مقالات
حوزه های تخصصی:
قرآندر آیاتی چند به همانندآوری مانند خود تحدی می نماید؛ گاهی به سوره ای، زمانی به دو سوره و در نهایت، به مانندسازی با قرآنتحدی شده است. مفسران از دیرباز به این نکته توجه داشته اند و این چرایی چنان سؤالی در پیش روی آن ها خود نمایی کرده است. برخی بر این پندارند که آیات، مراحل تحدی را بیان می کند و گروهی تلاش می کنند بین محتوای سوره و نوع تحدی ارتباط برقرار سازند و دسته ای غرض خاصی برای آن متصور هستند. مقالة حاضر به روش توصیفی تحلیلی با رویکرد قرآنی، آیات تحدی را از دیدگاه علامه طباطبائی در تفسیر گرانسنگ المیزانبررسی می کند و چنین نتیجه می گیرد که بیان تحدی درآیات مختلف قرآنبه صورت مطلق است و مشتمل بر «اغراض خاصی» می باشد. تحدی در آیة 88 سورة اسراء، تحدی به تمام اغراض قرآنمی باشد و غرض اساسی کلّ کتاب آسمانی این است که احتیاج های مردم را تا روز قیامت در بر دارد. تحدی در آیة 28 سورة یونس، تحدی به یک غرض تامّ و جامع است. بر این اساس، دیدگاه علامه را در بحث تحدی می توان مبتنی بر «غرض خاص» استوار دانست که نشأت گرفته از مبنای ایشان در بحث علت تسمیة «سوره» می باشد .
تحلیل غایت افعال انسانی از منظر علامه طباطبائی
حوزه های تخصصی:
علامه طباطبائی را باید جزء فلاسفه ای دانست که بعد از ملامحسن فیض کاشانی تلاش نموده با رویکردی تازه به مسئلة علت غایی بنگرد. عموم فلاسفة اسلامی کوشیده اند به اشکالات وارد بر علت غایی پاسخ دهند، اما علامه طباطبائی می کوشد با اثبات کلیت علت غایی از طریق اصل تکامل عمومی، به دو اشکال معروف، یعنی اتفاق انگاری و عبث انگاری پاسخ دهد. به نظر ایشان، وجود غایت در همة افعال انسانی به عنوان جزئی از سه دسته افعال طبیعی، الهی و انسانی، بدیهی و کلی است، لیکن غایت بر حسب نوع مبداء فعل تفاوت دارد. تفاوت غایت ها به نظر علامه طباطبائی، به تفاوت علم اجمالی و تفصیلی برمی گردد و غایت مرتبه ای از مراتب وجودی انسان است که با سیر از وجود ذهنی به وجود عینی باعث استکمال فرد خواهد شد.
واکاوی فلسفة حدود با تکیه بر دیدگاه علامه طباطبائی
حوزه های تخصصی:
حدود از اساسی ترین احکام دین اسلام است که اجرای آن در جامعه مورد اهتمام و تأکید شارع مقدس قرار گرفته است. لیکن امروزه این سؤال مطرح است که آیا احکام حدود، همچنان که دشمان اسلام اذعان می کنند، احکامی ضدّ حقوق بشری است یا خیر؟ نگارنده در پاسخ به این سؤال ضمن تبیین فلسفه و حکمت احکام حدود از دیدگاه علامه طباطبائی، معتقد است این احکام نه تنها ضد حقوق بشری نیست، بلکه همچنان که علامه با استعانت از کلام وحی و روایات ائمه (ع)فرموده اند، اجرای هر یک از حدود الهی در راستای مصلحت و سعادت نوع بشر است، مثال آنکه فلسفة حد زنا و قذف برای حفظ بقای نسل و نظام جامعة خانوادگی است؛ چراکه بدون شک با باز شدن راه زنا و شیوع فحشاء در جامعه، روز به روز میل و رغبت افراد به ازدواج کمتر می شود و در نتیجه، بقای نسل و نظام جامعة خانوادگی از بین می رود و اینکه فلسفة حد شراب، بر اساس مصلحت جامعه و در راستای محافظت از عقل بشری و جلوگیری از مضرات طبیعی و اخلاقی است و همچنین است فلسفه و حکمت اجرای حدّ سرقت و محاربه؛ چراکه از منظر علامه، هیچ جرم و گناهی به قدر تعدی به حقوق مردم، جامعه را فاسد نمی سازد، چون مهم ترین چیزی که جامعة انسانی را بر اساس خود پایدار می دارد، نظام اقتصادی جامعه است که خدا آن را مایة قوام نظام اجتماعی قرار داده است و اجرای حدّ محاربه نیز در راستای تأمین امنیت و آسایش افراد جامعه، امری ضروری محسوب می شود .
دیدگاه متفاوت علامه طباطبائی(ره) در تحلیل ورود همگانی به جهنم و تعارض آن با رحمت عام الهی
حوزه های تخصصی:
در آیة 71 سورة مریم آمده است: «هیچ کسی از شما نیست مگر وارد جهنم می شود که بر پروردگارت حتمی و مقرر است». به سبب ظهور این آیه در دخول مؤمنان به جهنم و ناسازگاری آن با رحمت عام الهی در دیگر ادلّه، آن را در زمرة آیات مشکل قرار داده اند. بنابراین، برای رفع شبهة تعارض آن با آیات و ادلة دیگر، تفسیری متقن و متین می طلبد. علی رغم قول مشهور که ورود را به معنای دخول تعریف می کنند و گریزی از توجیه تعارض رحمت و نقمت برای مؤمنان ندارند که آنان را در تفسیر آیه دچار مشکل می کند، علامه طباطبائی تفسیری خلاف مشهور دارند. مقالة حاضر، دیدگاه علامه طباطبائی را به دلیل دقت و اهمیت آن و قوّت ادله در مخالفت با قول مشهور بررسی نموده است و از ادلة قرآنی که روش تفسیری ایشان است استدلال به معنای قرب و اشراف در معنای ورود می کند. همچنین، از دلایل ادبی، به ویژه لغت و روایات نیز بهره گرفته است. علامه در راستای تثبیت دیدگاه خود، به نقد دیدگاه های دیگر هم پرداخته است که ادلة قرآنیدیدگاه های دیگر را با همین روش نمی پذیرد و ادلة روایی آنان را از ناحیة سند یا دلالت، مخدوش می داند و تفسیر ایشان موافق با حکمت تحذیری آیه است.
بازپژوهی حجیت روایات تفسیری با تکیه بر دیدگاه علامه طباطبائی
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین مباحث مطرح در اصول و مبانی تفسیری مفسران، حجیت روایات تفسیری در بیان مقصود الهی از آیات قرآناست. برخی از اصولیان و مفسران، مانند علامه طباطبائی، مفسر بزرگ معاصر امامیه، معتقدند روایات تفسیری ذیل آیات غیرفقهی حجت و معتبر نیستند. دلیل ایشان نیز بی اعتباری ظن در مباحث غیرعملی است، به گونه ای که نمی توان از خبر واحدی که قرینه ای بر اعتبار به همراه ندارد، در تفسیر آیات غیرفقهی بهره جست و اگر هم در حوزه های فقهی از اخبار آحاد استفاده می شود، از ناچاری برای لزوم عمل کردن در احکام است. اما چنین ضرورتی در باب غیرفقه وجود ندارد و آنجا فقط باید به قطع رسید و اخبار آحاد مایة قطع و یقین نیستند. در مقابل، مشهور موافقان حجیت روایات تفسیری، به بنای عقلا و فرق نگذاشتن بین فقه و غیرفقه در اعتبار دادن به خبر واحد تمسک می جویند. نبود اثر شرعی برای خبر واحد در حوزة غیر فقه از دیگر اشکالاتی است که علامه طباطبائی بر حجیت روایات تفسیری وارد می داند که در پاسخ، می توان به وجود اثر شرعی در کاشفیت خبر از واقع و یا اثرات تکوینی برای آن استناد نمود. بر این اساس، منبع عظیم روایات غیرفقهی سهم مؤثری در فرآیند تفسیر خواهد داشت.
علامه طباطبائی و نحوة بهره گیری از اشعار عربی در تفسیر المیزان
حوزه های تخصصی:
تفسیر المیزانکتابی است سرشار از مباحث معرفتی، حکمی، روایی، ادبی و تاریخی که ذیل آیات برای تبیین مفاهیم قرآنی، منظم گشته است. این تفسیر که در واقع، دائرةالمعارفی گرانسنگ از علوم قرآنی و اسلامی است، طیّ چهل سال اخیر، همه جا به عنوان منبعی قابل اعتماد، مورد استفاده پژوهشگران بوده است و در بسیاری از موارد، نظر علامه طباطبائی، فصل الخطاب مباحث گشته است. در این میان، توجه علامه به ادبیات و خاصّه اشعار عرب در ارتباط با بیان آیات، جایگاهی ویژه و اهمیّتی بسزا دارد. در این نوشتار، کوشیده ایم تا از این منظر به تفسیر المیزانبنگریم و در حد بضاعت خویش و امکانات یک مقاله، کارکردهای اصلی این ابیات و رویکرد حاکم بر آنها را که حاصل ذوق و اندیشة علامه است، تشخیص دهیم وتحلیل نماییم. منبع مورد استفادة ما، متن اصلی المیزانو نیز ترجمة بیست جلدی آن از سید محمدباقر موسوی همدانی (م. 1421ق.) است که جامعة مدرسین حوزة علمیه قم به چاپ رسانده است.