مقالات
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری از زمان باستان تا امروز، رویکردهای متفاوتی را پشت سر گذاشته و برحسب پارادایم های متفاوت، اشکال متفاوتی از تاریخ نگاری شکل گرفته است. اساساً تاریخ نگاری در ایران تا دوره مشروطه، تاریخ نگاری سیاسی- نظامی است و آشنایی با روش و بینش های جدید تاریخ نگاری از دوره مشروطه به بعد، باعث برآمدن گفتمان های گوناگون تاریخی شد. ازجمله مهم ترین مورخین دوره پسا مشروطه، می توان به محمدجواد مشکور اشاره کرد. تاریخ نگاری محمدجواد مشکور متأثر از دوره پهلوی است و تاریخ نگاری نظامی او در این گفتمان رشد یافته است. ازاین رو این پژوهش در نظر دارد تا با روش توصیفی تحلیلی تاریخ نگاری نظامی او را مشخص کند و سعی می کند به این سؤال پاسخ گوید که پارادایم تاریخ نگاری نظامی مشکور چیست؟ یافته های پژوهش حکایت از این امر دارد که مشکور در تاریخ نگاری نظامی خود رویکردی اثبات گرایانه دارد. چراکه به نظر می رسد مشکور به لحاظ هستی شناسی قائل به واقع گرایی بود و صرفاً به شناخت واقعیت های تاریخی اهتمام ورزید و به لحاظ معرفت شناسی محقق و سوژه های موردتحقیق را موجودیت های جدا از یکدیگر می دانست که از یکدیگر تأثیر و تأثر نمی پذیرند و گذشته را به سان یک واقعیت ثابت می دانست و این واقعیت گرایی جایی برای نسبی گرایی نمی گذارد و از منظر روش شناسی قائل به روش توصیفی تحلیلی بود.
کاربست مفهوم سلطانیسم در تبیین شکست نظامی ایران در شهریور 1320(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشغال ایران در شهریور 1320 و گریز نظامیان و انحلال ارتش ایران؛ ورای همه تبعات نظامی و سیاسی، ضربه به تصویری بود که از ارتش رضاشاهی در اذهان عمومی شکل گرفته بود. ارتش متحدالشکلی که به شکل گسترده ای توانسته بود همه گروه های ناراضی داخلی و جنبش های محلی را سرکوب نماید، اکنون در مواجهه با دشمن خارجی به شکلی عجیب فروپاشید. ادراک چگونگی این شکست از پرسش های مهم در تاریخ معاصر ایران است. به نظر می رسد این مسئله را باید در ماهیت سلطانی حکومت پهلوی اول جستجو کرد. بر همین اساس سؤال اصلی این پژوهش آن است که چگونه ماهیت سلطانی حکومت زمینه های شکست آن در شهریور 1320 را فراهم کرد؟ برای بررسی این موضوع ضمن بهره مندی از روش توصیفی تحلیلی و گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و اسنادی، مشخص شد که تأثیر ماهیت سلطانی حکومت بر نظام تصمیم گیری، کارویژه های ارتش و عدم درک درست از نظام بین الملل، شرایط را به سمتی سوق داد که عملاً ارتش در شهریور 1320 پیش از هرگونه رویارویی جدی با دشمن، دچار اضمحلال و شکست شد. به عبارتی دیگر ماهیتاً ارتشی که همچون همه اجزای دیگر دولت، در آن همه امور کلی و جزئی «حسب الامر جهان مطاع ملوکانه» انجام می گرفت، نتوانست در مقابل دشمن خارجی مقاومت و ایستادگی کند.
قانون خدمت نظام وظیفه و جامعه ایلی؛ با تکیه بر ایل بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قانون خدمت نظام وظیفه از برنامه های دولت پهلوی بود که با واکنش اعتراض آمیز جامعه ایلی مواجه شد. ایل بویراحمد را می توان ازجمله ایلاتی دانست که در مقابل این قانون مقاومت زیادی از خود بروز داد. از همین رو پژوهش حاضر تلاش دارد با رویکرد تاریخی و به روش توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که حکومت پهلوی با طراحی برنامه خدمت نظام وظیفه چه اهدافی را دنبال می کرد و جامعه ایلی و در رأس آن خوانین چرا به مقاومت در برابر آن پرداختند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که جامعه ایلی همواره از کانون های قدرت محلی محسوب می شدند و با هرگونه تغییری در ساختار سیاسی و اجتماعی هرم ایلی مخالف بودند. همچنین حکومت پهلوی جامعه ایلی را مظهر بسیاری از موانع تحقق همبستگی ملی و ساخت دولت ملت می دانست که باید برچیده شود؛ بنابراین برنامه خدمت نظام وظیفه توأمان هم منجر به سلب قدرت جامعه ایلی می شد و هم افزایش قدرت دولت مرکزی را به همراه داشت. بیگانه دانستن حکومت از سوی توده مردم ایلاتی و رشوه گیری مجریان قانونِ مزبور، موجبات نفرت بیشتر از حکومت مرکزی را به همراه داشت.
بررسی منازعات و تعاملات خلافت فاطمیان مصر با دولت بیزانس در حوزه شام (قرون چهارم و پنجم هجری قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اواسط قرن چهارم هجری باقدرت گرفتن فاطمیان در مصر و گسترش دامنه نفوذ آن ها در شام، نحوه تعامل با امپراطوری بیزانس به مسئله ای جدی در مناسبات خارجی خلفای فاطمی تبدیل شد. براین اساس، پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی، تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد که منازعات و تعاملات خلافت فاطمیان مصر با دولت بیزانس در حوزه شام در قرون چهارم و پنجم (ه-ق) چگونه و متأثر از چه عواملی بوده است؟ نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که فاطمیان پس از استقرار در مصر و در راستای اهدافی چون گسترش قلمرو خود و مقابله با توسعه طلبی های بیزانس، بر سرزمین شام مسلط شدند. در سراسر سال های غلبه فاطمیان بر این منطقه، آنان موفق شدند تا با سیاستی که مبتنی بر گفتگو و جنگ بود به مبارزه با جاه طلبی های بیزانس بپردازند. این دو گانه تعامل و تقابل، فاطمیان را در موقعیتی قرار داد تا با استفاده از توانمندی های خود در عرصه های نظامی و دیپلماسی، ضمن مهار سیاست های توسعه طلبانه دولت بیزانس، به کسب مشروعیت سیاسی و توسعه قلمرو خود بپردازند. ازاین رو راهبرد اساسی فاطمیان دراین باره، بر دو محور تعامل یا تنازع و در راستای حفظ مرزها، دفاع از سرزمین های اسلامی و تثبیت اقتدار خویش بر سرزمین شام استوار بود.
روایت اسنادی علل بروز قحطی مناطق جنوبی ایران طی جنگ جهانی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قحطی بزرگ سال های 1296-1298ه .ش /1917-1919م، طی جنگ جهانی اول ازجمله مباحث تاریخ معاصر ایران محسوب می شود که دچار فقر تاریخ نگاری است و تا سال های اخیر، اهمیت و اثرگذاری آن در تعیین سرنوشت جامعه ی ایران مورد غفلت مورخان قرار داشت. انتشار پاره ای مقالات و تک نگاری ها با ذکر مصائبی که مردم ایران به واسطه ی نقض بی طرفی و حضور قوای بیگانه متحمل شدند، موجب شناسایی گوشه هایی از فجایع این سال ها شد. از همین رو مقاله حاضر تلاش دارد با تأکید بر اسناد منتشرنشده ی آرشیو ملی ایران به بررسی سیاست های دول درگیر جنگ و سوابق استعمارگرایانه ی آن ها طی دوره ی قاجار و بحران قحطی سال های جنگ جهانی اول در مناطق جنوبی ایران بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که چه عوامل در بروز قحطی و اتلاف نفوس مردم این مناطق مؤثر بوده است؟ نتیجه حاصل از پژوهش نیز حکایت از آن دارد که عوامل مختلفی در قحطی و هلاکت شمار زیادی از ایرانیان طی جنگ جهانی اول دخالت داشته که از مهم ترین آن ها می توان به کشیده شدن دامنه ی جنگ به جنوب کشور و حضور بیگانگان ازجمله نظامیان انگلستان اشاره کرد.
بررسی روابط ایران و روم در سده یکم پیش از میلاد (با تأکید بر جنگ های مهردادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخستین ارتباط دیپلماتیک بین ایران و روم در نتیجه تلاقی منافع اشکانیان با روم در آسیای کوچک شکل گرفت. اتحاد مهرداد ششم (پونتی) با تیگران دوم (ارمنی) و دخالت آن ها در امور کاپادوکیه باعث شد پای روم به سرزمین های آسیای کوچک باز شود. ورود رومی ها به این منطقه باعث به وجود آمدن چالشی در روابط ایران و روم شد که تا پایان اشکانیان ادامه پیدا کرد. ازاین رو هدف این پژوهش تبیین و بررسی روابط ایران و روم در دوران جنگ های مهردادی است. بررسی این مسئله با رویکرد توصیفی و تحلیل تاریخی بیانگر آن است که پس از مهرداد دوم و ظهور مدعیان سلطنت، شاهنشاهی اشکانی دچار ضعف و زوال شد. در چنین موقعیتی از طرفی، روم سعی در نفوذ در آسیای کوچک و قفقاز را داشت و از سوی دیگر تیگران دوم ابتدا از این فرصت برای حمله به قلمرو اشکانیان و توسعه نفوذ خود به سمت غرب و سوریه استفاده کرد و در ادامه از طریق اتحاد با مهرداد ششم با روم درگیر شد و اشکانیان با در پیش گرفتن سیاست موازنه منفی در قبال جنگ های مهردادی، به فاصله اندکی توانستند دوباره پایگاه های پیشین خود را در آسیای کوچک و قفقاز به دست آورند.