مطالعات میان رشته ای تمدنی انقلاب اسلامی

مطالعات میان رشته ای تمدنی انقلاب اسلامی

مطالعات میان رشته ای تمدنی انقلاب اسلامی سال اول زمستان 1401 شماره 4

مقالات

۱.

بررسی انتقادی نظریه آرنولد توین بی در باب تکوین، رشد و افول تمدن ها و نقش دین در تمدن

تعداد بازدید : 182 تعداد دانلود : 966
آرنولد توی بی یکی از مشهورترین مورخان و فیلسوفان تاریخ معاصر، نظریه ای جهان شمول در باب تکوین، رشد و افول تمدن ها ارائه نموده است، او معتقد است جوامع انسانی، آن گاه که به «چالش های متناسب» محیطی «پاسخ» دهند، فرایند تمدن سازی را آغاز نموده اند. با این پاسخ اولیه، مشکلات بعدی به صورت زنجیره وار پیش می آید و پاسخ های بعدی توسط گروهی از نخبگان یعنی «اقلیت فعال» ارائه شده و به تدریج عموم مردم به صورت عرفی و آگاهانه با اقلیت همراه می شوند و تمدن رشد می کند. اما، اقلیت فعال آرام آرام به حاکمان تبدیل می شوند و شور اولیه از میان می رود، حاکمان نمی توانند مردم را همراه نمایند و رو به روش های مکانیکی می اورند، اقلیت فاسد شده و مستبد می گردد. توده اعتراض می نماید و شکاف های اجتماعی تشدید می گردد. دشمن خارجی بر تمدن حمله کرده و تمدن نابود می گردد؛ فاتحان، اقلیتی فعال هستند و چرخه، تداوم می یابد. او معتقد است تمدن مغرب زمین در حال افول است. نقدهائی به این نظریه وارد شده است از جمله: عدم کفایت شواهد تاریخی برای اثبات این فرایند، گزینش جهت مند داده ها توسط توین بی، ممتنع بودن به دست دادن چنین نظریات کلی در مورد تاریخ، روایت تاریخ مبتنی بر داروینیسم، خلط بین روش های تجربی انگلسی، تحلیلی آلمانی و روش های دینی مسیحی، تشبیه بی دلیل تاریخ به ارگانیسم انسانی، فقدان بنیاد فلسفی، غیر دینی بودن و... توین بی معتقد است اصل اصیل تمدن ها، امور معنوی و روحی هر تمدن است، دین اصلی ترین تأمین کننده این امور است لذا نقشی بی بدیل در ایجاد تمدن ها داشته است او معتقد است تمدن غرب، به واسطهفاصله گرفتن از دین و اخلاق، رو به افول است. او با نظریاتی که دین را زائیده جهل یا ترس انسان ها می دانند همراه نیست و دین را امری فطری ونه عارضی می داند. اما او روایتی ناروا از ادیان ابراهیمی دارد، کاملاً کارکردگرایانه به دین می نگرد و به دنبال اختراع دینی جدید و جهانی بود
۲.

واکاوی مفهوم «انسان» در رویکردهای سیاست گذاری فرهنگی

تعداد بازدید : 226 تعداد دانلود : 108
مفهوم «انسان» یکی از مفاهیم بنیادین عرصه سیاست گذاری فرهنگی است. مقاله حاضر در پی آن است تا با روش اسنادی- کتابخانه ای و مبتنی بر استنباط عقلی به تطبیق نگاه های انسان شناسانه با گفتمان های سیاست گذاری فرهنگی بپردازد. در عرصه سیاست گذاری فرهنگی می توان به چهار رویکرد کنترل فرهنگی، تصدی گری، رهاسازی و خدمت رسانی اشاره کرد. «انسان سازمانی»، «انسان طبقاتی»، «انسان اقتصادی» و «انسان نمادساز» از جمله بنیادهای انسان شناسانه و متناظر این رویکردها هستند. در سوی دیگر انسان شناسی دینی و الهی قرار دارد که انسان را دارای مبداء و معاد الهی معرفی می کند و بر همین اساس حیات انسان ها ارزش پیدا کرده و سنجیده می شود. انسان ها دارای غایت و مقصد الهی بوده و حکومت ها باید جامعه انسانی را در آن راستا حرکت دهند و به دلیل اراده نسبی انسان ها، امکان تحمیل فرهنگ برآن ها وجود ندارد. همچنین افراد در یک جایگاه متنوع از نیازها قرار داشته و نیازمند سیاست های گوناگون متناسب با سطح وجودی خود هستند.
۳.

بررسی تطبیقی رویکرد شهید صدر با رویکرد سنتی فقها در موضوع شناسی مسائل مستحدثه

تعداد بازدید : 779 تعداد دانلود : 389
در رویکرد متعارف به موضوع شناسی مسائل مستحدثه این موضوعات را به حسب مرجع تشخیص، جزو موضوعات تخصصی قرار می دهند، لذا مرجع تشخیص چنین موضوعاتی با کارشناس است و همچنین چون درعصر شارع ، این موضوعات وجود نداشته اند و متعلق حکمی از احکام شرع نشده اند،در حیطه مالا نص فیه قرار می گیرند.فقهای ما با پذیرفتن اصل کلامی، اصل جاودانگی شریعت و بیان قاعده ی اشتراک تکلیف، در پی ایجاد روش هایی برای استنباط احکام و تطبیق آن ها بر موضوعات مستحدثه بر آمدند که این روش ها عبارتند از: اندراج موضوع مستحدثه تحت یکی از عناوین فقهی یا تمسک به عمومات و اطلاقات و یا اصول عملیه. در این نگاه به نظام مند بودن و جهت داری موضوعات کارشناسی توجهی نمی شود. از منظر شهید صدر موضوع شناسی مسائل مستحدثه لازمه ای دارد و آن این است که از آنجایی که موضوع مستحدثه پیش رو فقه نظام های اجتماعی می باشند و هر نظامی اجزایی دارد و موضوعات برآمده از این نظام ها را باید به صورت نظام مند تحلیل کرد. هرچند شهید صدر مانند رویکرد سنتی خاصیت علم را کاشفیت از واقع و تبیین آن می داند، اما ایشان با طرح مفهوم مکتب و حاکمیت مکتب بر علم، قائل به جهت داری نظامات اجتماعی می شوند و لذا نمی توان به صرف حجیت قول کارشناس، کارشناسی موضوعی را امری خنثی و فاقد جهت دانست.
۴.

واکاوی وضعیت سیاسی فرهنگی و تمدنی امامیه در قرن ششم هجری

تعداد بازدید : 34 تعداد دانلود : 454
تمدن اسلامی از عصر پیامبراکرم(ص)، به ویژه حضور ده ساله آن حضرت درمدینه، آغاز شد و جامعه بتدریج از حالت زندگی عشیره ای و قبیله ای خارج و شکل تمدنی به خود گرفت. پس از پیامبر(ص)، نقش امامان شیعه علیهم السلام در تداوم این راه، نقشی بی بدیل بوده و جامعه اسلامی بویژه جامعه شیعی را در حوزه های مختلف متمایز نموده است. هدف این مقاله بررسی اوضاع سیاسی و فرهنگی شیعیان اثنی عشری در قرن ششم هجری بوده و برای نیل به این مقصود، از روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای با ابزار فیش برداری و مراجعه به منابع دست اول و با رویکرد توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. این پژوهش درصدد است به این سوال پاسخ دهد که شیعیان امامیه در قرن ششم هجری از جهت سیاسی،فرهنگی و تمدنی چه وضعیتی داشتند؟ یافته ها نشان می دهد، جامعه شیعی با وجود فقدان قدرت سیاسی و در اقلیت بودن از جهت نفوس و جمعیت، و فشار تندروها و متعصبین سنی مذهب؛ جایگاهی رفیع در مسیر رشد تمدنی کسب کرد. نتایج حاکی از آن است که آنان در مسیر رشد و اعتلای فرهنگی و تمدنی، اقدام به ساخت مساجد، مدارس و کتابخانه ها و سایر مراکز علمی و آموزشی کرده و در راستای تولید علم، به تالیف آثار و کتب ارزنده و تربیت علمی و مذهبی جامعه پرداخته و اندیشمندانی تحول آفرین در عرصه فقه، ادبیات، تاریخ، علم کلام، تفسیر، فلسفه و .... تربیت نمودند.
۵.

نهادهای علمی شیعیان امامیه در پنج قرن نخست هجری و نقش آن ها در تمدن اسلامی

تعداد بازدید : 301 تعداد دانلود : 577
امامان شیعه(ع) برای ترویج معارف اسلامی، آموزه های دینی و غیردینی را در هر مکان و زمانی که مقدور بود، به پیروانشان آموزش می دادند. نظام آموزشی ب ه عن وان بخ شی از س اختار تم دن اس لامی، موت ور مح رک و ظرفیتساز شکل گیری و تعالی فرهنگ و تمدن اسلامی را برعهده دارد؛ اما باتوج ه ب ه انتق اداتی ک ه نسبت به غیرفعال بودن نظام آموزشی امامیه و دستاوردهای آن درسده های نخستین اسلامی وج ود دارد، ضمن دفاع از وجود آن باید به نقش آن در ظرفیتسازی فرهنگ و تمدن اس لامی پرداخت. این که شیعیان در تأسیس مراکز علمی وام دار دیگران بوده اند و یا نو آوری به خرج داده اند، مسئله ای است که این مقاله با هدف بررسی تأثیر این مراکز در تمدن اسلامی طی سده های نخست هجری به آن می پردازد. نویسندگان با رویکرد «توصیفی تحلیلی» و با روش کتابخانه ای در صدد پاسخگویی به این سئوال هستند که نهادهای علمی و آموزشی شیعیان درپنج قرن نخست چه نقش و جایگاهی در تمدن اسلامی داشته اند؟ به نظر میرسد که شیعیان به دلیل نیاز به تعلیم آموزه ها و مبانی اعتقادیشان در یک گستره جغرافیایی غیرشیعی، باتکیه توانسته اند در عرصه علم آموزی و تحقیقات علمی، ح ضور فع الی پیدا کرده و از طریق پایه گذاری مراکز علمی نام آور، فعالیت های نوآورانه علمی در جهان اسلام را توسعه داده و حیات و هویت فرهنگی و تمدنی تشیع را تداوم بخشند.
۶.

تحلیل تمدنی جریان اربعین، فرصت ها و چالش ها

تعداد بازدید : 379 تعداد دانلود : 291
تمدن را می توان عبارت از نظمی اجتماعی دانست که در نتیجه وجود آن، خلاقیت فرهنگی امکان پذیر می شود و جریان پیدا می کند. جریان اربعین به عنوان عظیم ترین گردهمایی عالم تشیع، دربردارنده فرصت های متعددی برای نمایش گذاشتن تمدن نوین اسلامی و تمرین نحوه دستیابی به این هدف والا قابل تحلیل می باشد. همچنین چالش های متفاوتی ممکن است جریان اربعین را از حصول به هدف غایی خود دور نماید. پژوهش حاضر در صدد است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای، تحلیلی تمدنی از فرصت ها و چالش های موجود در جریان اربعین ارائه نماید. فرصتهایی همچون رسانه پرقدرت تمدن نوین اسلامی، فرهنگ پیشرو مولد و مهاجم، نیاز بشریت به فرهنگ جهان شمول، مقدمه سازی برای اندیشه مهدویت به عنوان نقطه تبلور تمدن نوین اسلامی، و کادر سازی برای دوران ظهور حضرت حجت بن الحسن عجل الله فرجه الشریف در این راستا مورد شناسایی و تحلیل قرار گرفته است. غفلت از حقایق عمیق، خرافه گرایی، فرد گرایی، منسک گرایی، تاکید بر اظهار محبت صرف، ضعف در دشمن شناسی، کمرنگ شدن نگاه جهانی، تخطئه مرجعیت خادمان محلی، دور شدن از ساده زیستی، و از دست رفتن عنوان زائر و امام چالش هایی هستند که ممکن است جریان تمدنی اربعین را تحت تاثیر قرار دهند.