مقالات
حوزه های تخصصی:
در این که امامت، یک مقام انتخابی است یا انتصابی، میان مسلمانان اختلاف است: از یک سو، امامیه با تبیینی عقلانی، تعیین امام را امری انتصابی و تنصیصی از جانب پروردگار متعال و پیامبر(صلی الله علی و آله) می داند زیرا اولا تعیین امام، لطفی است از جانب پروردگار برای اصلاح امور بندگانش و هر لطفی، بر خدا لازم است بنابراین، خدای متعال امام را خود تعیین می فرماید و ثانیا از نظر قرآن، امام باید افضل و معصوم باشد و جز خداوند که محیط بر ماکان و ما یکون است، کسی عالم بر عصمت و افضلیت افراد نیست؛ پس باید خداوند بر امامت امام، تصریح بفرماید. علامه حلی در کتاب نهج الحق، مؤید این دیدگاه است. از سوی دیگر اهل سنت، تعیین امام را امری انتخابی و بر عهده ی مردم می داند و معتقد است که نصی در این زمینه وارد نشده است و پیامبر تعیین نفرموده که چه کسی بعد از او، امام امت و جانشین پیامبر است به همین خاطر تعیین امام و جانشین پیامبر بر عهده ی انسان ها نهاده شده است ، فضل بن روزبهان در کتاب ابطال الباطل، این دیدگاه را مطرح می کند. ما در این بررسی، به دنبال تبیین اندیشه های این دو عالم و بازشناسی اندیشه های اصیل شیعه هستیم تا پاسخی باشد بر معاندین با مذهب امامیه.
نقد و بررسی تطبیقی مذاهب اسلامی در نگرش تأویلی به آیات وحیانی (با تکیه بر نقد کلام سلفیه)
حوزه های تخصصی:
در میان برخی متکلمان اسلامی و غیرآن در خصوص مسأله ی تأویل و جواز یا عدم آن مباحث مختلفی مطرح شده است. مسأله پژوهش یافتن معنایی مشترک در خصوص تأویل و بیان راهکاری در پاسخ به شبهات پیرامون آن با روش تحلیلی و توصیفی است که در این راستا از محتوای منابع تفسیری، کلامی و حدیثی بهره گرفته شده است. بر این اساس مهمترین دستاورد پژوهش گویای آنست که با توجه به پیش فرض های موجود در مسأله ی تأویل و بیان دلایل منکران(مأموریت مسلمانان به اخذ معنای ظاهری آیات، خودداری سلف از تأویل صفات، لزوم عدم بیان از سوی خدا و رسول(ص)، عدم تبیین معیار، تفاوت مبنای طرفداران تأویل) و مدافعان آن(آیات مثبت تأویل، امتناع حمل صفات خدا به معانی ظاهری، احادیث دال بر جواز تأویل، امتناع برخی نصوص از اخذ معانی ظاهری)، با نقد و بررسی(نقضی و حلی) آنها و به رغم اختلاف نظرها در شمول تأویل در آیات، می توان گفت که تأویل قرآن و حمل معنای آیات برخلاف معانی ظاهری آنها، در مصادیقی که حمل بر ظاهر کلام مستلزم مخالفت با محکمات قرآن، ضروری دین و ادله قطعی باشد، جایز و امکانپذیر است.
بررسی تطبیقی دیدگاه پل تیلیخ و امام خمینی پیرامون زبان دین
حوزه های تخصصی:
پل تیلیخ خداوند را نه یک وجود، بلکه خود وجود و اساس وجود می داند و بر اساس این فرض که خداوند کاملا متعالی و فراتر از بشر است، امکان هرگونه سخن گفتن حقیقی از خداوند را منتفی می داند؛ وی صفات و اسمائی را که به خداوند نسبت داده می شود، صرفاً نمادهایی می داند که اشاره ی حقیقی به خداوند نداشته و تنها راه هایی برای مواجهه با امر قدسی هستند. در سنت عرفان اسلامی نیز عارفانی چون امام خمینی دیدگاهی خاص پیرامون کیفیت سخن گفتن از خداوند دارند که باید به صورت مستقل در ضمن زبان دین بررسی شود؛ این دیدگاه از جهاتی به دیدگاه پل تیلیخ شباهت داشته و از جهاتی هم با آن متمایز است؛ امام خمینی معتقد است مرحله ی غیب الغیوب ذات الهی، کاملا متعالی و فراتر از بشر است و بشر در این مرحله، هیچ صفتی را نمی تواند به خداوند نسبت دهد؛ در عین حال، تنزّه الهی مانع این نمی شود که انسان بتواند در مقام واحدی، راجع به خداوند سخن گفته و تمام صفات و اسماء کمالی را به خداوند نسبت دهد. این مقاله با هدف مقایسه ی بین دیدگاه پل تیلیخ و نظریه ی عرفانی امام خمینی پیرامون زبان دین، ضمن استفاده از روش تحلیلی و تطبیقی، وجوه اشتراک و تفاوت این دو نظریه را بررسی کرده و نهایتاً برتری ها و مزایای دیدگاه عرفانی امام خمینی نسبت به دیدگاه پل تیلیخ را نشان می دهد.
واکاوی ادلّه اثبات امامت در قصائد ابن یمین با تأکید بر منابع اهل سنّت
حوزه های تخصصی:
ابن یمین شاعر شیعی قرن هشتم در اشعار خود نه تنها به ساحت اهل بیت (علیهم السلام) اظهار ارادت می نماید، بلکه همچون فردی مسلّط به مسائل کلامی به دلائل اثبات امامت امیرمؤمنان (ع) و فرزندان معصوم ایشان می پردازد. وی در سروده های خویش آیات ولایت و هادی امّت؛ احادیث ردّ الشمس، غدیر و منزلت؛ صفات متعدّدی مانند حکمت، عصمت، سخاوت، فتوّت، علم، قدرت و غیره را در اثبات امامت امیرمؤمنان (ع) مورد توجّه قرار داده است. ابن یمین توانسته است با به خدمت گرفتن همزمان دو بعد مهم احساس و شناخت، ضمن خلق تصاویر بدیعی ا ز مقام معنوی ائمّه (علیهم السلام)، معارف بلند شیعی را نیز به طرز ماهرانه ای در شعر خود به کار گیرد و از همین رو می توان قصائد وی درباره ائمّه شیعه (علیهم السلام) را جزو آثار تعلیمی محسوب داشت که به تعلیم بُعد کلامیِ امامت از منظر شیعی می پردازند. در این تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.
تفاوت کاربست اسلام و کفر در دو دانش فقه و کلام
حوزه های تخصصی:
هر دانش، برای آسان سازی مفاهیم گسترده اش نیاز به اصطلاحاتی دارد. گاه، این اصطلاحات در دو دانش گوناگون به کار گرفته شده است. نمونه اصطلاح «اسلام» و «کفر» در دو دانش فقه و کلام است که هم آثاری فقهی دارند و هم کلامی. از آنجا که میان این دو علم، تفاوتی بنیادین هست پس نه شأن فقیه است که معیار سعادت را گوید و نه متکلم توان سخن از احکام را دارد. با نگاهی به آثار ایشان و به روش توصیفی تحلیلی چنین می رسیم که فقها از «اسلام» به ابراز لسانیِ شهادتین بسنده کرده و بر آن احکامی چون طهارت، ازدواج، ارث، احترام خون و مال را بر آن بار کرده اند؛ در این علم، کافر، فردی است که از چنین اظهاری سر باز زند. با این حال، به یقین، مجرد چنین اقرار و یا استنکاف، سبب ساز خوش بختی یا شگون بختی نیست. جدای از حکم عقل، آیات و روایات هم چنین می گویند که کسی به رستگاری می رسد که بنابر تسلیم داشته به دستوراتی که برایش روشن گشته عمل کند. و تنها کسی تیره بخت است که بعد از معرفت و شناخت حقیقت آن را انکار کند. پس مقتضی تحلیل و جمع کردن میان ادله این است که امکان دارد فردی از دید فقها مسلمان باشد ولی متکلمان کافرش خوانند. در مقابل، شخصی کافرفقهی باشد در حالی که روحیه تسلیم داشته و مرتبه ای از اسلام را دارا باشد. پس اسلام و کفر در دو علم فقه و کلام مشترک لفظی است.
طرح بازنگری و اصلاح سرفصل های رشته ”کلام اسلامی“ در مقطع کارشناسی ارشد
حوزه های تخصصی:
سرفصل های رشته کلام اسلامی در مقطع کارشناسی ارشد مصوب سال 1384 (در جلسه 546 شورای گسترش آموزش عالی) است و با گذشت بیش از 16 سال از تصویب آنها سرفصل ها و دروس این رشته با گرایش های گوناگون آن نیاز به اصلاح و تغییر و بازنگری دارد. با نگاهی به این سرفصل ها و دروس متوجه می شویم اصلاح و تغییراتی به چهار صورت حذف ، اضافه و تغییر کلی یا جزئی برخی دروس و سرفصل ها لازم است. در این مقاله با مطالعه و مقایسه تجربه های آموزشی نویسنده و اساتید گرایش های کلام اسلامی برآنیم تا ساختارجدید و دقیق تر و جامع تری را در اصلاحیه خود لحاظ کنیم. در طرح پیشنهادی به نظر می رسید بسیاری از واحدهای جبرانی زائد و نامرتبط باید حذف شده و دروس ضروری تری برای دانشجویان و نیازهای تخصصی آنها در این رشته جایگزین شود. برخی عناوین نیز تغییرشان لازم است تا دقیق تر محتوای درس نمایان شود. در طرح و برنامه بازنگری، سرفصل های تک تک دروس نیز تدقیق و تکمیل شده و منابع پیشنهادی هر درس تکمیل و بروز رسانی شده است. در این مقاله با گزارشی از وضع موجود، و نقد و بررسی آن در زمینه عناوین و سرفصل ها، وضع مطلوبی در قالب عناوین و سرفصل های جدید را پیشنهاد می کنیم که همچون هر برنامه و طرحی بشری اولاً جایز الخطاست وثانیاً همچون هر امر زمینی و حادثی در معرض و غبار کهنگی و نیاز به تجدیدنظر در آینده ای شاید نزدیک. اما آنچه بدیهی است خطابودن و کهنه شدن و لزوم تجیدی نظر در طرح موجود.
بررسی تطبیقی قلمروی عصمت انبیاء از منظر اندیشمندان علم کلام با محوریت سید مرتضی و فخرالدین رازی
حوزه های تخصصی:
ویژگی عصمت از بنیادی ترین و مهم ترین مباحث نبوت است. زیرا اسوه و راهنمای بشریت بودن برای پیشوایان دین بدون داشتن عصمت تام بر خلاف حکمت الهی است. با عنایت به این که قلمرو عصمت دارای مراتب مختلفی است، دانشمندان مذاهب اسلامی هر یک متاثر از مبانی عقیدتی خویش، پس از واکاوی و مطالعه ی قلمرو عصمت انبیاء، به پذیرش مراتب یا مرتبه ای خاص از عصمت اکتفا نموده اند. دیدگاه عصمت انبیاء در سه مرتبه ی پیراستگی از هر گونه کفر و شرک و نیز تلقی و حفظ شریعت همچنین تبلیغ احکام و معارف شریعت مورد پذیرش همه متکلمان اسلامی است جز باقلانی که در مرتبه اخیر نظریه دیگری دارد. انگاره عصمت مطلق برای رسولان در مرتبه عمل به شریعت هم سو با شاخص های نبوت و مقبول است. رهیافت پیراسته بودن انبیاء از سهو، خطا و اشتباه در امور عادی زندگی، مطمح نظر بیشتر اندیشمندان امامیه است. در مجموع نظریه ادق و اکمل در باب قلمرو عصمت پیامبران، دیدگاه عصمت همه جانبه- در همه ی مراتب- است. که منطبق با موازین و حکمت الهی است. شایان ذکر است اثر حاضر ضمن توجه به آراء متکلمان مذاهب امامیه، معتزله و اشاعره بیشتر بر اندیشه های سید مرتضی و فخرالدین رازی تمرکز دارد.
واکاوی مسئله وصایت در اندیشه شیعیان (امامیه، زیدیه، اسماعیلیه)
حوزه های تخصصی:
مسئله وصایت در اندیشه اعتقادی دانشمندان شیعی، از جایگاه ویژه ای برخوردار است و عالمان شیعی وجود وصی بعد از نبی را جهت هدایت انسان از گمراهی به سوی سعادت لازم می دانند مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با هدف بررسی مسئله وصایت از دیدگاه عالمان شیعی و با تاکید بر سه مذهب، امامیه، زیدیه و اسماعیلیه، دیدگاه عالمان شیعه را مورد واکاوی و مداقه قرار می دهد. و به این پرسش پاسخ می دهد که دیدگاه عالمان شیعه در مسئله وصایت چیست؟ پس از بررسی دیدگاه ها مشخص شد هر سه مذهب (امامیه، زیدیه، اسماعیلیه) با تاکید بر آیات و روایات اعتقاد دارند که پیامبر(ص) قبل از رحلت جانشین خود را تعیین نموده است، با این تفاوت که از دیدگاه امامیه، مقام وصی از حضرت علی (ع) شروع و به حضرت مهدی (عج) ختم می شود، در حالی که اسماعیلیه و زیدیه وصایت را مختص حضرت علی (ع) می دانند.
بررسی دیدگاه علمای شیعه و اهل سنت در مورد همسران انبیا
حوزه های تخصصی:
مسئله پاکدامن بودن همسران پیامبر خدا، از مسائلی است که علمای شیعه نیز همسو با اهل سنت، آن را امری مسلم دانسته و در آثار خود به آن تصریح کرده اند. ولی عوامل تکفیری درصددند، به بهانه اینکه افراد معدودی به نام شیعه، برخی از زنان پیامبر را متهم به عدم پاکدامنی نموده اند، تمامی شیعیان را به داشتن چنین باور ناصحیحی متهم کنند. به این ترتیب که در ماجرای افک و تهمت زدن برخی افراد به همسر رسول خدا، مفسران شیعه نسبت به دفاع از وجهه ایشان قلم می زنند. لذا این نوشتار بر آن است، با یادآوری آرای بدنه علمای شیعه، مبنی بر عفیف دانستن همسران همه انبیا از جمله رسول خاتم، بر این مسئله تأکید کند که موضع گیری ناصحیح چند نفر از اعضای یک گروه را نباید به نام همه اعضا ثبت نمود. چه اینکه در میان بزرگان مذاهب غیرشیعی نیز سخنان قابل تأملی درمورد همسران انبیا دیده می شود که نباید به بدنه آن مذهب، تعمیم داده شود.
واکاوی آراء اقبال لاهوری وسروش در تبیین خاتمیت با تأکید بر اندیشه های شهید مطهری
حوزه های تخصصی:
یکی از باورهای قطعی مسلمانان این است که با پیامبر گرامی اسلام« صلی الله علیه وآله و سلم » باب نبوت و رسالت برای همیشه بسته شده و پس از آن حضرت کسی به عنوان پیامبر ظهور نخواهد کردوخاتمیت تحقق می یابد. پس از پیامبر اسلام تبیین و تبلیغ دین توسط امامان معصوم و اوصیاء به حق آن حضرت انجام خواهد شد. اصل و اساس خاتمیت بر چند پایه استوار است که عبارتند از جاودانگی و جامعیت و دارای مراتب بودن دین اسلام و این که کمال دین، آن را جاودانه نموده و پس از طی مراحل و مراتب مختلف به عنوان دین کامل در اسلام تجلی یافته است. برخی از نویسندگان معاصربر این باورند که وحی مربوط به دوران غریزه است و حاکمیت آن تا زمان ظهور اسلام حجیت خود را حفظ نمود، ولی با ظهور عقل تجربی و استقرایی پیوستگی آن با عالم ماوراء طبیعت پایان یافته و باید به چشم یک تجربه کاملاً طبیعی بدان نگریسته و مورد نقد قرار داد وسروش معتقد است پس از پیامبر و ختم نبوت ولایت هیچکس دیگری از ارزش و اعتبار برخوردار نیست ولی ادعای ایشان از استحکام لازم برخوردار نیست .این روشنفکران تحلیل و تفسیری از خاتمیت مطرح کرده اند که با دلایل عقلی و نقلی سازگاری نداردو نتایج نادرستی از آن بروز یافته است .بدین جهت مورد نقد قرار گرفته است.
حل اختلافات شیعیان درباره اسماء و صفات الهی بر پایه روایات الکافی
حوزه های تخصصی:
شیخ کلینی در عصر غیبت صغری و همزمان با اوج گیری شبهات علیه امامیه به نگارش کتاب کافی اقدام کرد. بسیاری از شبهات مطرح شده علیه امامیه مربوط به اسماء و صفات الهی بود. شیخ کلینی با گزینش روایات و درج آنها در کتاب کافی علاوه بر ارائه تصویری از باورهای شیعیان تلاش کرد به اختلافات موجود در بین امامیه پایان داده و شبهات مخالفان را نیز پاسخ گوید. بررسی روایات کافی نشان می دهد شیخ کلینی قائل به تفکیک بین اسم و مسمی، توقیفی بودن اسماء الهی و جواز شیء نامیدن خدا است. او معیاری برای تفکیک صفات ذات از فعل ارائه کرده و اراده را در زمره صفات فعل الهی جای داده است. به شدت با نظریه تشبیه و تجسیم مخالفت ورزیده و همزمان با تاکید بر اشتراک معنوی صفات الهی و صفات مخلوقین به تفاوت های کاربرد این صفات در باره خدا و مخلوقات توجه کرده است. در پاره ای از صفات الهی مانند صفات خبری نیز از نظریه تاویل حمایت کرده و معنای ظاهری آیات را رد کرده است.
تحلیل مدخل آیه مباهله در دانشنامه الیور لیمن
حوزه های تخصصی:
کتاب «قرآن، یک دائره المعارف» با سرویراستاری پروفسور الیورلیمن معروف به « دائره المعارف قرآنی الیورلیمن » به تحقیق پیرامون موضوعات قرآنی پرداخته تا به عنوان یک منبع در اختیار دانش پژوهان و محققان قرار گیرد (رضایی اصفهانی،1388،ص31). این دایره المعارف با همکاری نویسندگانی با عقائد و باور های مختلف بلکه متضاد تالیف و تهیه شده است. برخی از آنان مسلمان، عده ای غیرمسلمان، و گروهی به هیچ چیز اعتقاد ندارند. به علاوه آنکه همه موضوعات و مسائل مربوط به قرآن در این دایره المعارف آورده نشده و به ادعای سرویراستار آن هدف، پرداختن به مهمترین مفاهیم و موضوعات قرآنی بوده است که تایید یا رد این ادعا در این مقاله نمی گنجد و پژوهش و تحقیق مستقل دیگری را می طلبد. از جمله موضوعاتی که این دائرهالمعارف به آن پرداخته، آیه مباهله (آل عمران/61)است که توسط یکی از نویسندگان این کتاب، به نام رفیق بُرجک بطور خلاصه مورد بررسی قرار گرفته است. این مقاله در پی نقد و بررسی دیدگاه های این دائرهالمعارف در رابطه با آیه مباهله است که به قلم نویسنده یاد شده به رشته تحریر درآمده است.