینی فناورانه تشدید می شود که در صورت افزایش هوش کسب و کار این اثر قوی تر و در صورت کاهش هوش کسب و کار طبیعتاً این رابطه ضعیف تر خواهد شد.
تأثیر رشته تحصیلی بر قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باوجود اهمیت و ضرورت بخش کشاورزی و تأکید بر آن به عنوان محور اصلی توسعه، ولی روزبه روز از سهم بخش کشاورزی در توسعه و رونق اقتصادی کشور کم می شود. یکی از مهم ترین برنامه ها و رهیافت ها در این زمینه ترویج و توسعه کارآفرینی و کسب وکارهای کشاورزی در بین کنشگران بخش کشاورزی به خصوص دانش آموختگان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشاورزی کشور است؛ چراکه دانش آموختگان رشته های کشاورزی به عنوان متخصصان موضوعی می توانند نقش مهمی در توسعه نوآوری ها و فناوری های جدید و در نتیجه توسعه کارآفرینی کشاورزی ایفا کنند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف اصلی بررسی تأثیر رشته تحصیلی بر قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته های کشاورزی در استان اصفهان طراحی و انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانشجویان رشته های کشاورزی در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی استان اصفهان بودند که تعداد 212 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامه ای استاندارد بود که روایی آن توسط متخصصان موضوع و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که متغیرهای نگرش کارآفرینانه، هنجارهای ذهنی کارآفرینانه، کنترل رفتاری درک شده کارآفرینی رابطه مثبت و معناداری با قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته های کشاورزی استان اصفهان داشتند. افزون بر این، نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره بیانگر تأثیر رشته تحصیلی بر قصد کارآفرینانه دانشجویان کشاورزی استان اصفهان بود؛ به طوری که قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته ترویج و آموزش کشاورزی بالاتر از قصد کارآفرینانه دانشجویان رشته زراعت و اصلاح نباتات بود. در این راستا، بازنگری دروس و سرفصل رشته های مختلف کشاورزی با رویکرد کارآفرینانه و اجباری کردن دروس کارآفرینی و کسب وکار برای تمام رشته های کشاورزی توصیه می شود.
تأثیر گرایش کارآفرینانه بر کارایی زنجیره ارزش درون شرکتی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزش آفرینی شرکت برای سهامداران، مشتریان و حتی جامعه از طریق کارایی مطلوب زنجیره ارزش ایجاد می شود و گرایش کارآفرینانه در شرکت از جمله نوآوری بر بهبود عملکرد زنجیره ارزش و در نتیجه ایجاد مزیت رقابتی برتر و موفقیت شرکت در محیط کاملاً پویای تجاری تأثیر به سزایی دارد. منظور از زنجیره ارزش شرکت، فعالیت ها و مراحل شش گانه یعنی تحقیق و توسعه، طراحی، تولید، بازاریابی، توزیع و خدمات به مشتریان است. بر این اساس، در پژوهش حاضر تأثیر گرایش کارآفرینانه بر کارایی زنجیره ارزش شرکت و ارزش بازار آن بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش همه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را شامل می شود که با استفاده از حذف سیستماتیک تعداد 127 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و در دوره زمانی ده ساله (1400-1391) مورد بررسی قرار گرفتند. برای اندازه گیری گرایش کارآفرینانه از ابعاد سه گانه (نوآوری، ریسک پذیری و پیشگامی) استفاده شد و کارایی زنجیره ارزش نیز با استفاده از داده های حسابداری و به کمک تابع مرزی تصادفی در نرم افزار استتا نسخه 14 اندازه گیری شد. برای اندازه گیری ارزش بازار شرکت از شاخص کیوتوبین استفاده شد. نتایج رگرسیون خطی چندمتغیره در سطح اطمینان ۹۵ درصد نشان داد، گرایش کارآفرینانه بر کارایی زنجیره ارزش و شاخص کیوتوبین شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد. از طرفی، کارایی زنجیره ارزش شرکت نیز موجب بهبود شاخص کیوتوبین می شود. علاوه بر این، نتایج تحلیل میانجی نشان داد، کارایی زنجیره ارزش نقش میانجی در رابطه بین گرایش کارآفرینانه و شاخص کیوتوبین شرکت دارد. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای کارآفرینان به منظور ارائه ایده ها و نظریه ها برای به کارگیری فعالیت های نوآورانه در شرکت، برای مدیران به منظور برنامه ریزی و تصمیم گیری در اداره بهتر شرکت، برای مشاوران، تحلیل گران و سرمایه گذاران برای ارزیابی صحیح ارزش شرکت و پیش بینی عملکرد آن، برای سیاست گذاران در جهت ترغیب فعالیت های نوآورانه و اشتغال زا و برای پژوهشگران در پژوهش های آینده مفید باشد.
بررسی عدم اثربخشی سیاست های اقتصادی بر کارآفرینی در اقتصاد جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدم قطعیت سیاست های اقتصادی آثار جبران ناپذیری را بر پدیده های اقتصادی تحمیل می کند؛ بنابراین، جلوگیری از تبعات عدم قطعیت سیاست های اقتصادی امری ضروری است. یکی از این پدیده ها کارآفرینی است. ازاین رو، بررسی تأثیر عدم قطعیت سیاست های اقتصادی بر کارآفرینی نیازمند مدل سازی دقیق است. در این مقاله با استفاده از مدل رگرسیون فازی با ضرایب متقارن در محیط برنامه گمز به بررسی عدم اثر بخشی سیاست های اقتصادی بر کارآفرینی در ایران برای دوره زمانی 1400- 1387 پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که با کاهش عدم قطعیت در سیاست های پولی، ارزی، درآمدی و مالی به ترتیب بیشترین تأثیر را بر میزان کارآفرینی دارند؛ به گونه ای که با افزایش و کاهش عدم قطعیت (به ترتیب درجه عضویت 1/0 و 9/0) سیاست های مذکور، میزان شاخص کارآفرینی برابر با 985/8 و 623/80 است که نشان دهنده آن است با کاهش عدم قطعیت در سیاست های اقتصادی، کارآفرینی به شدت افزایش می یابد. از سوی دیگر، نتایج برآورد پهنای راست و چپ نشان می دهد که کارآفرینی در اقتصاد کشور به صورت بالقوه است و با اتخاذ سیاست های پولی و ارزی مناسب، شاخص کارآفرینی به شدت افزایش خواهد یافت و در موقعیت پهنای راست قرار خواهد گرفت. نتایج این مطالعه به لحاظ اولویت بندی تأثیر سیاست های اقتصادی در افزایش کارآفرینی نیز اهمیت فراوانی دارد از جمله سیاست های پولی که نسبت به سایر سیاست های اقتصادی در تحقق اهداف برنامه ریزان اقتصادی جهت کاهش بیکاری مؤثر است.
تحلیل اثرات کارآفرینی گردشگری بر توسعه روستایی (موردمطالعه: نواحی روستایی دهستان ریجاب در استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه تحلیل اثرات کارآفرینی گردشگری بر توسعه روستایی در نواحی روستایی دهستان ریجاب در استان کرمانشاه بود و در آن سعی شده است تا عوامل متعددی که به واسطه کارآفرینی گردشگری بر توسعه این منطقه مؤثر هستند، تحلیل شوند. این مطالعه به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، روستاییان دهستان ریجاب بودند (6700 = N) که با استفاده از جدول بارتلت و همکاران، تعداد 259 نفر از آن ها برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار سنجش پژوهش، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن توسط آزمون KMO، آزمون بارتلت و ضریب آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که از مهم ترین اثرات مثبت ورود گردشگران به مناطق روستایی می توان به توسعه زیرساختی (واریانس: 41/35 درصد)، توسعه اقتصادی و رفاهی (واریانس: 84/21 درصد) و توسعه اشتغال (واریانس: 20/13 درصد) و همچنین، از مهم ترین اثرات منفی می توان به تخریب فضای کسب وکار (واریانس: 35/9 درصد) اشاره نمود. بررسی های میدانی در نواحی روستایی دهستان ریجاب نیز نشان داد که میزان توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی در این مناطق پایین است و می توان با گسترش امکانات رفاهی و خدماتی، توانمندسازی روستاییان، تقویت زیرساخت فیزیکی و حمایت دولت از کارآفرینی و گردشگری روستایی، داشتن دیدگاهی مثبت نسبت به توسعه گردشگری روستایی، توانمندسازی روان شناختی، آموزش آداب و رسوم روستاییان به گردشگران، ارتقای امنیت اجتماعی و بهبود باور و نگرش نسبت به گردشگری، به موفقیت بیشتر در توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی کمک کرد.