مقالات
حوزه های تخصصی:
کانون توجه ارزش افزودة اقتصادی به عنوان یکی از معیارهای اندازه گیری عملکرد ، بر موضوعاتی مانند هزینة سرمایه و ارزش ایجاد شده برای سهامداران قرار دارد . از مبانی اساسی در مفهوم ارزش افزوده اقتصادی این است که مدیران ، مسئول ایجاد ارزش و حداکثر کردن ثروت سهامداران هستند . لذا می توان از ارزش افزوده اقتصادی بعنوان معیاری برای اندازه گیری درجه تعهد و کارایی مدیران استفاده نمود و در واقع الگوی ارزش افزوده اقتصادی قادر است این پاسخ را به سهامداران بدهد که مدیریت تا چه اندازه در افزایش ثروت آنها دخیل بوده است . از آنجایی که می توان با معیار ارزش افزوده اقتصادی سود اقتصادی شرکت را به نحو درستی اندازه گیری کرد ، بنابراین می تواند معیار مناسبی برای سنجش کارایی عملیاتی شرکت محسوب شود و آثار تصمیمات مدیریت بر قیمت سهام و سود تقسیمی شرکتها را با آن برآورد کرد . بنابراین ، در این تحقیق رابطه سود نقدی و قیمت سهام با ارزش افزوده اقتصادی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی سالهای 1379 الی 1383 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که بین ارزش افزودة اقتصادی و سود تقسیمی هر سهم هیچگونه رابطة معنی داری وجود ندارد ، اما بین ارزش افزودة اقتصادی و قیمت سهام رابطة معنی داری مشاهده شده است . در نتیجه ارزش افزودة اقتصادی می تواند برآورد کننده بهتری برای قیمت سهام باشد
بررسی ارتباط همزمان بین استراتژی رقابتی سازمان، طرح سازمانی و سیستم حسابداری مدیریت با عملکرد سازمان : رویکرد تناسب اقتضایی درصنایع شیمیایی و دارویی و وسایل نقلیه موتوری و خودرو
حوزه های تخصصی:
این مقاله نتایج پژوهشی را که در صدد شناسایی تجربی بررسی ارتباط بین استراتژی رقابتی سازمان، طرح سازمانی و سیستم حسابداری مدیریت و عملکرد سازمان با رویکرد تناسب اقتضایی است گزارش می کند . ابتدا شرکت ها بر اساس نوع استراتژی خود بر اساس رویکرد پورتر ، در دو گروه استراتژی تمایز محصول و استراتژی رهبری هزینه دسته بندی می شوند . بعد از آن تناسب اقتضایی بین متغیرهای استراتژی رقابتی سازمان ، طرح سازمانی و سیستم حسابداری مدیریت براساس تئوری دورنمای تناسب محاسبه می گردد . سپس رابطه بین تناسب محاسبه شده و عملکرد واحدها مورد بررسی قرار می گیرد . به منظور بررسی فرضیات تحقیق اطلاعات مربوط به استراتژی رقابتی ، طرح سازمانی و سیستم حسابداری مدیریت و عملکرد شرکت های فعال در دو صنعت دارویی و شیمیایی و وسایل نقلیه موتوری و خودرو پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از طریق پرسشنامه ای دریافت گردید . با به کار گیری روش های آماری تحلیل همبستگی و آزمون فرض با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل فرضیات انجام گردید . نتایج حاصل نشان می دهد که بین استراتژی رقابتی ، طرح سازمانی و سیستم حسابداری مدیریت و عملکرد با رویکرد تناسب اقتضایی در کلیه شرکت های مورد مطالعه در صنایع مورد نظر ، رابطه معنی داری وجود دارد .
بررسی رابطه بین الگوهای پیش بینی بحران مالی (الگوهای مورد مطالعه: آلتمن و دیکین)
حوزه های تخصصی:
طی 40 سال گذشته علاقه و توجه به توانایی پیش بینی بحران مالی، منتج به شکل گیری حجم قابل توجهی از پژوهشها در حوزه حسابداری و مالی شده است. ولی عموما انتخاب متغیر در مطالعات بحران مالی بر اساس پیشنهادات ادبیات تحقیق، موفقیت متغیرها در تحقیقات اولیه یا انتخاب مجموعه بزرگی از متغیرها با یک رویه کاهش داده های ضمیمه بمنظور حداکثرسازی قدرت پیش بینی یا استفاده از برخی معیارهای آماری دیگر می باشد. انتخاب متغیر به شیوه مذکور (انتخاب ارتجالی) در مطالعات بحران مالی، منجر به عدم اجماع عمومی در رابطه با یک مجموعه نهایی از متغیرها با قدرت متمایزکننده بین شرکتهای درگیر بحران مالی و شرکتهای موفق شده است. حدود 30 سال تحقیق در این حوزه، فقدان یک ساختار همبستگی داخلی بین بدیلهای مختلف مجموعه متغیرهای مورد استفاده در تحقیقات بحران مالی را برجسته تر می کند. در این پ ژوهش با انتخاب دو الگوی پیش بینی بحران مالی، با استفاده از تحلیل همبستگی کانونی رابطه بین این دو مجموعه متغیر مورد بررسی و آزمون قرار می گیرد. در صورتیکه مجموعه متغیر های مختلف یک رابطه قوی را نشان دهد و بدیلهای مختلف مجموعه متغیرها بتوانند یکدیگر را پیش بینی نمایند، آنگاه می توان نتیجه گرفت که مجموعه متغیرهای نامتجانس به اطلاعات مشابه دست خواهند یافت. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین بدیلهای مختلف مجموعه متغیرها رابطه ضعیفی وجود دارد و بدیلهای مختلف مجموعه متغیرها روابط مالی مشابه را نشان نمی دهد. بعبارت دیگر انتخاب ارتجالی متغیر در مطالعات بحران مالی منتج به استفاده از بدیلهای مختلف مجموعه متغیرها شامل متغیرهای غیرمتجانس نامرتبط با دیگر متغیرها شده است
تأثیر هزینه آموزش و هزینه تبلیغات بانکداری الکترونیکی بر افزایش جذب سپرده های بانکها (مطالعه موردی بانک صادرات استان مازندران)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت و ضرورت مبحث بانکداری الکترونیکی ، تحقیق حاضر پیرامون رابطه هزینه تبلیغات و هزینه آموزش بانکداری الکترونیکی در افزایش جذب سپرده ها صورت گرفته است . در این راستا جامعه آماری متشکل از شعبه های بانک صادرات استان مازندران می باشد که هزینه های آموزش و تبلیغات بانکداری الکترونیکی و افزایش منابع بانک صادرات استان مازندران در طی سالهای 1386-1385 مورد بررسی قرار گرفته است . با استفاده از روشهای کتابخانه ای و میدانی داده های مورد نیاز گردآوری و پس از آن با استفاده از روشهای آماری (همبستگی ، رگرسیون تک متغیره و رگرسیون چندگانه) فرضیه های این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرند که عبارتند از : - بین هزینه تبلیغات بانکداری الکترونیکی و افزایش جذب سپرده ها رابطه وجود دارد . - بین هزینه آموزش بانکداری الکترونیکی و افزایش جذب سپرده ها رابطه وجود دارد . پس از بررسی داده ها با استفاده از روشهای آماری مشخص شد که بین افزایش جذب منابع و هزینه تبلیغات بانکداری الکترونیکی رابطه وجود ندارد اما بین هزینه آموزش بانکداری الکترونیکی و افزایش جذب سپرده ها رابطه وجود دارد .
بررسی عوامل موثر بر کیفیت گزارشهای حسابرسی و تاثیر عوامل مذکور بر ضریب همبستگی تغییرات قیمت و تغییرات سود سهام
حوزه های تخصصی:
آگاهی از قابل اعتماد بودن اطلاعات مالی به دلایل مختلفی از جمله تضاد منافع ، پیچیدگی رویدادهای اقتصادی و ... از اهمیت ویژه برخوردار است . از طرف دیگر ورشکستگی به تقصیر و تقلب شرکتهای بزرگ همچون انرون و تایکو و ... موجب شد مساله استفاده از خدمات حسابرسان مستقل و نظارت دقیق و توجه به کیفیت گزارشات حسابرسی ، مورد توجه جدی قرار گیرد . بر اساس تحقیقات گسترده انجام شده در دنیا از جمله دی آنجلو (1981) ، لام و چانگ (1994) ، چانتائو(2007) و ... عوامل موثر بر کیفیت گزارشهای حسابرسی شامل اندازه ، تنوع صاحبکار ، شهرت و ... می باشد و به موجب نظریه های غالب و پذیرفته شده در دنیا ، کیفیت گزارشات موسسات حسابرسی بزرگ نسبت به کوچک و موسسات حسابرسی غیرمتنوع و تخصص گرا نسبت به متنوع بیشتر است . براین اساس در خصوص عوامل موثر بر کیفیت ، دوعامل تنوع صاحبکار ( متنوع و غیرمتنوع) و اندازه ( بزرگ و کوچک) که به صورت میدانی قابل تحقیق می باشد انتخاب و کیفیت حسابرسی نیز قرینه ای بر عدم قصور تلقی گردید . تحریفات با اهمیت کشف نشده در گزارشهای حسابرسی بعنوان نماد کیفیت انتخاب و بر این مبنا موسسات از نظر تنوع و اندازه مورد ارزیابی قرار گرفتند . از آنجائیکه بر اساس تحقیقات گسترده ، تاثیر عوامل موثر بر کیفیت بر واکنش بازار و تغییر سود هر سهم نیز اثبات شده بود ، بنابراین ضریب همبستگی بین تغییرات قیمت و سود سهام در دو بخش تنوع و اندازه مورد بررسی و آزمون قرار گرفته و بر اساس نتایج آزمون های انجام شده ، فرضیه های تحقیق مورد تائید قرار نگرفت . البته دلایل رد فرضیه ها را می توان در درون عوامل دیگری جستجو نمود و پاسخگویی به برخی از پرسش ها به انجام پژوهش های آتی موکول شده است .
رابطه بین ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده، سود قبل از کسر بهره و مالیات و جریان نقدی فعالیتهای عملیاتی با ارزش بازار سهام شرکتهای صنایع مواد غذایی پذیرفته شده در بازار اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
یکی از جدیدترین معیارهای ارزیابی عملکرد شرکتها، معیار ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده است. بر اساس این معیار ، ارزش شرکت به دو عامل بستگی دارد: بازده سرمایه و هزینه سرمایه بکار گرفته شده شرکت. بنابراین، تفاوت بین ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده و سایر معیارهای ارزیابی عملکرد در این است که تلاش می شود تا هزینه کلیه منابع تأمین مالی در نظر گرفته شود. هدف از این پژوهش بررسی میزان همبستگی ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده با ارزش بازار سهام شرکتها و مقایسه آن با میزان همبستگی دو شاخص مهم دیگر حسابداری یعنی سود قبل از بهره و مالیات و جریان نقدی فعالیتهای عملیاتی با ارزش بازار سهام شرکتها است.به عبارت دیگر، آیا ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده نسبت به دو شاخص دیگر قادر به توصیف بهتر ارزش بازار سهام شرکتها است؟ به منظور پاسخگویی به این سوال ، شرکتهای صنایع مواد غذایی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در نظر گرفته شد و آزمونهای آماری لازم به اجرا درآمد. نتایج پژوهش بیانگر این است که در سطح اطمینان 95% می توان ادعا کرد که ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده و جریانهای نقدی عملیاتی همبستگی یکسانی را با ارزش بازار نشان می دهند. این در حالی است که سود قبل از بهره و مالیات نسبت به دو معیار دیگر همبستگی بیشتری با ارزش بازار سهام دارد.
رابطه جریانهای نقدی ناشی از فعالیتهای تامین مالی و بازده سهام
حوزه های تخصصی:
روش های تامین مالی یکی از اصلی ترین حوزه های تصمیم گیری مدیران شرکتها در راستای افزایش ثروت سهامداران به شمار می رود. رشد و ادامه فعالیت شرکتها نیازمند منابع مالی است که تامین این منابع معمولاً با محدودیت همراه است. ایده اصلی بسیاری از تحقیقات انجام شده در این راستا آن است که آیا بازدهی سهام شرکت ها از روش های تامین مالی آنها تاثیر می پذیر یا خیر و در صورت مثبت بودن پاسخ ، این ارتباط به چه شکلی است. جامعه آماری تحقیق حاضر را شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهند که در قلمرو زمانی تحقیق (۸۶-۱۳۸۲) دارای اطلاعات لازم برای محاسبه متغیرهای تحقیق بوده اند. از بین جامعه مذکور تعداد ۱۱۱شرکت با توجه به معیارها و ویژگی های این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. این پژوهش از نظر ماهیت موضوع از نوع تحقیقات سنجش همبستگی و تجربی پس رویدادی محسوب می گردد و به تشریح رابطه میان متغیر های مالی و حسابداری با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در کل بین وجوه نقد حاصل از فعالیت های تامین مالی و بازده سهام رابطه ای معکوس وجود دارد. همچنین بررسی ها نشاندهنده آن است که بین وجوه حاصل از انتشار سهام و بازده سهام رابطه معنی داری مشاهده نشده ولی بین وجوه حاصل از استقراض و بازده سهام رابطه معنی دار دیده می شود.
گزینش دانش آموزان خلاق در مقطع متوسط منشا تحول آفرینی آتی در حرفه حسابداری
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر با توجه به بازار کار مطلوب و موقعیت حرفه ای رشته حسابداری دانشجویان رشته حسابداری با پیشینه تحصیلی متفاوتی در دوره دبیرستان وارد این رشته تحصیلی در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی شده اند. برخی از دانشجویان دارای دیپلم هنرستان و فارغ التحصیل رشته حسابداری بوده و دارای پیشینه ای از آموزش قبلی در حسابداری هستند و گروه دیگر از دبیرستان ها با دیپلم غیر حسابداری فارغ التحصیل شده ،وارد این رشته در دانشگاه می شوند. پیشرفت تحصیلی این دانشجویان در رشته حسابداری در دانشگاه ها متفاوت است .از اینرو این تحقیق در حوزه آموزش رشته حسابداری، به بررسی تفاوت پیشینه تحصیلی حسابداری در مقطع متوسطه (به خصوص دیپلم حسابداری و ریاضی فیزیک)بر موفقیت تحصیلی دانشجویان رشته حسابداری در دانشگاه پرداخته است . جامعه آماری دانشجویان رشته حسابداری در مقطع کاردانی و کارشناسی در 7 واحد دانشگاهی و نمونه تحقیق به روش نمونه گیری غیر احتمالی و حجم نمونه 290 نفر می باشد.نتایج نشان می دهد که پیشرفت تحصیلی دانشجویان رشته حسابداری در دانشگاه در دو گروه دانشجویان با پیشینه تحصیلی حسابداری در هنرستان و دانشجویان با پیشینه تحصیلی غیر حسابداری در دبیرستان تفاوت معناداری ندارد. به عبارت دیگر دانشجویانی که با دیپلم حسابداری وارد دانشگاه می گردند دارای عملکرد بهتری نسبت به سایر دانشجویان نیستند.در حالیکه عملکرد دانشجویانی که با دیپلم ریاضی _فیزیک وارد رشته حسابداری شده اند نسبت به سایر رشته ها تفاوت معناداری داشته به عبارت دیگر آنها نسبت به سایرین عملکرد بهتری داشتند.این مساله لزوم تجدید نظر جدی در گزینش دانش آموزانی را در رشته حسابداری که دارای استعدادهای کمی و ریاضی بوده و پیش زمینه تفکر خلاق داشته باشند را تاکید می کند.از سوی دیگر حرفه حسابداری نیز باید توجهی بیش از پیش به مقطع متوسطه رشته حسابداری داشته باشد