اندیشه فلسفی

اندیشه فلسفی

اندیشه فلسفی دوره اول پاییز 1400 شماره 4 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تبیین تفاوت های هستی شناختی میان دیدگاه حکمت متعالیه و نوخاسته گرایی در باب رابطه نفس و بدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوخاسته گرایی حکمت متعالیه رابطه نفس و بدن دوگانه ماده-صورت علیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 867 تعداد دانلود : 443
دیدگاه نوخاسته گرایی شباهت هایی با دیدگاه حکمت متعالیه در باب رابطه نفس و بدن دارد. در عین حال و علی رغم این شباهت ها، به نظر می رسد تفاوت هایی اساسی در تصویر هستی شناسانه حکمت متعالیه و نوخاسته گرایی در این باره در کار باشد. مسأله اصلی مدنظر این مقاله، تشخیص این تفاوت هاست. نتیجه این تلاش را به طور خلاصه می توان چنین بیان داشت که مبانی هستی شناختی نوخاسته گرایی، سازگار با یافته های علمی است در حالی که این امر درباره حکمت متعالیه صدق نمی کند و این مهم، تفاوت هایی اساسی را میان تصویر هستی شناختی حکمت متعالیه و نوخاسته گرایی در باب رابطه نفس و بدن رقم می زند؛ تفاوت هایی که ریشه در مغایرت تصویر کلاسیک یا ارسطویی با تصویر جدید علمی از جهان دارند.
۲.

شناخت جواهر مفارق از نظر ابن سینا و توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جواهر مفارق شناخت حقیقت شناخت حقیقی ابن سینا آکوئینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 868 تعداد دانلود : 985
از جمله مسائل مابعدالطبیعه، مسأله جواهر مفارق و نحوه شناخت مفارقات است. پیچیدگی بحث شناخت جواهر مفارق تا حدّی است که فیلسوفان هنگام بررسی و تأمّل در باب آن، آراء متفاوت و گاه متعارضی را ارائه می دهند. از جمله اندیشمندان دوره میانه، می توان به ابن سینا و توماس آکوئینی اشاره کرد که هر یک از ایشان با ذکر دلایلی و شواهدی چند دو نظر مقابل در خصوص شناخت جواهر مفارق اعلام می دارند، چنانکه در برخی موارد شناخت جواهر مفارق را برای نفس انسانی ممکن می دانند و در مواردی نفس انسانی را قادر به شناخت نمی دانند. با این وصف اگرچه آراء دو اندیشمند مردّد و ناسازگار می نماید اما با تحلیل آراء ایشان و به دنبال ارائه تقسیم ثُنائی برای شناخت، یعنی شناخت حقیقت و شناخت حقیقی، می توان تعارض ظاهری را مرتفع ساخت و در نهایت اعلام داشت که به اعتقاد هر دو اندیشمند، نفس انسانی قادر به شناخت حقیقت جواهر مفارق است؛ با این تفاوت که از نظر ابن سینا شناخت حقیقت منوط به افاضه عقل فعال بیرونی است، حال آنکه از نظر آکوئینی، شناخت حقیقت مستلزم اِعداد عقل فعال درونی است و از سوی دیگر هر دو اندیشمند، اتفاق نظر دارند بر اینکه شناخت حقیقی جواهر مفارق برای نفس انسانی امکان پذیر نیست، بلکه شناخت حقیقی مختص جواهر مفارق و خداوند است و در نهایت اینکه از طریق علم حصولی نمی توان به شناخت حقیقی مفارقات نائل شد.
۳.

تومیسم تحلیلی؛ زمینه ها، نقدها، درس ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توماس آکویناس تومیسم فلسفه تحلیلی تومیسم تحلیلی فلسفه اسلامی تحلیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 398 تعداد دانلود : 367
تومیسم از قرن سیزدهم تا امروز استمرار داشته است و گاهی این مطلب حمل بر بی بدیلی این سنت شده است. از جمله، این سنت فلسفی در قرن بیستم به قالب های مختلفی درآمد؛ برای مثال، گاهی صبغه «استعلایی» گرفت و گاه «اگزیستانسیالیست» شد. با این حال به علل و دلایلی این سنت کمتر با فلسفه تحلیلی ارتباط داشت. اما به مرور، پس از کارهایی فیلسوفانی چون پیتر گیچ، الیزابت انسکام و آنتونی کنی، زمینه برای داد و ستد بیشتر این دو سنت مهیاتر شد. سپس جان هالدین در سال ۱۹۹۰ به اتکای میراث فیلسوفان تحلیلی پیش از خود، تعبیر «تومیسم تحلیلی» را جعل کرد. هدف نوشته حاضر ارائه تصویری از این جنبش و توجه به برخی وجوه آن است. بنابراین، مختصراً دوره های تومیسم مرور می شوند. سپس به زمینه ها و جوانه های تومیسم تحلیلی اشاره می شود. گام بعدی توضیح درباره تومیسم تحلیلی و توضیح درباره بعضی عناصر و وجوه شکل گیری آن است. تومیسم تحلیلی منتقدان خود را دارد؛ بنابراین به مواردی از نقدها به این جنبش و پاسخ به آنها اشاره خواهد شد. در انتهای مقاله، در ضمن جمع بندی، به «فلسفه اسلامی تحلیلی» نقب می زنیم.
۴.

نظریه برهان منطق های اثبات پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منطق های اثبات پذیری منطق موجهات سیستم اصل موضوعی حساب رشته ای سمانتیک جهان ممکنی فراقضایا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 923 تعداد دانلود : 598
کشف تفاوت های نظام های گوناگون منطق موجهات، از جمله مزایای ابداع معناشناسی کریپکی بود. یکی از نمونه های بارز آن، تعبیر ضرورت به اثبات پذیری در منطق های اثبات پذیری است و به قول بولوس، با کشف این منطق، می توان گفت که باب فهم مطالب جدید در زمینه برهان باز شد. در این مقاله با رویکردی فرمال و با روش توصیفی-تحلیلی و مقایسه ای، نظام های اصل موضوعی گزاره ای GL، Grz و H و سمانتیک جهان ممکنی آن ها بر مبنای سمانتیک کریپکی مورد بررسی قرار گرفته و نیز نظریه برهان حساب رشته ای GL (در حساب پئانو) و GLS (در مدل استاندارد) ارائه و در نهایت، فراقضایای صحت، سازگاری و تمامیت GL تقریر و اثبات شد.
۵.

کاربرد آرای مولوی و گابریل مارسل در امیددرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسنایدر امید امیددرمانی مارسل فلسفه کاربردی مشاوره فلسفی مطالعات میان رشته ای مولوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 272 تعداد دانلود : 65
پژوهش حاضر، پژوهشی میان رشته ای و در راستای کاربردی سازی فلسفه از طریق همکاری آن با روان شناسی و ادبیات است. در این پژوهش به امید در آرای دو متفکر بزرگ پرداخته شده است؛ مولانا، عارف و ادیب مسلمان و گابریل مارسل، فیلسوف اگزیستانسیالیست مسیحی. هدف از این پژوهش، ارائه بن مایه هایی برای کار مشاوران فلسفی و روان درمانگران است. به همین سبب، دیدگاه ریچارد اسنایدر نظریه پرداز و بنیانگذار امیددرمانی در روان شناسی معاصر نیز در پژوهش حاضر معرفی شده است تا امکان نزدیک کردن آرای مولانا و مارسل در باب امید، به مباحث مورد توجه امید درمانی، فراهم آید و از تشابهات به دست آمده برای کار مشاوران فلسفی استفاده شود. بر اساس یافته های پژوهش، امیدی که مولانا از آن سخن می گوید، امیدی روشن و هدایتگر است که اگر از آن استفاده به جا شود، می تواند به یک صفت اخلاقی مثبت در انسان تبدیل شود؛ امیدی که برخواسته از نیاز انسان به خداوند است و همواره در جهت پیشرفت معنوی انسان، راهگشا خواهد بود. مارسل نیز امید را ابزاری برای ایمان و تقرب به وجود اعلی می شمارد که سبب آمادگی معنوی فرد در جهت خدمت به دیگر انسان ها می شود. این آمادگی معنوی، انسان را از دام جهان درهم شکسته ای که مارسل از آن سخن می گوید، رهایی می بخشد. با مقایسه نظریه امید اسنایدر و دیدگاه مولوی در باب امید، به وجوه تشابه میان دیدگاه آنان در مؤلفه های امید دست می یابیم. بررسی نظریه امید اسنایدر و دیدگاه مارسل در باب امید نیز تشابه فکری این دو متفکر را در باب نقش حیاتی امید در زندگی، نشان می دهد.
۶.

مواجهه فلسفی، عرفانی ابن سینا و ملاصدرا با مسئله شر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابن سینا ملاصدرا وجود ماهیت شر اصالت وجود نظام احسن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 917 تعداد دانلود : 912
به دنبال روی دادن پدیده های ناگواری چون بیماری های فراگیر، سیل، زلزله، جنگ و نظایر آن و قربانی شدن انسان های زیاد در یک برهه زمانی کوتاه و ناتوانی انسان در کنترل و مهار آن پدیده ها، ذهن انسان های خداباور در رابطه با صفات الهی، به ویژه خیر محض بودن و نیز عنایت او نسبت به جهان هستی، دچار چالش هایی می شود که در طول تاریخ علم، به صورت چالش شر مطرح شده است. رفع این چالش از افکار عمومی، همیشه دغدغه متفکران خداباور بوده است و آن ها را بر آن داشته تا به نحوی بین خدای خیر محض و جهان مادیِ مملو از شرور، ارتباط صحیحی برقرار نموده و نشان دهند که شر ناشی از نواقص موجود در عالم ماده است و ربطی به خدای خیر ندارد. در این مقاله تلاش می شود تا پاسخ فیلسوفانه ابن سینا و عارفانه ملاصدرا و عرفا تبیین شود و بر این نکته تأکید شود که چون شر از ناحیه کثرت و ماهیت مطرح می شود، امری ذهنی است و وجود خارجی ندارد، اگرچه عدمی هم نیست و همان طور که کثرت و ماهیت به تبع وجود و وحدت، در خارج موجود است، شر به تبع وجود در خارج موجود می شود. ضمناً نشان داده می شود که پاسخ عرفانی ملاصدرا تکمله پاسخ فلسفی ابن سینا و سازگار با مبانی حکمت متعالیه وی است و در واقع پاسخ فلسفی ابن سینا در حکمت بحثی مفید فایده است و پاسخ عرفانی ملاصدرا در حکمت شهودیِ تأیید شده در حکمت سینوی و بسط یافته در حکمت صدرایی کارایی دارد. بنابراین هر یک از این پاسخ ها می توانند در سطوح فکری مختلف مفید باشند.