مقالات
حوزه های تخصصی:
موسیقی یکی از مهم ترین عناصر سازنده شعر است که سبب رستاخیز کلمات و تشخص واژه ها می شود. حافظ رجب برسی حلّی (744- 813ه.ق)، یکی از شاعران عصر مملوکی است که در مدح و رثای اهل بیت (ع) اشعاری بلیغ و نغز سروده و موسیقی در کلام او، جلو ه ای خاص دارد. ضرورت این پژوهش تبیین کارکرد معنایی انواع موسیقی در شعر و تبیین جایگاه ادبی برسی حلی به عنوان یک شاعر شیعی است که شعرش علاوه بر مضمون والا از زیبایی های لفظی و ساختاری در خدمت معنا برخوردار است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تحلیل کارکرد معنایی و زیباشناختی موسیقی در تصویرسازی های حلی است. در این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شد، یافته ها نشان داد که برسی با آگاهی از تأثیر موسیقی بر روان خوانندگان و آگاهی از جنبه های زیباشناختی موسیقی، در بهره گیری از موسیقی بیرونی و درونی موفق عمل کرده است؛ در حوزه موسیقی بیرونی به خوبی توانسته میان مضامین شعری خود و وزن و بحر انتخابی، هماهنگی برقرار کند که این هماهنگی، باعث ایجاد پیوندی مستحکم میان شعر او و موسیقی آن شده است؛ برسی برای ایجاد تأثیرات مختلف در خوانندگان و آفرینش فضاهای گوناگون به زیبایی و درستی از قافیه که هر کدام آهنگ مخصوص به خود را دارد بهره برده است؛ در حیطه ی موسیقی درونی نیز شاعر به شیوه ی هنری هم از موسیقی اصوات مانند تکرار و جناس و هم از موسیقی معنوی مانند مراعات النظیر، تلمیح و دیگر آرایه های بدیعی موسیقی آفرین استفاده کرده که باعث توافق، انسجام و هارمونی کلام شاعر شده و جلو های موسیقایی خاصی در شعرش به نمایش گذاشته که گوش نوازی و سحرانگیزی نغمه ها و آواها، به لذّت روحی مخاطب و در نتیجه انتقال هر چه بهتر معنا به ذهن او کمک شایانی می کند
بررسی جلوه های رئالیسم جادویی در رمان "وقائع المدینه الغریبه" اثر عبد الجبار العش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش قصد دارد تا ضمن واکاوی مؤلفه های رئالیسم جادویی در رمان تونسی "وقائع المدینه الغریبه"، دریابد که "عبد الجبار العش"، نویسنده این رمان، چگونه با تکیه بر ژانر رئالیسم جادویی یا نمایش واقعیت ها از دریچه امور شگفت انگیز و خیالی توانسته است به آسودگی به بیان مشکلات و کاستی های سیاسی و اجتماعی بپردازد. موفقیت این رمان عربی در دریافت جایزه ادبی کومار تونس و ناشناخته بودن این رمان نویس تونسی در میان جامعه ادبی و دانشگاهی ایران، یکی از ضرورت های این پژوهش را تببین می کند؛ مورد بعدی بیان یک سری انتقادات سیاسی و اجتماعی در این رمان است که تنها به جامعه تونس محدود نمی شود و به گونه ای با مسائل جامعه امروزی ما نیز هم پوشانی دارد. نگارندگان پژوهش، پس از بررسی این رمان به روش توصیفی-تحلیلی دریافتند که نویسنده با تکیه بر مؤلفه هایی مانند: طرح وقایع شگفت انگیز، نمادپردازی، تقابل مدرنیته و سنت، درون مایه سیاسی-اجتماعی و همچنین توصیفات اکسپرسیونیستی -که ازجمله مؤلفه های مشترک داستان های رئالیسم جادویی شمرده می شوند- موفق شده است، عمق و گستردگی مشکلات اجتماعی و سیاسی جامعه تونس را بیان کند و از این رهگذر با آگاهی دادن به خواننده، او را برای ایجاد تغییر در جامعه ترغیب سازد. العش در این داستان، مرز واقعیت و خیال را کم رنگ می سازد. او زبان طنزآمیز خود را به عنوان چاشنی به خدمت می گیرد تا بتواند تلخ ترین و سیاه ترین وقایع روز جامعه را در قابی جذاب برای مخاطبان خود به تصویر بکشد. پس از طرح وقائع شگفت انگیز، حضور نمادها در این داستان سهم چشم گیری را به خود اختصاص می دهد. علت این امر آن است که کشف امور پیچیده برای ذهن مخاطبان از جذابیت بیش تری برخوردار است؛ بنابراین العش در شخصیت پردازی و هنگام بیان انتقادات خود، نمادپردازی را چاره کار خویش قرار می دهد.
بررسی حقیقت مانندی در نمایشنامه های عاشورایی معاصر (مورد پژوهی "الحر الریاحی"، "الحسین ثائرا" و "الحسین")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حقیقت مانندی از عناصر مهم داستان و نمایشنامه است و به میزان انطباق اثر با واقعیت بیرون و حوادث آن بستگی دارد. این تطابق نه به صورت کامل و شرح دقیق واقعیت است؛ چراکه این امر، اثر ادبی را از ادبیت دور و آن را متنی تاریخی می سازد. انعکاس واقعیت و بازیابی آن در اثر به نحوی که برای مخاطب باور پذیر باشد. واقعیت برون متنی، ساختاری است که هر نویسنده با توجه به رویکرد و سبک ادبی خود، آن را در اثرش به کار می گیرد. ادبیات نمایشی عاشورایی، به دنبال احیای ادبی واقعه ی کربلا در قالب نمایشنامه است و مشخص کردن مرز بین واقعیت و ادبیت و خیال در این آثار مورد توجه پژوهش حاضر بوده است. این ژانر ادبی اگرچه در مقایسه با سایر انواع ادبی به خصوص شعر عاشورایی کمتر متداول بوده است، اما نمایشنامه های عربی متعددی می توان یافت که هر یک از زاویه ای خاص به وقایع کربلا پرداخته اند؛ ازجمله سه نمایشنامه ی شاخص "الحر الریاحی" اثر شاعر و نویسنده عراقی "عبدالرزاق عبدالواحد"، نمایشنامه ی "الحسین ثائرا" اثر نویسنده مصری "عبدالرحمان شرقاوی" و نمایشنامه ی "الحسین" اثر نویسنده سوری "ولید فاضل" که با توجه به محتوای مشترک، زمینه بهره مندی از ساختار مشترک را نیز دارا هستند. پژوهش حاضر تلاش دارد با روش تحلیلی–توصیفی به بررسی انطباق سه اثر هنری با واقعیت تاریخ کربلا بپردازد. بر اساس بخشی از یافته های پژوهش نویسندگان از ابزارهای مختلفی چون شخصیت های واقعی و تاریخی، روایت حوادث تاریخی، استفاده از پیرنگ منطقی و طبیعی برای تقویت حقیقت مانندی آثار خود بهره برده اند، اما اثر عبدالواحد با بیشترین دخل و تصرف به جنبه های ادبی و هنری اثر خود افزوده و از روایت عاشورا برای انتقال دلالت های معنایی خاص خود استفاده کرده است. اثر شرقاوی نیز بیش از دو اثر دیگر به روایت تاریخ کربلا نزدیک تر می شود. جنبه رئالیسم دینی با نقل حوادث خارق العاده در نمایشنامه ی "الحسین" قابل ملاحظه است.
واکاوی انگیزه های سرایش و درون مایه های شعر استغاثه در دوره اندلس (بر اساس نظریّه عمل پیر بوردیو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه استغاثه از حیث معنایی، بلاغی و ادبی به معنای شفیع طلبیدن است. از دیرباز در ادبیات عرب نوعی شعر با درون مایه استمداد ظهور یافت که «استغاثه» نام گرفت و از دو ابزار معنوی و مادی «توکّل» و «تمسّک» بهره می برد که در پی تغییراتی در اوضاع جامعه هدف بود. با نگاهی به پژوهش های محقّقان حوزه ادبیّات و تاریخ ادبیات، می توان دریافت درون مایه های ادبی استغاثه در واقع، بیانگر مسئولیت اجتماعی و تعهد هنری شاعران بوده و نیک آشکار است که برای فهم عمیق تر چرایی سرایش این نوع اشعار، به کارگیری نظریه هایی که شناختِ جامعه و مردم خاص زمانی را بررسی می کنند، راهگشا خواهد بود. در پژوهش توصیفی‑تحلیلی حاضر، تلاش شده است تا از دیدگاه جامعه شناسی پیر بوردیو استفاده شود. بر مبنای این نظریّه، تعهد اجتماعی، عمل و کنش، بازتاب منش جامعه است. با تحلیل جامعه شناسی این مهم، آشکار خواهد شد که ساختارهای اجتماعی توانمندِ قشر حاکم، چه تأثیری بر قشر فرمان بر جامعه دارند. ازآنجاکه کُنش های ناآگاهانه به وجود آمده در ساختار اجتماعی دوران جاهلی و مقابله با اجبارهای صادره از قشر حاکم درنتیجه برخی تک بیت هایی با موضوع استغاثه بوده، در زمان حکومت مسلمانان بر اندلس عواملی همچون درگیری های دائمی اقتصادی و سیاسی، فساد اخلاقی حاکمان، حملات و فجایع منتج از جنگ های صلیبی سبب ساز تکوین این نوع شعر و تبدیل آن به صورت فن مستقل گردید. علاوه بر این، با توجّه به مدح قشر حاکم همراه استمداد در این نوع ادبی، در ادامه نیز چرایی عدم دوام مدح و هم تمرد و گلایه تدریجی علیه قوانین حاکم باگذشت زمان قابل بررسی است
بررسی تنهایی و راه های درمان آن در اشعار عدنان الصائغ بر اساس نگرش وجودی اروین یالوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه باوجود پیشرفت وسایل نقلیه و نیز راه های ارتباطی مثل تلفن و فضای مجازی، انسان معاصر بیش از پیش تنهایی را تجربه می کند. روان شناسی به عنوان یکی از حوزه های مهم در ارتباط با انسان و مشکلات روحی وی درصدد تبیین و درمان این احساس تنهایی برآمده و شیوه های درمانی متعددی را ارائه کرده است. عده ای از روان شناسان، ازجمله اروین یالوم (Irvin D. Yalom)، درمان وجودی (Existential therapy) را پیشنهاد می کنند. درمان وجودی یک شیوه درمانی نیست بلکه رویکردی فلسفی است که بر شیوه کار و عملکرد مشاور و روان درمان گر تأثیر می گذارد. عدنان الصائغ به عنوان یک شاعر مدرن و چه بسا پست مدرن در برخی اشعار خود به بیان وضعیت زندگی انسان در دوره معاصر پرداخته است؛ غم، آوارگی، جنگ، دوری از وطن و تنهایی بیشترین بسامد را در اشعار وی دارند. بخصوص که خود شاعر طعم غربت را چشیده است. در این جستار، نگارندگان برخی از اشعار عدنان الصائغ را در حوزه ی انواع تنهایی و راه های درمان آن با رویکرد وجودی اروین یالوم بررسی کرده اند؛ ابتدا اشعار را با روش توصیفی- تحلیلی شرح داده و سپس به بیان وجوه اشتراک بین رو ش های درمان اروین یالوم و عدنان الصائغ پرداخته اند. مضمون تنهائی در غالب اشعار عدنان مربوط به تنهایی وجودی است که نسبت به تنهایی درونی و تنهایی بین فردی بسامد بیشتری دارد. به همین ترتیب نیز شیوه های درمان تنهایی وجودی در اشعار وی ازجمله پناه بردن به خیال و رؤیا، روی آوردن به عشق و عزلت نشینی بیشتر در شعر عدنان نمود پیداکرده است. این گونه شعرها هم به خود شاعر درگذر از این تنهایی گریزناپذیر کمک کرده است و هم به مخاطب های او سرنخ ها و نشانه هایی برای مهار این احساس تنهایی ارائه داده است. از این حیث پژوهش حاضر می تواند مؤید نقش هنر در حوزه ی درمان باشد و به پژوهشگران حوزه ی هنردرمانی کمک کند
واکاوی مؤلفه های سوررئالیسم در رمان "أبواب المدینه" اثر الیاس خوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوررئالیسم در اوایل قرن بیستم میلادی و با هدف تغییر نگرش انسان به جهان صنعتی و به نوعی مبارزه با آن شکل گرفت. هدف سوررئالیست ها تغییر دنیا بر محور عقاید خود و به نوعی بازگشت به طبیعت اصلی انسان بود؛ هرچند این مکتب ادبی بیشتر با شعر سروکار داشت، ولی به تدریج وارد عالم ادبی رمانهای مدرن نیز شد و نظراتی را در زمینه ی نوع ادبی رمان و نزدیکی زبان آن به زبان شعری مطرح نمود. الیاس خوری، نویسنده ی معاصر لبنانی، در رمان أبواب المدینه، با استفاده از مؤلفه های سوررئالیستی، سعی دارد تا تلاش بی نتیجه ی قهرمان داستان برای رسیدن به شهری مجهول را روایت کند و در نهایت نیز با نابودی شهر، تلاش انسان معاصر در رسیدن به خواسته هایش را زیر سؤال می برد. پژوهش حاضر بر آن است تا به شیوه ی توصیفی تحلیلی به بررسی شاخصه های سوررئالیستی این رمان پرداخته و بیان نماید که مؤلفه های سوررئالیسم در این رمان کدامند و چه کاربردی در طرح مسائل رمان داشته اند؟ بنا نهاده شدن این رمان بر بستری سورئالیستی در کنار عدم نگارش پژوهشی مستقل در مورد این اثر ادبی ازیک طرف و لزوم آشنایی با آثار پست مدرن در ادب عربی از طرف دیگر، نشان دهنده ی ضرورت و اهمیت پژوهش حاضر است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که رمان أبواب المدینه بر بستری سوررئالیستی بنیان نهاده شده و مؤلفه هایی مانند تصاویر سوررئال، عشق، خیال و رؤیا، نگارش خودکار و پیچیدگی و ابهام از مهم ترین شاخصه هایی است که در رساندن معانی سوررئالیستی به خواننده در این رمان به کار گرفته شده اند.