مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تئوری انتخاب گلاسر بر دلزدگی زناشویی و بی ثباتی خانواده در زوجین دارای همسر نظامی شهر کرمانبود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر کرمان در سه ماه نخست سال 1402 بودند. 30 نفر از آن ها به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. مداخله آموزش تئوری انتخاب گلاسر در 8 جلسه به صورت هفتگی و به مدت 90 دقیقه انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دلزدگی زناشویی و بی ثباتی خانواده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل کوواریانس تک متغیره با نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش تئوری انتخاب گلاسر بر دلزدگی زناشویی و ثبات خانواده در زوجین دارای همسر نظامی تاثیر معناداری داشت (001/0P<). مجذور اتا نشان داد آموزش تئوری انتخاب گلاسر 49 درصد از تغییرات دلزدگی زناشویی و 58 درصد بی ثباتی خانواده در زوجین دارای همسر نظامی را تبیین می کند. نتیجه-گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از آموزش تئوری انتخاب گلاسر در کاهش دلزدگی زناشویی و بی ثباتی خانواده در زوجین دارای همسر نظامی، پیشنهاد نمود.
طراحی الگوی اثربخش اقتصادی خانواده با رویکرد فرهنگی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی اثربخش اقتصادی خانواده با رویکرد فرهنگی انجام گرفت. این پژوهش بصورت کیفی از نوع داده بنیاد انجام گردیده است. جامعه آماری کلیه اساتید، خبرگان و کارشناسان حوزه اقتصاد خانواده در شهر اصفهان بود. برای نمونه گیری از روش گلوله برفی استفاده شد و حجم نمونه با 13 خبره به اشباع رسید، در ضمن از چهار آزمون اصلیتاثیرپذیری، باور پذیری، انتقال پذیری، اعتماد پذیری برای بررسی کیفیت داده های پژوهش بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که عوامل علی شامل: (1. تورم و بی عدالتی اقتصادی در جامعه ناشی از تحولات سیاسی، 2. نیاز خانواده ها براساس الگوهای مصرفی)؛ عوامل مداخله گر شامل: (1. رسانه و شبکه های اجتماعی، 2. تکنولوژی، 3. تغییر در الگوهای مصرف جهانی از نظر فرهنگی و 4. تحریم ها و شرایط اقتصادی کنونی)؛ عوامل زمینه ساز شامل:(1.ارزش های معنوی ریشه در فرهنگ، 2. فرهنگ و ارزش های محوری جامعه و 3. عوامل محیطی و فرهنگی)، عوامل استراتژی شامل: (1.آموزش و فرهنگ سازی، 2. عوامل ساختاری / زیرساخت های فرهنگی جامعه، 3. حمایت و پشتیبانی از نیازهای فرهنگی خانواده ها، 4.ترسیم افق و چشم انداز واحد اقتصادی در جامعه) و پیامدها شامل(1. اثرات رفتاری و فرهنگی، 2.اعتماد، پشتیبانی و حمایت دولت، 3.اشتغال زایی و کارآفرینی و 4.آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی مولد) می باشند.
تجارب نوجوانان از خشونت خانگی در طول پاندمی کوید-19 (یک مطالعه ی کیفی پدیدارشناسانه)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نوجوانی از آسیب پذیرترین دوره های رشدی میباشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین ساختارکلی پدیده خشونت خانگی در دوران پاندمی به فهم، درک و تجربه زیسته نوجوانان در این دوران پرداخته است. روش: این پژوهش به روش کیفی پدیدارشناسی انجام شد. جامعه پژوهش را نوجوانان قربانی خشونت خانگی مراجع کننده به مرکز مشاوره واقع در شهر اهواز از سال 1399 تا 1400 تشکیل داده اند. داده ها با مصاحبه ی عمیق نیمه ساختار یافته انجام و با روش کلایزی تحلیل گردیدند. یافته ها: تحلیل داده ها منجر به تشکیل 4 مضمون اصلی و12 مضمون فرعی شدند. مضامین اصلی عبارت است از "عوامل تشدید کننده خشونت خانگی"، "اشکال تجربه شده خشونت"، "آسیب پذیری نوجوانان"و "واکنش نوجوانان در برابر خشونت ". نتیجه گیری : نتایج نشان داد که محدودیت های ناشی از حبس کرونا، غیر حضوری شدن آموزش، تضعیف بنیه مالی از عوامل تشدید کننده ی خشونت خانگی در این دوران بود. اشکال خشونت تجربه شده توسط نوجوانان به صورت کلامی و فیزیکی بود. دادو بیداد کردن، سرزنش شدن، متلک شنیدن، تحقیر شدن و تهدید شدن جزو پرتکرار ترین خشونت های کلامی تجربه شده توسط آنها بود. همه ی نوجوانان در این پژوهش خشونت کلامی و تقریبا 40 درصد آنها خشونت فیزیکی را تجربه کردند. خشونت در همه اشکال آن، منجر به آسیب پذیری جسمی و روحی و آ سیب پذیری روابط والد فرزندی نوجوانان شده است. مضمون چهارم واکنش متفاوت نوجوانان در برابر خشونت را نشان میدهد. در آخر کمکهای حمایتی دولت، آموزش خانواده ها و تربیت درمانگران حرفه ای میتواند کمک کننده باشد.
نقش تاب آوری، تنظیم هیجان و سلامت معنوی در پیش بینی افکار خودکشی زنان قربانی خشونت در دوره کرونا
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی نقش تاب آوری، تنظیم هیجان و سلامت معنوی در پیش بینی افکار خودکشی زنان قربانی خشونت در دوره کرونا بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل زنان قربانی خشونت بودند که به کلینیک های روانشناختی شهر اصفهان در سال 1401-1400 مراجعه کرده بودند و از میان آن ها 180 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های تاب آوری(کونور و دیویدسون،2003)، تنظیم هیجان( گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون،۲۰۰۱)، سلامت معنوی(پالوتزین و الیسون،1982) و پیش بینی افکار خودکشی(آرون بک،1961)پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل همبستگی، تحلیل رگرسیون چندگانه و از طریق بسته نرم افزار آماری SPSS-23 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که، افکار خودکشی توسط تاب آوری، سلامت معنوی و تنظیم هیجان قابل پیش بینی بود(05/0>p). تاب آوری بیشترین توان پیش بینی افکار خودکشی زنان قربانی خشونت را دارد و نزدیک به 32 درصد از افکار خودکشی زنان قربانی خشونت را پیش بینی می نماید و متغیرهای تاب آوری و سلامت معنوی به طور همزمان 5/39 درصد از متغیر افکار خودکشی زنان قربانی خشونت را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: براساس نتایج این پژوهش برای کاهش افکارخودکشی درافراد قربانی خشونت خانگی در بسته های آموزشی توجه به تاب آوری و سلامت معنوی حائز اهمیت است.
بررسی اثربخشی درمان فرا تشخیص یکپارچه بر صمیمیت زناشویی، سرزندگی ذهنی و ابرازگری هیجانی در زنان دارای فرسودگی زناشویی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی درمان فرا تشخیص یکپارچه بر صمیمیت زناشویی، سرزندگی ذهنی و ابرازگری هیجانی در زنان دارای فرسودگی زناشویی بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان دارای فرسودگی زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان شناختی خانواده رازی، امیدفردا، حیات شهرکرج در ۶ ماهه دوم سال 1402 بودند. جهت انتخاب حجم نمونه 24 نفر از زنان دارای فرسودگی زناشویی بالا بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ملاک های ورود و ملاک های خروج انتخاب شدند. بدین صورت که ابتدا بر روی 150 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی، پرسشنامه فرسودگی زناشویی اجرا و بعد به صورت هدفمند تعداد 24 نفر از زنانی که در این پرسشنامه بیشترین نمره را اخذ نموده اند انتخاب شد و در دو گروه به صورت گروه آزمایش فراتشخیصی یکپارچه (12 نفر) و گروه گواه (12 نفر) به صورت تصادفی گمارده شدند. گروه های آزمایش ده جلسه 45 دقیقه ای درمان فراتشخیص یکپارچه را به صورت هفته ای یک بار دریافت کردند و برای گروه گواه مداخله ای ارائه نشد. یافته ها: داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شدند. نتایج نشان داد درمان فرا تشخیص یکپارچه بر صمیمیت زناشویی، سرزندگی ذهنی و ابرازگری هیجانی در زنان دارای فرسودگی زناشویی تأثیر معناداری دارد. نتیجه گیری: بنابراین نتایج پژوهش حاضر می تواند مورد توجه مراکز مشاوره خانواده، روانشناسان و زوجین قرار گیرد.
بررسی تطبیقی حقوق غیر مالی زوجین در نظام حقوق خانواده ایران و کانادا
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تطبیقی حقوق و تکالیف غیرمالی زوجین در قوانین ایران و کانادا است. روش : پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. از مهمترین مواد غیرمالی بررسی شده در این پژوهش، حق ریاست و جایگاه مرد در خانواده است. این مهم باعث شده سایر موارد مطروحه همچون؛ حق حضانت، اشتغال، همزیستی و حسن معاشرت ذیل این عنوان بررسی شود. یافته ها: یافته های تحقیق حاصل از تطبیق حقوق غیرمالی زوجین در نظام حقوق خانواده ایران و کانادا نشان می دهد که در ایران، حقوق زنان و وظایف زوجین بیشتر تحت تأثیر اصول شرعی و فقهی قرار دارد، در حالی که در کانادا، حقوق زنان و وظایف زوجین بر اساس قوانین مدنی و حقوق بشر تعیین می شود. همچنین در کانادا تمرکز بر روی حقوق فردی و منافع بهترین فرزند است در حالی که در ایران تمرکز بر روی اصول شرعی و وظایف والدینی است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مقاله و با بررسی قوانین داخلی ملاحضه شد که تبعیت زن از شوهر و دخالت شوهر در آزادی های فردی و اجتماعی او اعم از حضانت تا اشغال و حضور در جامعه، نشان دهنده این است که گرچه قانون گذار سعی کرده به فراخور تحولات جامعه تغییراتی را اعمال کند اما فاصله زیادی با استاندارد های موجود در نظام حقوق خانواده کانادا و میثاقین و کنوانسیون های بین المللی دارد.