سیدنورالدین نعمتالله کرمانی، معروف به شاه نعمتالله ولی از صوفیان، شاعران محبوب و بزرگ سده چهاردهم و پانزدهم/ هشتم و نهم، مؤسس طریقه «نعمهاللهیه» است. این عارف بزرگ در زمان حیاتش مورد توجه شاهان تیموری بود. پس از گذشت شش سده از وفات این عارف بزرگ، وی همچنان مورد توجه شیعیان و حکمرانان وقت ایران بود، تا جاییکه در مجموعه بنای آرامگاهی او، تداوم معماری ایران تا دوره قاجاریه چشمگیر است. بیشترین توسعه این مجموعه، بهدلیل ارادت شاهعباس اول صفوی، محمدشاه و ناصرالدینشاه قاجار مربوط به دوران صفویه و قاجاریه است. از آنجایی که تیموریان و صفویان برای تداوم حکمرانی و تسلط خود، به نفوذ و تاثیر صوفیان و شخصیتهای مذهبی نیاز داشتند، به عارفان قدرتمند و با نفوذ جامعه بها میدادند. با بررسی این مجموعه، علاوه بر کسب اطلاعاتی در خصوص تاریخ ایران و دیدگاه مذهبی حاکمان وقت، شخصیت مذهبی سیدنعمتالله ولی و خصوصیات مقبره و تزیینات کتیبهای آن نیز مورد توجه قرار میگیرد. سئوالاتی که این مقاله در پی پاسخ دادن به آنهاست عبارتست از: 1- شاخصههای افکار و اندیشه سید نعمت الله ولی دارای چه ویژگیهایی است؟2- مضامین تزیینات کتیبهای بقعه شاهنعمتالله ولی دارای چه مفاهیمی است؟اهدافی که در این مقاله مورد نظر است: 1- شناسایی ساختار و ویژگی معماری تیموری؛2- بررسی زندگی و احوال عارف بزرگ، سیدنعمت الله ولی؛3- مطالعه ساختار بقعه و مضامین کتیبههای مذهبی و ادبی آن؛روش تحقیق در این مقاله به شیوه تاریخی، توصیفی و تحلیلی با استناد به منابع کتابخانهای و تحقیق میدانی از بقعه است.
سفال یکی از شاخص های مهم پیشرفت تمدن های گذشته بشری محسوب می شود که ساختاری غیر فلزی و غیر آلی داشته، سخت و غیرقابل احتراق بوده و اکسید نمی شود. آثار سفالی بسته به ساختار آن ها، شرایط نگهداری، طرز استفاده و مکانی که از آن به دست آمده اند دچار آسیب هایی شده اند که میزان این آسیب ها با توجه به عوامل به وجود آورنده آن ها متفاوت می باشد. در نتیجه این آسیب ها این آثار نیاز به حفظ و مرمت دارند. مواد گوناگونی جهت حفظ و مرمت آثار سفالی به کار برده می شود، اما بایستی این نکته را در نظر داشت که در جریان هرگونه عملیات حفاظتی و مرمتی، مواد مورد استفاده و روش های مرمتی در چهارچوب اصول و مبانی نظری مرمت باشند.
آمدن اسلام و سپس ظهور تشیع، قرآن که حامل سخنان خداوندی است ، ادعیه و احادیث مرتبط با ائمه به صورت موضوعی ارزشمند به استخدام هنرمندان خطاط و کتیبهنگار درآمد و هنرمندان با استفاده از این خطوط به تزیین اماکن مقدسی چون مسجد، امامزاده، خانقاه و مدارس مذهبی پرداختند. هنرمندان نه تنها از این مضامین برای تزیین اماکن مقدس استفاده میکردند، بلکه آنها را برای تزیین اشیاء و ظروفی چون بشقاب، کاسه، چراغها و پایه شمعدانهایی ساخته شده از فلز، مرمر، سنگ، چوب و پارچه نیز مورد استفاده قرار میدادند.پس از ورود اسلام به ایران هنرمندانی در این مرز و بوم ظهور کردند که مذهب تشیع با همت والای ایشان تداوم یافت. آن ها مضامین شیعی را بیش از پیش دستمایه کار خود قرار داده و از خط و خوشنویسی هم در کتیبههای معماری و هم در هنرهای کاربردی به عنوان یک عنصر تزیینی و ابزاری برای تبلیغ و تقویت ارزشهای والای تشیع بهره جستند.در همین راستا مقام والای علی(ع) امام اول شیعیان که در تکوین تعالی شیعه نقش بسیاری دارد، در کتیبهها انعکاس یافته است.در این مقاله نمونههای مختلفی از کتیبههایی که در آنها نام علی(ع) به چشم میخورد، بررسی شده است. این کتیبهها مشتمل بر نام حضرت علی(ع) به تنهایی و یا در ترکیب با نام خداوند و نام پیامبر، دعا و صلوات برای ایشان، شهادتین که گواهی بر ولایت ایشان بر شیعیان است و احادیثی در ستایش و وصف ایشان میباشد.این مقاله که با هدف بررسی نمود نام امام علی (ع) در کتیبههای معماری و هنرهای کاربردی دورههای مختلف تنظیم شده است، به دنبال یافتن پاسخ سؤالات زیر میباشد:خط و خوشنویسی در هنر اسلامی چه جایگاهی دارد؟ رابطهی خط و خوشنویسی با مذهب تشیع کدام است؟مضامین عبارتهایی در وصف علی(ع) در کتیبههای معماری و خط نگارههای هنرهای کاربردی کدامند؟روش گرد آوری مطالب این مقاله به روش کتابخانهای و اسنادی و شیوه تنظیم مطالب به صورت توصیفی- تحلیلی است.
معماری کرمان در سه دهه ی آخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم، یعنی با آغاز دوره حاکمیت اسماعیل خان وکیل الملک دستخوش تغییر می شود. بنیاد عمارت های نو و مرمت عمارت های کهنه از جمله آستانه شاه نعمت الله ولی در همین دوره رخ می دهد. مهم ترین عمارت های این دوره را باغ ها تشکیل می دهند. بنابراین رویکرد تزیینی جدید متناسب با تزیینات ویژه این گونه عمارت ها است. به همان نسبت که معماری این دوران در خانه سازی و باغ سازی متاثر از معماری فرنگ است در تزیینات هم این تاثیر به وضوح آشکار است. از جمله نمود ویژه این تاثیر در نقوش گچ بری هایی است که تقریباً در عمارت های مهم این دوران تکرار شده است. از بررسی نقوش این دوره آگاه می شویم که تاثیر نقوش فرنگی و حتی شمال آفریقا در کرمان به صورت آشکار نمود دارد. تا حدی که بعضی از نقوش عیناً تکرار می شوند. اگر چه ممکن است این تاثیر در راستای رواج نظام مند نوعی تفکر متاثر از فرنگ نباشد. همچنین در بررسی نقش پردازی تزئینات این دوره روشن می شود که انتخاب نقش بر مبنای نوع کاربرد بنا صورت نگرفته و نقوش معمولاً از نقطه نظر نمادگرایی و نشانه شناسی در تعریف ماهیت بنا فاقد ارزش هستند و تنها جنبه تزئینی آنها مورد توجه بوده است تا جایی که بعنوان مثال در نقوش جانوری استفاده شده درگچ بری ها، ماهی از واقعی ترین تا انتزاعی ترین شکل، نقش محوری تزئینات گچی این دوره است. در حالی که می دانیم ماهی از نمادهای آشنا و با سابقه فرهنگی منطقه نیست.