فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۵۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه روز افزون مناطق شهری، افزایش جمعیت و افزایش مصرف مواد تجزیه ناپذیر سبب شده است که یکی از دغدغه های اصلی مدیریت شهری، چگونگی دفع پسماندها باشد. با توجه به پیچیدگی مسائل شهری استفاده از مدل ها و تکنیک های جدید به خصوص مدل های تصمیم گیری چندمعیاره و نیز تلفیق آن ها با سیستم اطلاعات جغرافیایی از ابزارهای کارآمد در جهت شناسایی پهنه های مناسب جهت دفن پسماند به شمار می آیند؛ لذا در این پژوهش از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره AHP به منظور وزن دهی و از مدل SAW جهت تلفیق لایه های مؤثر در مکان یابی محل دفن زباله در شهر کهنوج استفاده شده است. در این باره از ۱۶ معیار استفاده شد که عبارتند از: فاصله از اراضی کشاورزی و باغ ها، کاربری اراضی، فاصله از پهنه های سیل گیر، فاصله از مسیل، فاصله از قنات، فاصله از چاه های آب شرب، جهت باد، فاصله از شهر کهنوج، فاصله از مراکز روستایی و نقاط سکونتگاهی، فاصله از خطوط ارتباطی، فاصله از شهرک صنعتی، فاصله از خطوط انتقال نیرو، فاصله از گسل، نوع خاک، شیب و در نهایت جنس سنگ بستر استفاده شد. بر اساس نتایج تحقیق، اراضی شهرستان از نظر قابلیت دفن پسماند در ۴ طیف خیلی مناسب، نسبتاً مناسب، نسبتاً نامناسب و خیلی نامناسب طبقه بندی شد. اراضی با قابلیت خیلی مناسب ۲/۵۲۰۱ هکتار و اراضی با قابلیت نسبتاً مناسب ۴/۵۱۳۷ هکتار می باشد. در نهایت از بین پهنه های با قابلیت خیلی مناسب، دو مکان برای دفن پسماندهای شهر کهنوج پیشنهاد شد؛همچنین، نتایج نشان داد که از بین مکان های دفن فعلی شهر کهنوج، سایت شماره ۱ در طبقه خیلی نامناسب قرار دارد و اصلاً عاقلانه نیست که استفاده از آن برای دفن پسماند ادامه یابد و سایت شماره ۲ در طبقه خیلی مناسب قرار دارد.
تحلیل احساس امنیت شهروندان شهر زاهدان با تأکید بر عوامل کالبدی- محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاخصهای کالبدی- محیطی همواره احساس امنیت شهروندان را تحتتأثیر قرارداده و در ارزیابی امنیت یک شهر اهمیت بسیار دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عوامل کالبدی- محیطی بر میزان احساس امنیت شهروندان شهر زاهدان انجام شده است. نوع پژوهش توصیفی- تحلیلی است که به شیوه «پیمایشی» انجام شده است. جمعیت آماری پژوهش بااستفادهاز فرمول کوکران 382نفر از شهروندان بالای 15سال شهر زاهدان را شامل میشود. اطلاعات بهدستآمده از روش پیمایشی و پرسشنامهای استاندارد و محققساخته بهدستآمده که پایایی آن با آلفای کرونباخ برابر با (98/0=α) تأییدشد. یافتههای پژوهش بیانگر میزان احساس امنیت پایین شهروندان شهر زاهدان میباشد که میزان آن براساس پایگاه اقتصادی- اجتماعی شهروندان متفاوت است. احساس امنیت شهروندان با درک فضایی آنان از امنیت موجود در مکان ها و ویژگیهای کالبدی- محیطی آنها ارتباط مستقیم و معناداری دارد.
مکان یابی بهینه ایستگاه سینوپتیک با روش منطق فازی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP)، مورد مطالعه: شهرستان تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرستان تنکابن دارای 13 ایستگاه باران سنجی و یک ایستگاه کلیماتولوژی غیر فعال می باشد. نظر به بعد مسافتی این شهرستان با ایستگاه های سینوپتیک موجودمی توان با توجه به مساحت شهرستان تنکابن به مکان یابی یک ایستگاه جدید سینوپتیک در شهرستان تنکابن اقدام نمود تا ضمن حل مشکل فاصله بین ایستگاه های موجوددر مطالعات اقلیمی و برنامه ریزی های شهری و عمرانی نیز از داده های ایستگاه جدید استفاده کرد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر آن تحلیلی و ترکیبی است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای گرافیک مبنا مانند ARC GIS10 و آمار مبنا شامل PASW و Choise Expert استفاده گردیده است. هم چنین جهت تلفیق و استخراج وزن های موثر در عملیات مکان یابی از مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و روش هم پوشانی وزنی و منطق فازی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد با توجه به تلفیق فاکتورهای هفتگانه با مدل هم پوشانی وزنی و استفاده از مدل AHP81/6 کیلومترمربع از منطقه مورد مطالعه دارای پتانسیل بسیار مناسب جهت احداث ایستگاه سینوپتیک می باشداین منطقه در شمال شهرستان متمرکز شده است و در حدود 38/0 درصد مساحت شهرستاناین قابلیت را دارا می باشد. هم چنین نتایج تلفیق نقشه های فاکتور با مدل فازی،1/2 کیلومترمربع از مساحت شهرستان را دارای قابلیت بسیار مناسب جهت احداث ایستگاه سینوپتیک معرفی می نماید. با توجه به مقایسه دو نقشه نهایی مدل فازی به دلیل قابلیت انعطاف بالاتر نسبت به مدل هم پوشانی وزنی به عنوان مدل بهینه جهت اولویت بندی شهرستان به منظور احداث ایستگاه سینوپتیک معرفی می گردد.
تحلیل الگوی فضایی توزیع شرکت های دانش بنیان مطالعه ی موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی سال های 1389- 1394، موج جدید اقتصاد اطلاعاتی و دانش بنیان، به شکل گیری شرکت های دانش بنیان در جغرافیای کلان شهر تهران انجامیده است؛ اما مسئله این است که مکان گزینی این شرکت ها، اغلب تابع قوانین بازار آزاد بوده و از چارچوب ها، هنجارها و اسلوب برنامه ریزی فضایی پیروی نکرده است؛ از این رو، بررسی و تحلیل فضایی این پدید ه ی نوظهور به منظور ارائه ی سیاست های برنامه ریزی فضایی ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی این پژوهش، شناخت الگوهای فضایی توزیع شرکت های دانش بنیان و ارتباط فضایی آن ها با مؤلفه های محیطی، اجتماعی، اقتصادی، زیرساختی و آموزشی و پژوهشی در کلان شهر تهران است. در این پژوهش، داده های بیش از نهصدوسی شرکت ثبت شده تا پایان سال 1394 در محیط GIS پیاده شده و با استفاده از روش های آمار فضایی تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد که الگوی فضایی پراکنش شرکت های دانش بنیان تهران ازنوع خوشه ای است و ارتباط عمیقی بین زیرساخت های پایه، همانند خدمات حمل ونقل و نیز عناصر آموزش و پژوهش عالی وجود دارد. در پایان پیشنهاداتی برمبنای یافته های پژوهش مطرح شده اند.
ارزیابی عوامل مؤثر بر مکان یابی پارک های شهری و مکان یابی بهینه آن منطقه مطالعاتی شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مشکلات مهم شهرها مکان یابی نامطلوب پارک های شهری است. توجه به این موضوع بر نشاط و سرزندگی در فضاهای شهری تأثیر می گذارد. هدف از این پژوهش ارزیابی عوامل مؤثر بر مکان یابی پارک های شهری و مکان یابی بهینه آن است. روش انجام تحقیق، توصیفی - تحلیلی با تأکید بر جنبه کاربردی است. همچنین به منظور طبقه بندی و تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل شبکه ای و برای وزن دهی لایه ها نیز از نظرات 10 نفر از کارشناسان خبره، استادان و برنامه ریزان شهری استفاده شده است. پس از بررسی شیوه توزیع پارک های موجود و تعیین شعاع عملکردی استاندارد آن ها با استفاده از مدل تحلیل شبکه که نشان می دهد 18/53 درصد از مساحت شهر خارج از محدوده دسترسی به پارک ها است، معیارهای سازگار، ناسازگار، تراکم جمعیت و شبکه راه های ارتباطی اصلی تأثیرگذار در مکان یابی را به عنوان معیارهای اصلی در مکان یابی بهینه بررسی کرده است. در لایة ناسازگار، فاصله از کاربری پارک های موجود با ضریب 598/0، رتبه اول و در لایة سازگار، دسترسی به کاربری فرهنگی با ضریب 600/0 رتبه اول را دارد. وزن نهایی معیارها نیز با استفاده از مدل تحلیل شبکه ای محاسبه شد، لایة تراکم جمعیت با ضریب 395/0 رتبه اول و لایة کاربری های سازگار با ضریب 300/0 رتبه دوم را دارد. در نهایت با توجه به بررسی های به عمل آمده با تلفیق لایه های مختلف کاربری های تأثیرگذار، نقشة نهایی فضاهای بهینه در 5 دسته از سازگار تا ناسازگار تقسیم بندی شده است. 39/117 هکتار از زمین های شهر برای احداث پارک های جدید سازگارند. .
اولویت بندی نماگرهای رشد هوشمند در راستای باز زنده سازی بافت های تاریخی (مطالعه موردی: بازار شهر کاشان)
حوزه های تخصصی:
بافت های تاریخی در شهرها گرانبهاترین یادگار دوران معماری گذشته هستند که سالیان طولانی از ساخت آنها می گذرد و در گذر زمان دچار فرسودگی کارکردی شده اند که باز زنده سازی بافت های تاریخی ضرورتی اجتناب ناپذیر در جهت حفظ آنها به شمار می رود؛ به همین منظور، افراد صاحب نظر در این باره در پی نظریاتی هستند که بتوانند بدون آسیب رساندن به این بناهای با ارزش آنها را باز زنده سازی کنند. نظریه رشد هوشمند در مقوله شهر و توسعه پایدار با حمایت از بازسازی بافت های قدیمی و حومه ها در دستور کار برنامه ریزان شهری قرار دارد؛ به همین دلیل در این مقاله شاخص های رشد هوشمند در بازار سنّتی کاشان سنجیده می شود. هدف این پژوهش، بررسی پتانسیل نماگرهای رشد هوشمند در راستای باز زنده سازی بازار سنّتی کاشان است. بازار کاشان، یکی از قدیمی ترین بازارهای ایران است که توجّه به ابعاد فیزیکی، جسمی، روحی و معنوی انسان از جمله محلاّت قابل پیاده روی و خلق اجتماعات محلی و ... در ساخت این بنا رعایت شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از تکنیک ANP و نرم افزار Super Desicion و ترکیب آن با ضریب Entropy ، SMART و WSM و با تکنیک ادغامی بردا معیارها اولویت بندی گردید. نتایج نشان می دهد که در بین معیارهای رشد هوشمند، کاربری ترکیبی زمین و خلق محلاّت قابل پیاده روی بهترین و گزینه های متنوع حمل و نقل، طراحی فشرده ساختمان ها و خلق اجتماعات با احساس تعلق مکانی کمترین پتانسیل را در وضع موجود بازار کاشان داشتند.
طراحی و پیاده سازی یک سیستم بافت آگاه در مدیریت امداد شبکه های توزیع برق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبکه های توزیع از مهمترین بخش های خدمات بوده و اصلی ترین وظیفه این بخش، تأمین برق مطمئن و پایدار است. مشکلاتی که در خصوص اطلاعات مکان مرجع، مانند عدم دقت، عدم امکان کنترل اطلاعات و عدم دسترسی سریع به اطلاعات وجود دارد، جزء مشکلات فنی به شمار می آیند. پیچیدگی بهنگام سازی اطلاعات، پیچیدگی های مرتبط با ذخیره سازی اطلاعات و فرسودگی آنها، از این قاعده مستثنی نیستند. مشکلات فنی موجود و بکار نگرفتن سیستم های نوین در بحث امدادرسانی، باعث طولانی شدن مدت زمان خاموشی می شوند.
هدف این تحقیق طراحی و پیاده سازی سیستم اطلاعات مکانی بافت آگاه برای ارائه یک سری خدمات مانند مسیریابی، نمایش نقشه و ارائه اطلاعات شبکه های توزیع در حوزه اتفاقات توزیع برق شهری است. شبکه های توزیع برق شهری، از بخش های مختلف و تجهیزات فراوانی تشکیل شده است. امدادگر با توجه به اطلاعات موجود و در دسترس شبکه، نوع خرابی را تعیین می نماید. نوع خرابی به عنوان بافت محیطی کاربر و موقعیت مکانی خودروی امداد به عنوان بافت موقعیت درنظر گرفته می شوند. بنابراین بافت ها در این تحقیق به دو دسته کلی بافت موقعیت و بافت شبکه تقسیم بندی می شوند. در نهایت پیاده سازی و آزمون سیستم بافت آگاه طراحی شده، مورد بررسی قرار گرفت که رضایت 80 درصدی را به همراه داشته است.
بررسی الگوهای شبکه معابر پیاده شهری و امکان سنجی توسعه آن ها در بخش مرکزی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود پیشرفت های فنی و ت کنولوژیکی شگرف در عرصه ح مل و نقل و تراف یک، پیاده روی هم چنان اصلی ترین و مهم ترین الگوی حرکتی مجتمع های زیستی محسوب می شود؛ تاجائی که امروزه، برای توسعه آن، مدل ها و الگوهای مختلفی چون جداسازی ترافیک، فضاهای محصور پیاده، منطقه یا خیابان مخصوص پیاده، خیابان پیاده محور، مرکز تجاری پیاده، خیابان خرید، معماری ترافیکی، آرام سازی ترافیک، سبز راه و فراگذرها ارائه شده است. در بخش قدیمی شهر تبریز، میزان تحقق پذیری هریک از الگوها و مدل ها، با به کارگیری معیارها و ضوابط طراحی شهری چون پیوستگی، کوتاهی، زیبائی، امنیتی، راحتی، دسترسی، اجرائی، بهره وری، محیطی، اقتصادی، و مشارکت مردمی به وسیله 20 نفر از کارشناسان امور شهری ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که از بین الگوهای مطروحه، مدل های خیابان پیاده محور، خیابان خرید پیاده، آرام سازی ترافیک سواره و خیابان پیاده و مسیرهای پیاده سنتی، حائز بیش ترین موقعیت برای توسعه در بخش مرکزی شهر تبریز می باشند.
تحلیلی بر الگوی پراکنش فضایی- مکانی فضای سبز و مکان یابی بهینه ی پارک های شهری با بهره گیری از مدل ANP و تحلیل شبکه مطالعه ی موردی: شهر پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه به دنبال گسترش شهرنشینی و رشد فزاینده ی جمعیّت، شهرها با مشکلات متعددی از جمله عدم بهره مندی متناسب تمامی شهروندان از خدمات شهری مواجه می باشند. پارک ها و فضاهای سبز شهری به عنوان یکی از کاربری های مهم که جمعیّت قابل توجهی با آن سروکار دارند و سطوح قابل توجهی از فضای شهری را نیز به خود اختصاص می دهند، با مشکلاتی چون کمبود، توزیع نامتناسب با نیازهای جمعیّتی، عدم رعایت همجواری ها و غیره روبه رو می باشند. در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی با تأکید بر جنبه کاربردی انجام پذیرفته است، چگونگی توزیع کاربری فضای سبز شهر پیرانشهر بررسی و تحلیل شده و ضمن ترسیم وضع موجود، مکان های مناسب جهت ایجاد پارک های جدید در راستای دستیابی به وضع مطلوب ارائه گردیده است. این پژوهش با ارائه ی الگوی مناسب به دنبال استقرار و توزیع بهینه فضای سبز در شهر پیرانشهر می باشد. بدین منظور پس از بررسی وضع موجود و شعاع عملکرد پارک ها با استفاده از مدل تحلیل شبکه، معیارهای تأثیرگذار در مکان یابی شناسایی، سپس معیارها را تبدیل به لایه های اطلاعاتی قابل خواندن برای نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی نموده و وزن نهایی هریک از معیارها باتوجه به میزان تأثیرگذاری توسط نرم افزار SuperDecisions و مدل ANPمحاسبه گردید. در نهایت با بهره گیری از نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی زمین های شهری برای انتخاب مکان بهینه جهت ایجاد پارک در 5 دسته مناسب تا نامناسب تقسیم بندی شد. نتایج حاصل از نتایج حاصل از تحلیل یافته ها بیانگر آن است که فضای سبز موجود در شهر پیرانشهر از نظر سازگاری با سایر کاربری ها و همچنین از نظر دسترسی، نامتناسب و در رابطه با وسعت شهر به صورت مناسب توزیع نشده است.
تحلیل فضایی و مکان یابی جایگاه های سوخت گیری شهر کازرون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر شاهد افزایش جمعیت شهرهای کشور بوده ایم، این افزایش جمعیت در شهرها باعث شده تا نیاز به خدمات روزبه روز بیشتر شود. یکی از مراکز خدماتی که نقش عمده ای در شهر دارد جایگاه های سوخت گیری است. شهر کازرون نیز که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است هم اکنون با کمبود جایگاه های سوخت گیری و ازدحام وسایل نقلیه در مقابل این جایگاه ها مواجه می باشد. این پژوهش با ارائه الگوی مناسب به دنبال توزیع بهینه جایگاه های سوخت گیری در شهر کازرون می باشد. در این تحقیق با استفاده از نرم افزار GIS و به کمک مدل های AHP و تحلیل شبکه، و با استفاده از لایه های نزدیکی به خیابان های اصلی، نزدیکی به مراکز آتش نشانی، فاصله از مراکز جاذب جمعیت، فاصله از جایگاه های سوخت گیری موجود، فاصله از خیابان های پرترافیک، فاصله از مکان های با شعله های باز، فاصله مناسب از مراکز مسکونی، شیب و کاربری اراضی و پس از طی مراحل ورود اطلاعات، مدیریت داده، تجزیه و تحلیل و پردازش داده ها، ارزش گذاری وزن دهی و ترکیب لایه های اطلاعاتی مکان های مناسب برای ایجاد جایگاه سوخت گیری جدید شهر کازرون مشخص گردید. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات مورد نیاز آن از طریق مشاهده میدانی، مطالعه طرح های صورت گرفته در رابطه با شهر کازرون و نقشه 2000/1 این شهر به دست آمده است.
ارزیابی مکان گزینی شهرکهای صنعتی از بعد سرمایه گذاری با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی(نمونه موردی:منطقه کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح سرمایه گذاری صنعتی شامل معنای وسیعی است از تمامی آن چه که انسان برای کسب ارزشی در جریان تولید از روی اندیشه ایجاد می کند که سرمایه های مالی و ساخت از اجزاء آن است. آنچه در انتخاب مکان کارخانه مهم است قیمت نهایی ساخت کارخانه در سرمایه گذاری اولیه است وسایر عوامل اصلی سرمایه از قبیل ماشین آلات به میزان پیچیدگی وتکنولوژی صنایع وکارخانه بستگی دارد. منطقه کاشان یکی از صنعتی ترین نواحی ایران است. این منطقه دارای چندین شهرک صنعتی است. مشهورترین صنعت منطقه کاشان صنعت فرش است که سالانه چندین میلیون دلار درآمد برای منطقه دارد. هدف این مقاله ارزیابی مکان یابی شهرکهای صنعتی منطقه کاشان جهت سرمایه گذاری است. روش تحقیق پژوهش توصیفی – تحلیلی است. شیوه جمع آوری داده ها اسنادی است. تحقیق با استفاده از شیوه های کیفی و کمی همچون روش مقایسه زوجی و تحلیل سلسله مراتبی(A.H.P) تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بهترین مکان برای سرمایه گذاری صنعتی در منطقه کاشان، شهرک صنعتی راوند و نامناسب ترین مکان برای سرمایه گذاری صنعتی، شهرک صنعتی هلال است. شهرک صنعتی کویر به جهت قرارگیری در مقابل باد دومین مکان بهینه برای سرمایه گذاری است.
درآمدی بر عوامل مؤثر در مکان گزینی افراد در فرایند اصالت بخشی بافت های فرسوده شهری مورد شناسی: محله مفت آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باززنده سازی بافت های فرسوده شهری در سایه نظریه اصالت بخشی، منجر به خروج طبقه فقیر از این بافت ها خواهد شد. این خروج اجباری از بافت قدیمی و فرسوده، مسئله مکان گزینی مجدد این افراد را مطرح می کند. در این مکان گزینی مجدد، عوامل مختلفی نظیر: محل اشتغال، محل سکونت پیشین، مدت سکونت در بافت و محل سکونت خویشاوندان تأثیرگذار هستند. این مقاله، نقش عوامل فوق را در مکان یابی مجدد ساکنان و حرکت آنها در سطح شهر ارزیابی کرده است. در این راستا، با استفاده از مطالعات اسنادی و میدانی و همچنین با پرسشگری از ساکنان یکی از محله های واقع در منطقه 13 شهر تهران، به نام «مفت آباد» ، ارتباط میان عوامل مورد بررسی و مکان گزینی افراد پس از تخلیه اجباری بررسی شده و نتایج آن نیز با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مربوط تجزیه و تحلیل شده است. یافته ها حاکی از آن است که محل اشتغال ساکنان و مدت سکونت در بافت نمی تواند به عنوان عاملی تعیین کننده در انتخاب مکان جایگزین برای سکونت شناخته شود و برعکس، محل سکونت پیشین و محل سکونت خویشاوندان ساکنان در زمینه فوق بسیار تعیین کننده است.
ظرفیت سنجی فضاهای گمشده شهری با رویکرد توسعه فضای سبز پایدار مورد شناسی: محله آخوند شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار شهری با به کارگیری تمام عناصر و فضای موجود شهرها قابل پیگیری است. در شهرها فضاهای خالی و بدون استفاده ای وجود دارند که با نداشتن خاصیت ظاهری، دارای قابلیت های فراوانی هستند. فضاهای گمشده شهری به منظور شکوفایی عوامل پایدار و همچنین مناسب برای اهداف توسعه پایدار، با داشتن شاخصه ها و توانایی های بالقوه، دارای ارزش بازسازی و همچنین ترمیم هستند. برای بالفعل نمودن ظرفیت تبدیل این فضاها به کاربری فضای سبز، باید آنها را شناخت و سنجشی از لحاظ ظرفیت سنجی عوامل مؤثر در بهبود طراحی با مدیریت زیست محیطی لازم است تا بازده محیطی این فضاهای شهری افزایش یابد. به نوعی می توان بیان نمود که باید با تعیین اولویت ها و تعیین سلسله مراتب ارزشی با رویکرد به توسعه فضای سبز پایدار، فضاهای قابل بازدهی به ترتیب اولویت شناسایی گردند تا به درستی از ظرفیت ها و سرمایه گذاری ها استفاده شود؛ زیرا که تمامی این فضاها دارای بازدهی بالا نیستند.
این پژوهش با رویکرد تحلیلی- کاربردی، در ابتدا با مطالعات کتابخانه ای و میدانی، با بررسی مبانی فضاهای گمشده، شناسایی عوامل مؤثر در شکل گیری آنها را با شاخصه های «فضاهایی با شاخصه های جمع شدن زباله، تخریب، رها شده، منظر نامطلوب، احساس فضای بی دفاع، مکان ولگردها و اوباش ها، برنامه ریزی نشده و بدون کاربری مشخص» یاد می شود و با مطالعه موردی در محله آخوند، چهار فضا با این ویژگی ها شناسایی شد و در نهایت با هدف تغییر کاربری این فضاها به فضای سبز با روش تحلیل سلسله مراتبی با استفاده از نرم افزار Expert choice و نظر کارشناسان امور شهری و شهرسازی شهرداری قزوین، ظرفیت تبدیل فضاهای گمشده در محدوده محله آخوند با مشخصه های مساحت مناسب، تراکم جمعیت، فاصله از فضای سبز موجود، کاربری فضای سبز در طرح تفصیلی، دسترسی به شبکه های ارتباطی موجود، نزدیکی به مراکز آموزشی موجود و مراکز مسکونی، اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که فضای شماره یک با وزن نهایی 337/0 در اولویت اول توسعه فضای سبز قرار گرفت و فضاهای دو، سه و چهار با ترتیب 282/0، 223/0 و 158/0 در اولویت های بعدی بوده و نشانگر این است اولویت ها به ترتیب، بازده و تناسب کمتر به منظور تبدیل و ترمیم این فضاهای گمشده به فضای سبز را دارا هستند.
ارزیابی آثار اجتماعی و فرهنگی اصلاح هندسی معابر شهری؛ با مطالعه اصلاح هندسی معابر سطح منطقه 18 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معابر شهری، حلقه های واسط ورشته های ارتباطی بناها وسایر فضاهای شهری است، که اگر با دقت موردتوجه قرارگیرد، بیش ترین کارکرد را در زندگی شهری داشته وهمچنین حیاتی ترین نقش ها را برای پویایی یک شهر رقم می زند. یک طراحی و اصلاح هندسی صحیح در معابر شهری، بسیاری از مشکلات توسعه ای وزیست محیطی و معضلات روانی و اجتماعی را در شهرکاهش می دهد. روان سازی جریان ترافیک و لذت بخش نمودنِ گشت و گذار و تحرک در شهر به واسطه طراحی هندسی الهام بخش و صحیح، امکان پذیر است. پژوهش حاضر از نوع مطالعاتارزیابی آثار اجتماعی وفرهنگی پروژه های شهری است، که به ارزیابی آثار اجتماعی وفرهنگی اصلاح هندسی معابر شهری منطقه 18 تهران می پردازد، روش انجام این پژهش روش کمی پیمایشی و اسنادی است و تکنیک جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است و در مواردی برای توصیف اقدام مداخله ای از تکنیک های مصاحبه و مشاهده نیز استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را ساکنان اطراف پروژه تشکیل می دهند که از 200 نفر از آنها از طریق ابزار پرسشنامه اطلاعات جمع آوری شده است. با توجه به نتایج تحقیق، 20 پیامد در چهار بخش اجتماعی و فرهنگی، زیست محیطی، اقتصادی و دید و منظر شهری شناسایی شده است. نتایج آزمون فریدمن نیز نشان می دهد که در بین پیامد های شناسایی شده، توجه به نیازهای اقشار خاص (معلولان، سالمندان، کودکان ) با میانگین رتبه13.37 اولویت اول، کاهش منازعات بین رانندگان و مردم با میانگین رتبه 12.15 اولویت دوم، تقویت قانون مندی در بین رانندگان با میانگین رتبه 12.01 اولویت سوم، افزایش سطح رضایت شهروندان با میانگین رتبه 11.94 اولویت چهارم، کاهش خسارت مالی ناشی از تصادفات با میانگین رتبه11.85 اولویت پنجم را دارا هستند.
تحلیل الگوی شکل پایدار شهر کرمانشاه با استفاده از روش های کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع و گسترش افقی شهرها در دهه های اخیر، همه کشورهای جهان را با چالش های جدی روبهرو ساخته است. مسائل مربوط به این پدیده، نه تنها بر سیاست های شهرسازی تأثیر وسیعی گذاشته، بلکه تبعات آن در تشدید ناپایداری مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، مدیریتی و زیست محیطی جوامع نقش اساسی داشته است. این پژوهش، به ارزیابی الگوی شکل کالبدی شهر کرمانشاه می پردازد و به این پرسش پاسخ میدهد که آیا الگوی رشد شهری آن در راستای پایداری است. برای پاسخ به این پرسش، ضمن بررسی ادبیات موجود در زمینه های رشد پراکنش شهری و همچنین الگوی رشد فشردة شهری، روش توصیفی- تبیینی بهکار گرفته شد. برای تحلیل داده ها و تعیین درجة تجمع جمعیت و اشتغال یا نسبت فشردگی و پراکنش براساس همبستگی فضایی، از ضرایب موران و گری و برای تشخیص توزیع نامتعادل، از ضرایب جینی و آنتروپی نسبی شانون استفاده شد. از مدل هلدرن نیز برای اندازه گیری رشد بی قوارة شهری استفاده شد. مطابق یافته ها، الگوی رشد شهری کرمانشاه تا حدودی پراکنده است و نابرابری و نبود تعادل در توزیع جمعیت در نواحی شهری آن مشهود است. نتایج نشان داد الگوی رشد شهر به الگوی تصادفی نزدیک تر و متمایل به پراکنش است. همچنین محاسبات انجامشده از طریق مدل هلدرن نشان می دهد 45 درصد از رشد فیزیکی شهر، درنتیجة رشد افقی (اسپرال) بوده است.
پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در مجموعه شهری مشهد با استفاده از سلول های خودکار و الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین مکان برهم کنش، تبادل و تداخل منافع گروه های مختلف اجتماعی است. سازمان فضایی از طریق زمین، نحوه استفاده از آن و عینیت یافتن برخورد نیروها بر آن، یعنی ساخت محیط مصنوع، شکل می گیرد. اگرچه تغییر کاربری اراضی به عوامل گوناگونی بستگی دارد، فعالیت های انسانی مهم ترین عاملی هستند که عمدتاً سبب تغییر کاربری زمین و در نتیجه، تغییر پیکربندی فضایی منطقه می شوند. تبلور عینی این فعالیت های افسارگسیخته، انباشت نابرابر سرمایه در منطقه کلان شهری و دامن زدن بیشتر به بی تعادلی های منطقه ای است. از این رو، باید با مطالعه نیروهای محرک تغییر کاربری اراضی و عوامل فضایی مرتبط با آن از فرایندهای محتمل آتی پرسش شود. بر اساس این، هدف پژوهش حاضر پیش بینی تغییرات کاربری اراضی در مجموعه شهری مشهد با استفاده از سلول های خودکار و الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی است. روش پژوهش، کمی است و با استفاده از نقشه های کاربری اراضی در سال های 1372 و 1390، تغییرات کاربری اراضی برای سال های 1408، 1426، 1444 و 1462 در محیط QGis2.4 شبیه سازی می شود. نتایج پژوهش نشان می دهند که از یک سو، تغییرات کاربری اراضی در سال های آتی به توسعه بیشتر اراضی کشاورزی، مراتع و در نتیجه، خشک شدن سکونتگاه های روستایی منجر خواهد شد و از سوی دیگر، ادامه روند فعلی تغییرات کاربری اراضی به نتایج مضر زیست محیطی و به تبع آن آسیب های اقتصادی - اجتماعی جبران ناپذیر می انجامد. بنابراین، ضروری است دستگاه برنامه ریزی و مدیریت منطقه، رویکردی جامع برای جلوگیری از مشکلات زیست محیطی آتی و مهار توسعه افقی سکونتگاه ها در این منطقه در پیش گیرد.
تحلیل مکانی فضایی بازارهای هفتگی روستایی بر مبنای نظام سلسله مراتب روستایی در شهرستان آق قلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازارهای ادواری هفتگی از قدیم در شهرهای مختلف رواج داشته و یکی از مشخصه های اصلی شهرها شناخته می شده است. در چند دهة اخیر این بازارها که یکی از پدیده های نوظهور در جغرافیای اقتصادی و اجتماعی است، به سرعت در نقاط روستایی نیز برپامی شوند. با توجه به جایگاه مهم این بازارها در زندگی روستاییان، شناخت تحولات و روابط بین آن ها و نواحی روستایی پیرامونی، همچنین میزان انطباق آن با طرح های فرادست بسیار ضروری است. هدف از انجام تحقیق حاضر، شناخت بازارهای ادواری روستایی شهرستان آق قلا و تحلیل میزان انطباق مکان یابی آن ها با نظام سلسله مراتبی سکونتگاه های روستایی است. این تحقیق، توسعه ای کاربردی و از حیث روش شناسی نیز اکتشافی و توصیفی تحلیلی است. شیوة جمع آوری داده ها و اطلاعات پژوهش، اسنادی و میدانی و ابزار اصلی تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته ای است که با توجه به وضعیت جامعه آماری در دو نوع خریداران - فروشندگان تهیه شد. تعداد 342 پرسش نامه، تکمیل و به کمک روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون های کای اسکوئر، من ویتنی) تجزیه و تحلیل شد.نتایج این تحقیق نشان می دهد بر اساس مدل های مختلف (کمترین فاصله، جمعیت و وزن دهی خدمات)، بازارهای هفتگی روستایی که در مراکز دهستان برپاشده اند با مراکز منظوم ها و مجموعه های روستایی انطباق بیشتری دارند و به دلیل توجه دولت و حجم جمعیت از شعاع عملکردی بیشتری برخوردارند؛ در مقابل، آن بازارهایی که در روستاهای عادی شکل گرفته اند و با مراکز حوزه های روستایی منطبقند، به سبب جمعیت کمتر، عملکرد ضعیف تری دارند.
مطالعة تطبیقی دیدگاه های متخصصان و شهروندان در راستای تبدیل محیط های شهری به فضاهای یاددهندة اجتماعی (مطالعه موردی: همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط شهری بستری برای شکل گیری بسیاری از ویژگی های رفتاری است. به بیانی دیگر، بسیاری از عواطف، عادات، سلایق و حتی طرز نگرش ها و نشست وبرخاست ها، به گونه های شگرف از محیط تأثیر می پذیرد. بر این اساس، توجه به محیط و تلاش برای شناخت آن، زمینه ساز فهم ریشه ای بسیاری از رفتارها و هنجارهایی است که در جامعه شکل می گیرد. با توجه به اینکه یادگیری امری اجتماعی است، می توان با استفاده از عوامل کالبدی و معنایی موجود در محیط های شهری به عنوان بستری برای یاددهندگی و تربیت شهروندی استفاده کرد. بدین منظور در این پژوهش سعی شده است عوامل و معیارهای یاددهندگی محیط شهری و شاخص های تربیت شهروندی بر اساس دیدگاه های اندیشمندان در این زمینه شناسایی شود و میزان تأثیر این عوامل در ارتباط با فضاهای شهری همدان به منظور تبدیل به فضاهای یاددهندة اجتماعی از دیدگاه متخصصان و شهروندان بررسی شود. بدین منظور، در پ ژوهش حاضر از روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای، همچنین از روش تحقیق موردی و شیوة تحقیق مشاهده در بستر مطالعات میدانی و از ابزار پرسشنامه بهره گرفته شده است. همچنین، با توجه به اهداف و سؤال های تحقیق، به منظور محاسبه و تحلیل مقدار بارهای عاملی و ضریب همبستگی بین مؤلفه ها و شاخص ها از نرم افزارهایSpss و Lisrel استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که فضاهای شهری همدان پتانسیل های لازم جهت ارتقا به محیط های یاددهنده را دارد. این فرصت ها را شهروندان در عواملی چون نگرش دوستانه به محیط زیست، پیاده مداری، کارکردها و فعالیت های سالم، متخصصان برنامه ریزی شهری در عواملی چون حس تعلق محیطی، فضاهای چندعملکردی آموزشی و رنگ تعلق، و متخصصان علوم تربیتی در عواملی مانند پرسش و کنجکاوی در محیط، برگزاری کارگاه های آموزشی و انجمن های آموزشی تبیین می کنند.
ایجاد و توسعه پایگاه داده مکانی حیات وحش (مطالعه موردی: استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت پایدار حیات وحش و زیستگاه های طبیعی برآیندی از مجموعه بررسی ها و مطالعات مکانی، کمی و کیفی مرتبط با جمعیت های حیات وحش و زیستگاه ها می باشد. امری که لزوم توجه به نگهداری صحیح از داده های موجود و ساماندهی آنها جهت افزایش عمر مفید این گونه داده ها به منظور جلوگیری از تکرار عملیات تهیه و جمع آوری آن ها و به تبع آن هدررفت بودجه های حفاظت و مدیریت حیات وحش را ضروری می نماید.لذا در پژوهش حاضر با توجه به مزایای بهره گیری از سیستم مدیریت پایگاه داده در نگهداری، استفاده و مدیریت داده ها، طراحی و پیاده سازی یک نمونه پایگاه داده مکانی حیات وحش در استان خوزستان صورت می گیرد. در طراحی و پیاده سازی پایگاه داده هدف، از پایگاه داده شیء-رابطه ایPostgreSQL/PostGIS استفاده شد. بر اساس یافته های این پژوهش، پایگاه داده متن باز PostgreSQL/PostGISبه عنوان یک گزینه مناسب جهت توسعه قابلیت های مدیریت داده های مکانی حیات وحش شناخته شد. همچنین مشخص شد که سیستم طراحی شده قادر به پشتیبانی از کلیه پرسش های ممکن مرتبط با داده های مکانی حیات وحش بوده، راه حلی جهت رفع برخی مسائل و مشکلات مربوط به مدیریت حجم عظیمی از داده های پراکنده حیات وحش ارائه می نماید. همچنین با توجه به موفقیت آمیز بودن پژوهش حاضر، ضرورت توجه به ساماندهی و مدیریت اطلاعات حیات وحش کشور و گنجاندن آن در متن سیاست های کلان سازمان حفاظت محیط زیست کشور مورد تأکید قرار گرفته، ضرورت ایجاد و توسعه پایگاه داده مکانی جامع حیات وحش کشور خاطر نشان می شود.
نقش سازمان دهی محیط در تعامل اجتماعی ساکنان مجموعه های مسکونی شیراز (مجتمع های امیرکبیر، جنت، ابریشم، مطهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به رویکرد روزافزون زندگی در مجتمع های مسکونی، لزوم توجه به طراحی و تصمیم گیری دربارة این فضاها جدّی به نظر می رسد. به علاوه یکی از مشکلاتی که در جوامع امروزی مشاهده می شود میزان و شیوة تعامل اجتماعی افراد در محل سکونت و زندگی است که با کم رنگ شدن مفهوم همسایگی روز به روز بر ضعف آن افزوده می شود. بر اساس این، فرضیة پژوهش حاضر مبتنی بر شیوه سازمان دهی عناصر و بلوک ها در مجتمع های مسکونی به دلیل تأثیر بر عواملی چون خوانایی، نفوذپذیری، انعطاف پذیری و قلمرو بر شکل گیری فضاهای عمومی و نیمه عمومی تأثیر می گذارد و از این رو بر تعامل اجتماعی ساکنان مؤثر است. بدین منظور پس از تشریح عوامل مؤثر بر تعامل و مفاهیم آن به کمک پرسش نامه، تأثیرپذیری این متغیر (تعامل) از عوامل زمینه ساز سازمان دهی بررسی شده است. این آزمون در چهار مجتمع مسکونی شیراز که نمایندة چهارگونه سازمان دهی مجتمع های مسکونی این شهر است، انجام شده است. تحلیل های کمّی با نرم افزار Spss صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد میزان تعامل اجتماعی ساکنان با سازمان دهی محیط ارتباط، هم بستگی قوی دارد، ولی از میان مؤلفه های در نظر گرفته شده برای سازمان دهی تنها عوامل نفوذپذیری، انعطاف پذیری و قلمرو در میزان تعامل تأثیرگذار بوده است و مؤلفة خوانایی در این رابطه نقشی ندارد. همچنین میزان تعامل ساکنان مجتمع های مسکونی با سازمان دهی مرکزی چندهسته ای بیش از سایر سازمان دهی ها است.