مقالات
حوزه های تخصصی:
استان خراسان جنوبی از منظر مطالعات باستان شناسی پارینه سنگی منطقه ناشناخته است. شهرستان خوسف به عنوان یکی از شهرستان های این استان که در بخش های غرب تا جنوب غربی آن در حاشیه شمال شرقی کویر لوت واقع شده، در بهار سال ۱۳۹۳ با هدف شناسایی تمامی آثار فعالیت های گذشته انسان در منطقه، مورد بررسی باستان شناختی قرار گرفت. بررسی به صورت غیر پیمایشی صورت گرفت و منتج به شناسایی ۲۳۸ اثر و محوطه باستان شناختی از دوران پیش از تاریخ تا دوره اسلامی متأخر گردید. گرچه عمده آثار شناسایی شده شامل محوطه ها و بناهای مذهبی، نظامی، مسکونی و عام المنفعه دوران اسلامی (عمدتا متأخر) بود و شواهد دوره پیش از تاریخ در میان یافته ها بسیار اندک و ضعیف، اما در شش محل بقایایی سطحی که احتمالا به دوره پارینه سنگی میانی تعلق دارند، مورد شناسایی قرار گرفت. محوطه های مزبور در بخش های تپه ماهوری شرق شهرستان خوسف قرار گرفته اند. با توجه به اهمیت این یافته ها، مقاله حاضر به معرفی و مطالعه مقدماتی دست افزارهای سنگی گردآوری شده از این محوطه ها پرداخته است.
دومین تحول فرهنگی پیش از تاریخ، از «دیدگاه انرژیک»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پس از وقوع اولین تحول فرهنگی انسان در حدود ۴۰ هزار سال قبل در اروپا، دومین تحول در حدود ۱۰-۱۲ هزار سال قبل، در نقاطی از آسیای جنوب غربی آغاز شد. این دگرگونی اغلب با عناوین نه چندان بامسمایی مانند «نوسنگی»، «انقلاب نوسنگی»، «فرآیند نوسنگی شدن»، «انقلاب کشاورزی»، «انقلاب نمادها» و امثال آن شناخته شده، اما مضامین تحول مذکور و متغیرهای دخیل در آن در متنوع تر از آن بوده اند که آن را محدود به یک قلمروی خاص فنی، معیشتی یا رفتاری نماییم. تفکر سنتی در باستان شناسی پیش از تاریخ، عوامل اقلیمی و زیست محیطی را علت اصلی این رویداد معرفی می کند، اما بن بست های ایجاد شده در برابر این تبیین ها و در برابر دیگر دیدگاه های نوینی که تحلیل های یک جانبه ارائه می کنند، ضرورت یک بازنگری در دومین تحول فرهنگی پیش از تاریخ را مطرح می سازد. از «دیدگاه انرژیک»، متغیرهایی از قبیل حدود ژنتیک فردی، انرژی آموزشی-انگیزشی افزایش یافته، شبکه های آموزشی-انگیزشی، موضوعیت های متنوع، شخصیت های عامل، به اضافه اسباب مادی، در وقوع دومین تحول فرهنگی دخالت داشته اند. محتویات این تحول نیز شامل یکجانشینی، اهلی شدن حیوان و گیاه، تولید خوراک از طریق کشاورزی و دامپروری منظم و برنامه ریزی شده، روستاهای دائمی، آغاز سفالگری، کاربرد گسترده و پیچیده زبان و نماد، توسعه فعالیت های فرامعیشتی و مانند آن بوده است.
معرفی و تبیین ماهیت نویافته های معماری سنگ چین در جنوب شرق ایران؛ بررسی شواهدی از مناطق کوه پایه ای جیرفت و حوضه هلیل رود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در برخی از بررسی های باستان شناسی که در ار تفاعات و مناطق کوه پایه ای جیرفت و به طور کل حوضه هلیل رود انجام شده است، گونه ای فضای معماری سنگ چین با پلان های مدور، بیضی و چهارضلعی شناسایی شده که در خصوص آن هنوز مطالعه ای تخصصی صورت نگرفته است. تنها گونه مشابه آن که از جنوب شرق ایران گزارش شده یک نمونه فضای معماری است که از کاوش های نجات بخشی سد هنزاف در شهرستان بافت بدست آمده است. در مقاله حاضر، بر اساس مقایسه گونه شناختی سفال هایی که از محدوده این فضاهای معماری بدست آمده است و همچنین، تشخیص نحوه ارتباط آن ها با این فضاها، استفاده از چنین فضای معماری در هزاره چهارم پ.م تأیید و احتمال تداوم آن در طول هزاره سوم پ.م نیز مطرح می شود. جهت تحلیل و تبیین ماهیت معماری یادشده تلاش می شود با استفاده از رویکرد باستان مردم شناختی انواع معماری سنگ چین کوچ نشینان امروزی جیرفت که دارای همانندی فراوانی با معماری پیش از تاریخی هستند گونه بندی شده و بر اساس این شباهت ها مورد مطالعه قرار گیرند. با وجود این که به علت کمبود مدارک باستان شناختی نمی توان به طور یقین کارکرد هر یک از انواع معماری پیش از تاریخی در محوطه های مختلف حوضه هلیل رود را مشخص نمود، اما الگوهای قوم نگاری تهیه شده از معماری امروزی کوچ نشینان جیرفت کمک فراوانی به بازسازی ساختاری برخی فضاهای معماری سنگ چین در محوطه های پیش از تاریخی می نماید. این بازسازی حاکی از تداوم معماری سنگ چین دوران پیش از تاریخی تا دوران اخیر در منطقه جیرفت است. نمونه بسیار شاخصی از این تداوم فضای معماری امروزی به نام گُمَه است.
بازسازی الگوهای استقراری فرهنگ کورا -ارس در شرق کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شرق استان کردستان، منطقه مورد مطالعه این مقاله، شامل سه شهرستان بیجار، قروه و دهگان است. این منطقه دشت مرتفعی است که از لحاظ ناهمواری متفاوت از غرب کردستان است. در نتیجه، بررسی های باستان شناختی که در سال های اخیر از سوی میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کردستان در این منطقه صورت گرفته، محوطه هایی از دوران پیش از تاریخ تا دوران اسلامی شناسایی شده که در این بررسی ها ۲۱ محوطه مربوط به فرهنگ کورا-ارس بدست آمده است. هدف از این مقاله بازسازی الگوهای استقراری محوطه های مربوط به این فرهنگ در شرق کردستان و رابطه آن ها با محیط است. در این تحلیل شاخصه هایی چون میزان ارتفاع از سطح دریا، دوری و نزدیکی به منابع آب، مساحت محوطه ها، میزان شیب و جهت شیب محوطه ها در نظر گرفته شده و برای این منظور از نرم افزار GIS استفاده شده است. این مطالعه نشان می دهد که استقرارهای مربوط به فرهنگ کورا-ارس در بخش جنوبی منطقه مورد مطالعه تمرکز یافته اند و قسمت شمالی تقریباً فاقد محوطه های این فرهنگ است. نتیجه ای که از این مطالعات حاصل شده، شناسایی چندین الگوی استقراری مبتنی بر زیستگاه های دائمی و فصلی فرهنگ کورا-ارس در این منطقه است. در این مقاله به مطالعه و بازسازی این الگوها پرداخته می شود.
توصیف و تحلیل نقوش صخره ای ظفرآباد دهگلان، کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نقوش صخره ای را شاید بتوان به عنوان قدیمی ترین جلوه هنری جامعه انسانی در نظر گرفت. سابقه این هنر را بیش از سی هزار سال تخمین زده اند و در ایران نیز سابقه طولانی دارد. دشت میان کوهی دهگلان واقع در میان رشته کوه های زاگرس به لحاظ دارا بودن شرایط زیست محیطی مناسب در طول تاریخ اقوام مختلفی را به سوی خود جذب کرده و از کهن ترین ایام بستر مناسبی را برای زیستن و تداوم حیات انسان فراهم آورده است؛ وجود آثار باستانی بسیار ازجمله سنگ نگاره صخره ای ظفرآباد و تپه های باستانی مربوط به ادوار مختلف تاریخی و پیش ازتاریخ گواهی بر این مدعاست. هرچند به طور کلی تعیین قدمت نقوش صخره ای کاری دشوار به نظر می رسد، اما نحوه ترسیم نقوش صخره ای ظفرآباد و حیوانات منقوش در آن مجموعه این نقوش را به نقوش صخره ای پیش ازتاریخ شبیه می نماید؛ لیکن وجود آثار سفالی دوران تاریخی به خصوص دوره اشکانی در کنار این اثر نسبت دادن آن را به دوران پیش ازتاریخ دچار شک و تردید نموده است. این گزارش به شرح و بررسی نقوش مذکور بر مبنای بازدید میدانی می پردازد و هدف از آن معرفی اثری است که شاید به دلیل دور از دسترس بودن کمتر شناخته شده است. این نقوش صخره ای در روستای ظفرآباد در قسمت جنوب شرقی استان کردستان و شمال شرقی شهرستان دهگلان در دامنه جنوب غربی کوهی موسوم به کوه شیدا واقع شده است. در این صخره نگاره می توان صحنه شکار حیواناتی چون بز کوهی و گوزن را به وسیله افرادی سوار بر اسب مشاهده نمود.
رخداد زمین لغزش دلا و احداث کانال باستانی پل نگین: نمونه ای از تأثیر دوسویه محیط و انسان در ارتفاعات شیمبار (اندی کا، خوزستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
دوران پرتلاطم حیات انسان در محیط جغرافیایی پیرامون همواره با چالش ها و تهدیدها و فرصت هایی همراه بوده که اساس زندگی او را بنیان نهاده است. در گذر از این دوران انسان مغلوب و مبهوت همیشگی نبوده است؛ چاره اندیشی و توان فکری انسان گاه به تسخیر طبیعت می انجامید و گاه به تعامل با آن. زاگرس مرکزی با فراز و نشیب های کوهستانی ازجمله مهم ترین کانون های تقابل و تعامل میان محیط و انسان بوده است. رخداد زمین لغزش کوه دلا و احداث کانال باستانی پل، نگین نمونه ای از این تقابل و تعامل است که در ارتفاعات شیمبار واقع در شمال خوزستان به وقوع پیوسته است. رخداد زمین لغزش دلا در مسیر شبکه زهکشی رودخانه شیمبار و پیامد آن تشکیل دریاچه سدی شیمبار، سبب تغییرات محیطی سه مرحله ای در منطقه شد. متعاقب این تغییرات، مشکلاتی برای جوامع انسانی این محدوده به وجود آمد که مهم ترین آنها مسدود شدن تنها راه ارتباطی منطقه بود. مسدود شدن راه ارتباطی باعث گردید تا جوامع انسانی برای خروج از این وضعیت، راه حلی بیندیشند. این راه حل منجر به حفر کانالی باستانی پل نگین گردید که سبب کاهش سطح آب دریاچه (مرحله سوم تغییرات) و باز شدن مسیر تردد شد. این وقایع که در یک سوی آن (رخداد زمین لغزش دلا و تشکیل دریاچه شیمبار) غلبه محیط بر انسان و در سوی دیگر (حفر کانال و بازنمودن مسیر تردد) غلبه انسان بر محیط نمایان است، نمونه بارزی از تأثیرات دوسویه میان محیط و انسان را در گستره کوهستانی زاگرس به اثبات رسانید.
متن به مثابه ماده فرهنگی: بازشناسی ویژگی های فرهنگی و اجتماعی دوران مشروطه با محوریت کاریکاتورهای هفته نامه ملا نصرالدین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
برای باستان شناسان متون تاریخی از چند لحاظ دارای اهمیت است. نخست متن های نگاشته شده و دیگری بررسی آن در بستری باستان شناختی در کنار دیگر مواد همان بستر در واقع اهمیت بستر از آن جهت است که در آن ماده فرهنگی (در اینجا متن) بر مبنای زمینه اجتماعی و تاریخی آن ارزیابی می شود متن تاریخی به منزله شکلی از شاهد مادی است که نزد باستان شناس و در کنار دیگر فکت ها دارای اهمیت است. هدف مقاله حاضر نیز بازشناسی رفتارهای فرهنگی اجتماعی دوران مشروطه از همین طریق است. در این گفتار محوریت اصلی بر روی هفته نامه ملانصرالدین است که در کنار دیگر مادیت های بستر سیاسی- اجتماعی دوران مشروطه (عکس های به جامانده از این بستر تاریخی) مورد مطالعه قرار می گیرد. در میان سایر روزنامه ها، هفته نامه ها و نشریات گوناگون در عصر مشروطه، هفته نامه ملانصرالدین که انتشار آن در سال ۱۹۰۶ میلادی در تفلیس شروع شد به واسطه کاریکاتورهای چاپ شده در آن، با نگاهی طنز، به نقادی ویژگی های فرهنگی اجتماعی و مذهبی جامعه آن دوران پرداخته است. در این نوشتار از ۱۰۰ شماره اول این هفته نامه، ۵۰ شماره را به صورت یک در میان برگزیده و با رویکردی بستر محور و شناخت متن به مثابه ماده به کاوش در ویژگی های فرهنگی و اجتماعی دوران مشروطه و در انتها نیز با تهیه یک جامعه آماری از مقولات استخراج شده بر اساس کاریکاتورهای هفته نامه و بررسی آنها به بازشناسی فرهنگی اجتماعی دوران مشروطه پرداخته ایم
ریشه یابی سنت امروزین یادگاری نوشتن در سنگ نگاره های ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در کنار سنگ نگاره های باستانی در نقاط مختلف کشور یادگاری هایی دیده می شود که این فرض را در ذهن بوجود می آورد که سنگ نگاره های باستانی نیز می توانسته به نوعی به قصد یادگاری نوشتن حک شده و در واقع می توان ریشه این سنت امروزی را در دلیل حک شدن سنگ نگاره ها دنبال کرد. مصاحبه با افرادی که امروزه نیز نقوشی شبیه آنچه که در اکثر سنگ نگاره های باستانی دیده می شود را به قصد یادگاری حک کرده اند این فرضیه را تقویت می کند. آنچه که در این مقاله در مورد معنی و مفهوم سنگ نگاره ها به بحث گذاشته می شود با تفسیر شمنیسم ارائه شده در مورد صحنه های حک شده در سنگ نگاره های ارسباران در شمال غرب ایران کاملاً متفاوت است. البته تفسیر ارائه شده در این مقاله بسیار کلی بیان شده و نمی توان گفت که تمامی این آثار در سراسر ایران از دوره پیش از تاریخ گرفته تا زمان حال تنها و تنها به یک نیت و آن هم به قصد یادگاری نوشتن خلق شده باشند ولی به نظر می رسد که ایده غالب در خلق سنگ نگاره های ایران باشد.