مقالات
حوزه های تخصصی:
بازسازی کالبد روستاهای آسیب دیده پس از سانحه ی زلزله در قالب توسعه، درجاسازی و جابجایی می باشد. هدف این تحقیق بررسی روستاهای بازسازی شده پس از سانحه زلزله 1375 در اردبیل و تعیین اولویت برتری در سه زیرشاخه بازسازی، از دیدگاه اهالی است. در راستای تحقق این هدف پس از جمع آوری و جمع بندی مبانی نظری به کمک پرسشنامه ای محقق ساخته با روش های سه گانه (توسعه، درجاسازی و جابجایی) درصدهای پاسخگویی نسبت به هر مورد در ارتباط با بازسازی، از دیدگاه اهالی جمع آوری شده است. سپس در گروه های سه گانه در قالب جدولی مقایسه شده و با اعمال ضرایب وزنی در بازه عددی 1 تا 5 که بر اساس ارزش هر جواب تعیین شده است؛ امتیازات هر یک از آیتم های 16 گانه مرتبط با بازسازی استخراج گردیده است. به جهت امکان پذیر شدن مقایسه مناسب میان آیتم های 16 گانه برای هرکدام از آن ها بر اساس میزان اهمیت ضرایبی در بازه عددی 1 تا 4 تعیین گردیده، تا با اعمال تمامی این ضرایب و مقایسه میان آیتم های مختلف تفاوت اصلی میان سه رویکرد توسعه، درجاسازی و جابجایی مشخص گردد و بهترین رویکرد نیز بر اساس آن تعیین شود. نتایج حاصل نشان می دهد که توسعه پیوسته در اولویت رویکرد بازسازی از دیدگاه جامعه محلی می باشد.
خرد اقلیم در محوطه های دانشگاهی
حوزه های تخصصی:
تعداد روزهای گرم در بسیاری از نقاط جهان به دلیل پدیده جزیره گرمایی و تغییرات اقلیمی جهانی افزایش یافته است. درجه حرارت هوا به شدت بر آسایش حرارتی انسان و سلامت عمومی آن ها تاثیر می گذارد؛ بنابر این استفاده از راه حل هایی برای بهبود این شرایط گسترش یافته است. یکی از نقاط مهم شهری که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته محوطه های دانشگاهی است. این فضاها بدلیل وسعت و تعداد کاربران زیاد، نقش مهمی در خرد اقلیم منطقه اطراف خود دارند. علاوه بر این شرایط محیطی این محوطه ها بر فعالیت و سلامت دانشجویان و اساتید تاثیر گذار است. عوامل متعددی برای کاهش جزیره گرمایی و ایجاد آسایش حرارتی در این محوطه ها نقش دارد. بحث در این مورد به وضوح نشان می دهد که چگونه این دستورالعمل ها می تواند به افزایش آسایش حرارتی در محوطه های دانشگاهی و به حداقل رساندن اثر جزیره گرمایی کمک کند. با این وجود مطالعات گسترده ای در این زمینه انجام نشده و بدین دلیل انجام پژوهشی در این زمینه دارای اهمیت است. هدف از انجام این تحقیق دستیابی به عواملی است که به طراحان کمک کند تا محیطی مناسب برای استفاده دانشجویان و ساکنین پیرامون این محوطه ها فراهم کنند. این پژوهش در کنترل شرایط حرارتی در مرحله طراحی اولیه مفید است.
بررسی آنالیزی ساختار و عملکرد فشاری و کششی سازه تنسگریتی با اسکلت و بافت بدن انسان
حوزه های تخصصی:
سیستم های کش بستی یا ساختار کششی و فشردگی یا سازه تنسگریتی واژه ای ابداعی است و به این معنی است که یکپارچگی و استقامت این گروه از ساختارها، بسته به تعادل کشش های داخلی است. به تعبیر فولر که یکی از نخستین تعاریف را عرضه داشته، ساختار تنسگریتی جزایری از فشار در داخل دریایی از کشش هستند. تنسگریتی یک سیستم سازه ای است که بخاطر عناصر فشاری متمایز که داخل یک شبکه کششی شناور می باشد، شناخته شده است. این جذاب ترین گزاره در سیستم های پویاست، زیرا چنین ساختارهایی به طور خودکار، موقعیتی از تعادل پایدار راایجاد می کنند، با یک پیکربندی که انرژی الاستیکی ذخیره شده را به حداقل می رساند. سازه های تنسگریتی، امکان حرکت با حداقل هزینه انرژی، بدون از دست دادن پایداری و مقاومت را فراهم می نماید. در مقایسه با ساختارهای زیست شناختی نشان می دهد که هر دو خواص ارتجاعی و غیر خطی، با حرکت سیال مانند دارند، که نتیجه یکپارچگی تمام اجزاست. در این پژوهش رابطه ی میان رفتار اجزای بدن انسان با یکدیگر در برابر نیروهای جانبی وارده و چگونگی ایستایی و پویای آن مورد تطبیق با سیستم سازه ای تنسگریتی قرار خواهد گرفت. هدف از این پژوهش ارتقا و رشد بستر استفاده از سازه های نوین در مناطق گسیلی است.
احیا هویت فرهنگی-بومی با تاکید بر طراحی مجموعه های فرهنگی (مطالعه موردی: منطقه دیلمستان)
حوزه های تخصصی:
اهمیت پایداری هویت فرهنگی و تاثیر آن در زمینه های گوناگون جامعه و ضرورت نیاز منطقه دیلمستان به پایداری هویت فرهنگی و بومی و از آنجایی که مجموعه فرهنگی به عنوان عنصری که می تواند در پایداری و حفظ هویت فرهنگی و بومی هر منطقه و جامعه تاثیر به سزایی بگذارد، ایجاد مراکزی که بتواند از طریق تعاملات اجتماعی بین افرادی که نسبت به فضا احساس تعلق می کنند، تاثیر به سزایی در احیای هویت فرهنگی داشته باشد، حرکتی دوباره را در مسیر تعالی هویت بومی شروع کرد. این پژوهش از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی واز حیث هدف در زمره تحقیقات توسعه ای-کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و از طریق ابزارهایی چون مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه اقدام به جمع آوری اطلاعات و مطالب مورد نظر گردیده است.نتایج تحقیق نشان می دهد ایجاد حس دلبستگی و تعلق به مکان، معنا بخشی به مکان با رجوع به طراحی بومی، مشارکت اجتماعی در بین شهروندان و همچنین طراحی هماهنگ با زمینه در عین تازگی در رونق استفاده و علاقه مند شدن مردم شهر به شرکت در فعالیت های گوناگون مجموعه فرهنگی تاثیر شایانی دارد که در پی آن رشد شناخت ساکنان شهر حتی دیگر شهرها به هویت فرهنگی اصیل بومی آن منطقه و تعامل افراد با هم و به دنبال آن پایداری هویت فرهنگی منطقه (دیلمستان ) را به دنبال خواهد داشت.
طراحی مجتمع مسکونی پایدار با تاکید بر روان شناسی محیطی از بعد حس تعلق به مکان
حوزه های تخصصی:
تحول صنعتی، انسان را از زندگی در طبیعت به زندگی در شهر کشانید. با پیشرفت فناوری، الگوی زندگی دستخوش دگرگونی شد، به نحوی که بادگیرها، سایبان ها و نورگیرها در ساختمان جای خود را به تاسیسات گرمایشی و سرمایشی دادند به این ترتیب تکنولوژی آسایش و راحتی روزافزونی را برای انسان ها فراهم کرده است. رشد شتابان شهرها، افزایش جمعیت شهری و در پی آن ساخت و ساز مسکن در قالب مجتمع های مسکونی و رشد نامناسب و ناهمساز کالبدی، به علاوه نگاه کمی گرایانه به عناصر کالبدی، پیامدهایی نظیر از دست رفتن مکان، بیگانگی انسان با مکان و در نهایت کاهش حس تعلق به مکان را در پی داشته است.حس تعلق به عنوان یکی از شاخص های نوپای عرصه ی معماری در دهه های حاضر مطرح بوده که تاثیر آن در ارتباط هرچه بیشتر مصرف کنندگان با تولیدات معماری باعث پرداخت به این موضوع شده است، تا تولیدات معماری بتواند ارتباط عمیق تر و کاراتری با مصرف کنندگان را داشته باشد حس تعلق به معنای پیوندی محکم و عاملی تاثیر گذار میان مردم و مکان با اجزاء تشکیل دهنده آن است که این پیوند به صورت مثبت بوده و سبب گسترش عمیق ارتباط و تعامل فرد با محیط می گردد و با گذر زمان عمق و گسترش بیشتری می یابد لذا با توجه به اینکه محیط، یکی از عوامل موثر در ایجاد حس مکان و احساس تعلق کاربران است؛ ضرورت انجام مطالعات گسترده در باب شناسایی عناصر کالبدی، حس مکان در ابعاد کمی و کیفی جامعه احساس می شود. از دیدگاه روانشناسی محیطی انسان ها به تجربه حسی، عاطفی و معنوی خاص نسبت به محیط زندگی نیاز دارند. سوال اصلی تحقیق این است که آیا این نیازها از طریق تعامل صمیمی و نوعی هم ذات پنداری با مکانی که در آن سکونت دارد قابل تحقق است. روش تحقیق بصورت توصیفی- تحلیلی با توجه به مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است. هدف از ارائه پژوهش حاضر بررسی تاثیر روانشناسی محیطی در طراحی مجتمع های مسکونی پایدار با نگاهی ویژه به حس تعلق به مکان می باشد.
نقش انرژی های نو در معماری ساختمان های سبز با رویکرد کاهش مصرف انرژی
حوزه های تخصصی:
انرژی های نو یا انرژی های پاک؛ دستاورد دانش نوین بشر، برای فردا است ولی ریشه های آنرا می توان در ساختار تمدن های کهن، از جمله در ایران یافت که با قدرت علمی و ژرف اندیشی خود، راه را برای آیندگان هموار نمودند. درحال حاضر معماری سبز نزدیک ترین تداخل حوزه عملکردی را با اصول مربوط به پایداری، درحوزه زیست محیطی و معماری را به خود اختصاص داده است. امروزه استفاده از عناصر مولد انرژی مانند توربین های باد و پانل های خورشیدی نه تنها به عنوان نیاز در صرفه جویی انرژی های فسیلی، بلکه به عنوان عناصر زیبایی شناختی در فرم بیرونی معماری نیز به کار گرفته می شود. یک ساختمان سبز، علاوه بر بهره وری انرژی به چگونگی شکل گیری فرم و فضای معماری با عناصر مولد انرژی نیز توجه دارد.در این مقاله نقش انرژیهای نودرساختمان های سبز با تأکید برکاهش مصرف انرژی درانرژی خورشیدی وکاربردهای آن در تولید صورت های دیگر انرژی از جمله انرژی الکتریکی فتوولتائیک، هوا گرم کن خورشیدی و هوا سرد کن خورشیدی، دیوار ترومب و بام سبز و .... پرداخته شده است و در ادامه به استفاده از انرژی باد در تولید برق پرداخته ایم روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی، مروری و داده ها و اطلاعات پژوهش و تحلیل اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است. بر اساس نتایج به دست آمد ، تلاش در جهت ترویج بکارگیری این سیستم ها به ویژه در توزیع برق، ضمن کاهش مشکلات ناشی از توسعة شبکه و سوخت رسانی در این مناطق می تواند راهکاری برای کاهش مصرف سوخت های فسیلی بوده و تاثیر به سزایی در تقلیل انتشار گازهای گلخانه ای داشته باشد و در آینده با افزایش تولید این سیستم ها و کاهش هزینه های ساخت، استفاده بهتر از آنها امکان پذیر گردد.