مقالات
حوزه های تخصصی:
شهر و شهرنشینی، امروزه از مهمترین موضوعات اجتماعی است که می تواند عناصر فرهنگی و کلیه فرایند های ناشی از تاثیر انسان و محیط پیرامون او را دستخوش تغییر و تحول قرار دهد. شهر مفهومی مدنی دارد. و ساخت مدنیت و الگوهای توسعه شهری نیازمند رجوع به منابع دینی نظریه پردازی، الهام از گذشته و داشته و پیشینه تاریخی و متناسب سازی آن با نیازهای پیچیده و گوناگون انسان معاصر است. طراحی معماری الگوگرا گرایشی با تاکید بر شناخت، تداوم و الهام از الگو ها در ساختار های نوین، جایگاه بالایی داشته است. برای ساخت بناهای مذهبی و غیر مذهبی می باستی از علائم هندسی و ریاضی و طراحی استفاده نمود. کاردان در طی قرن های متمادی با بهره گیری از این علوم توانسته اند شاهکارهایی در هنر معماری بوجود بیاورند. آثار معماری به عنوان نمادهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی یک کشور شناخته می شوند. تمدن های تاریخی نخست از طریق همین آثار معماری شناخته می شوند. ساختمان هایی چون تخت جمشید، اهرام ثلاثه مصر، کالاسیوم روم از جمله چنین آثاری محسوب می شوند. آثاری که پیوند دهنده مهم خودآگاهی های اجتماعی بوده اند. شهرها، مذاهب و فرهنگ ها از طریق همین یادواره ها خود را می شناسانند. بر همین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی ضرورت و شاخص های معماری ایرانی اسلامی در طراحی شهرهای نوین با استناد به تاریخ معماری ایران با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی می باشد. و بررسی معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی و مقایسه آن با اصول توسعه پایدار شهری است تا مشخص کند که معماری و شهرسازی ایرانی- اسلامی با توسعه پایدار همخوانی دارد یا خیر؟ همچنین توجه به ابعاد زیست محیطی در طراحی فضای شهری باتوجه به معماری و شهرسازی سنتی ایران اسلامی و بررسی و دستیابی به تمایز و ویژگی های مشترک بین این دو مقوله در اجرایی نمودن معماری و شهرسازی پایدار می باشد که این اهداف را مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد.
تبیین حس تعلق به مکان و هویت در فضاهای شهری با تاکید بر بازارهای سنتی
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری مکان هایی برای برقراری ارتباطات و تعامل جوامع انسانی هستند که افراد با علایق و خواست های متفاوت گرد هم می آیند. بازارها و مراکز تجاری به عنوان یکی از مهمترین فضاهای شهری که به اشکال مختلف در کالبد شهرها تبلور یافته اند، جز مهمی از سیستم فضای شهری محسوب می شوند. حس تعلق مکان به عنوان پیوندی مؤثر که مردم با قرارگاه های مکانی برقرار می کنند تعریف می شود، جایی که آن ها تمایل به ماندن دارند و جایی که آن ها احساس راحتی و امنیت دارند. این حس به گونه ای به پیوند فرد با مکان منجر می شود که انسان خود را جزئی از مکان می داند و بر اساس تجربه های خود از نشانه ها، معانی، عملکردها، شخصیت و نقشی برای مکان در ذهن خود متصور می سازد. خلق فضای شهری مؤثر، کارآمد و پویا که با نیازهای اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، فیزیکی، اقتصادی و ... مردم جامعه هماهنگ باشد، همواره دغدغه کار بسیاری از برنامه ریزان و طراحان شهری بوده است. هدف از این پژوهش شناخت و تبیین مفهوم حس تعلق به مکان، ابعاد مختلف و مولفه های آن در فضاهای شهری و بازارهای سنتی و در نهایت ارائه یک مدل مفهومی در چارچوب مولفه های سازنده حس تعلق به مکان در بازارها بوده است. روش و نگرش حاکم بر این مقاله مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و تحلیلی است که در ابتدا به مرور مفاهیم و تعاریف و نظریات مرتبط پرداخته، سپس با تبیین مولفه ها و شاخص های شکل دهنده حس تعلق به مکان در فضاهای شهری و بازارهای سنتی، مدل مفهومی جهت ارزیابی این فضاها ارائه گردیده است. پس از بررسی مطالب فوق این نتیجه حاصل شد که حس تعلق به مکان که عامل مهم در شکل گیری پایه های ارتباطی استفاده کنندگان و محیط می باشد، نهایتاً منجر به ایجاد محیط های با کیفیت می گردد. در این بین عواملی نظیر: عوامل کالبدی، کارکردی، اجتماعی و ادراکی که خود دارای ریز معیارهایی نیز هستند، مهمترین مولفه های شکل دهنده حس تعلق به مکان می باشد.
بازخوانش معیارهای طراحی داخلی، جهت تغییرکاربری ابنیه ارزشمند
حوزه های تخصصی:
بناهای ارزشمند، میراثی گرانبها برای هر تمدن و کشوری به حساب می آیند. بنابراین حفظ و بقای آن ها برای آیندگان دارای اهمیت است. امروزه تعداد زیادی از بناهای ارزشمند، به دلایلی همچون منسوخ شدن کاربری اولیه، متناسب نبودن فضاهای داخلی جهت نیازهای امروزین، بدون استفاده رها شده اند. لذا تغییرکاربری، به منظور استفاده ی مجدد از آن ها ، به عنوان یکی از راه کارهای حفاظت و باززنده سازی مطرح می شود. از آن جایی که جهت بهره برداری مجدد از بنا، ناگزیر به دخالت و ایجاد تغییر در آن می باشیم، طراحی داخلی در یک بنای میراثی متناسب با عملکرد جدید آن اهمیت می یابد. یک بنای میراثی حامل پیام هایی می باشد که ماهیت آن را تعریف می کند، و همین اصل باعث تمایز طراحی در این گونه زمینه ها با سایر موارد می شود. بر این اساس طراح به عنوان اتصال دهنده ی گذشته به آینده دارای مسئولیتی سنگین در برابر نسل های گذشته، حال و آینده است. لذا رعایت اصول و معیارهای مؤثر جهت حفظ ارزش های بنا در طراحی داخلی به منظور تغییرکاربری، اهمیت به سزایی می یابد. مقاله ی حاضر در پی یافتن اصول راهنما و معیارهای مؤثر طراحی در زمینه های ارزشمند می باشد. تا علاوه بر حفظ ارزش های بناهای میراثی تغییرکاربری سازگار با آن ها صورت گیرد. دستور العمل های پیشنهادی ثابت نیستند، اما جامع اند، به طوری که می توانند در موقعیت های متنوعی استفاده شوند و با ویژگی های خاص موارد گوناگون و ارزش های نهفته در هر زمینه ی تاریخی منطبق شوند. شیوه ی پژوهش در این مقاله به صورت مطالعات کتابخانه ای و بررسی نمونه های موجود در این راستا می باشد. بدین منظور در ابتدا به بررسی اصول و قوانین حاصل از بیانیه ها و قطع نامه های جهانی، جهت تغییرکاربری پرداخته ، سپس با بررسی نمونه های موجود، و راه کارهای ارائه شده در این زمینه به تدوین اصول و معیارهای پیشنهادی جهت طراحی پرداخته می شود؛ در پی آن با اشاره به هر یک از شاخص های تأثیرگذار، و تطبیق آن با اصول تغییرکاربری سازگار، جدولی از عواملی که می بایست درطراحی داخلی مورد توجه قرارگیرند ارائه می گردد که از جمله مهم ترین اصول مورد توجه رعایت سادگی، انعطاف پذیری، بازگشت پذیری و توجه به روحیه ی مکان و حفظ ارزش ها و زیبایی های بصری معرفی می گردد.
بازار تاریخی شهر قزوین و روند شکلگیری آن
حوزه های تخصصی:
بررسی چگونگی شکل گیری بازار قزوین و ویژگی معماری کاروانسراها و پاسخ به این پرسش که روند شکل گیری بازار چگونه است؟خصوصیات معماری کاروانسراهای آن چه می باشد؟ موضوع این تحقیق است. اهمیت این تحقیق بر این است که علاوه بر شناسایی شهر از نظر اقلیم و بناهای موجود، به بررسی موقعیت بازار و عناصر آن در شهر بپردازیم. در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، ابتدا منابع مکتوب مرتبط با موضوع به شکل اسنادی گردآوری شده و سپس با بررسی و تحلیل بناهای موجود، ویژگی های کالبدی آن ها تحلیل و تبیین شده است.که در این راستا جداولی ارائه شده است که در آن ها ویژگی، تصاویر، پلان، مقاطع کاروانسراها طبقه بندی و مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که روند شکل گیری بازار از دوره صفوی آغاز و تا دوره پهلوی ادامه داشته است. بیشتر بازارها یک راسته اصلی و شکل خطی دارند، اما بازار قزوین دارای تناسبات مرکزی است و راسته هایی تقریباً مستقیم دارد که این راسته ها، شکل شطرنجی پیدا کرده اند و به نظر می رسد، به شکل آگاهانه ای ایجاد شده اند که کاروانسراهای بزرگ و فضای خیابان از عناصر هویتی آن به حساب می آیند. بیشتر کاروانسراهای آن در دوره قاجاریه و در دو طبقه با حجره هایی در اطراف حیاط شکل گرفته اند که با ورودی های متعدد به مجموعه بازار راه دارند.
بررسی شباهت منار جنبان مسجد پا منار سبزوار با منار جنبان اصفهان
حوزه های تخصصی:
منار یکی از عناصر کالبدی و سازه ای تاریخ معماری ایران است که کاربرد فراوانی در دوران گذشته داشته است زمانی بر فراز آن آتش می افروختند و زمانی دیگر به عنوان دیده بانی مورد استفاده قرار می گرفت و در دوران اسلامی نیز کاربری های دیگری گرفته است. منارها از لحاظ ویژگی های گوناگون به انواع مختلف تقسیم می شوند. بعضی از این منارها مانند منار جنبان اصفهان دارای شهرت جهانی شده اند وگاهی بعضی از آنها مانند منار مسجد پامنار سبزوار علی رغم شباهت بسیار، با اینکه قبل از منار جنبان اصفهان ساخته شده است تا حدودی ناشناخته باقی مانده است. روش تحقیق این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی می باشد که به مطالعه ی منارهای هر دو بنای منار جنبان اصفهان و مسجد پامنار سبزوار و تحلیل و مقایسه ی ویژگی های آنها و پیدا کردن شباهت ها و ویژگی های مشترک بین منارهای این دو بنا می پردازد. فرضیات تحقیق بر این استوار است که بنای معروفی مانند منار جنبان اصفهان شباهت های زیادی با مسجد پامنار سبزوار که نزدیک به یک قرن قبل از منار جنبان اصفهان ساخته شده است دارد. نتایج نشان می دهد که این دو منار دارای ویژگی های مشابه بسیار زیادی از نظر معماری، سازه و تزیینات می باشند.
بررسی تاثیر کیفیت فضای شهری بر میزان حضور زنان در شهر اهواز نمونه ی موردی محله ی کیانپارس
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان تجلی گاه کالبدی شهر باید نیازهای اجتماعی شهروندان را برآورده ساخته و بسترهای لازم را در دسترسی و تأمین خدمات مورد نیاز استفاده کنندگان فراهم سازد . در شرایط دنیای امروز دستیابی به یک جامعه پایدار و عادلانه ، بدون مشارکت و حضور فعال زنان امکان پذیر نیست و این حضور پذیری ارتباط تنگاتنگی با فضاهای شهری دارد. زنان از جمله گروه هایی هستند که توجه به ویژگی ها و نیازهایشان در طراحی عرصه های عمومی شهری، برای ایجاد انگیزش حضور و برقراری تعاملات متعارف اجتماعی، بیش از سایر گروه ها نادیده گرفته شده اند. حضور زنان در فضاهای شهری با عوامل متعددی محدود می شود. این موانع مشتمل بر مسائل کالبدی فضا ، شرایط فرهنگی ،اجتماعی و… است. برای تأمین عدالت و برابری ، جامعه باید با درک تفاوت در نیازها ، موقعیت و اهداف فرد ، موانع محدود کننده را رفع کند و به آن ها امکان حضور و مشارکت اجتماعی برابر را بدهد. این پژوهش با روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانه ای و استفاده از نرم افزار های Office. Spss Auto Cad برای تحلیل داده ها هدف بررسی تاثیر کیفیت فضای شهری بر میزان حضور زنان در شهر اهواز نمونه ی موردی محله ی و به بازشناسی دلایل محدود کننده حضور زنان و تعاملات اجتماعی در کیانپارس می پردازد .
ارزیابی مشخصه های مناظر طبیعی در خیابان های شهرهای اسلامی (بررسی تطبیقی سه خیابان در شهر ملاکا در مالزی و خیابان چهار باغ در شهر اصفهان)
حوزه های تخصصی:
علی رغم رشد سریع شهر نشینی و نوسازی، بسیاری از ویژگی های کالبدی گردشگاه های عمومی مورد تغییر واقع شده است. این کار تأثیر منفی بر روی مناظر طبیعی به ویژه در شهرهای قدیمی، تاریخی و اسلامی مالزی و ایران گذاشته است. در اینجا به بررسی تطبیقی سه خیابان در ملاکا مالزی (خیابان توکینگ بسی ، خیابان توکینگ ایماس ، خیابان توکانگ )و دیگری خیابان چهار باغ عباسی در اصفهان به لحاظ مشابهت هایی در فرم کالبدی، ساختار، نوع فعالیت، عملکرد، کیفیت فضایی و نوع تأثیرات پرداخته شد. برای رسیدن به چهارچوب پژوهش ابتدا به بررسی ویژگی های مشخصه های مناظر طبیعی خیابان پرداخته می شود . اهمیت این موضوع بیشتر از آن روست که با مقایسه شناخت عوامل مهم مطلوبیت از دید استفاده کنندگان دو شهر با فرهنگ های متفاوت، می توان به جهت گیری های آتی در طراحی خیابان کمک نمود. پژوهش حاضر بر آن شد تا با استفاده از روش تطبیقی - تحلیلی و انجام تحقیقات کتابخانه ای و میدانی به ارزیابی و مقایسه تطبیقی موضوعات مشابه به هم مثل نوع کاربری، فعالیت ها و زمان های مورد استفاده، چیدمان و ویژگی های کالبدی با یکدیگر بپردازد و در آخر به معیار جامع تری در طراحی خیابان از جنبه کاربردی رسیده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد خیابان چهارباغ اصفهان در قیاس با سه خیابان مالزی، هر دو نمونه شرایط نسبتاً برابری دارند که بیانگر وجود ظرفیت های بالای تاریخی و فرهنگی در خیابان چهارباغ است. برهمین اساس با توجه به زیرمعیارها و شاخص هایی که معیارهایی فوق را تبیین می کنند می توان انتظار داشت با اقداماتی هم چون کاهش عرض سواره روها به نفع پیاده راه وسط خیابان، محدود نمودن و کنترل حرکت سواره، افزایش امنیت خیابان، تقویت فعالیت های شبانه، ارائه تسهیلات گردشگری در پیرامون خیابان، بهبود دسترسی انواع مدل های حمل و نقل به خیابان و...، سرزندگی و افزایش گردشگرپذیری خیابان و بافت پیرامون آن تحقق یابد.