مقالات
حوزه های تخصصی:
با شکل گیری مدرنیته در غرب، اندیشمندان و روشنفکران ایرانی در پی کشف اسباب ترقی ملل متمدن غربی و پیاده سازی آن در داخل کشور برآمدند. میرزا آقاخان کرمانی جزو اولین گروه از روشنفکران ایرانی دوره پیشامشروطه است که در مواجهه با پدیده مدرنیسم، عَلَم نوجویی و تجددخواهی برافراشت و جهت گام نهادن در دنیای مدرن خواستار تقلید و الگوگیری از تمدن غرب شد. نوخواهی آقاخان مانند بسیاری از ادیبان روشنفکر دیگر به عرصه سیاست و اجتماع محدود نماند؛ او نظریاتی نیز برای تجدد در ادبیات و فنون نگارش ارائه داد و خواستار تحول در شیوه نگارش سنتی شد. این پژوهش با نگاهی به اندیشه های سیاسی و اجتماعی آقاخان به بررسی تأثیر آن بر دیدگاه های نوین ادبی وی پرداخته و بدین نتیجه رسیده است که آقاخان نوگرایی ادبی خود را بر مبنای سنت ستیزی طرح ریزی کرده و تحت تأثیر تفکرات ناسیونالیستی و لیبرالیستی خواستار باستان گرایی در زبان و خط فارسی، عربی زدایی از زبان فارسی، ساده نویسی، روشن نویسی و خروج از قید و بندهای سنتی در نوشتار شده است.
جوهر «حماسی» شاهنامه فردوسی و غیاب آن در دیگر متون منظوم پهلوانی از منظر زیباشناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، تأملی زیباشناسانه و فلسفی در جوهر «حماسی» شاهنامه فردوسی در مقایسه با منظومه های پهلوانیِ پس از آن است. عمده مساعی فیلسوفان زیباشناس قرن نوزدهم (شیلر، هولدرلین، شلینگ، هگل و دیگران) مصروف برداشتن دوگانه کانتی «آزادی و طبیعت» یا «ذهن و عین» بود که به بخشی محوری از «مسئله مدرنیته» تبدیل شده بود. مواجهه این فیلسوفان با کانت، به طیفی وسیع از صورت بندی های مختلف تاریخی انجامید که می کوشید تاریخ روح را پیش از انشقاق آن به عین و ذهن روایت کند و در پی بازنمایی جوهر دورانی آغازی بود که با واژگانی همچون «هستی، ذات، مطلق، روح کلی، تمامیت، کلیت و انسجام» از آن یاد می شد که هگل آن را «دوران حماسی یا کلاسیک» نامید. در این مقاله، از منظر زیباشناسانه به شاهنامه فردوسی نگریسته و کوشیده ایم نشان دهیم فردوسی در زمانه خود که دوران متأخر سوبژکتیویته و ادیان ایجابی است چگونه توانسته است روح جهان حماسی را در فرم شعری خود احضار کند و به ذات شعرگونه آن نزدیک گردد؛ چیزی که در تمام متون پهلوانی پس از او غایب است. در اینجا بحث بر سر «امکانی» تاریخی است و مسئله به نبوغ شخصی فردوسی و پیش شرط هایی همچون مفهوم «ملیت» و «نمایش ادوار نخستین پیدایش تمدن» فروکاسته نشده است.
بررسی ساختار تاریخی داستان های رضا براهنی از منظر جامعه شناسی ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از طریق تحلیل جامعه شناسی اثر ادبی، با تأکید بر یک رابطه دیالکتیکی میان صورت و محتوا، جهان بینی نویسنده را می توان با تاریخ ربط داد. از نویسندگان برجسته معاصر که داستان هایش را با تکیه بر وقایع جامعه نوشته است، رضا براهنی(1314 1401) است که می توان آثارش را با رویکرد جامعه شناسی ادبیات در ارتباط با تاریخ معاصر بررسی کرد. موضوع چهار داستان وی «آواز کشتگان»، «بعد از عروسی چه گذشت»، «رازهای سرزمین من» و «چاه به چاه» توصیف شرایط سیاسی ایرانِ قبل از انقلاب اسلامی و حوادث دوره انقلاب است که می توان با جامعه شناسی در ارتباط با تاریخ تحلیل کرد. در این مقاله با مطالعه کتابخانه ای به روش توصیفی تحلیلی، این آثار با هدف بررسی جهان نگری نویسنده و ساختار معنادار محتوا در همسویی با ساختارهای اجتماعی سیاسی جامعه بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد: داستان های براهنی را گزارشی تاریخی از حوادث دوره پهلوی می توان نامید. کلیّت تاریخی داستان ها، توصیف جامعه عصر پهلوی تا انقلاب اسلامی است. در ساخت تاریخی حوادث دهه پنجاه با روایت ملموس دیده می-شود. در محتوا، استبداد رژیم، فساد حاکمیت، ساواک، زندان و مبارزات مردمی موضوع محوری است. براهنی در قالب شخصیت های خیالی که فاعل جمعی گروه های روشنفکری عصر پهلوی هستند، با توصیف هایی که مشابه واقعی در تاریخ معاصر دارند، اعتراض ها و مبارزات گروه های روشنفکری و مردم را علیه رژیم پهلوی از زاویه دید یک فاعل جمعی روشنفکر تحصیل کرده دانشگاهی روایت کرده است که در مقابل قشر ساواک و اشراف متعلق به رژیم ایستادگی می-کنند.
بررسی جایگاه کتاب واقعیت اجتماعی و جهان داستان از جمشید مصباحی پور ایرانیان، در آثار انتقادی ادبیات داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از آفرینش نخستین رمان ها و داستان های کوتاه، آثار مختلفی به صورت نقد، نظریه، تاریخ ادبیات و ... با رویکردها و شیوه های گوناگو در ارتباط با این آثار داستانی به وجود آمد؛ نگارنده این مقاله با رویکردی توصیفی- تحلیلی و بر اساس مؤلفه های مشخص کتاب شناختی چون جایگاه مؤلف، ارزیابی ساختار و محتوای اثر، چگونگی بهره گیری از منابع، نحوه گزینش، نقش ایدئولوژی ها در آفرینش اثر و... به بررسی کتاب واقعیت اجتماعی و جهان داستان پرداخته است. بررسی ها نشان می دهد این کتاب اولین اثر انتقادی ادبیات فارسی با رویکرد جامعه شناختی و بر اساس نظریه ای مشخص (نظریه جامعه شناسی لوکاچ و گلدمن) است که بهره مندی از ساختار مشخص، انسجام متن، مطابقت کامل با هدف، بهره مندی از جنبه های تحلیلی، محدودیت نداشتن نویسنده در اظهار نظر، پرداختن به جنبه های زیبایی شناسی از جمله امتیازهای آن است. با وجود این تحلیل های ارزشمند، این اثر دچار ضعف هایی چون ارائه نقد و تحلیل های جامعه شناختی در بخش های نقد روان شناختی و فلسفی و نامشخص بودن مرز بین ساخت تاریخی و تاریخیت داستان است. با تمام این اوصاف هیچ کدام از این ضعف هایی که برشمرده شد از ارزشمندی و تأثیرگذاری این اثر انتقادی نمی کاهد و انسجام این اثر را خدشه دار نمی سازد. بنابراین شاید با دیدگاهی تبارشناسانه این اثر را نقطه عطفی در پژوهش های انتقادی به ویژه در حوزه داستان دانست که انتشار آن بین آثار پیش و پس از آن گسستی ایجاد کرده است و این اثر توانسته خود الگویی در ایجاد آثار پژوهشی دقیق تر و علمی تر باشد.
تبیین ایدئولوژیک استعاره جهتی بالا/ پایین در روایت های سیاسی- انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از استعاره به عنوان یک مؤلفه سبکی، به آفرینش گر متن کمک می کند تا از طریق شگردهایی چون برجسته سازی، کمرنگ سازی و یا پنهان سازی، احساس و درک کاذبی از یک امر را برای مخاطب ایجاد کند. بر این مبنا مسئله ای که پژوهش حاضر بدان می پردازد، تبیین ایدئولوژیک استعاره جهتی بالا/ پایین در پنج مجموعه روایت سیاسی- انتقادی ورق پاره های زندان ، از رنجی که می بریم ، آذر ، ماه آخر پاییز ، سگ ولگرد و خیمه شب بازی با استفاده از رویکرد استعاره مفهومی لیکاف و جانسون است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نویسندگان از استعاره جهتی بالا/ پایین در بازنمایی مفهوم انتزاعی قدرت و مناسبات آن در راستای انعکاس ایدئولوژی خود بهره برده اند و تقابل میان سلطه گر و تحت سلطه، که یکی از مهمترین مؤلفه ها در روایت های سیاسی - انتقادی است، را با استفاده از این نوع استعاره و به شیوه های 1- ترسیم مناسبات قدرت بر اساس موقعیت مکانی، 2- ترسیم ساختار طبقاتی بر اساس موقعیت مکانی، 3- بازنمایی تسلط عوامل محیطی با استفاده از استعاره های جاندارپنداری، 4- بازنمایی تسلط ایدئولوژی ها و انگاره های حاکمیتی با استفاده از نمادها و دلالت های ضمنی، 5- بازنمایی کنش های بدنی منفعلانه یا مقتدرانه در ترسیم مناسبات قدرت و 6- اسطوره سازی و برکشیدن قهرمانان، ترسیم کرده اند . کاربرد پژوهش مورد نظر، ارائه نحوه بازشناسی مناسبات قدرت در متون روایی و همچنین به دست دادن چند شیوه استفاده از استعاره های جهتی، در روایت هایی است که با هدف نشان دادن تقابل میان طبقات فرادست و فرودست نگاشته می شوند.
تحلیل گفتمان سیاسی اجتماعی شعر فردای انقلاب فریدون توللی بر اساس روش مربع ایدئولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فریدون تولّلی از نخستین طرفداران نوآوری های نیمایوشیج در شعر فارسی است که در عرصه شعر معاصر به عنوان شاعری رمانتیک نیمه س نتی شناخته می شود. وی در کنار فعالیت های مستمر سیاسی و اجتماعی، تلاش داشت در قامت شاعر و منتقد به توضیح و تبیین نوع شعر دلخواه خود بپردازد و چند مجموعه شعری وی با مقدمه و یادداشت همراه است. مقدمه مبسوط توللی بر مجموعه شعر رها در شناخت و دفاع از شعر نو و انتقاد از شاعران کهنه گرا و انجمن های ادبی آن دوره به نوعی مانیفست شاعران رمانتیک به حساب می آید. اما در این مجموعه در کنار اشعار رمانتیک و عاشقانه، اشعار سیاسی و اجتماعی هم دیده می شود که شعر فردای انقلاب از مشهورترین این اشعار است. هدف اصلی در این پژوهش، بررسی شعر فردای انقلاب به روش مربع ایدئولوژیک و تحلیل این موضوع است که شاعرِ وابسته به اندیشه های حزب توده، در این شعر، از چه تمهیداتی برای پیشبرد اهداف حزبی خود بهره برده است. نتایج بررسی این شعر نشان می دهد که شاعر بیشترین تمرکز را بر تقویت نقاط قوت خودی و تضعیف نقاط قوت غیرخودی دارد و به نقاط ضعف خودی و غیرخودی توجه کمتری دارد. اما از سوی دیگر این نتیجه نیز حاصل شد که روش مربع ایدئولوژیک را می توان به جای چهار ضلع به شش ضلع ارتقا داد و گسترش رفتار سیاسی و اجتماعی شاعر در توصیف نیروهای خودی و غیرخود ذیل شش ضلع می تواند به ارتقای روش مربع ایدئولوژیک منجر شود.