پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال نهم پاییز 1396 شماره 35 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی رابطه هزینه فرصت وجه نقد و انعطاف پذیری مالی با عملکرد شرکت پرداخته شده است. در این تحقیق اطلاعات 102 شرکت برای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد آزمون قرار گرفت. آزمون فرضیات بر مبنای روش داده های تابلویی می باشد. پژوهش حاضر به صورت همبستگی است و ازنظر هدف از نوع کاربردی است. مطابق فرضیه اول رابطه بین هزینه فرصت وجه نقد و عملکرد شرکت بررسی شد. نتایج نشان داد بین هزینه فرصت وجه نقد و عملکرد شرکت رابطه مستقیم است. به بیان دیگر، با افزایش (بهبود) عملکرد شرکت بر میزان هزینه فرصت وجه نقد در شرکت افزوده می گردد. مطابق فرضیه دوم رابطه انعطاف پذیری مالی و عملکرد شرکت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد بین انعطاف پذیری مالی و عملکرد شرکت رابطه ای مستقیم است. به بیان دیگر، با افزایش (بهبود) عملکرد شرکت بر میزان انعطاف پذیری مالی شرکت افزوده می گردد.
In this study, the relationship between the opportunity cost of cash and financial flexibility of the company's performance. In this study, 102 participated companies listed in Tehran Stock Exchange was examined.The method is based on the assumptions of the test panel. For the purpose of investigating the correlation method is applied. According to the first hypothesis the relationship between the opportunity cost of funds and performance was tested. The results showed that the relationship between firm performance and opportunity costs of cash is direct.In other words, with increasing (improvement) the firm performance, the opportunity cost of cash is added. According to the second hypothesis, the relationship between financial flexibility and performance was tested. The results showed that the relationship between financial flexibility and firm performance is a direct relationship. In other words, with increasing (improvement) of the company's financial flexibility the firm performance is added.
تأثیر افشای اطلاعات استراتژیک، غیرمالی و مالی بر مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تأثیر افشای اطلاعات استراتژیک، غیرمالی و مالی بر مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار گرفته است. برای سنجش متغیرهای افشای اطلاعات استراتژیک، غیرمالی و مالی به پیروی از ریاحی و عرب (2011) از یک فرم امتیاز بندی وی ژه (با اندکی تعدیل) و برای سنجش مدیریت سود از مدل کوتاری (2005) استفاده شده است. تحلیل داده های پژوهش از طریق مدل های رگرسیون خطی چند متغیره و با استفاده از داده های ترکیبی انجام شده است. تعداد 104 شرکت نمونه آماری پژوهش را تشکیل داده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد افشای اطلاعات استراتژیک، غیرمالی و مالی اثر معناداری بر مدیریت سود دارد. بدین ترتیب که افزایش افشای اطلاعات مالی منجر به کاهش مدیریت سود شده است در حالیکه با افزایش افشای اطلاعات استراتژیک و غیرمالی مدیریت سود نیز افزایش یافته است. نتایج حاصل در بعد افشای اطلاعات مالی مطابق با یافته های جو و کیم (2007) و ریاحی و عرب (2011) می باشد.
This research examines the effect of disclosure of strategic, non-financial and financial information on earnings management of companies in Tehran stock exchange. To evaluate disclosure of strategic, non-financial and financial information a grading form such as Riahi and Arab (2011) has been used. Also for measure earnings management Kothari`s model (2005) has been used. Results of the research have been analyzed by multi variable liner regression and. The research includes 104 companies as statistical sample. Results show that disclosure of strategic information, nonfinancial and financial has meaningful effect on earning management. In this way, the increase in the disclosure of financial information have been reduced earnings management, while increasing disclosure of strategic and non-financial information earnings management has also increased. the results disclosure of financial information are consistent with the findings of the Jo & Kim(2007) and Riahi &Arab(2011).
رابطه بین هوش هیجانی، هوش معنوی و عملکرد حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی رابطه هوش معنوی، هوش هیجانی و عملکرد حسابرسان شکل گرفت. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی و قلمرو زمانی سال 1393 بود. جامعه آماری، حسابرسان شاغل در 13 موسسه حسابرسی عضو جامعه انتخاب شد. با توجه به فرمول نمونه گیری کوکران حجم نمونه 159 نفر تعیین شد. تعداد 180 پرسشنامه توزیع که از این تعداد 148 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل آماری دریافت گردید. جهت آزمون فرضیه ها از احتمال حاصل از برازش مدل در حالت معنی داری پارامترها استفاده شد. مناسبت مدل از طریق معادلات ساختاری بررسی گردید. نتایج نشان داد: بین هوش معنوی و هوش هیجانی رابطه معنی داری وجود دارد. بین هوش معنوی و عملکرد حسابرسان رابطه معنی داری وجود ندارد. بین هوش هیجانی و عملکرد رابطه معنی داری وجود دارد و در نهایت هوش هیجانی رابطه بین هوش معنوی و عملکرد حسابرسان را واسطه گری می کند. The purpose of this study was to evaluate the relationship between spiritual intelligence, emotional intelligence and auditors’ performance. The research method was descriptive-surveying and the studied time was 2014. The statistical population was selected from the auditors employed in 13 audit institutions. Sample size was set 159 according to Cochran sampling formula. 180 questionnaires were distributed, of which 148 questionnaires were received for statistical analysis. The probability of resulting in significant model parameters was used to test the hypothesis. Suitability of the model was evaluated through structural equations. The results show that: There is a significant relationship between emotional intelligence and spiritual intelligence. There is no significant relationship between spiritual intelligence and audits performance. There is a significant relationship between emotional intelligence and performance and finally, emotional intelligence mediates the relationship between spiritual intelligence and auditors’ performance.
رابطه بین مدیریت ریسک محافظه کاری و جریان وجه نقد عملیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه بین مدیریت ریسک محافظه کاری و جریان وجه نقد عملیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی است و فرضیه های آن با استفاده از مدل های رگرسیون و روش داده های پانل مورد آزمون قرارگرفته است. نمونه آماری پژوهش شامل 122 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد؛ همچنین برای جمع آوری مبانی نظری پژوهشی از روش کتابخانه ای با استفاده از کتاب، پایان نامه، مقالات فارسی و لاتین استفاده شده است و برای جمع آوری داده های آماری از صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است، نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل در سطح اطمینان 95% نشان می دهد که بین محافظه کاری و جریان وجه نقد عملیاتی رابطه معناداری وجود دارد و همچنین بین محافظه کاری غیرشرطی جریان وجه نقد عملیاتی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. ولی بین محافظه کاری شرطی جریان وجه نقد عملیاتی رابطه معناداری وجود ندارد.
اثر کیفیت گزارشگری مالی و سررسید بدهی بر انواع عدم کارایی سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیدگاه تئوری نمایندگی، کیفیت گزارشگری مالی و سررسید بدهی ها می توانند عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش داده و در نتیجه بر کارایی سرمایه گذاری مؤثر باشند. این پژوهش اثر متقابل کیفیت گزارشگری مالی و سررسید بدهی ها را بر کارایی سرمایه گذاری (کاهش کم سرمایه گذاری و بیش سرمایه گذاری) شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران رامورد بررسی قرار می دهد. کیفیت گزارشگری مالی از طریق سه شاخص اندازه گیری شد و از دو مدل رگرسیونی برای بررسی این ارتباط استفاده شد. یافته ها نشان می دهند کیفیت گزارشگری مالی شرکت های در موقعیت کم سرمایه گذاری سبب افزایش تمایل آن ها به سرمایه گذاری و در نتیجه بهبود کارایی سرمایه گذاری این شرکت ها می شود. سررسید بدهی کمتر نیز اثری مشابه بر کارایی سرمایه گذاری این دسته از شرکت ها دارد. بعلاوه، تأثیر کیفیت گزارشگری مالی بر کاهش کم سرمایه گذاری برای شرکت های با سررسید بدهی کمتر قوی تر است In perspective of agency theory, the financial reporting quality and debt maturity can moderate information asymmetry and thus affect investment efficiency. The study investigates the interaction of quality financial reporting and debt maturity on investment efficiency (reducing underinvestment and overinvestment) in Tehran Stock Exchange listed companies. The financial reporting quality has been measured through the three indexes and regression models used to examine the association. The findings suggest that financial reporting quality of the firms with underinvestment cause to increase willingness to investment and therefore improve their investment efficiency. Less debt maturity has similar effect on theses firms. Moreover, the impact of financial reporting quality on reduction of underinvestment is strong for firms with lower debt maturity.
تأثیر راهبرد تنوع بخشی بر سودآوری شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط بین تنوع و سودآوری شرکت یک موضوع بااهمیت شایانی رادر زمینه های مدیریت استراتژیک و مدیریت مالی نشان می دهد. در این ادبیات نقش استراتژی تنوع به عنوان یک تسهیل گر برای استراتژی های رقابتی تأیید شده است. این نقش در اصطلاحاتی از منافع تنوع در افزایش سودآوری شرکت ها آشکار می شود. هدف از این مقاله بررسی تأثیر راهبرد تنوع بخشی بر سودآوری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه آماری این پژوهش شامل 78 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شده است. در این مطالعه اگر شرکت دارای واحد فرعی باشد، به عنوان یک شرکت متنوع در نظر گرفته می شود. برای آزمون فرضیات تحقیق مدل های رگرسیونی چند متغیره براساس داده های تابلویی تحلیل شده است. یافته ها نشان می دهد که راهبرد تنوع تأثیر مثبت و معناداری بر معیارهای سودآوری بازده به روی فروش و بازده به روی کل دارایی ها دارد.
The relationship between diversity and firm profitability represents a subject of considerable importance within the fields of strategic and financial management.The role of diversification strategy as a catalyst for competitive strategies has confirmed in the literature. This role becomes obvious in terms of the diversification benefits in enhancing the profitability of firms. The goal of this article is to study the effect of diversification strategy on the profitability of companies listed in Tehran Stock Exchange. This research sample includes 78 companies of Tehran Stock exchange during 1387 to 1392 that it has selected by using systematic sampling method. In this study if the firm has the subsidiary unit, it will consider as a diversified firm. To test the research hypothesis have analyzed the multivariate regression models based on panel data. The findings reveal that the strategy of diversification has a positive and significant impact on profitability measures of return on sales and return on total assets.
تأثیر کنترل خانوادگی و سرمایه گذاران نهادی بر جبران خدمات مدیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی تأثیر کنترل خانوادگی و سرمایه گذاران نهادی بر جبران خدمات مدیرعامل شرکت های پذیرفت ه شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در این مقاله از اطلاعات شرکت های حاضر در بورس استفاده شده است که پس از نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک، 93 شرکت انتخاب شدند. همچنین، جهت برآورد مدل های تحقیق از رگرسیون داده های ترکیبی با روش اثرات تصادفی استفاده شده است. براساس آزمون های انجام شده فرضیه های تحقیق پذیرفته شده اند یافته های پژوهش نشان می دهد که کنترل خانوادگی شرکت و سرمایه گذاران نهادی بر جبران خدمات مدیر عامل تأثیر دارند. به علاوه، ضرایب برآورد شده متغیرهای کنترل خا نوادگی شرکت وسرمایه گذاران نهادی دارای ضرایب منفی هستند، که نشان می دهداین عوامل اثر معکوس ومعناداری برجبران خدمات مدیر عامل شرکت ها دارند.
The goal of this study is surveying investigating the impact of family control institutional investors and on compensation for the CEO of companies listed in Tehran Stock Exchange. Variables of this study include compensation for the CEO as dependent variable, family control and institutional investors as independent variable. Statistical population of this study include companies in Tehran Stock Exchange and finance volume of statistical sample of this study 93 companies. It is used data of these company in five years range since 2007 to 2016.In this study we used econometric models and multiple regression to survey hypotheses and answer the questions of the study. To analysis the collected data and surveying the hypotheses of study Eviews software was used. We used Fisher F and the Durbin - Watson test to survey the hypothesis of the study. Results of this study showed that family control and institutional investors have significant effect on compensation for the CEO of companies listed in Tehran Stock Exchange.
تأثیر مالکیت مدیریتی بر رابطه بین جریان های نقد آزاد و ناکارایی سرمایه گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه رایج این است که مالکیت مدیریتی بالا برای سهامداران به عنوان یک مکانیزم با ارزش تلقی می شود، به این دلیل که می تواند منافع مدیران را با منافع سهامدارانی که نگران دسترسی بیش از حد مدیران به جریان های نقد آزاد هستند، همسو نماید. بنابراین، در شرکت هایی که مدیران دسترسی بیشتری به جریان های نقد آزاد دارند، احتمال اینکه تصمیمات سرمایه گذاری از حد بهینه خود خارج شود، بیشتر می باشد. از این رو پژوهش حاضر با آشکارسازی جنبه ای از پیامدهای مالکیت مدیریتی در ایران به بررسی تأثیر مالکیت مدیریتی بر رابطه بین جریان های نقد آزاد و ناکارایی سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. در این راستا تعداد 110 شرکت با روش نمونه گیری حذفی برای دوره زمانی 1387-1394 انتخاب گردید. از روش داده های ترکیبی برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان می دهد که مالکیت مدیریتی ارتباط مثبت بین جریان های نقد آزاد و ناکارایی سرمایه گذاری را تضعیف می کند. بدین ترتیب، اعضای هیئت مدیره با نظارت مؤثر بر میزان جریان های نقد آزاد به افزایش کارایی سرمایه گذاری کمک می نمایند. با این وجود، اگر شرکت ها به دو گروه بیش سرمایه گذار و کم سرمایه گذار تقسیم شوند، مالکیت مدیریتی تنها از طریق محدود کردن میزان جریان های نقد آزاد در دسترس مدیران، موجب کاهش مشکلات بیش سرمایه گذاری می شود و تاثیری در کاهش مشکلات کم سرمایه گذاری ندارد.
The widely held view is that higher managerial ownership is a valuable mechanism for shareholders because it aligns the interests of managers better with those of shareholders would make one concerned about the over availability of managers to free cash flow. Thus, in companies that managers have greater access to free cash flow, the probability that the investment decisions to be taken out of optimal form is more. Hence the present study with revealing an aspect of managerial ownership consequences in Iran, examines the impact of managerial ownership on the relationship between free cash flow and investment inefficiency at listed companies in Tehran Stock Exchange. In this regard, the numbers of 110 companies for the period 2007-2014 with deletion sampling method was chosen. We use Lehn & Poulsen (1989) model for measuring free cash flow, and Biddle et al (2009) model for measuring the investment inefficiency. The panel data was used to test the hypothesis. The results of the test hypothesis are show that the managerial ownership undermines the positive relationship between free cash flows and inefficiency investment. Thus, Board members will help to increase investment efficiency with the effective supervisory on amount of free cash flow. However, if companies are divided into two groups of over and under investor, managerial ownership by limiting the amount of free cash flow available, reduce the problems of over investment, but it has no effect in reducing problems of under investment.