جغرافیای اجتماعی شهری (مطالعات نواحی شهری سابق)
جغرافیای اجتماعی شهری سال 10 بهار و تابستان 1402 شماره 1 (پیاپی 22) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در چند دهه گذشته بهبود کیفیت سکونتگاهی از طریق تبدیل روستاهای بزرگ به شهر به عنوان یکی از سیاست های توسعه برای دسترسی مطلوب تر ساکنان محلی به امکانات، تاسیسات و خدمات شهری مورد توجه بوده است. در پژوهش حاضر هدف بررسی تاثیر تبدیل نقاط روستایی به شهر بر کیفیت زندگی ساکنان و مقایسه وضع موجود این سکونتگاه ها در دو شهر کوپن و مصیری در استان فارس است.داده و روش: پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و نوع آن کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل ساکنان شهرهای مورد مطالعه است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه ۳۸۰ نفر تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است.یافته ها: نتایج آزمون کولموگروف اسمیرونوف نشان می دهد میزان رضایت از مولفه های کیفیت زندگی در هر دو شهر در دو دوره قبل و بعد از ارتقاء متفاوت است. با توجه به نتایج آزمون یومن ویتنی قبل از ارتقاء میانگین رتبه رضایت از مولفه های کیفیت زندگی در شهر مصیری مطلوب تر است. در حالی که بعد از ارتقاء شهر کوپن در همه مولفه ها شرایط بسیار مطلوبی دارد. آزمون رتبه های دبلیوکندال نشان می دهد رضایت از مولفه های کیفیت زندگی در هر دو شهر (به تفکیک) در دو دوره با هم متفاوت است. همچنین با توجه به آزمون رگرسیون خطی ساده، ارتباط قویی بین متغیر مستقل (کیفیت زندگی) با امید به آینده در هر دو سکونتگاه برقرار است.نتیجه گیری: نتایج کلی پژوهش نشان می دهد سیاست ارتقاء سکونتگاه و اقدامات صورت گرفته در این زمینه در شهر کوپن موفق بوده است. در حالی که در شهر مصیری این موفقیت رقم نخورده است.
شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی موثر بر شکوفایی شهر یزد با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه با توجه به رشد فزاینده شهرنشینی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، ابتکار شکوفایی شهری یکی از مسائل کلیدی توسعه انسانی پیش روی جهان است. شکوفایی، مفهومی گسترده است که در ارتباط با توسعه متعادل و هماهنگ در محیطی همراه با انصاف و عدالت مطرح می شود.داده و روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی – توسعه ای و از نظر ماهیت و روش تحلیلی – اکتشافی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش، در بخش نظری با استفاده از روش کتابخانه ای و در بخش میدانی با استفاده از (پرسشنامه) مبتنی برتکنیک دلفی جمع آوری شده است. جامعه آماری ما در این پژوهش متخصصان و خبرگان شهر یزد بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند تعداد 30 نفر به عنوان نمونه از جامعه آماری انتخاب شدند. سپس 43 متغیر اولیه به روش دلفی با استفاده از پرسشنامه توسط کارشناسان شناسایی شد. درمرحله بعد ماتریس تأثیرات متقاطع برای سنجش میزان تأثیرگذاری متغیرها بریکدیگر طراحی شده و در اختیار خبرگان قرار گرفت. نتایج با بهره گیری از تکنیک تحلیل ساختاری و نرم افزار MICMAC مورد بررسی قرارگرفت که در نهایت ازمجموع 43 متغیر اولیه تأثیرگذار بر شکوفایی شهری یزد، تعداد10 عامل به عنوان پیشران های کلیدی شناسایی شدند.یافته ها: نشان می دهد که بیشترین تأثیر گذاری در بین ابعاد پنج گانه به ترتیب مربوط به 1- برابری و شمول با28/93 درصد 2- کیفیت زندگی 23/21 درصد 3- بهره وری 71 /18درصد است. همچنین بیشترین تأثیرپذیری در بین ابعاد پنج گانه به ترتیب مربوط به 1- برابری و شمول با24/29درصد 2-کیفیت زندگی 58/23 درصد 3- بهره وری 40/17 درصد می باشد.نتیجه گیری: نشان دهنده آن است که در بین پیشران های کلیدی مؤثر بر آینده شکوفایی شهر یزد متغیرهای، مساحت بافت فرسوده (372)، دسترسی به منابع آب (372)، بیکاری جوانان (352)، نرخ فقر (348)، مشارکت مردم در حکومت (338)، میانگین درآمد(331)، درصد خانوارهای حاشیه نشین (331)، درصد اشتغال زنان (321)، نسبت اشتغال به جمعیت (310) و نرخ پس انداز (307) بیشترین اثرگذاری را دارا بوده اند. همچنین نتایج حاکی از آن است که سیستم شکوفایی شهری در شهر یزد، وضعیت ناپایداری دارد و کمبود متغیرهای اثر گذار پایداری سیستم را تهدید می کند.
تبیین جایگاه مدیریت محله ای در حکمروایی خوب شهری (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: محله یک مفهوم اجتماعی- فضایی است. شیوه مدیریت محله شامل ابعاد سه گانه کیفیت کالبدی، آرایش اجتماعی و شیوه حکمروایی است. با توجه به بُعد سوم، در دهه های اخیر جهت گیری ها از اشکال متمرکز به سمت تمرکززدایی مبتنی بر رویکردهای مشارکتی و جامعه شبکه ای است.داده و روش: پژوهش حاضر بر اساس هدف، بنیادی است و با اتخاذ رویکرد تبیینی- اکتشافی و با نگرش سیستماتیک و ساختاری به مرور ادبیات نظری در زمینه مدیریت محله ای و مفاهیم مرتبط با آن پرداخته شده است و سپس با استفاده از نرم افزار میک مک، چگونگی تاثیرگذاری و تاثیرپذیری عوامل بر یکدیگر مورد تحلیل قرار گرفت و در نهایت عوامل پیشران استخراج شد. بدین منظور، 61 عامل در 5 دسته مولفه ساختار شبکه ای؛ سیاست گذاری های جامعه شبکه ای؛ حکمروایی شهری؛ ظرفیت حکمروایی و سرمایه اجتماعی شناسایی شد و به صورت ماتریس 61*61 و با ابزار پرسشنامه و طبق نمونه گیری هدفمند در اختیار 15 نفر از کارشناسان و متخصصان قرار گرفت.یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که 19 عامل پیشران در تبیین جایگاه مدیریت محله ای در حکمروایی شهری در کلانشهر تبریز نقش دارند که عامل «بازنگری در قوانین، مقررات و طرح های توسعه شهری» نقش مهم تری دارد و عوامل انطباق فعال با محیط و شرایط جدید در بین مجریان و مسئولان شهری؛ عدم انحصاری گروه های خاص؛ محتوای قوانین وضع شده؛ برخورداری از فرهنگ باز شهری؛ توجه بر پیوند درونی و همبستگی بین افراد و گروه ها جهت تولید دانش در رتبه های بعدی قرار دارد.نتیجه گیری: مجموع نتایج حاصل از پژوهش حاضر می تواند چارچوب لازم جهت تبیین جایگاه مدیریت محله ای در حکمروایی شهری فراهم آورد. در این راستا، قوانین، مقررات و طرح های توسعه شهری و بازنگری در آن ها نقش اساسی دارد.
توسعه الگوی پیشایندی مالکیت روانشناختی نسبت به مقاصد گردشگری: تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مالکیت روانشناختی در بازاریابی مقصد و فعالیت های برندینگ نقش دارد و منجر به افزایش جذابیت مقصد شده است. هدف این مقاله شناسایی پیشایندهای مالکیت روانشناختی گردشگران نسبت به مقاصد گردشگری است.داده و روش: در این پژوهش از روش آمیخته استفاده شده است. در مرحله اول عوامل مؤثر بر مالکیت روانشناختی گردشگران نسبت به مقصد گردشگری از طریق مصاحبه عمیق با خبرگان (شامل اساتید دانشگاه و مدیران و متخصصین در صنعت گردشگری) شناسایی گردید. روش نمونه گیری کیفی هدفمند و گلوله برفی بود. مصاحبه با 10 نفر از خبرگان انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل تم استفاده شد. سپس، یک پیمایش کمی به وسیله پرسشنامه بین 384 نفر از گردشگران شهرهای گردشگری بزرگ ایران (از جمله یزد، تهران، اصفهان، مشهد و شیراز ) انجام گرفت. روش نمونه گیری کمی با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری، نمونه گیری در دسترس بود. برای بررسی اعتبار مدل از تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد عوامل مؤثر بر مالکیت روانشناختی گردشگران شامل تصویر مقصد، عامل اجتماعی فرهنگی، زیست محیطی، اقتصادی، مدیریتی، زمینه ای، بازاریابی و جاذبه است. بر اساس نتایج بخش کمی اعتبار مدل مفهومی تأیید شد.نتیجه گیری: در این تحقیق عوامل مؤثر بر مالکیت روانی گردشگران نسبت به مقصد گردشگری شناسایی شده است. این یافته ها کاربردهای نظری و عملی زیادی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان در حوزه گردشگری خواهد داشت.
بررسی تطبیقی سرزندگی شهری و نشاط شهروندان در محلات جدید و قدیم شهر زاهدان (محلات منتخب منطقه یک و چهار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه تأمین شادی، نشاط اجتماعی و سرزندگی شهری به یکی از دغدغه های اصلی نظام های مدیریت شهری به ویژه در کشورهای توسعه یافته تبدیل شده است. تأمین سرزندگی شهری به مثابه یک آرمان مشروع، در صدر بسیاری از اسناد رسمی شهرسازی به چشم می خورد که خود برخاسته از اهمیت سرزندگی شهری و نشاط شهروندان به صورت توأمان به مثابه یک هدف و یک وسیله است. بنابراین، هدف پژوهش پیش رو، بررسی تطبیقی سرزندگی شهری و نشاط شهروندان در بین محلات جدید و قدیم شهر زاهدان است.داده و روش: پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی– تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان محلات منتخب مناطق یک و چهار شهر زاهدان با جمعیت 212717 نفر است که با بهره گیری از فرمول کوکران، حجم نمونه 383 نفر محاسبه شد. برای گردآوری داده ها، نمونه گیری به شیوه خوشه ای چندمرحله ای بوده که در داخل خوشه های انتخاب شده نمونه ها به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تحلیل از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه و همبستگی اسپیرمن و همچنین برای ترسیم نقشه ها از نرم افزار ArcGIS استفاده شد.یافته ها: نتایج به دست آمده از آزمون تی مستقل برای شاخص های سرزندگی نشان می دهد که شاخص سرزندگی اجتماعی در محلات منتخب منطقه یک با میانگین 3.05 و در محلات منتخب منطقه چهار با میانگین 2.72، شاخص سرزندگی اقتصادی در محلات منتخب منطقه یک 3.11 و منطقه چهار 2.78، شاخص سرزندگی کالبدی در محلات منتخب منطقه یک 3.12 و منطقه چهار 2.28، شاخص سرزندگی زیست محیطی در محلات منتخب منطقه یک 2.85 و در منطقه چهار 2.31 بوده است. در شاخص های نشاط اجتماعی هم شاخص نشاط عاطفی در محلات متخب منطقه یک با میانگین 2.53 و در منطقه چهار 3.49، شاخص نشاط شناختی در محلات منتخب منطقه یک با میانگین 2.63 و در منطقه چهار3.0، شاخص نشاط اجتماعی در محلات منتخب منطقه یک 2.56 و در منطقه چهار 3.32 بوده است.نتیجه گیری: در میان محلات منتخب مناطق یک و چهار شهر زاهدان به لحاظ شاخص های سرزندگی شهری و نشاط شهروندان تفاوت معنی داری وجود دارد. به این صورت که شاخص های سرزندگی در محله های منطقه یک وضعیت بهتری نسبت به محله های منطقه چهار دارند، اما در مقابل، شاخص های نشاط در محله های منطقه چهار وضعیت بهتری نسبت به منطقه یک دارند.
تأثیر کالبد شهری بر فرهنگ شهروندی با رویکرد توسعه پایدار شهری در شهرهای کاشان و یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کالبد شهری متشکل از ساختمان ها، خیابان ها، تجهیزات، تأسیسات، شبکه معابر و مبلمان شهر که به عنوان اجزای اصلی شهر محسوب می گردند. کیفیت ویژگی های کالبد شهر بر زیست ساکنان تأثیر دارد. همان طور که شکل و تکامل شهرها در طی زمان سبب تحولات جمعیتی، اقتصادی و اقدامات شهرسازی شده و این تحولات، معضلات و مسائل خاصی را در شهرها به وجود آورده و یکی از مسائل مهم شهرها فرهنگ شهروندان است. در این راستا پژوهش حاضر در پی بررسی تطبیقی تأثیر کالبد شهری بر فرهنگ شهروندی در شهرهای کاشان و یاسوج می باشد.داده و روش: روش تحقیق توصیفی تحلیلی و اطلاعات با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شد. حجم نمونه با محاسبه فرمول کوکران 384 پرسشنامه و به تناسب جمعیت جامعه آماری، برای شهر کاشان 266 نفر و شهر یاسوج 118 نفر توزیع گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده گردیده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که در میان شاخص های کالبد شهری عامل (مبلمان، معابر و خوانایی شهر) در شهر کاشان با وزن 93/0 و عامل حمل ونقل شهری در شهر یاسوج با وزن 81/0 و در بین شاخص های فرهنگ شهروندی به صورت مشترک عامل مسئولیت پذیری اجتماعی در شهر کاشان با وزن 81/0 و در شهر یاسوج با وزن 79/0 بیشترین بارهای عاملی به خود اختصاص داده اند. همچنین ضریب تأثیر کالبد شهری بر فرهنگ شهروندی در شهر کاشان 33/0 و در شهر یاسوج 21/0 بوده است.نتیجه گیری: نتایج تحقیق تبیین کننده رابطه معنادار بین شاخص های کالبد شهری و ابعاد فرهنگ شهروندی در شهرهای کاشان و یاسوج می باشد. بنابراین پس از تحلیل جزئی تر مشخص گردید که در میان شاخص های کالبد شهری به ترتیب عامل (مبلمان، معابر و خوانایی شهر) و عامل حمل ونقل شهری بیش از سایر شاخص ها از نظر مردم شهر کاشان و یاسوج از اهمیت برخورد دار است و برآورد کلی شاخص های فرهنگ شهروندی نشان داد که دو شهر کاشان و یاسوج نیازمند تقویت بیشتر در ابعاد گرایش به پیروی از قانون و رفتار زیست محیطی می باشند.
تحلیل نابرابری های فضایی بر پایه شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی (نمونه موردی کلان شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: توجه به جنبه های ساختار فضایی شهر از حیث برخورداری از شاخص های مختلف بسیار ضروری است زیرا ساختار فضایی شهر دارای سیستمی منسجمی است که از اجزا و عناصر گوناگون تشکیل شده است که ناپایداری هر کدام از این عناصر، بر کل مجموعه و ساختار شهری تأثیرگذار است. بررسی نابرابری و وجوه آن در محدوده های جغرافیایی مختلف در سال های اخیر مورد توجه برنامه ریزان و سیاست مداران قرار گرفته است. وجود نابرابری و ابعاد مختلف آن، از نشانه های مهم توسعه نیافتگی است. هدف از این پژوهش بررسی نابرابری فضایی یا به تعبیر دیگر چگونگی توزیع فضایی در ارومیه و رابطه آن با شاخص های اقتصادی و اجتماعی و کالبدی است.داده و روش: روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است پس از بررسی های نظری داده های سرشماری نفوس و مسکن برای سه دوره متوالی (1385،1390،1395) و تبدیل آن ها به سرانه سازی و نسبت های مختلف به شاخص، برای بررسی وضعیت نابرابری، همچنین شناخت الگوی فضایی گسترش نابرابری برای سه دوره استخراج شده فرآیند اجرای تحقیق مبتنی بر این شاخص ها و از مدل های آمار فضایی,Spatial Statistics tools تحلیل لکه های داغ Hot Spot Analysis و خودهمبستگی فضایی Autocorrelation Moran’s I در نرم افزار ArcGIS استفاده شده است.یافته ها: با توجه به خروجی عددی، شاخص موران به ترتیب برای سال های 1385،1390،1395مساوی است با 0/071892، 0/144981، 0/633505 است و از آنجا که مقدارآن مثبت و به طرف یک میل می کند و با توجه به اینکه مقدار p-value صفر و مقدار Z محاسبه شده (قدر مطلق آن) بزرگ است، پس در محدوده اطمینان قرار می گیرد و در نتیجه، داده ها خودهمبستگی فضایی دارند. بنابراین الگوی پخش نابرابری، خوشه ای است.نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان می دهد که وضعیت حاکی از وجود فاصله ی طبقاتی و دوگانگی در فضای شهری و تفاوت در برخورداری از شاخص ها در طی دوره های مورد بررسی می باشد و عدم توجه به مناطق حاشیه ای و محروم است و در این زمینه لازم است مدیریت شهری تمهیدات لازم را برای به حداقل رساندن نابرابری ها بیاندیشد و در دستور کارخود قرار دهد.
تحلیلی بر اولویت یابی شاخص های شهر دوستدار کودک (نمونه موردی: مناطق 5 گانه شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف اصلی این پژوهش تحلیلی بر اولویت یابی شاخص های شهر دوستدار کودک در مناطق 5 گانه شهر ارومیه می باشد تا با بررسی شاخص های شهر دوستدار کودک و رتبه بندی مناطق این شهر، پیشنهادهایی در جهت بهبود وضعیت هر یک از مناطق ارائه گردد.داده و روش: روش تحقیق پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری این پژوهش ساکنین مناطق 5 گانه شهر ارومیه می باشد. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است که تعداد حجم نمونه 384 عدد به دست آمده است که به صورت تصادفی در محدوده توزیع گردیده است. معیارهای مورد بررسی در این پژوهش شامل معیار های کالبدی، دسترسی، فرهنگی-اجتماعی و زیست محیطی می شود. تجزیه وتحلیل اطلاعات به صورت کمی و کیفی صورت گرفته است. برای تحلیل داده ها از آزمون های t تک نمونه ای، کروسکال والیس، همبستگی اسپیرمن، روش تیسن و روش OPA استفاده شده است. روایی پرسشنامه توسط متخصصین امر و پایایی آن توسط آزمون آلفای کرونباخ با مقدار 790/0 به تأیید رسیده است.یافته ها: یافته های این پژوهش نشانگر این است که بر اساس داده های میدانی و پرسشنامه ای معیارهای شهر دوستدار کودک، منطقه 1 ارومیه رتبه اول و منطقه 2 ارومیه رتبه پنجم را در میان سایر مناطق کسب نموده است. نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشانگر این است که معیار کالبدی بیشترین تأثیر را بر روی شهر دوستدار کودک دارد.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشانگر این است که شهر ارومیه به لحاظ تحقق پذیری معیارهای شهر دوستدار کودک در سطح متوسطی قرار دارد و نیازمند توجه مدیریت شهری در جهت بهبود وضعیت در مناطق 2 و 3 می باشد.
ترسیم نقشه دانشی شبکه همکاری های علمی بین المللی و داخلی برنامه ریزی مسکن در قرن 21(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بسیاری از پژوهش های معتبر علمی جهان که در حوزه برنامه ریزی های تأمین مسکن صورت گرفته اند، بیانگر این موضوع اند که تأمین مسکن و سیاست های مربوط بدان در کشورهای درحال توسعه، به ویژه برای گروه های کم درآمد شهری، به یکی از مهمترین چالش های شهری بدل شده و تبعات متعدد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی منفی خود را نیز در پی داشته است. رشد فزاینده پژوهش ها و مقاله های منتشر شده در این زمینه، بررسی جامع و نظام مند مطالعات این حوزه را ضروری می نماید.داده و روش: در این راستا هدف این مقاله به تصویر کشاندن وضعیت حاکم بر مطالعه حوزه برنامه ریزی و سیاست گذاری مسکن از طریق توصیف و تحلیل تطبیقی مقاله های انگلیسی منتشر شده در بازه ی زمانی سال 2000 تا 2022 در این حوزه شامل نویسندگان جهانی و ایران بوده که انطباق مطالعات جهانی و ایران را به تصویر می کشاند. برای این منظور، ابتدا کلید واژه های پر کاربرد مرتبط با برنامه ریزی مسکن در پایگاه های اطلاعاتی Web of Science و Science Direct جستجو و به عنوان داده های پژوهش بازیابی شدند. تجزیه و تحلیل این مقاله ها، با استفاده از روش های علم سنجی و همچنین، شاخص های خرد و کلان تحلیل شبکه های اجتماعی و با به کارگیری نرم افزار VOSviewer صورت گرفت.یافته ها: در این پژوهش، ضمن معرفی نویسندگان و دانشگاه هایی که از درجه ی مرکزیت نسبتا بالایی برخوردار بودند، مشخص گردید که بیشترین تاکید این مقاله ها روی مضامینی مانند Poverty, Facility, Price, Income, Market, Housing Affordability, Quantity and Quality بوده است. در ایران نیز پژوهشگران علاوه بر این 10 حوزه، در زمینه های دیگری همچون تاب آوری کالبدی، تاب آوری طبیعی، سیاست گذاری مسکن و... نیز فعالیت گسترده داشته اند.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش علاوه بر کمک به درک بهتر ادبیات تخصصی برنامه ریزی مسکن، به شناسایی شکاف های پژوهش موجود مطالعات ایران و جهان در این حوزه کمک می نماید و همچنین می تواند راهگشای مسیرهای آتی مطالعاتی و تحقیقاتی پژوهشگران این حوزه باشد.
تحلیل عوامل کالبدی-عملکردی مؤثر بر پتانسیل وقوع جرمِ سرقت (مورد مطالعه: محله بهاران شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اﻣﺮوزه به دﻟﯿﻞ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺑﺎﻻی ﺟﻤﻌﯿﺖ و فعالیت های بزرگ مقیاس و ﻓﺮاواﻧﯽ خودروها و تغییر نوع جرائم نسبت به گذشته، ﺗﺄﻣﯿﻦ آراﻣﺶ و اﻣﻨﯿﺖ ﺷﻬﺮوﻧﺪان به امری سخت و نیازمند هزینه با صرف وقت فراوانی تبدیل شده است. اﻣﻨﯿﺖ به عنوان ﯾﮑﯽ از مؤلفه های اﺻﻠﯽ کیفیت بخش ﺑﻪ ﻓﻀﺎﻫﺎی شهری، ﯾﮏ مسئله ﭘﯿﭽﯿﺪه و دارای اﺑﻌﺎد اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، اﻗﺘﺼﺎدی و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ است. از طرفی به دلیل وجود رابطه بین فضا و جرم نباید از نقش مولفه های کالبدی غافل شد.داده و روش: ﺑﺮ ﻫﻤﯿﻦ اﺳﺎس ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎضر ﺑﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ و ﺗﺤﻠﯿﻞ عوامل کالبدی-عملکردی مؤثر بر پتانسیل وقوع جرم سرقت در محله بهاران شهر مشهد می پردازد. روش ﺗﺤﻘﯿﻖ در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻫﺪف، ﮐﺎرﺑﺮدی و ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ماهیت، کمی و از نوع ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ می باشد. ﺑ ﺮای ﺗﺤﻠﯿ ﻞ دادهﻫ ﺎ از نرم افزارهای GIS و SPSS استفاده شده اﺳﺖ. در این پژوهش برای شناسایی عوامل کالبدی-عملکردیِ مؤثر بر پتانسیل وقوع جرم پس از انجام مطالعات کتابخانه ای با استفاده از روش پرسشنامه دلفی، از نظر 11 کارشناس استفاده شده است.یافته ها: یافته های ﺗﺤﻘﯿﻖ ﻧﺸﺎن می دهد ﮐﻪ 9 عامل: نور، دسترسی بصری، حمل ونقل عمومی، کاربری زمین، پوشش گیاهی، فرم کالبدی، معابر ، دانه بندی و فشردگی بافت و بلوک بندی بر وقوع جرم درمحدوده محله بهاران موثرند.نتیجه گیری: با توجه به نحوه ﺗﻮزﯾﻊ ﻓﻀﺎﯾﯽ مؤلفه های 9گانه، در سطح محله بهاران با استفاده از تحلیل یکپارچه مکانی، حوزه های دارای پتانسیل جرم بالا شناسایی شدند که مولفه های نور (با میانگین رتبه ای 7/13)، دسترسی بصری (با 6/45)، حمل ونقل عمومی (با 5/22)، کاربری زمین (با 5/04) دارای بیشترین تاثیر در پتانسیل وقوع جرم این محدوده بوده اند. بر این اساس محور جانباز، شهید ساجدی و طوس به عنوان محدوده های آسیب پذیر از منظر وقوع سرقت شناسایی شدند. برای کاهش وقوع جرم نیز پیشنهاداتی نظیر افزایش روشنایی پیاده رو، تزریق فعالیت به اراضی بایر بزرگ مقیاس محدوده، کنترل ورود موتورسیکلت و نظارت پذیر نمودن بافت با هرس مناسب درختان ارائه گردید.
سنجش عوامل فیزیکی- اجتماعی مؤثر بر احساس امنیت زنان در فضاهای شهری (مطالعه موردی: خیابان امام خمینی (ره) شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امنیت یکی از مؤلفه های اساسی رفاه اجتماعی می باشد و زنان به عنوان سرمایه های انسانی هر جامعه ای، نقشی مؤثر در پیشبرد تعالی و اهداف جامعه دارند؛ لذا پژوهش حاضر بر آن بود عوامل مؤثر بر احساس امنیت زنان در فضاهای شهری را تبیین نماید.داده و روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف بنیادی کاربردی بوده و با توجه به مؤلفه های مورد بررسی رویکرد حاکم بر آن توصیفی تحلیلی است و از نظر روش و ماهیت این پژوهش به صورت کمی با تأکید بر داده های میدانی می باشد. جامعه آماری پژوهش را اساتید دانشگاه و زنان بالای 15 سال شهر گرگان تشکیل می دهند که از طریق فرمول کوکران تعداد 200 نمونه تعیین گردید و در نهایت این تعداد حجم نمونه از طریق نمونه گیری سیستماتیک ساده انتخاب شد. میزان آلفای کرونباخ پرسشنامه0/87 به دست آمد. از 7 شاخص کالبدی، اجتماعی، محیطی، مبلمان شهری، دسترسی، رفتاری و نظارت در قالب 34 گویه و جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS21 و LISREL بهره گرفته شد.یافته ها: تحلیل اطلاعات نشان داد، عامل اجتماعی با ضریب اثر 941/0 مهم ترین عامل در احساس امنیت زنان. عامل رفتاری با ضریب اثر 932/0دومین گروه و بعد از آن مبلمان شهری با ضریب اثر 931/0 سومین گروه می باشد. که علت این امر اهمیت مسائل اجتماعی در زیست پذیری زندگی شهر گرگان و تنوع اقوام در این شهر می باشد.نتیجه گیری: بیشترین بار عاملی در بین نشانگرهای کالبدی به گویه تفکیک فضاهای عمومی و خصوصی(بار عاملی 0/73)، در بین نشانگرهای اجتماعی به گویه بی توجهی به حقوق دیگران از طرف دیگر شهروندان(بار عاملی 0/77)، در بین نشانگرهای محیطی به گویه وجود آلودگی صوتی(بار عاملی 0/87)، در بین نشانگرهای مبلمان شهری به گویه باجه های اطلاع رسانی و کمک در وضعیت اضطراری(بار عاملی 0/79)، اختصاص یافته است.
تحلیل نابرابری فضایی شهر کرمان با استفاده از آمار فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شهرها همان گونه که یک پدیده اجتماعی، جغرافیایی و اقتصادی اند، یک پدیده فضایی مهم نیز می باشند و در واقع شهر یک واحد فضایی است که در آن سیاست و قدرت، ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و شهر ها نیازمند سیاست گذاری برای توسعه هستند و محیط زندگی شهری، نیازمند حجم عظیمی از سیاست اندیشی و مداخله های توسعه ای است. تداوم مشکلات عمده در حوزه شهری مانند (مهاجرت یا اسکان غیر رسمی) از دهه های پیش تاکنون نشان می دهد که معضلات کلانی وجود دارند که سیاست ها و برنامه های توسعه شهری، از توجه به آن ها و حل شان بازمانده اند.داده و روش: نوع تحقیق کاربردی _توسعه ای است و روش بررسی آن توصیفی _تحلیلی است و داده های مورد استفاده در این تحقیق از دو طریق منابع کتابخانه ای و نقشه های کاربری اراضی شهر کرمان گرد آوری شدند و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات با انتقال به محیط نرم افزاری (Arc GIS) مورد تجزیه ون تحلیل قرار گرفته است و جهت بررسی و شناخت میزان پراکندگی و یا خوشه بندی وگسترش شهر کرمان و شناخت الگوی توسعه فیزیکی آن از روش های تحلیل آمار فضایی مانند میانگین نزدیکترین همسایگی (Average Nearest Neghbior)، خوشه بندی زیاد و کم High/Low Clustering(Getis-Ord General G)، روش خود همبستگی فضایی (موران) Spatial Autocorrelation(Morans I)، گروه بندی عوارض Grouping Analysis، تحلیل لکه های داغHot Spot Analysis(Getis-Ord Gi*) ، و نمایش آماری تراکم جمعیت از روش تحلیل خوشه و ناخوشه Cluster and Outlier Analysis (Anselin Local Morans I) و روش تحلیل لکه های داغ بهینه شده Optimized Hot Spot Analysis استفاده شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که الگوی توزیع فضایی شهر کرمان به صورت خوشه ای است و شدت میزان خوشه بندی فضاهای شهر کرمان کم می باشد و فضاهای شهر کرمان در نقاط خاصی در شهر تمرکز دارند و در سطح شهر به صورت یکنواخت توزیع نشده اند و بررسی ها نشان داد الگوی توزیع فضاهای مرکز شهر به صورت خوشه ای می باشد و هرچه از مرکز به حاشیه و اطراف آن می رویم نشان می دهد الگوی توزیع فضایی شهر به صورت پراکنده می باشد و در بررسی توزیع جمعیت شهر کرمان نشان می دهد بیشتر تراکم جمعیت شهر در حاشیه و اطراف آن می باشد.نتیجه گیری: نشان دهنده این است که توسعه شهر کرمان به صورت افقی بوده و الگوی توسعه شهر کرمان در مرکز شهر، پیوسته و متراکم می باشد و نتایج نشان داد هرچه از مرکز شهر به حاشیه شهر می رویم الگوی توزیع فضایی شهر پراکنده است و توسعه در خارج از حصار قدیمی و حد فاصل دو کمربندی شمالی و جنوبی صورت گرفته است و همچنین بعضی روستاها به علت نزدیکی زیاد به شهر عملاً جز مناطق شهری کرمان به حساب می آیند و در داخل محدوده قانونی نیز قرار دارند مانند طاهرآباد در غرب و سراسیاب در شرق شهر و ... این آبادی ها هم از نظر شکل و ساختار فضایی و هم از نظر اشتغال ساکنین حالت نیمه شهری و نیمه روستایی دارد.
ارزیابی و تحلیل راهبردی ارتقای سطح وفاداری در مقصدهای گردشگری (مورد: مطالعه: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: وفاداری یک گردشگر به مقصد خاص، موضوعی کلیدی در مدیریت گردشگری شهری است. سطح وفاداری بالا در یک مقصد می تواند پیامدهای مثبتی در جهت رونق سطح گردشگری در آن منطقه داشته باشد. یکی از مباحث مهم در این حوزه، سنجش و تحلیل راهبردی سطح وفاداری گردشگری در ابعاد و مؤلفه های مختلف و ارائه راهبردهایی در جهت ارتقای آن است. در این میان سنجش اهداف، قابلیت های شهرها و فرصت ها و چالش های پیش رو در زمینه وفاداری گردشگری و شناخت رقبای مقصد، جهت تحلیل راهبردی وفاداری گردشگری، مدنظر قرار می گیرد. شهر یزد با داشتن فضاها و محصولات گردشگری متعدد، به عنوان یکی از مقصدهای گردشگری شهری ایران، سالانه تعداد زیادی گردشگر داخلی و خارجی را به خود جذب می کند. هدف اصلی پژوهش، ارائه راهبردهای توسعه سطح وفاداری شهر یزد از طریق شناخت و ارزیابی اهداف، قابلیت ها، فرصت ها، چالش ها و رقبای گردشگری شهر و ارزیابی تناسب راهبردی آن است.داده و روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. داده های مورد نیاز بر اساس روش کتابخانه ای و میدانی تهیه شده است. نمونه آماری پژوهش، 30 نفر از گروه خبرگان شامل مسئولین و مدیران گردشگری، محققین و پژوهشگران، صاحبان کسب و کارهای گردشگری و تعدادی از ساکنان با سابقه شهر است که با توجه به محدود بودن جامعه آماری، از روش تمام شماری برای گرفتن نمونه استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل راهبردی پژوهش، از مدل تحلیلی متاسوات Meta-SWOT که مدل پیشرفته SWOT است، استفاده شده است.یافته ها: نتایج نشان داد که مهم ترین منابع و قابلیت ها در راستای ارتقای سطح وفاداری گردشگری در شهر یزد شامل تأثیرات مثبت جهانی شدن شهر یزد بر روی ارتقای شخصیت شهر و جاذبه های تاریخی آن، دگرگونی ذهنیت مثبت گردشگران نسبت به شهر، درک ارزش علمی و تاریخی آن و برانگیختن احساسات آن ها، بالا بردن کیفیت خدمات، مشارکت نسبی شهروندان در برنامه های اجتماعی و گردشگری، امنیت گردشگری قابل قبول و زیرساخت ها و خدمات شهری، خدمات آژانس ها و گردشگری سلامت است.نتیجه گیری: نتیجه تحلیل راهبردی نشان از همگنی بیشتر قابلیت های گردشگری یزد و عوامل خارجی و اهداف از نظر تناسب راهبردی است و قابلیت های مذکور در سطح متوسط نقش مهمی در ارتقای سطح وفاداری دارند و بر همین اساس راهبردهایی در جهت ارتقای آن ارائه شده است.
تحلیل اولویت های اجرایی در تحقق الگوی نوشهرگرایی در محله های شاخص شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه شهرسازی با تبعیت از الگوی کلاسیک توسعه شهری شرایط ناپایداری را در شهرها و محله های شهری نیز به دنبال داشته است. بنابراین در سال های اخیر جنبش نوشهرگرایی به عنوان یک رویکرد جدید طراحی و برنامه ریزی شهری در انتقاد به شهرسازی معاصر که دارای الگویی پراکنده، غیر انسانی و ماشینی است، شکل گرفته است.داده و روش: هدف اصلی از انجام این پژوهش، شناسایی اولویت های اجرایی در راستای تحقق الگوی نوشهرگرایی در محلات شاخص شهر اصفهان (سنبلستان، جلفا، خانه اصفهان و سپاهان شهر) بود. از این رو روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی انتخاب شد. در ابتدا فهرستی از عوامل اولیه که در نوشهرگرایی نقش دارند، به عنوان متغیرهای تحقیق، شناسایی شدند. در گام بعدی با استفاده از روش تحلیل اثرات متقابل و نرم افزار Micmac، میزان تأثیرگذاری عوامل اولیه بر روی یکدیگر در قالب پرسشنامه کارشناسان ارزیابی شد. در نهایت با استفاده از روش تحلیل دو بعدی و تلفیق نمرات تأثیرگذاری و نمرات میانگین، اولویت های اجرایی مشخص شدند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که در محله سنبلستان، یازده عامل، محله جلفا نیز یازده عامل، محله خانه اصفهان هشت عامل و نهایتاً در محله سپاهان شهر دوازده عامل اولویت اجرایی برای تحقق الگوی نوشهرگرایی دارند. از بین عوامل مهم و شاخص نوشهرگرایی در محلات می توان به مبلمان مناسب شهری در سطح محله، حس سرزندگی و نشاط در محله، برنامه های منظم رفاهی جهت رفاه و نشاط ساکنین، امنیت و ایمنی در هنگام شب در برخی نقاط دور از دسترس، کیفیت مسیرهای ویژه عابران پیاده اشاره کرد.نتیجه گیری: امروزه تکیه بر الگوهای نوین شهرسازی، در برنامه ریزی و توسعه محله های شهری، اجتناب ناپذیر است. موضوعی که برای مدیران و برنامه ریزان شهری ضرورت دارد، آن است که هر محله از ویژگی های متفاوتی برخوردار بوده و باید شاخص ها و عوامل در هر محله ای بومی سازی شده و به صورت اختصاصی مورد مطالعه قرار گیرند. با این حال براساس نتایج پژوهش پنج عامل شامل مبلمان مناسب شهری در سطح محله، حس سرزندگی و نشاط در محله، برنامه های منظم رفاهی جهت رفاه و نشاط ساکنین، امنیت و ایمنی در هنگام شب در برخی نقاط دور از دسترس، کیفیت مسیرهای ویژه عابران پیاده به صورت مشترک در بین تمام محلات مورد مطالعه از اولویت دارند.