مطالعات میان رشته ای تمدنی انقلاب اسلامی
مطالعات میان رشته ای تمدنی انقلاب اسلامی سال دوم پاییز 1402 شماره 3 (پیاپی 7) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
عموماً استدلال می شود که یکی از ملزومات اساسی برای دستیابی به اهداف انقلاب اسلامی، تقویت سرمایه اجتماعی است. در این میان، از مفاهیمی که می توان از آن به مثابه پایه و شالوده سرمایه اجتماعی برای رسیدن به اهداف دیگر در جامعه یاد کرد، مشارکت اجتماعی است. در این پژوهش، ضمن تبیین روش تحلیل مضمون و با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه مضامین، تعداد 223 داده ی متن اصلی بیانات ایشان در رابطه با موضوع مشارکت اجتماعی مورد تجزیه، تحلیل و بازآرایی دقیق قرار گرفت و در انتها 4 مضمون اصلی و فراگیر به عنوان مؤلفه های الگوی مشارکت اجتماعی در بیانات حضرت آیت الله خامنه ای به دست آمد. از این رو، هدف مقاله حاضر، واکاوی و کشف مضامین مرکزی و اصلی تقویت مشارکت اجتماعی از طریق الگوی تحلیل مضمون، در منظومه فکری ایشان است. نتایج تحقیق نشان می-دهد: اولاً، سرمایه اجتماعی به مفهومی مسلّط در جامعه دینی تعیّن پیدا کرد که توسعه و پیشرفت را زمینه-سازی می نماید. ثانیاً با تحلیل مضمون مشارکت اجتماعی در منظومه فکری مقام معظّم رهبری اینگونه مستفاد می شود که قطعاً بهترین راهبرد جهت مشارکت مردم در عرصه های گوناگون جامعه، استفاده از ظرفیت ها و توانایی های مردمی است. ثالثاً، حضور به هنگام و مؤثر مردم در صحنه های حساس و حیاتی کشور، مؤثربودن و پیگیری منافع ملی خود را نشان می دهد. همچنین شرکت در انتخابات به عنوان راهی برای انتخاب افراد صالح و کاردان به مثابه یک تکلیف و وظیفه عمومی قلمداد می گردد. در این زمینه، نهادهای نظارتی می توانند با مدیریتی صحیح نسبت به گسترش و دسترسی فضای مجازی، ضمن افزایش انگیزه مردم برای مشارکت بالا، استفاده حداکثری از منافع آن را تضمین نمایند.
تبیینی از مردم محوری در آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش و پرورش و تربیت مدرسه ای از دیرباز تحت عاملیت و سیطره حکومت ها بوده و هست. رویکردهای مردم-پایه در دیدگاه های جدید و حکمرانی مشارکتی در آموزش بر تمرکززدایی و مشارکت مردم و تسهیم اقتدار تربیتی تاکید می نماید. نوشتار حاضر درصدد است چرایی و چگونگی مردم محوری در آموزش و پرورش را از منظر تربیت اسلامی با روش توصیفی و استنباطی تبیین نماید. این پژوهش براساس بررسی های مفصل اجتهادی به این نتیجه رسیده که مردم (یعنی خانواده ها، عالمان و توده ها) علاوه بر حکومت دارای حقوق و تکالیف تربیتی می باشند و عاملیت و محوریت مردم در آموزش و پرورش، عاملیتی ذاتی و اصیل است؛ نه عاملیتی ابزاری و تَبَعی و حقی طبیعی است و نه موضوعه. مردم محوری در آموزش و پرورش، به مثابه مشارکت است نه شراکت؛ چراکه شراکت حیثِ اقتصادی و بازاری دارد و «آموزش و پرورش تعاونی» یک «شرّ لازم و اضطراری» نیست؛ بلکه یک «خیر ذاتی و لازم» است. همچنین حکومت علاوه بر تکلیف به تربیت، مکلف به مشارکت جویی و مشارکت پذیری در آموزش و پرورش و تمهید آن برای مردم است. برپایه نظریه فقه تربیتی، الگوی حکمرانی تربیتی، مردم محور و مبتنی بر شبکه ولاء تربیتی به صورت طولی و عرضی دستکم بصورت واجب کفایی است.
مبانی حکمرانی مردم پایه از منظر امام خمینی با تاکید بر حوزه آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکتبی که ادعای اداره زندگی بشر را دارد باید شیوه معینی در اداره حکومت داشته باشد. نظرات این عرصه در میانه دو قطب مردم محوری و خدا محوری قرار دارند. با توجه به اتکا هر نظریه روبنایی بر مبانی بنیادین، ابتدا باید دید مبانی چیست تا مبتنی بر آن جهتگیری اصلی اسلام در نقش مردم در حکمرانی معین گردد. در این تحقیق از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده و رویکرد آن تحلیل نظرات توصیف شده مبتنی بر مبانی حِکمی اجتهادی امام خمینی است.هدف این پژوهش پاسخ به این سوال است که آیا مبانی اسلامی از حکمرانی مردمی حمایت می کنند؟ کدام مبانی و چه دلالت هایی برای مردم پایه بودن حکمرانی خصوصا در حوزه آموزش وجود دارد.مقاله مشتمل بر دو بخش اصلی است، در بخش اول، مبانی معرفت شناسی، هستی شناسی وانسان شناسی که هر ایده حکمرانی بر آنها مبتنی است به بحث گذارده شده و در ضمن مطالب فوق به هستی شناسی اجتماعی، اعتباریات و استکمال اجتماعی بشر بعنوان ارکان اصلی حکمرانی اسلامی پرداخته شده است. در بخش دوم چگونگی دخالت مبانی اصولِ فقهی در استنباط احکام اجتماعی دنبال شده و در مباحث فقهی بعنوان بخش پایانی تحقیق، ادبیات دستوری-فرهنگی اسلام برای ترویج حکمرانی مردم پایه در حوزه آموزش بررسی شده است.نتایج تحقیق هم در حوزه مسائل معرفتی-هستاری هم در حوزه مسائل فقهی-اصولی نشان گر اتکا وثیق حکمرانی مطلوب اسلامی بر نقش آفرینی مردم در حوزه های مختلف اداره جامعه است. کلید واژه: مبانی، حکمرانی، امام خمینی، آموزش، مردم
تطبیق دلالت تاریخی سوره حشر و الگوی رفتار تمدنی پیامبر با «قضیه فلسطین»- اخراج یهودیان غیر بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون تردید قرآن دست اول ترین منبع تاریخ اسلام است که برخی واژگان آن دال بر تاریخ و برخی در تاریخ نگاری دارای دلالت تاریخی هستند. مقاله حاضر مطالعه ای بینا رشته ای در حوزه قرآن، تاریخ و روابط بین الملل می باشد. هدف مطالعه کارکرد عینی قرآن در مطالعه تحلیلی- تطبیقی مفاهیم نظری و مضامین عینی تاریخ صدر اسلام در مسائل روز دنیا و پرونده بین المللی «قضیه فلسطین» است. مسئله اصلی پژوهش چیستی الگوی تمدنی برای چگونگی سیاست ورزی امت اسلام در مواجهه با قضیه فلسطین با توجه به مدلول های متنی سوره حشر است. فرضیه اصلی این است که مضامین عینی، واژگان، مثل ها و تشبیهات این سوره درخصوص اخراج دسته جمعی یهودیان [غیر بومی] بنی نضیر از مدینه است. دلالت های تاریخی این سوره با روش گردآوری کتابخانه ای و توصیف و تحلیل جهت تطبیق الگوی رفتار تمدنی پیامبر در «قضیه فلسطین» احصاء گردید. ریشه درگیری تاریخی مسلمین و یهود و متغیر مشروعیت زای اسرائیل، منجی گرایی صهیونیسم و زمینه سازی برای دولت ماشیحانی است؛ لذا در پارادایم هویت بین المللی دولت ها، برنامه انقلاب اسلامی جهت توسعه فاعلیت امت اسلام همراه با صبر تمدنی، بعنوان زمینه ساز دولت کریمه مهدوی، لازمه اخراج و مهاجرت معکوس یهودیان صهیونیست غیر بومی فلسطین محسوب می شود. در این سوره سه کلان روایت تاریخی شامل «اخراج و ذلت ابدی یهودیان به دلیل مخالفت با خدا و پیامبر»، «پیروی مسلمانان از فرمان خدا» و «ناکامی یهودیان به خاطر اعتماد بر منافقان» با 15 مدلول و اشاره تاریخی؛ تبیین شده است که براساس سنت های الهی، همین قواعد حاکم بر فلسفه تاریخ اجتماعی در خصوص زوال اسرائیل نیز در جریان است.
«الگوی حکمرانی مردمی بر اساس تجربه جهاد سازندگی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش استخراج الگویی نظری برای تبیین پدیده حکمرانی مردمی مبتنی بر تجربه جهاد سازندگی است. جامعه مطالعه این پژوهش فعالان و کنشگران باسابقه جهاد سازندگی بودند که آشنایی و تجربه زیسته کافی در جهاد سازندگی داشتند. روش نمونه گیری هدفمند و نمونه پژوهش باتوجه به اشباع نظری داده ها در پژوهش کیفی مشخص شد که براین اساس با تعداد 15 عدد مصاحبه پژوهش انجام شد. در تحلیل داده ها از روش نظریه زمینه ای و با استفاده از نرم افزار MAXQDA 2018 استفاده شد. یافته های پژوهش عبارتند از: مقوله اصلی "وحدت و یکی شدن کامل مردم با فرایند و اجزای حکمرانی" بود. علت فاعلی "الهی و قدسی شدن فرایند حکمرانی" و شرایط مداخله گر در این مدل محوریت رابطه امام و امت در جامعه، رابطه مبتنی بر اعتماد و نقش صرفا تسهیلگر حاکمیت(به جای تصدی گری) در حکمرانی بود. بستر تحقق این پدیده فرهنگ دینی جامعه، نیروهای انسانی انقلابی و معنویت گرا، سازمانی با فرهنگ عدالتخواه و ساختاری انسان محور به عنوان شرایط زمینه ای بود. راهبردهاکه همان پاسخهای ارائه شده برای کنترل، اداره و برخورد با پدیده اصلی هستند شامل شورامحوری، مدیریت از پایین به بالا، تصمیم گیری میدانی، رضایت مردم بعنوان محور هدفگزاری و یادگیری حین عملیات هستند. بن بست شکنی و در نتیجه رشد با سرعت حیرت آور،آزادشدن ظرفیتها و منابع مردمی و تربیت نسلی از مدیران کارآمد از پیامدهای وقوع حکمرانی مردمی است.
واکاوی نسبت رسانه های محلی و حکمرانی مردمی در سیاست های رسانه ای فرادستی نظام جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمرانی شایسته در کشوری مانند ایران با جغرافیای گسترده فرهنگی مستلزم فعال کردن ظرفیت مشارکت گروه ها و اجتماع های متنوع قومی و محلی به منظور توزیع هدفمند خدمات و توسعه عادلانه بوم مبنا است. این مهم گویای اهمیت حکمرانی مردمی و محلی است که رسانه های محلی نقش غیرقابل انکاری در تسهیل، تسریع و تقویت آن دارند. پژوهش حاضر با هدف فهم کیفیت بازتاب رسانه های محلی در نسبت با حکمرانی مردمی در سیاست های رسانه ای فرادستی پس از انقلاب اسلامی، به مطالعه این سیاست ها با روش اسنادی پرداخته است. گزینش هدفمند قوانین، سیاست ها و مصوبه های موجود از حیث ارتباط با حوزه رسانه و حکمرانی مردمی و مطالعه آن ها خلأ بازتاب صریح و مستقیم رسانه های محلی را در این سیاست ها آشکار نمود. اما در عین حال با مرور مضامین و مفاهیم محوری گزاره های مرتبط این اسناد سیاستی، کیفیت اهتمام آن ها را به مسئله رسانه و حکمرانی مردمی و محلی می توان در قالب مقولات و محورهای چهارگانه «آگاهی بخشی و معرفت افزایی مردم از طریق رسانه»، «مشارکت افزایی مردم و تسهیل فعالیت مردمی در حوزه رسانه»، «بسط پوشش جغرافیای متنوع فرهنگی و محلی» و «تعامل حاکمیت و مردم» خلاصه نمود.