مقالات
حوزه های تخصصی:
تنجیز علم اجمالی از مسائلی است که تأثیری بسزا در برداشت مسائل فقهی دارد. عقل با تمسک به وجود مقتضی و احراز فقدان مانع، اصولی را به منجزیت علم اجمالی رهنمون می کند. اثبات وجود مقتضی در سایه قیاس اولویت و اطلاق ادله اوّلی قابل پیگیری است، چه آنکه مقتضای حکم عقل در شبهات بدوی، لزوم احتیاط است، پس به طریق اولی در شبهات مقرون به علم اجمالی، احتیاط لازم است. نیز اطلاق ادله اوّلی شامل معلوم اجمالی بوده و بر لزوم امتثال آن حکم می کند. احراز نبود مانع بدین صورت است که با وجود قدرت مکلف بر احتیاط، مانع عقلی برای احتیاط وجود ندارد و ادعای وجود مانع شرعی مثل روایت مسعده بن صدقه و عبدالله بن سنان بر ترخیص ارتکاب اطراف علم اجمالی، با اشکالاتی مواجه است که مهم ترین آنها اختصاص این روایات به شبهات موضوعیه است. آری دیگر اشکالات، مانند ناممکن بودن التزام به مدلول روایات ترخیص و یا تعارض آنها با روایات احتیاط قابل پاسخگویی است.
کنکاش در اثربخشی دو نظریه قضایای شرطیه و خطابات قانونیه بر پذیرش انحلال
حوزه های تخصصی:
امام خمینی در نظریه خطابات قانونیه، پس از تثبیت جعل احکام شرعی به صورت کلی، آن را در مقابل قولِ انحلالِ احکام شرعی به احکام جزئی می داند. در سوی دیگر، باورمندان به بازگشت احکام شرعی به قضیه شرطیه، پذیرش انحلال را امری اجتناب ناپذیر دانسته اند. نوشتار حاضر تمرکز خویش را بر تعریف مبنای شرطیت و قانونیت، لوازم هر یک، و تأثیر آن دو بر پذیرش انحلال در موضوع قرار داده است. طبق نظر امام، قول شرطیت مستلزم انحلال حقیقی در جعل احکام شرعی، و به تبع، لحاظ تفصیلی خصوصیات افراد است. اما با بررسی نظرات باورمندان به شرطیت، به نظر می رسد که ایشان به نوعی انحلال مجازی و ادعایی در انشاء احکام شرعی رهنمون گشته اند. انحلال مجازی منافاتی با نظریه قانونیت نداشته، در نتیجه درگیری بین این دو مبنا صوری است. به هرجهت، پذیرش انحلال حقیقی لزوماً به معنای لحاظ خصوصیات افراد نیست. در نهایت، این نوشتار تصویری جدید از انحلال ارائه می دهد که به موجب آن عرف با لحاظ غرض غایی مولا از جعل، کشف می کند که مولا در نهایت درصدد روشن کردن وظیفه یکایک مکلفین به هنگام مواجهه با موضوعات خارجی است، که این خود نوعی انحلالِ حقیقی است.
حقیقت حکم شرعی از منظر شهید صدر
حوزه های تخصصی:
حقیقت حکم شرعی، مرحله ای از حکم است که موضوع حکم عقل به وجوب اطاعت قرار می گیرد، و اصولیان در تعیین آن اختلاف دارند. همین امر سبب پیدایش آرای گوناگون در مسائل مختلف علم اصول شده است. از میان اصولیان متأخر، شهید صدر اهتمام ویژه ای به این موضوع دارد. با بررسی آرای ایشان می توان در مجموع، پنج تعبیر درباره حقیقت حکم شرعی یافت. نوشتار حاضر بعد از تقسیم حکم شرعی به تکلیفی-وضعی، و واقعی-ظاهری، تلاش می کند دیدگاه شهید صدر را دربار ه مراحل حکم تکلیفی واقعی و حقیقت آن بررسی کند. به نظر، دیدگاه نهایی ایشان درباره حقیقت حکم، حب و بغض شأنی است که نوعی ترقی در مبنای اول ایشان، یعنی حب و بغض فعلی است. ولی مقتضای مبنای شهید در طلب و اراده این است که حقیقت حکم مانند وجوب، اعمال سلطنت و تعلق غرض لزومی مولا به عمل بنده است؛ اگرچه آن عمل، مبغوض مولا باشد.
بازشناسی مفهوم و کارکردهای «امتنان» با تأکید بر کاربست های کتب امامیان
حوزه های تخصصی:
مقام امتنان، از قرائن فهم سخن است که تأثیری چشمگیر در استنباط از منابع سخن محور دارد. در تبیین هویت امتنان، پژوهش هایی انجام گرفته که حاصل آنها با کاربست امتنان در مکتوبات علمی امامیان ناسازگار است. مقاله حاضر با بازخوانی مؤلفه های دخیل در امتنان، بر سه پایه «علیت، غرضیت و اظهاریت» برای امتنان، مفهومی جدید ارائه نموده است. در بیشتر مواردی که دلیل، امتنانی خوانده شده، امتنان، غرض واقع شده است و یا آنکه متکلم در مقام اظهار امتنان با آن دلیل، برآمده، و مواردی که امتنان، علت قرار گرفته باشد، اندک است. کاوش در منابع فقهی - اصولی، کارکردهای عام امتنان را تا هشت عنوان افزایش داده است که عبارت اند از: اثبات وجود مقتضی، ابای از تخصیص، افاده عموم برای نکره در سیاق اثبات، توسعه و تضییق حکم، تبیین شخصی و نوعی بودن حکم، عدم لزوم اعاده و قضا، اثبات اصاله الخصوص، قابلیت نداشتن برای نسخ. نویسنده ضمن ارائه نمونه های عینی از منابع امامیان، به ارزیابی کارکردهای ادعایی پرداخته است که با عنایت به دو ویژگی «غرض بودن امتنان» و «در مقام اظهار امتنان بودن گوینده» انجام گرفته است.
تقریر و ارزیابی نظریه جریان ناپذیریِ تضاد میان احکام شرعی در دانش اصول در اندیشه محقق اصفهانی
حوزه های تخصصی:
روش شناسی منطق استدلال در دانشِ اصول، به مثابه یکی از شاخص ترین مسائل فلسفه این دانش، محورهای مختلفی دارد که ارزش شناسی منطقیِ بهره گیری از قواعدِ فلسفی در استدلال های اصولی از جمله مهمترین آنهاست. شیخ محمدحسین غروی اصفهانی، ضمن توجه به کاربردهای قواعد فلسفی در علم اصول، به واکاوی ارزش منطقی این مسئله پرداخته، آن را در موارد متعدد بررسی نموده است که شاخص ترین آنها، جریان ناپذیریِ احکام فلسفیِ تضاد در دانشِ اصول است. جستار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و باهدفِ تقریر و ارزیابی نظریه جریان ناپذیریِ تضاد در احکام شرعی، به بررسی این مسئله در اندیشه محقق اصفهانی پرداخته، و به این نتیجه رهنمون می شود که به باور ایشان نظریه جریان پذیریِ تضاد در احکام شرعی گرچه دیدگاه مشهور اصولیان است، اما به دلایلِ مختلف ناتمام است و از آسیب خلط حقایق با اعتباریات مصون نیست. به نظر می رسد علی رغم برخی برجستگی ها، در نظریه مذکور ابهامات فراوانی نیز وجود دارد که آن را غیرقابلِ پذیرش می نماید.
واکاوی کاربردهای اصل عملی استصحاب در دانش رجال
حوزه های تخصصی:
اصل استصحاب از پرکاربردترین اصول عملی است. علاوه بر دانش فقه، جایگاه و کاربرد استصحاب در دانش رجال نیز درخور توجه و چشمگیر است. دراین خصوص لزوم وجود اثر شرعی برای مستصحب، نقش کلیدی داشته و می تواند کاربست استصحاب را در رجال، تحت تأثیر قرار دهد. هدف مقاله حاضر، بررسی تأثیر استصحاب برای فهم معنای ثقه، حالات شخصی راویان، وثاقت و تضعیف راویان، نظریه اصاله العداله، استصحاب باورهای رجالی فقیهان و استصحاب وثاقت یا ضعف در فرض تعارض دو سخنِ یک رجالی است. غفلت از ضرورت توجه به تأثیر مستقیم استصحاب در موارد یادشده، گاهی باعث خطای فقیه و رجالی در نتیجه گیری می شود.