مقالات
حوزه های تخصصی:
آثارالبلاد و اخبارالعباد از زکریای قزوینی، یکی از مهم ترین کتاب جغرافیای تاریخی سرزمین های آباد است. که در سال 674ه. ق به زبان عربی به رشته نگارش درآمده و دارای سه پیشگفتار و هفت عنوان دربارۀ هفت منطقه است. يكى از امتيازاتى كه آثار البلاد را متمايز مى سازد توصیف و تأثیر آب و هوا ی بلاد بر خلُقیات و شخصیت افرادی است که در آن ولایات و مناطق زندگی می کنند. این اثر دارای رویکردی مذهبی و اخلاقی است وآموزه های دینی و مضامین تربیتی در آن مورد توجه قرار گرفته شده و نویسنده بیشتر برآن تأکید ورزیده است. موضوعاتی نظیر راست گویی، خوش رفتاری و نیکوکاری در فحوای کلام قزوینی به خوبی مشهود است. در مجموع می توان گفت، کلام نافذو زبان صمیمی قزوینی در بیان آموزه های تعلیمی و اخلاقی سبب گیرایی و همگانی شدن کتاب وی شده است. مهم ترین نتیجۀ مبحث مقاله دراینست که قزوینی یکی از روش های اصلاح جامعۀخود را آگاهی بخشی وتبیین فضایل اخلاقی می داند وبه همین منظور در اکثر مطالب کتاب خود ضمن تأکید بر دانش اندوزی و خرد گرایی مخاطب را به کسب فضایل ودوری از رذایل تشویق وترغیب نموده است.
بررسی معانی واژۀ «باز» بر پایۀ محور هم نشینی در تاریخ بلعمی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و نقش مؤثر پیشوند «باز» در تاریخ بلعمی به عنوان یکی از ذخایر گران بهای نثر کهن فارسی دری است تا با توجه به آن، بارهای مختلف معنایی هر واژه درون نظام معنایی و در رابطه با محور هم نشینی کلمات بر روی زنجیرۀ گفتار مشخص شود و ابهام معنایی جملات رفع گردد. تنوع به کارگیری پیشوند «باز» در تاریخ بلعمی افعالی تازه با معانی جدید به وجود آورده است. در تاریخ بلعمی، «باز» در حالت اسم یا مصدر، صفت، قید، حرف اضافه و پیشوند فعل مرکب کاربرد دارد. در مقام پیشوندی فعل مرکب به دو صورت نمود پیدا می کند؛ یکی با تغییر در معنای اصلی فعل و دیگری بدون تغییر در معنای آن. مهم تر آن که کاربرد یک فعل پیشوندی یکسان در جملات گوناگون باعث تنوع معنا و کاربردهای مختلف آن گردیده که نشان می دهد هدف بلعمی بیان دقیق معنای فعل در متن جمله بوده است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل و توصیف داده ها به معانی تازه ای از پیشوند «باز» در ترکیب با کلمات دست خواهیم یافت.
تیر گز و آب رز در داستان رستم و اسفندیار
حوزه های تخصصی:
در داستان نبرد رستم و اسفندیار، دو ترکیب «تیر گز» و «آب رز»، پرسش ها و پاسخ های بسیاری را پدید آورده است. محققان تقریباً از چند منظر به این داستان و عناصر آن نگریسته و تحلیل هایی ارائه نموده اند. در این مقاله کوشیده شده تا با نقد آن نظرات، اولاً تأکید شود که تأویل ساختارگرایی از عناصر این داستان بر مبنای تقابل دینی یا سنت و تجدد، تفسیری پذیرفتنی است؛ ثانیاً برای این داستان و عناصر آن می توان تحلیل نمادین هم ارائه داد و در آن صورت، این دو ترکیب، معانی نمادین گوناگونی را برمی تابند؛ ثالثاً تأویل واقع گرایی از این عناصر نیز با توجه به مستندات دو کتاب «عجایب المخلوقات» و «زراتشت نامه» امکان پذیر است که در آن صورت، «تیر گز» و «آب رز» هر دو در معنای واقعی هستند و به دلیل قدمت و تقدس در تیر کشندة اسفندیار به کار رفته اند.
بررسی عناصر داستان «زمین سوخته» اثر احمد محمود
حوزه های تخصصی:
احمد محمود، یکی از رمان نویسان معاصر است که با توجّه به محیط جغرافیایی محل زندگی اش جنگ و حوادث آن را، از نزدیک لمس کرده است. او سعی در بیان مشکلات و در به دری های مردم جنگ زده دارد. درونمایه این رمان، بیان مشکلات و گرفتاری هایی است که برای مردم جنگ زده اتفاق افتاده است. این پژوهش به صورت کتابخانه ای به بررسی عناصر داستان رمان «زمین سوخته» اثر احمد محمود پرداخته است. زاویه دید، اول شخص مفرد است که از زبان شخصیّت اصلی بیان می شود. پی رنگ رمان، حکایت ماه های آغازین جنگ و حوادثی است که در شهر اهواز رخ داده است. شخصیّت ها نسبت به حوادث و اتّفاقات در حاشیه قرار می گیرند و اهمیّت کمتری دارند. گفت وگوها در این رمان با طبقات اجتماعی افراد متناسب است. لحن رمان جدی و به دور از شوخی است. فضای رمان نیز با دلهره و ترس همراه است.
جایگاه تشبیه، پربسامدترین عنصر خیال در دیوان وحشی بافقی
حوزه های تخصصی:
تصویر، اگر اساس شعر نباشد ، یکی از عناصر اصلی سازندة آن است ؛ شاعران با آفرینش تصاویر شعری خود ضمن آن که توان خیال پردازی خود را به نمایش می گذارند ، گرایش-های فردی و نیز سبک شخصی و دوره ای خویش را نیز نمایان می کنند . این پژوهش با عنوان « تشبیه ، قالب تصویر ساز در غزل وحشی» ، غزلیات این شاعر را از نظرگاه کمیّت و کیفیّت انواع تصاویر مورد بررسی قرار داده است و با بهره گی ری از ملاحظات سبک شناسانه مشخص می سازد ک ه این شاع ر اوج تصویر آفرینی خود را در غزلیاتش نمایان ساخته و با توجه به گرایش او به ساده گویی، تشبیه را تقریباً به میزان استعاره استفاده کرده است .
بررسي و مقایسه ی رابطة متقابل جهان نگري و صنايع بديعي در اشعار سهراب سپهری و محمدرضا شفیعی کدکنی ( با استفاده از نظريّة ساختارگرايي تكويني لوسین گلدمن)
حوزه های تخصصی:
با مطالعه و بررسي آثاري كه پيرامون نقد ادبي نگاشته شده اند، مي توان دو رويكرد عمده را از يكديگر متمايز كرد: در رويكرد اوّل، اثر و متن ادبي، تنها انعكاس دهنده ی ذهنيّت مؤلّف خويش دانسته شده و متن، تابعي از عوامل تعيين كننده ی بيروني است. رويكرد دوم امّا بر خلاف رويكرد اوّل، محوريّت را به متن و اثر ادبي می دهد و ادبيات را تنها يك مسأله ی زباني مي داند. با این وجود، برخی از صاحب نظران مانند آلبر كامو و لوسين گلدمن در ادبیات غربی و صائب تبریزی و دكتر شفيعي كدكني در ادب فارسی، اعتقادي به جدايي لفظ (متن) و محتوا (درون مايه) ندارند. این گروه برآنند که زبان و اندیشه دو روی یک سکه اند و نمی توان آن ها را جدای از هم انگاشت. در مقاله ی حاضر با استفاده از نظريّه ی ساختارگرايي تكويني لوسين گلدمن، متفكّر و جامعه شناس مجارستاني، رابطه ی متقابل صنايع بديعي (به عنوان يكي از عناصر لفظي متن) در شعر سهراب سپهری و محمدرضا شفیعی کدکنی با جهان نگری (درون مايه هاي فكري) آن ها مورد بررسي و مقایسه قرار گرفت. شیوه ی پژوهش، تحلیل محتوا بر اساس مطالعات کتابخانه ای و هدف اصلی مقاله نشان دادن میزان تأثیر متقابل زبان و معنا در شعر این دو شاعر معاصر است.
مولفه های ادب غنایی در تاریخ بیهقی
حوزه های تخصصی:
ادبیّات غنایی دربرگیرندۀ موضوعاتی همچون عشق، وصف، مدح، مرثیه، شادی نامه، عرفان و ... است و به طور کلی هر نوع نوشته یا اثری که در آن به بازتاب عواطف و احساسات اشخاص پرداخته شده باشد را شامل می شود؛ یعنی تمام احساسات از لطیف ترین تا درشت ترین آن ها با همة واقعیّاتی که وجود دارد. در هر نوع ادبی می توان ردپایی از احساسات و عواطف اشخاص را دریافت. تلاش نگارندگان در این جستار برآن است تا مولفه های ادب غنایی را در تاریخ بیهقی به روش تحلیل و توصیف با استفاده از منابع کتابخانه ای مورد بررسی قرار دهند و در پایان بسامد هریک از مولفه ها را ارائه نمایند. در تاریخ بیهقی مباحثی مانند شادی، شور و شوق، اعیاد، مجالس عروسی و شراب خواری، شکار امیران غزنوی و نیز لحظات تأسّف بار اعدام اشخاص مهم، مرگ اطرافیان و مراثی را می توان به وفور یافت که تخیّل نویسنده در آفرینش حوادث و قهرمانان آن صحنه هایی بدیع از ادب غنایی را رقم زده است. گاهي خواننده با خواندن داستاني چون بر دار کردن حسنك وزير، به گريه مي افتد و گاهي با بيان شيرين آن سراپاي وجودش را تعجب و شگفتی فرامی گیرد كه اين خود هنري بزرگ محسوب می شود؛ این احساسات همان موضوعات ادبیّات غنایی است که در تاریخ بیهقی نمود داشته و بخش هایی از این اثر را در حیطة این نوع ادبی قرار می دهد.