فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۴۱۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
استحمام ایرانیان فراتر از کارکرد بهداشتی مرسوم، کارکردهای مختلفی داشت که بررسی و تبیین این ابعاد، میتواند ما را در فهم بهتر تاریخ فرهنگی ایران یاری رساند. از این رو، مساله ی پژوهش حاضر، بررسی جلوه ها، کارکردهای متنوع و ابعاد مختلف فرهنگ استحمام ایرانیان در دوره قاجار است تا به این پرسش پاسخ دهد؛ که استحمام ایرانیان آن عصر از چه ویژگی هایی برخوردار بوده؟ در پاسخ، مقاله این مدعا را طرح می کند که فرهنگ استحمام ایرانیان در آن عهد، علاوه بر کارکرد بهداشتی، ابعاد و نقشهای چندگانه دیگری در چهار حوزه ی بهداشتی سلامتی، دینی، زیباییشناختی و اجتماعی داشت که برآمده از باورهای هویتبخش و طرز معیشت بومی ایرانی اسلامی است. این پژوهش، بر اساس روش توصیفی تحلیلی می کوشد این کارکردها را به نمایش بگذارد.
بررسی تاریخی فعالیت های اقتصادی یهودیان همدان در روزگار قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همدان از دیرباز میزبان اقوام و پیروان ادیان مختلف بوده است، که یهودیان یکی از آنان به شمار می روند. موقعیت جغرافیایی و اقتصادی همدان و قرار گرفتن آن بر سر راه بازرگانی بین النهرین، سبب گردید که یهودیان در دوره ی قاجار این شهر را مرکز فعالیت های اقتصادی خود در غرب ایران قرار دهند. تراکم جمعیت و آزادی نسبی یهودیان در همدان در دوره ی قاجار باعث گردید که آنان در فعالیت های اقتصادی، مانند بازرگانی با بین النهرین، پزشکی و عتیقه فروشی، به پیشرفت های قابل توجهی دست یابند؛ گرچه این فعالیت ها پیوسته تحت تأثیر چگونگی روابطشان با اکثریت مسلمان و وقایع بین المللی، مانند جنگ جهانی اول، قرار داشت.
نگارندگان ، با رویکردی تاریخی و با تکیه بر منابع کلاسیک، سفرنامه ها و اسناد، کوشیده اند ضمن بررسی اجمالی اوضاع اجتماعی یهودیان در همدان، به طور خاص، به فعالیت های اقتصادی آنان در دوره ی قاجار و تأثیر آن بر جایگاه اجتماعی شان بپردازند. این پژوهش بر اساس تحلیل داده های تاریخی انجام شده است.
منصب کدخدا در جامعه ی روستایی دوره ی قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ ایران، کدخدا یان به عنوان رؤسای روستاها ، نقش بسیار مهمی در ساختار اداری و تأمین امنیت روستاها ایفا کردند. این موقعیت و عملکرد در دوره ی قاجاریه نیز تداوم و تکامل یافت و به موجب «قانون تشکیل ایالات و ولایات و دستورالعمل حکام» مصوب 14 ذی القعده ی 1325، اداره ی امور روستاها رسماً بر عهده ی کدخدایان گذاشته شد ؛ اما در سال 1354 ه.ش، کدخدا از سیستم اداری ایران حذف و مناصب دیگری همچون «دهبان» و «انجمن ده» جایگزین آن شدند. در این پژوهش ضمن بررسی موقعیت و جایگاه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کدخدا و عملکرد اداری- سیاسی او در جامعه ی روستایی دوره ی قاجار و تداوم و تحول ساختار و عملکرد کدخدا در طول این دوره، به این سؤال پاسخ می دهیم که جنبه های مثبت و منفی نقش کدخدا برای دولت، مالک و روستاییان چه بوده است. در این مقاله از روش توصیفی- تحلیلی و بررسی تاریخی مبتنی بر اسناد و داده های موجود در منابع استفاده می کنیم.
نتیجه ی این تحقیق نشان می دهد که در جامعه ی روستایی عهد قاجار، کدخدا به عنوان رئیس ده، بالاترین مقام اجرایی حاضر در روستا بود و ارتباط مقامات دولتی و مالکان غایب با روستاییان و بالعکس بیشتر به واسطه ی او انجام می شد. کدخدا با توجه به شرایط زمانه، میزان قدرت و نفوذ مالک و مقامات بالادستی دیگر، مطیع یا سرکش بودن افراد زیردست، میزان نفوذ و اعتبار در بین مردم و ویژگی های اخلاقی و شخصیتی خود، گاه به عنوان نماینده ای چاپلوس برای حکومت ظاهر می شد و با گرفتن مالیات های گوناگون از رعایا، باعث بدبختی آن ها می شد و گاه به صورت زبان گویای افراد زیردست خویش دربرابر ظلم و ستم مقامات دولتی دیگر درمی آمد و با رسیدگی به مشکلات مردم، برای رفاه و آسایش آنان اقدام می کرد.
بررسی فرآیند انقراض سلسله ی والیان اردلان در عهد ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سال 1284 قمری نقطه ی عطفی در تحولات سیاسی کردستان اردلان بود. مقارن این سال شاهنشاه مقتدر قاجار، ناصرالدین شاه، در پی اعمال سیاست تمرکزگرایی، پس از مرگ والی اردلان از تفویض دوباره ی قدرت به اعضای این خاندان خودداری کرد. وی با انتصاب یکی از شاهزادگان قجری به نام فرهاد میرزا معتمدالدوله در این منطقه، به سلطه ی سیاسی چند صد ساله ی خاندان با نفوذ محلی اردلان خاتمه داد. این پژوهش با اتخاذ روش تاریخی و با بررسی چگونگی شکل گیری روابط پیرامون و مرکز، ضمن روشن کردن دلیل و چگونگی فروپاشی این حکومت محلی، در صدد است علل و عوامل این انقراض و پیامدهای ناشی از آن را مورد بحث قرار دهد و در پاسخ به این پرسش ها و ابهامات نشان دهد که سیاست قاجاری کردن ایران، تمرکزگرایی سیاسی و تمایل شدید قدرت فزاینده ی نظام استبدادی به تجمیع و ادغام پیرامون در مرکز، اختلافات درونی خاندان اردلان، ضعف سیاسی آخرین والیان اردلان و نارضایتی عمومی، مقارن با رشد روز افزون قدرت سلطانی ناصرالدین شاه و سیاست تغییر در شیوه ی حاکمیت محلی و نظام والی گری نقش مؤثری در انحلال حکومت اردلان ها داشته است.
واکاوی شورش شیخ احمد مدنی و محمدخان بلوچ
حوزه های تخصصی:
این مقاله شورش شیخ احمد مدنی و محمدخان بلوچ را از پایان استیلای افغان ها بر ایران تا آستانه تغییر سلطنت از صفویه به افشاریه مورد بررسی قرار می دهد و در پی یافتن پاسخی برای این دو پرسش است: نخست اینکه شورش یاد شده از چه زمینه ها و عواملی نشأت می گرفت و اهداف آن چه بود؟ ثانیاً این شورش چه سرنوشتی پیدا کرد؟
پس از سرکوب افغان ها در ایران، شیخ احمد مدنی به حمایت از افغان ها، نواحی جنوبی ایران را عرصه ی تاخت و تازهای خود قرار داد. محمدخان بلوچ به دستور طهماسب قلی خان (نادر) برای سرکوبی این تاخت و تازها روانه ی جنوب شد، اما به دلیل همراهی مردم اهل تسنن جنوب با خان بلوچ و همچنین شکست نادر از عثمانی که او را در موضع ضعف قرار داده بود، محمدخان فرصت را برای شورش مهیا دید و با همکاری شیخ احمد مدنی درصدد غلبه بر نادر و جلوس بر تخت سلطنت برآمد.
حیات اجتماعی شیراز عصر فتحعلی شاه قاجار به روایت وارینگ
حوزه های تخصصی:
دوره حکومت قاجاریه(1304ـ 1175ش/ 1925ـ 1795م)، ایران به دلیل موقعیت مهم جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی اش، در کانون توجه و رقابت میان قدرت های بزرگ اروپایی قرار گرفت و گروه های مختلفی از آنان در قالب مامورین و مسافرین خارجی با اهداف و انگیزه های گوناگون به ایران سفر کردند. حیات اجتماعی شیراز از جمله مواردی است که در کانون توجه این سفر نامه نویسان قرار گرفته است. ادوارد اسکات وارینگ، از سفرنامه نویسانی است که در دوره فتحعلی شاه قاجار به ایران و شیراز سفر کرد. این پژوهش در صدد بررسی بازتاب حیات اجتماعی شهر شیراز در سفرنامه وارینگ است. این مقاله با روشی تحلیلی به بررسی روایت های این مسافر انگلیسی و همچنین بر مبنای اهداف و انگیزه های این سفرنامه نویس، نوع پایگاه اجتماعی، شغل و ماموریت وی در شیراز عصر قاجار، خواهد پرداخت.
مجلس اول شورای ملی و رویارویی با حکام و متنفذین محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأسیس مجلس شورای ملی ایران از مهم ترین ثمرات انقلاب مشروطه بوده است. بی تردید شناخت سمت گیری ها و رویکرد اساسی این مجلس بدون توجه به نحوه مناسبات آن با حکام و نیروهای بانفوذ محلی، ناقص خواهد بود. اساساً درتاریخ ایران حکومت ایالات از مهم ترین مناصب دولتی بودهاست. همچنین در این دوره خاص غالب حکام که به شیوه دوره دیرین استبداد خو گرفته بودند، نسبت به مجلس نظر مساعدی نداشتند و به عنوان بخش مهمی از جبهه استبداد داخلی عمل می کردند. محمد علی شاه هم به یاری حکام در ایالات چشم طمع داشت تا از بسط مشروطه در نقاط مختلف کشور جلوگیری شود. از جمله اقدامات اصلاحی مجلس اول در این راستا این بود که حکام با نظر مجلس تعیین شده و تحت چارچوب های قانونی کار نمایند که به صورت تدوین قانون تشکیلات ایالات و ولایات و دستور العمل حکام متبلور شد. در اینجا بر موضوع رویارویی مجلس با حکام و منتفذین مستبد توجه شده که در واقع مکمل تصویب این قانون بوده است. با تلاش های مجلس اول دست حکام استبداد تا حد زیادی از کارها قطع شد، از جمله می توان به خلع ظل السلطان از حکومت اصفهان و آصف الدوله از حکومت خراسان اشاره کرد. همچنین سردار منصور از رشت، حاج آقامحسن از اراک، سپهدار خلعتبری از تنکابن، حاج میرزا حسن و امام جمعه از تبریز، با کوشش مجلس دست تجاوزشان قطع شد. رحیم خان چلبیانلو و سالار مفخم بجنوردی هم از جمله افراد منتفذی بودند که با نفوذ مجلس بازداشت شدند. هرچند که در برخی موارد هم مجلس چندان موفق نبود، مانند برخورد با قوام الملک شیرازی که به خاطر ساختار خاص ایلی فارس و اوضاع پرآشوب آن ایالت و ریشه داری خاندان قوام در آنجا می بود.
اختلاف های شیخیه کرمان با دیگر فرقه های شیخیه و انشعابات آن پس از درگذشت موسس این فرقه حاج محمد کریم خان کرمانی در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران عصر قاجار شاهد ظهور فرقه جدیدی در مذهب تشیع به نام شیخیه شد. این فرقه پس از مرگ دومین رهبر آن، سیدکاظم رشتی، دچار انشعابات درون گروهی شد؛ آن چنان که هر یک از شاگردان او براساس اجتهاد خود، به بسط آرا و دیدگاه های دو رهبر نخست و ترویج شیخی گری پرداختند. یکی از آنان حاج محمد کریم خان کرمانی بود که با شرح یکی از اصول اعتقادی شیخیه، یعنی رکن رابع، شاخه مستقلیِ از شیخیه، یعنی شیخیه کرمان را به وجود اورد. پس از مرگ او، شیخیه کرمان با بحران جانشینی مواجه شد و به ترتیب دو پسر او، حاج محمد رحیم خان و حاج محمدخان، هر یک مدتی زعامتِ شیخیه کرمان را عهده دار شدند و بدین ترتیب دو شاخه دیگر از شیخیه کرمان به وجود آمد. همچنین حاج محمدخان، سومین رهبر شیخیه کرمان، پس از رسیدن به قدرت به ترویج رکن رابع و فروعات آن پرداخت. این موضوع حساسیت و خشم علمایِ شیخی شهرهای دیگر را برانگیخت و زمینه های جدایی آنان را از شیخیه کرمان فراهم آورد. از این رو بار دیگر شیخیه کرمان با انشعابات داخلی مواجه شد؛ اما حاج محمدخان با تألیف کتاب ها و رسائل مستقل و پاسخ به شبهات آنان کاملاً این فرقه را از دیگر شاخه های شیخی جدا کرد.
نگاهی به زندگی روزمره مردم ایران در اواخر عصر قاجار
حوزه های تخصصی:
فهرست تعیین زوجات، اولاد و نتایج ناصرالدّین شاه قاجار، تألیفِ میرزا هدایتالله کاشانی لسانالملک سپهر
همه گیری وبا در ایران(1904م) : برخی از ابعاد جامعه قاجاری
حوزه های تخصصی:
وبا در طول تاریخ 7 بار در جهان همه گیری جهان گستر داشته است. تا قبل از قرن 19 محدود به شبه قاره هند بود و در سال 1817 تجارت خارجی عامل انتشار این بیماری به سرزمین های دیگر شد و تلفات عظیمی به بار آورد. در قرن 19 چندین بار در اروپا همه گیر شد و عنوان مخوف ترین بیماری قرن را به خود اختصاص داد. همین ویژگی باعث نخستین تلاش ها جهت انجام قراردادهای بهداشتی بین المللی شد. وبا نخستین بار در سال 1821 وارد ایران شد اما دامنه و ابعاد وبای 1904 و نتایج زیان بار آن از قبیل نقصان در تجارت، فقدان نیروی انسانی ناشی از تلفات، افزایش قیمت غلات، کاهش امنیت عمومی، دزدی در قیاس با همه گیری های دیگر، بسیار گسترده بود. اما عامل مهمی که مانع همکاری مردم و مقامات دولتی با نیروهای خارجی برای مقابله با بیماری می شد، سوءظن نسبت به اقدامات نیروهای خارجی و تحریک احساسات مذهبی مردم توسط رهبران مذهبی از جمله آقا حسن ممقانی بود. این مقاله توسط آر. ام. بورل انگلیسی با تکیه بر اسناد و منابع دست اول عصر قاجار به تبیین همه گیری 1904 پرداخته است. در این مقاله تلاش بر آن بوده تا عوامل مؤثر بر گسترش وبا در ایران از جمله آب آشامیدنی آلوده، نحوه دفن مبتلایان و عدم امکانات پزشکی برای مقابله با شیوع آن مورد بررسی قرار گیرد.
جنبش ضد استعماری در کردستان در اواخر دوره قاجار
حوزه های تخصصی:
کردستان از دیرباز کانون جنبش های ضد استعماری و اشغالگری بوده است. بر همین اساس تعداد حرکت های اصلاح خواهانه علیه رژیم های قاجار و پهلوی و جنبش های استعمار ستیزی علیه کشورهای اشغالگر خارجی در یکصد سال اخیر (از مشروطه تا دوره ی انقلاب اسلامی) در این دیار قابل توّجه است. یکی از جنبش های مهمی که در این منطقه در اواخر حکومت قاجار، علیه حضور بیگانگان به ویژه روس ها روی داد، قیام سنجرخان وزیری بود. در این مقاله کوتاه سعی بر آنست تا این جنبش که نه تنها به لحاظ محلی اهمیت دارد بلکه از نظر ملّی نیز، شایان مداقه بیشتر است را با نام قیام سنجرخان وزیری علیه نفوذ روس ها در ایران خاصه کردستان، بر اساس منابع قابل دسترس و موثق و بر اسلوب تحقیق تلفیقی (کتابخانه ای و میدانی) بررسی نماید. یافته های تحقیق حاکی از آنست که شورش سنجرخان نه به خاطر منافع شخصی، بلکه از روی احساسات میهن پرستانه و رهایی مردم کردستان و شهر های همجوار از یوغ اشغالگرها بوده است.
زمینه ها، ابعاد و مراحل بحران سالار در خراسان با تأکید بر مفاهیم بحران و مدیریت بحران (1266 -1262هـ.ق /1849 - 1845م)
حوزه های تخصصی:
بحران سالار در خراسان از مهم ترین بحران های دوره قاجار است. با توجه به گستردگی و ابعاد گوناگون، می توان آن را از زوایای مختلف مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار داد. در تحقیق حاضر تلاش شده است زمینه ها و مراحل شکل گیری بحران سالار مورد بررسی قرارگیرد و به این پرسش پاسخ داده شود که مهم ترین زمینه ها، ابعاد و مراحل شکل گیری این بحران چه بوده است؟ نکته بارز و قابل توجه در این مقاله، بهره گیری از چارچوب نظری در مبحث بحران و مدیریت بحران و تلاش برای تجزیه و تحلیل وقایع تاریخی در چارچوبی بین رشته ای مرکب از تاریخ، جامعه شناسی و علوم سیاسی است. تأکید نگارندگان بر پررنگ نشان دادن مباحث نظری و تبیین و تعریف ابعاد مفاهیم بحران و مدیریت بحران با هدف افزودن بر غنای مباحث و بهره گیری از دیگر دانش ها در مسیر تقویت تحلیل های تاریخی صورت گرفته است. بخش عمده ای از گسترش بحران سالار را می توان ناشی از ضعف عملکرد و مدیریت بحران غلط دولت مرکزی در دوره محمدشاه و صدارت آقاسی دانست. کارکرد منفی دولت مرکزی در این مقطع تأثیر قابل توجهی بر گرایش بخش هایی از نخبگان و جامعه به سالار و آصف الدوله و تعمیق بحران و افزایش شکاف بین حاکمیت و جامعه داشته است. از دیگر نکات قابل توجه این که بحران سالار بر زمینه ای از اختلافات و منازعات درون ایلی و درون حاکمیتی شکل گرفت و در بستر قدرت طلبیِ برخی نخبگان سیاسی درون حاکمیت از جمله آصف الدوله و سالار و هم چنین نارضایتی اهالی از عملکرد دولت مرکزی رشد کرد و در چارچوب سیاست انگلیس برای تشکیل دولت های کوچک در شرق ایران و تضعیف دولت مرکزی ایران و شخص امیرکبیر، قوت یافت و در نهایت با مدیریت دولت مرکزی بر محور میرزا تقی خان امیرکبیر، که می توان از آن با عنوان یک مدیریت بحران موفق یاد کرد، مهار شد.
نقش زنان در بسط فرهنگ محرم و سوگواری در عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر ناصری در تاریخ معاصر ایران نقطة عطفی در بیداری افکار، توسعة علوم، و رسوخ اندیشه های نوین، و به تبع آن گسترش فعالیت های عمومی، به شمار می رود. با این حال زنان همچنان از حضور و نقش آفرینی درخور توانایی خود بی بهره بوده اند. آنان که بنا به دلایل تاریخی، فرهنگی، سیاسی، و نیز دینی کم تر امکان بروز و ظهور اجتماعی داشتند، با ورود به عرصه های فرهنگ مذهبی و سنت های اجتماعی نقش آفرین شدند. در این دوره سنت ها و آئین های مذهبی از گستردگی و فراگیری برخوردار شدند و همین امر به زنان فرصتی داد که به رغم موانع فرهنگی، تمدنی، و مذهبی به این عرصه وارد شوند و گذشته از مقابله با محدودیت ها نقشی در بسط و توسعه مراسم مذهبی ایفا کنند. نقش آفرینی زنان و اثرگذاری آنان در فولکلور، به ویژه در ایام محرم و بسط آن در دوره های بعدی، از مسائل درخور توجه در این دوره است. زنان که در نگره حاکم بر اندیشة مردم، به ویژه در زندگی شهری، عنصری درجة دوم شمرده می شدند از فرصت های پیش آمده برای حضور و نقش آفرینی استفاده کردند و به تشکیل، مدیریت، و اجرای برخی از آئین ها و مراسم برخاستند. این که به راستی چه میزان در این حوزه توفیق یافتند و از چه راه ها و ابزارهایی در این راستا یاری جستند و تبعات حضورشان چه بود، در این مقال به بحث گرفته می شود. اساس رویکرد مقاله آن است که زنان با برگزاری مراسم محرم و سوگواری ها یا تأمین مخارج آن و نیز با برگزاری تعزیه و نذری دادن بر ضرورت حضور اجتماعی خود مهر تأیید زدند، چنان که زمینه های بازنگری هایی را در نگاه مردانه به آئین ها فراهم ساختند.