مقالات
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به امامت منصوص و بلافصل امیرالمؤمنینG به عنوان شاخصه اصلی اعتقاد امامیه به شمار می رود و عالمان امامیه از دیرباز به تثبیت آن از مسیر تفسیر آیات توجه داشته اند. مسئله اصلی این پژوهش تحلیل و بررسی رویکرد شیخ طوسی در تفسیر آیات امامت و ولایت است که با مقایسه تفسیر شیخ با تفسیر همفکران وی در مکتب کلامی امامیه بغداد همچون سید مرتضی و شیخ مفید و نیز روش تفسیری سابق مفسران امامیه همچون قمی و عیاشی انجام پذیرفته است. برای رسیدن به این هدف با روش تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای، همه آثار شیخ مطالعه و تفسیر وی از این آیات از جهاتی همچون جایگاه روایت در تعیین مراد از آیات، رویکرد تأویلی مبتنی بر روایات، نگاه تقریبی در استدلال ها و جایگاه اقوال مفسران در تفسیر شیخ تحلیل شده است. تفسیر شیخ طوسی از آیات ولایت و امامت را می توان تفسیری اجتهادی مبتنی بر فهم عقلایی از کلام وحی و با لحاظ تراث روایی امامیه و امتداد مکتب تفسیری امامیه بغداد دانست که با توجه به جایگاه ویژه موضوع امامت در مرزبندی مذاهب اسلامی تلاش دارد تا با رویکردی تعاملی در عین دفاع از مبانی قرآنی اندیشه امامت و لزوم نص برای تعیین ولی، زمینه طرح دیدگاه تفسیری شیعه و ارائه مبانی قرآنی امامیه در موضوع امامت را در محیط فکری جامعه اسلامی آن دوران فراهم کند.
بررسی و نقد نحوه خالقیّت خداوند در عرفان کیهانی (حلقه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان مباحث مهم کلامی، موضوع «نحوه خالقیت خداوند در هستی» به چگونگی تکثّر موجودات از خداوند می پردازد. این موضوع یکی از اولین و کلیدی ترین مباحث در ترسیم هستی شناسی است که بررسی ساختار و ضوابط حاکم بر آن در فهم بهتر دیگر اجزای جهان بینی اثرگذار خواهد بود. علاوه بر آن، بررسی این موضوع به چگونگی ساختار جهان بینی و شناسایی انسجام حاکم بر آن نیز کمک می کند. در این مقاله، نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی به کمک دو مدل «گستره عرضی عالم» و «سلسله طولی وجود» بررسی شده تا تحلیل دقیقی از اجزای حاکم بر آن و بررسی انسجام و پیوستگی ش به دست آید، زیرا با ترسیم مدل های هستی شناسی در نحوه تعامل مبدأ با عناصر هستی(ساختار گستره عرضی عالم) و نسبت مبدأ هستی با دیگر اجزاء(ساختار سلسله طولی وجود)، می توان خطاها و ضعف های محتمل در رویکرد عرفان کیهانی(حلقه) را بازشناخت. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، ابتدا نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی را بیان(توصیف) می کند، و پس از آن، از منظری تحلیلی به بررسی و نقد روابط درونی حاکم بر آن می پردازد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که نحوه خالقیت خداوند در عرفان کیهانی فاقد شفافیت لازم در بیان نحوه خالقیت خداوند است و در نسبت میان اجزای هستی و خالقیت خداوند در فرایند هستی به ابهامات و تناقضات ساختاری دچار شده است. چندان که در بیان نحوه خالقیّت خداوند با ضعف اساسی در تبیین، انسجام درونی و ساختاری روبه رو خواهد بود.
تحلیل و بررسی الهیات سلبی بمثابه تقریر نظریه «عینیت» در اندیشه کلینی، شیخ صدوق، علامه حلی و فاضل مقداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«الهیات سلبی» به مثابه نظریه ای مهم و پرطرفدار در ادیان ابراهیمی، بر مؤلفه سلبی گروی در حوزه خداشناسی تأکید داشته، ساحت ها، رویکردها و تقریرهای مختلفی دارد که شاخص ترین آن ها در میان متکلمان امامیه، رویکرد الهیات سلبی به مثابه تقریر نظریه «عینیت» است. این رویکرد، رابطه نظریه عینیت و الهیات سلبی را در کانون بررسی قرار داده، در پی سازگار انگاری این دو نظریه است و مورد پذیرش ثقهالاسلام کلینی، شیخ صدوق، علامه حلی و فاضل مقداد قرار دارد. از رهگذر این جستار که با روش توصیفی، تحلیلی و با هدف تقریر و ارزیابی این رویکرد سامان یافته، آشکار می شود که این نظریه سه مؤلفه برجسته دارد؛ 1. سلبی انگاری صفات ثبوتی در ساحت هستی شناختی؛ 2.سازگاری سلبی انگاری صفات ثبوتی با بساطت ذات الهی و ناسازگاری ثبوتی انگاری آن ها با بساطت ذات(برهان نظریه)؛ 3. تقریر نظریه عینیت در سایه سلبی انگاری صفات ثبوتی. با این همه، به نظر می رسد هیچ کدام از این مؤلفه ها موجه نیست و این نظریه علاوه بر اشکالات درونی، نمی تواند تقریرکننده نظریه عینیت باشد.
بررسی گستره عصمت انبیای الهی از دیدگاه ابومنصور ماتریدی با محوریت آیات منافی عصمت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصمت انبیاء الهی از جمله مهم ترین و کلان ترین مباحث کلامی است که متکلمان فریقین نسبت به ماهیت، منشأ، مبانی، ادله و گستره آن نظریات مختلفی مطرح نموده اند. از این میان، مبحث گستره عصمت انبیاء از منظر قرآن کریم، بحثی بنیادین و دراز دامن بوده که به تعدد مکاتب کلامی، آراء و انظار مختلفی بیان شده است. در این میان متکلمان امامیه قلمرو عصمت را حداکثری دانسته و سایر مکاتب مراتب مختلفی را برای آن ذکر نموده اند. از معدود متکلمان اهل سنت ابومنصور ماتریدی است که هم کلام و هم رأی با شیعه امامیه بوده و گستره عصمت را از تلقی، حفظ، ابلاغ وحی، دوری از معاصی و جلب طاعات فراتر دانسته و آن را در حوزه نسیان و خطا نیز ساری و جاری می داند. اگرچه طرفداران مکتب ماتریدیه نگاه او را ذکر نکرده و رأی دیگری را برگزیدند، اما این دیدگاه از درون استنباط های تفسیری او قابل مشاهده است. این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، آرای ابومنصور ماتریدی پیرامون آیات موهم تنافی عصمت انبیاء در قرآن کریم را به صورت کامل استقصاء نموده و توجیه ماتریدی در زمینه رفع این تناقض را گردآورده و ضمن بررسی آن، دیدگاه قلمرو حداکثری عصمت انبیاء الهی از دیدگاه ماتریدی را اثبات می نماید.
واکاوی فعل اختیاری و چگونگی تکوّن آن در اندیشه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«اختیار» به معنایى که انسان به نظر ساده و سطحى مى پذیرد، تحقق ندارد. عوامل بسیاری- آگاهانه و ناآگاهانه- در تحقق فعل خارجی دخیل هستند. در پژوهش حاضر با روش تحلیلی، منطقی به دیدگاه علامه طباطبایی(ره) پرداخته می شود که چه مراحلی را در بروز رفتار بیرونی فرد ترسیم نموده و کدام دلیل درونی یا بیرونی را سبب جهت دهی رفتار فرد معرفی می کند. لازمه پاسخ به این پرسش بررسی مبادی فعل و عوامل انگیزشی مؤثر بر آن مبادی است که جمعاً مراحل فعل را شکل می دهند. با غور در آثار علامه و تحلیل بیانات ایشان فهمیده می شود که هر فعلی مسبوق به یک سری مبادی درونی و بیرونی از سنخ ادراکی، تحریکی است که طی چند مرحله(9 مرحله درونی و دو مرحله بیرونی) به وقوع فعل می انجامد. عوامل درونی عبارت اند از: قوای نفس، علل غایی، گرایش ها، ادراکات، شوق، اراده، قوه عامله، عمل و ملکات نفسانی. علاوه بر این، محیط بیرونی و بعث و هدایت های الهی نیز در نوع عمل و انگیزش فعل دخیل هستند. این مبادی و لایه ها با فعل محقق در خارج تأثیر دوسویه به مثابه قوس صعود و نزول داشته و تأثیر مستقیمی بر فهم معنای اختیار، ملاک فعل اختیاری و دامنه آن دارد.
بررسی تطبیقی اجتهاد پیامبر(ص) از دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی، فخر رازی و علامه حلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکى از مباحث مهمی کلامی، اجتهاد پیامبر اکرم` است. که ثمراتی کلامی فروان دارد یکی از ثمرات شاخص آن حوزه نصب امام توسط پیامبر اکرم است. آیا حضرت از پیش خود بدون وحی اظهار نظر می کردند؟ دیدگاه های مختلفی از سوی متکلمان ارائه شده است. این نوشتار به روش توصیفی، تحلیلی به بررسی تطبیقی موضع سه اندیشمند شاخص از سه مکتب شیعی، اشعری و معتزلی می پردازد. علامه حلی از متکلمان شیعه و فخر رازی از متکلمان اشعری وقوع اجتهاد از سوى پیامبراکرم` را در فرض فقدان وحی نفى کرده اند. در مقابل، قاضی عبدالجبار معتزلی، به اجتهاد پیامبر در موارد فقدان وحی معتقد شده است. به نظر نویسنده، روشن نبودن مراد از اجتهاد و حوزه آن، و عدم توجه به مرزدانش و علم پیامبر` با اجتهاد مصطلح، باعث شده است که در این زمینه دیدگاه های متفاوتی از طرف اعلام ثلاثه ارائه شود. از این رو، نویسنده در این نوشتار تلاش کرده است تا با توضیح مراد اجتهاد و تعیین دانش و منبع دانش پیامبر` که سبب اختلاف در اجتهاد آن حضرت گردیده است را مشخص کند.
نقد و بررسی قواعد «آنسلم» در شناخت «موجود کامل»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«الهیات کمال» رویکردی است که با تکیه بر تعریف خدا به موجودی که در تمام جنبه ها کامل است، به تفسیر مفهوم خدا و تحلیل صفات او می پردازد. آنسلم نخستین کسی است که تحلیلی نظام مند از مفهومِ موجود کامل ارائه می دهد. از آنجا که مباحث بعدیِ فیلسوفان واکنشی به نظرات اوست، لذا تبیین آراء وی اهمیت خاصی دارد. در این مقاله بر اساس روش توصیفی، تحلیلی به این پرسش پرداخته می شود که بر اساس دیدگاه آنسلم، چه قواعدی را می توان برای شناخت تفصیلیِ موجود کامل و همچنین استخراج صفات الهی به کار گرفت. هدف این مقاله تبیین نقاط ضعف و قوت دیدگاه آنسلم است. در مجموع می توان پنج قانون کلی را از عبارات آنسلم استخراج کرد؛ او ابتدا سعی می کند بر پایه مقایسه میان موجودات جهان به این هدف برسد. مهم ترین نقد این شیوه آن است که نمی تواند مهم ترین هدف الهیات کمال، یعنی استخراج صفات الهی را به درستی تأمین کند. آنسلم در موضعی دیگر، مقایسه میان وضعیت های مختلفِ یک موجود را محور کار قرار می دهد. او در آثار بعدی اش همین شیوه را دنبال می کند و در نهایت به این نتیجه می رسد که چون خداوند در بالاترین وضعیتِ قابل تصور قرار دارد، بنابراین هر امر قابل تصوری را که اتصاف به آن بهتر از عدم اتصاف به آن است، باید دارا باشد. می توان قاعده نهایی آنسلم را پس از انجام اصلاحاتی، قابل دفاع دانست؛ به این صورت که با اضافه کردن قیودی، امکان تعارض بین صفاتی را که خداوند می تواند در نظر ابتدایی داشته باشد، لحاظ گردد.
معیارهای صحیح فهم آیات «امامت» از دیدگاه علامه میرحامدحسین با تأکید بر آیه «تطهیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علامه میرحامدحسین در کتاب شریف «عبقات الانوار»، به اشکالات مطرح شده از جانب عبدالعزیز دهلوی بر تفاسیر شیعه از آیه تطهیر که به استناد قرائن مختلف در شأن اهل بیتD نازل شده، پاسخ داده است. ایشان ضمن پاسخ به این اشکالات، شرایط صحت و میزان اعتبار هر یک از قراین فهم آیات را نیز تبیین نموده است. آنچه ایشان ارائه نموده است معیارهایی برای فهم صحیح آیات قرآن کریم و پاسخ به اشکالات مشابه در خصوص دیگر آیات است. در این پژوهش، به روش توصیفی تحلیلی، ابتدا به تبیین و بررسی این معیارها از دیدگاه علامه میرحامدحسین پرداخته شده است. این معیارها در ضمن تبیین مراد واقعی آیه تطهیر توسط ایشان بیان شده است. در گام دوم، این پژوهش بر اساس معیارهای استخراج شده، به ارزیابی میزان صحت مهم ترین اشکالات علمای اهل سنت بر دیگر آیات مرتبط با مسئله امامت و ولایت اهل بیتD پرداخته و نشان داده است که معیارهای عقلایی فهم نص قرآن کریم که توسط میرحامد حسین ارائه شده است، چگونه در حل آن اشکالات نیز راهگشا هستند. رویکرد این پژوهش، قرآن محوری است که بر مبنای آن، محکمات دینی(بدیهیات عقلی، سنت قطعی، گزارشات قطعی تاریخی و...) بر محور قرآن کریم، داور اندیشه ها و عملکردهای دینی است.
خوانشی تحلیلی بر اثر بخشی معرفت در پیوند «وحی» و «عصمت انبیاء» در نگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مبانی مهم اعتقادی مشترک مسلمانان عصمت پیامبر` است که در خصوص چگونگی و محدوه زمانی آن نظرات مختلفی مطرح شده است. ملاصدرا در تبیین عصمت، نگاه جامعی دارد که به رغم اختلافات ظاهری در بیانات گوناگون وی می توان همه عبارات وی را به اثربخشی معرفت در ماهیت عصمت ارجاع داد. وی، «وحی» و «عصمت» را هم پیوند دانسته که در فرایند تبیین و اثربخشی معرفت امکان پذیر است. پدیده وحی بالاترین مرتبه کشف معنوی است و این مرتبه پیامبر` را از هرگونه خطا مصون می سازد. وی همچنین زمینه عصمت نبی در دریافت و ابلاغ وحی را با تبیین ویژگی های وجودی انسان کامل پاسخ می دهد. بر این اساس، فرشتگان الهی به لحاظ مرتبه وجودی پایین تر از انسان کامل قرار دارند. درباره محدوده زمانی عصمت، معتقد به عصمت انبیا قبل و بعد از نبوت است، اگرچه این امکان وجود دارد که نفس نبی در کودکی به درجه نبوت نرسیده باشد اما «روح القدس» که به مرتبه ای از نفس نبی تعلق دارد، در دوران کودکی نیز وی را از انجام گناه باز می دارد. این جستار به تحلیل اثربخشی معرفت در پیوند وحی و عصمت در نگاه ملاصدرا پرداخته است.
تحلیلی بر بنیادی ترین و کاربردی ترین مفاهیم نظری و عملی در گفتمان سلفیان جهادی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلفیان جهادی تکفیری یکی از گروهای وابسته به جریان اهل حدیث اهل سنت هستند. در قاموس فکری این جنبش عمل گرایی و جهاد یکی از اصلی ترین سازوکارهای ایجاد تغییر و تحول در جامعه است. نظر به گستردگی این جنبش و تأثیرگذاری آن در جهان اسلام معرفت و شناخت مبانی فکری این جریان یک ضرورت است. این پژوهش با روشی توصیفی و تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که بنیادی ترین مفاهیم نظری و عملی در گفتمان سلفیان جهادی کدام اند؟ و این مفاهیم چه نقشی در کنش های جهادی ها ایفا می کنند؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که کلیدواژه هایی نظیر «کفر» و «ایمان»، «توحید در حاکمیت»، «تشکیل خلافت اسلامی»، «مبارزه با حاکمیت طاغوت»، «هجرت»، «عمل گرایی»، «پیوستگی میان ایمان و عمل»، «اصالت عمل»، «مخالفت با تفکر ارجاعی»، «توجه به نص قرآن» و «بی توجهی به مذاهب اربعه اهل سنت» از مؤلفه های این جنبش ها به شمار می روند.
چگونگی سنت «تزیین» درباره اهل باطل و پاسخ به شبهات آن با تأکید بر مدل فرایندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظام خلقت، قوانینی وجود دارد که در عرف دینی و قرآنی از این قوانین به «سنت های الهی» یاد می شود. یکی از مهم ترین سنت های الهی که نقش اساسی در هدایت و ضلالت دارد و در مورد انسان جاری می شود سنت «تزیین» است. سنت تزیین نسبت به اهل حق و باطل به دو دسته مطلق و مقید، تقسیم می شود. از آنجا که سنت تزیین نقش اساسی در هدایت و ضلالت انسان دارد و نیز با نظر به اینکه این سنت در آیات قرآنی به شیطان و خداوند متعال نسبت داده شده، زمینه ساز بروز شبهاتی گردیده است. در پژوهش حاضر چگونگی جریان سنت تزیین درباره اهل باطل به شیوه توصیفی، تحلیلی و با رویکرد پاسخ به شبهات و با تأکید بر مدل فرایندی، مورد بازخوانی و تحلیل قرار گرفته است. در پایان این نتیجه به دست آمده است که سنت تزیین نسبت به اهل باطل، نتیجه اختیار و رفتار خود آنان است و برایند دیگر سنت های الهی از قبیل سنت هدایت، تبشیر و تحذیر، اراده و اختیار، بازخورد اعمال و امداد می باشد.
بررسی رهیافت و اشکالات تئودیسه «جبران الهی» مک کورد آدامز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله «شر» که از آن تعبیر به «پناهگاه الحاد» می شود، در کلام جدید بحثی زنده و پویاست که با تقریرات و نیز دفاعیات و تئودیسه های متعدد مواجه است. «تئودیسه جبران الهی» تلاشی الهیاتی از سوی «مک کورد آدامز» برای تبیین چگونگی سازگاری منطقی شرور با خدای مطلقاً خیرخواه است که کمتر به زوایا و نقد آن توجه شده است. در این پژوهش با روش تحلیل محتوا، سعی در تبیین این رهیافت شده و به بیان و ارزیابی اشکالات و دفاعیات آن پرداخته شده است. آدامز در رهیافت خود سعی در تغییر نگاه به مسئله شر از «مسئله ای انتزاعی» به «مسئله ای وجودی» دارد و با عبور از پاسخ های ابزار انگارانه مبتنی بر بهترین جهان ممکن به ارتباط وجودی و معنابخش شرور ورود نموده و تعالی بخشی شرور را از طریق اتصال و همگونی وجودی با خداوند که والاترین پاداش و جبران الهی است، مطرح می سازد. هچنین وی بر ناقص بودن درک ما از اهداف الهی، توصیه به خروج از حالت تدافعی در مواجهه با مسئله شرور، تمرکز بر ذات بی نهایت خیر الهی و تجارب خداگونه تأکید نموده است. از جمله اشکالات این نظریه تقابل فلسفه و دین در مسئله شر، عدم الزام اخلاقی خداوند، عدم کفایت جبران، عدم توجیه این جهانی شرور، عدم تلاش برای کاهش شرور می باشد.