مقالات
حوزه های تخصصی:
گزارش های فراوانی درباره زمان رحلت امام سجاد(ع) در منابع شیعه و اهل سنت آمده است؛ به گونه ای که این موضوع، نسبت به امامان دیگر، بیشترین اختلاف را دارد. این مسئله نه تنها درباره سال، بلکه درباره ماه و روز رحلت نیز صدق می کند. حدود 20 گزارش درباره این مسئله در منابع تاریخی و رجالی شیعه ( امامی، زیدی و اسماعیلی) و اهل سنت آمده است. افزون بر این، علت رحلت هم موضوع اختلافی دیگری درباره امام سجاد(ع) است. پرسش این است که در این منابع، چه گزارش هایی بیشترین تکرار و شهرت را دارند؟ چه رابطه معناداری میان آنهاست؟ آیا بر اساس شواهد تاریخی می توان ایده ای درباره علت رحلت حضرت ارائه کرد؟ بررسی گزارش ها نشان می دهد که سال 94 قمری در منابع اهل سنت، سال 95 قمری در منابع شیعه و محرم الحرام در هر دو گروه شهرت بیشتری دارند. درباره روز رحلت هم نمی توان به نظری دست یافت. ولی در منابع شیعی روز 25 محرم توجه بیشتری شده است. درباره علت رحلت گرچه گزارش تاریخی مستقیمی در اختیار نیست؛ ولی براساس سیر تاریخی تعاملات امویان با امام سجاد(ع)، شهادت احتمال بیشتری دارد.
بررسی روایت روز عاشورا در مناقب آل ابی طالب ابن شهرآشوب بر اساس نظریۀ فزون متنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حادثه عاشورای سال 61 هجری قمری، بخش مهمّی از کتب تاریخی را از قرن سوم به بعد، به خود اختصاص داده است. مورّخان متقدّم، مانند تطبری، ابن اعثم کوفی و بلاذری عمدتاً از کتبی مانند مقتل ابی مخنف برای روایت عاشورا بهره بردند. نویسندگان بعدی نیز گزارش خود را بر اساس بهره گیری از کتب مورّخان پیشین بنا نهادند. ابن شهرآشوب، در کتاب «مناقب آل ابی طالب» تلاش کرده است تا به شرح مناقب و فضائل پیامبر اسلام و امامان معصوم بپردازد. بنابراین او ناگزیر از پرداختن به واقعه عاشورا، از کتاب تاریخ طبری و الفتوح ابن اعثم کوفی استفاده کرده است. در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا روایت ابن شهرآشوب از روز عاشورا با روایت منقول در تاریخ طبری و الفتوح ابن اعثم بر اساس نظریه فزون متنیت ژنت سنجیده شود. فزون متنیت نظریه ای است که به رابطه میان متون می پردازد؛ به نحوی که این رابطه از نوع شرح و تفسیر نباشد. بر اساس این نظریه، متن الف که متقدّم بوده و پیش متن نامیده می شود، منبع و الهام بخش متن ب یعنی بیش متن خواهد بود. بر اساس بررسی و مقایسه متون مذکور مشخّص شد که ابن شهرآشوب در دو سطح پیرفت و گزاره، به شیوه التقاطی از منابع استفاده کرده است. همچنین بیشترین گشتار اعمال شده در روایت او، از نوع گشتار کمّی (برش) بوده است.
بررسی و تحلیل اصول حاکم بر روابط خارجی در حکومت نبوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیره پیامبر اکرم(ص)، در همه ابعاد برای ما مسلمانان حجت شرعی است. یکی از ابعاد سیره پیامبر(ص) روابط خارجی در حکومت آن حضرت است. هدف این مقاله، بررسی اصول حاکم بر روابط خارجی در سیره حکومتی پیامبر(ص) و شناخت چگونگی آن است. سؤال این است که روابط خارجی در حکومت نبوی بر چه اصولی استوار بود؟ برای پاسخ به سؤال فوق، به بررسی سیره پیامبر(ص) در این زمینه به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تاریخی پرداخته شده و نتایج زیر بدست آمده است: روابط خارجی در حکومت نبوی بر اصولی مانند؛ توحید و خدامحوری، انحصار حاکمیت برای خدا، جهانی بودن دین اسلام و رسالت پیامبر اکرم (ص)، برتری اسلام و نفی ولایت کفار و نفی سلطه آنان بر مؤمنان، برقراری ارتباط و پیمان عدم تعرض با کسانی که در صدد جنگ با مسلمانان و نفی اسلام نبودند، وفای به عهد و پیمان، عدالتخواهی، دعوت و جهاد استوار بود. این اصول از سیره پیامبر اکرم(ص) و از قرآن کریم که سرچشمه سیره نبوی است، استنباط می شود. پیامبر(ص) بر اساس این اصول و با حفظ عزت و مصلحت مسلمانان، به دعوت اسلامی پرداخت و در زمان حیاتش اسلام را در سراسر جزیرهالعرب گستراند و زمینه گسترش آن به سایر نقاط جهان را فراهم ساخت.
تأملی بر چگونگی تداوم حیات سیاسی کردها از روی کار آمدن امویان تا دوره اول خلافت عباسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری خلافت امویان و پیرو آن انقلاب عباسی و روی کار آمدن دستگاه خلافت جدید، تحولاتی عمیق در سازمان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایرانیان همراه آورد. تداوم حیات عنصر ایرانی در این دوره ها و تلاش آنها برای استمرار مهمترین پایه های فرهنگی و هویتی خویش، در زمره ابهام ها و پرسش های بسیار جدی ای قلمداد می شود که ارائه هر گونه پاسخ و یا به دست دادن هر تبیینی برای روشن تر ساختن آن، در این سال های نخست مواجهه ایرانیان با اعراب مسلمان، امری سخت به شمار می آید. تأملی بر وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کردها، هم زمان با روی کار آمدن امویان تا سپری شدن دوره اول خلافت عباسیان را می توان تا حدودی،آئینه تمام نمای ایرانیان در این دوره دانست. در این پژوهش تلاش بر این است با تحلیل داده های کم در دسترس، وضعیت سیاسی کردها و شهرهای کردنشین، داخل و یا خارج از مرزهای مرسوم ایران، هم زمان با روی کار آمدن خلافت اموی تا دوره اول خلافت عباسیان، بررسی شود. همچنین به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که کردها در مواجهه با تحولات مختلف این دوران چه واکنشی نشان دادند. مهم ترین فرضیه این پژوهش تلاش برای تبیین بهتر این گزاره است که «وضعیت کردها و شهرهای کردنشین در این دوره تابعی از وضعیت کل تر ایرانیان زیر حاکمیت خلفای اموی و عباسی بود. با وجود این جغرافیای کوهستانی محل زیست کردها و عدم دسترسی و تسلط دستگاه خلافت اموی و عباسی بر این منطقه، سبب شد تا منطقه سکونت کردها در این دوران به مکانی مناسب برای فعالیت مخالفین حکومت خلفا بدل شود.
جستاری بر شیوه های دادخواهی در تاریخِ حقوقِ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مواردی که از ابتدای تاریخ بشری مطرح بوده و در سیر تاریخ حقوق نظام هایِ مختلفِ حقوقی ادامه یافته، موضوع احقاق حق می باشد. در ایران نیز از دوران باستان تاکنون، شیوه های احقاق حق، متعدد و متنوع بوده است. موضوعی که در منابع مختلف و در ازمنه گوناگون به آن اشاراتی رفته است. لذا در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، شیوه های دادخواهی در ایران از آغاز تاکنون مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش به دنبال پاسخی برای این پرسش ها می باشد که شیوه های دادخواهی در ایران باستان و اسلامی چگونه بوده است؟آیا این شیوه ها با انتقال قدرت در دوران بعد از اسلام هم استمرار یافت؟یا اینکه با جایگزینی نظام حقوقی اسلامی به جای نظام حقوقی زرتشتی، شیوه های جدیدی ابداع شد؟یافته ها حکایت از آن دارد که تلفیقی از شیوه های دادخواهی چون: بار عام،کاغذین جامه، زنجیر عدالت، بر اسب نشستن پادشاه، جامه ستبر پوشیدن که در دوران باستان وجود داشته،در دوران اسلامی هم استمرار یافته است. البته پس از پذیرش اسلام نیز شیوه های دیگری از دادخواهی همچون: اذان گفتن، نصب صندوق عدالت، مخابره تلگراف و ... برای احقاق حق مورد توجه قرار گرفت. بنابراین برخی از شیوه های احقاق حق در تاریخ حقوق ایرانِ پس از اسلام امضایی و برخی تأسیسی است.
جنگ قدرت پس از هارون الرشید در خلافت عباسی با تاکید بر نظریه لاکلاو و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومتها و حاکمان سیاسی برای دستیابی به قدرت و رسیدن به حاکمیت همواره برنامه ها و اقداماتی داشته اند. هارون الرشید با توجه به مواجهه شدن مسائل مناطق، حوزه های خلافت را بین فرزندانش تقسیم کرد و بعد از او، دستیابی به قدرت و خلافت، عامل نزاع بین جانشینان شد. مامون در این میان در راه دستیابی به قدرت و کسب خلافت با اتخاذ برنامه ها و اقداماتی سیاسی نقشی مهم در تحکیم خلافت عباسیان و روی کار آمدن خود داشت. این مقاله با استناد منابع و بر اساس نظریه گفتمان لاکلاو و موفه با ریشه یابی نبرد قدرت بین امین و مأمون، به بررسی اقدامات مامون جهت دستیابی به قدرت و خلافت پرداخته و مورد ارزیابی قرار می دهد. بر اساس این نظریه، یک تلاش و مبارزه قهری بین قدرت سرکوب شده و محرومیت از ایجاد شرایط در تاسیس سلطه و هژمونی وجود دارد. اعمال سلطه آمیز در قالب اعمال قدرت به مثابه یک طرح سیاسی، همواره کوشش می کند که اراده خود را به دیگران تحمیل نماید. چنین به نظر می رسد که مامون در راه کسب قدرت و رسیدن به خلافت از هر روش و اقدامی فروگذار نکرد و هدف اصلی خود را رسیدن به قدرت قرار داده بود.