فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۸۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
تغییر شکل روستاها به ویژه در نواحی شمالی طی دهه های اخیر بسیار زیاد بوده است. این تغییر شکل، گاه به دلیل تأثیر فرهنگ شهر بر نما و کالبد روستاها و گاه به دلیل مهاجرت های روستاییان به شهر بوده است. امروزه این پرسش اساسی مطرح است که چگونه می توان این تأثیرپذیری از فرهنگ شهر در نمای فیزیکی روستاها را با عناصر بومی و سنتی در روستا انطباق داد. در این تحقیق تلاش شده است تا به بررسی اثرات تغییر شاخص های فرهنگی و اجتماعی در روستاها بر الگوی مسکن روستایی پرداخته شود. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی، توصیفی – تحلیلی بوده است. جامعه آماری 91 روستای بالای 20 خانوار شهرستان نکا برابر با 57769 نفر در قالب 14572 خانوار بوده است. حجم نمونه انتخابی در سطح آبادی، تعداد 10 روستا و در سطح خانوار روستایی تعداد 256 خانوار بوده است که به صورت نمونه گیری تصادفی ساده مورد پرسشگری قرار گرفته اند. برای تحلیل استنباطی داده ها از رگرسیون و لیزرل استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که ارتباط معنی دار و نسبتاً قوی با ضریب 658/0 بین عوامل تغییرات فرهنگی و اجتماعی با الگوی مسکن روستایی وجود داشته است، به نحوی که شاخص های تغییرات فرهنگی و اجتماعی حدود 6/58 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده است. پذیرش فرهنگی به تنهایی 8/66 درصد تغییرات در الگوی مسکن روستایی را توجیه نموده و گرایش به مصرف گرایی، بیشترین تأثیر را در تحلیل مسیر بر روی شاخص های رضایت مندی، پلان معماری، مقاومت و کیفیت مسکن با ضرایب 34/0، 29/0، 19/0 و 25/0 بر جای گذاشته است. در توزیع فضایی رابطه بین تغییرات اجتماعی و الگوی مسکن در هشت روستا، همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی وجود داشته است.
ارزیابی کیفیت محیط مسکونی روستاهای ادغام شده در شهر سنندج مورد: روستاهای حسن آباد و نایسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت محیط شهری یکی از دغدغه های اساسی نهادهای مدیریت و برنامه ریزی شهری است. این پژوهش با عنوان ارزیابی کیفیت محیط مسکونی روستاهای ادغام شده در شهر سنندج بر آن است تا با واسطه سنجش سطح رضایت مندی ساکنین از وضعیت کیفی محیط سکونت به ارزیابی کیفی و در صورت لزوم طراحی راهکارهای مناسب جهت بهبود کیفیت محیط های مسکونی بپردازد. برای تحقق این هدف رویکرد سنجش میزان رضایت مندی سکونتی به عنوان رویکرد نظری تحقیق برگزیده شد. داده های گردآوری شده در قالب تکمیل پرسشنامه میدانی با استفاده از نرم افزار SPSSو روش های آماری تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی، آزمون T تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد میزان کیفیت محیط مسکونی در روستاهای حسن آباد و نایسر به ترتیب با میانگین 47/2 و 46/2 (در مقایسه با میانه نظری 3) پایین تر از میانه نظری بوده است. بر اساس خروجی آزمون T، رضایت از کیفیت محیط مسکونی روستاهای ادغام شده معنادار نمی باشد و در مورد دو شاخص سازنده اصلی یعنی رضایت از شاخص های عینی محیط مسکونی و شاخص های ذهنی محیط مسکونی نیز نتایج به همین صورت است. طبق نتایج تحلیل رگرسیونی چند متغیره، در سطح دوم مدل، شاخص های ذهنی محیط مسکونی نسبت به شاخص های عینی در میزان رضایت از کیفیت محیط مسکونی تأثیر بیشتری دارد. در سطح سوم مدل نیز، زیرشاخص امکانات خارجی واحد مسکونی، رضایت از سازمان دسترسی و فضایی و دسترسی به امکانات و خدمات تأثیر بیشتری بر شاخص بالاسری دارند. هم چنین نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه برای شناسایی میزان تاثیر ویژگی های اجتماعی- اقتصادی مخاطبان بر روی ادراک کیفیت محیط مسکونی نشان داد که در هر دو روستا، تفاوت ادراک کیفیت محیط مسکونی در بین تمامی گروه ها (و بر مبنای ویژگی های اجتماعی- اقتصادی افراد) معنی دار است. در نهایت نتایج آزمون تحلیل عاملی، مدل نظری ارایه شده را تأیید نمود.
ارزیابی عملکرد برنامه های مسکن روستایی و تأثیرات آن بر کیفیت ساخت وساز مناطق روستایی در برنامه چهارم توسعه (مطالعه موردی: استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهبود و افزایش کیفیت خانه های روستایی از مهم ترین ابعاد ارتقای کیفیت زندگی روستایی و از اهداف مهم توسعه روستایی به شمار می آید. با توجه به اهمیت موضوع، دولت موظف شده است بر اساس قانون برنامه چهارم و قوانین بودجه ای از طریق بنیاد مسکن انقلاب اسلامی برنامه افزایش کیفیت مسکن روستایی را به انجام برساند. این برنامه مجموعه ای از اقدامات در نواحی روستایی را از جمله ایجاد نظام فنی روستایی، صدور پروانه ساخت، آموزش بناهای محلی، بهسازی و نوسازی مسکن روستایی، تسهیلات قرض الحسنه مسکن روستایی و بازسازی واحدهای مسکونی آسیب دیده از حوادث قهری در بر می گیرد. غالب اقدامات به صورت برنامه ریزی شده و با هدف دستیابی به اهداف کمی در مقاوم سازی بناهای روستایی و افزودن بر دارایی واحدهای مسکونی بادوام در نواحی روستایی صورت گرفته است. در این مطالعه با استفاده از منابع رسمی بنیاد مسکن استان هرمزگان، میزان تحقق عملی برنامه های مذکور (اثربخشی) بررسی شده و با مطالعه پیمایشی از افراد مطلع محلی در روستاهای مرکزی استان هرمزگان میزان تأثیرات برنامه های فوق بر کیفیت ساخت وساز مسکن (مصالح و روش های صحیح ساخت) مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج ارزیابی عملکرد، نشان دهندة اثربخشی خوب در زمینه صدور پروانه، نظام فنی روستایی، تسهیلات بهسازی و تعمیرات و عملکرد ضعیف در زمینه آموزش بناهای محلی بوده است. نتایج ارزیابی تأثیرات نیز نشان دهنده تاثیر خوب مجموعه برنامه ها بر کیفیت ساخت وساز در روستاهای مرکزی استان بوده است. بر مبنای مطالعه نیز، پیشنهادهایی به منظور افزایش تأثیر برنامه های مذکور در محورهایی چون آموزش کارگران و استادکاران محلی، آموزش های عمومی، برنامه های حمایتی و مانند اینها ارائه شده است.
سنجش ارزش های محیطی در تخمین تمایل به دریافت وام برای مقاوم سازی مساکن روستایی در برابر زلزله با استفاده از روش انتخاب تجربی مورد شناسی: بخش آباده طشک واقع در شهرستان نی ریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستا همانند شهر پدیده ای پویاست که بر اساس میزان تحولات وارده و انطباق فرایند های درونی خود با آن، جریان توسعه را طی می کند. این امر الگوی تصمیم گیری منعطف و مؤثری را می طلبد تا برای هدایت نیروهای شکل دهنده آن مورد استفاده قرار گیرد. در طراحی این الگوها نه تنها مؤلفه های عام اقتصادی و ملاحظات اجتماعی؛ بلکه میزان تمایل و مشارکت های مردمی به پشتیبانی از این الگوها نیز بسیار مؤثر است. یکی از این زمینه های قابل اشاره، فرایند بهسازی و نوسازی مساکن روستایی است که بیانگر تمایل ساکنین به احیاء مساکن روستایی است. در این زمینه برآورد کمّی تمایل به پرداخت هر یک از ارزش های محیطی در انجام اینگونه طرح ها حائز اهمیت است. در تفکرات اقتصادی، برای سنجش چنین تمایلات اجتماعی، از روش های متفاوتی بهره برده می شود که معروف ترین آنها روش انتخاب تجربی است. در این پژوهش که با هدف شناسایی نحوه رتبه بندی و محاسبه میزان تمایل به پرداخت ارزش های محیطی و دریافت وام ساکنین جهت ارتقا سطح کیفی هر یک از ارزش های محیطی در ده سکونتگاه روستایی منطقه آباده طشک انجام گرفت، تلاش شد تا ارزش های محیطی طبق نظر ساکنین رتبه بندی و تمایل به پرداخت روستاییان برای هر یک از ارزش های محیطی سنجیده شود. نتایج حاصل از مدل انتخاب تجربی نشان داد که همه متغیرهای محیطی تعیین ارزش شده به جزء متغیر زیبایی که sig آن بالاتر از.05 بوده است، رابطه معناداری در نظر ساکنین برای انتخاب مشخصه های مسکن خود داشته اند(P<0.05) . همچنین نتیجه مدل رگرسیون لجیت حاکی از آن است که استحکام بنا در اولویت متغیرهای تعیین ارزش شده دیگر است.
تحلیل کارکردهای خانه های نوساز روستایی مورد شناسی: روستای پل بابا حسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی چند دهه ی اخیر با افزایش گرایش روستاییان به نوسازی خانه ها و اقدامات بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در این راستا، شاهد تعدیل بسیاری از کارکردهای مسکن سنتی روستایی بوده ایم. عوامل متعددی در این امر دخیل بوده که بحث مقاوم سازی مساکن روستاییان از منظر مسئولین و نیز نوگرایی و تغییر نیازهای روستاییان از جمله عوامل مهم و تاثیرگذار بر نوسازی مساکن روستایی منطبق با الگوهای شهری بوده است. تغییر کارکرد خانه های روستایی بر زندگی روستاییان اثرات همه جانبه ای برجای گذاشته و نیازهای جدیدی برای سکنه به وجود آورده است. روستاییان بر اساس نیازهای تعریف شده چارچوب جدیدی برای زندگی رقم زده که در نتیجه ی تغییر رفتار مبتنی بر آن، زندگی خود و جامعه ی شهری وابسته به خود را تحت تاثیر قرار داده اند. لذا بررسی کارکردهای مسکن نوساز و نیازهای به وجود آمده در این راستا حائز اهمیت است. از این رو در تحقیق حاضر به بررسی کارکردهای مساکن نوساز در روستای پل باباحسین پرداخته شد. رویکرد کلی تحقیق حاضر کیفی، روش گردآوری داده ها توصیفی و روش تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل محتوای ادراکی و ارتباطی انجام شد. جامعه ی مورد مطالعه شامل روستاییانی بود که خانه های خود را نوسازی کرده بودند. از روش نمونه گیری به صورت هدفهمند و گلوله برفی استفاده گردید. بر اساس اشباع تئوریک 52 نفر از افرادی که خانه های خود را نوسازی کرده اند مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد مهم ترین کارکردهای فیزیولوژیکی، اجتماعی، روانی-فردی و معیشتی خانه های نوساز در روستای پل بابا حسین به ترتیب عبارتند از: تامین امکانات رفاهی، تامین منزلت اجتماعی و عزتمندی اجتماعی، تامین حس آرامش و محل نگهداری ادوات و محصولات کشاورزی.
تحلیل الگوهای تأمین مسکن در نواحی روستایی مورد: شهرستان های تایباد و باخرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مناطق روستایی، مسکن به عنوان اساسی ترین بخش از فضای کالبدی روستا مطرح بوده که توسط روستاییان و گاهاً توسط دولت و بخش عمومی در راستای رفع نیازهای مختلف اجتماعی، اقتصادی و کالبدی روستائیان شکل گرفته است. تکنیک ساخت و الگوی تأمین این مساکن، به همان اندازه که متأثر از عوامل طبیعی است از ساختارهای ذهنی و اجتماعی روستاییان نیز تأثیر می پذیرد. هدف تحقیق حاضر شناخت الگوی های تأمین مسکن در سکونتگاه های روستایی شهرستانهای تایباد و باخرز و تحلیل عوامل موثر بر الگوی غالب مسکن بوده است. محدوده مورد مطالعه پژوهش حاضر نواحی روستایی دو شهرستان تایباد و باخرز با شش روستای منتخب است که دارای بیش ترین تنوع از نظر الگوهای تأمین مسکن است. به این منظور تعداد 90 پرسشنامه برای استفاده کنندگان از دو الگوی مسکن حمایتی (بنیاد مسکن انقلاب اسلامی) و مسکن اجتماعی (کمیته امداد امام خمینی) طراحی و توزیع گردیده است. به منظور تحلیل علّی استقبال روستائیان به طور عام از الگوی مسکن آزاد، متولیان امور روستایی مورد پرسشگری قرار گرفته اند. تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری فریدمن و کای دو انجام شده است. نتایج پژوهش نشان دهنده عدم رضایت روستائیان از دو الگوی تأمین مسکن حمایتی و اجتماعی و استقبال عام روستائیان از الگوی تأمین مسکن آزاد (خودساخته) است؛ زیرا این الگو سازگاری و همخوانی بیشتری با ساختارهای معیشتی روستاییان داشته است؛ درحالی که دو الگوی دیگر بیشتر با هدف تأمین سرپناه برای خانوارهای روستایی بوده است.
بررسی متغیرهای تمایل به دریافت وام،جهت مقاوم سازی مساکن روستایی دربرابر زلزله (مطالعة موردی: بخش آباده طشک واقع در شهرستان نی ریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناخت متغیرهای مؤثر بر میزان تمایل روستاییان به دریافت وام در فرایند نوسازی و بهسازی مساکن و همچنین، رتبه بندی این متغیرها می باشد.
روش: در این مطالعه، روش تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازحیث روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. برای توصیف داده ها از نرم افزار SPSS و برای تعیین میزان تمایل به دریافت وام از آزمون خی دو، T.Testو Anovaاستفاده شده است. داده ها براساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری کوکران، از سطح 300 خانوار نمونه منطقه جمع آوری شده اند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که از شش متغیر موردبررسی، بین پنج متغیر نوع سکونت، سن، سطح تحصیلات، آگاهی از خطر و میزان درآمد، با متغیر وابستة تحقیق؛ یعنی، تمایل به دریافت وام رابطة معنی داری وجود داشت (05/0P).
محدودیت ها/ راهبردها: نداشتن دسترسی به اطلاعات به هنگام در روستاها، از چالش های پژوهش حاضر می باشد.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل توجه به جدول زمان بندی برای اعطای وام به خانوارهای متمایل، تأمین بخشی از نیاز ساختمان سازی با بهای یارانه ای و غیره پیشنهاد شد ه اند.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر از این نظر دارای اهمیت است که با شناسایی متغیرهای تمایل به دریافت وام، مدیران روستایی می توانند برای مقاوم سازی مساکن اقدام کنند.
ارزیابی عملکرد دهیاریها درتوسعه کالبدی - فضایی سکونتگاههای روستایی (مطالعه موردی: بخش کردیان - شهرستان جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از سال 1377 که نخستین اقدامات برای ایجاد مدیریت روستایی در کشور انجام شد تاکنون فعالیت های گسترده ای از سوی دهیاری ها در روستاهای کشور صورت گرفت. تا حدی که در سال های اخیر دهیاری ها محرک و زمینه ساز توسعه کالبدی- فضایی روستاها شناخته می شوند. هدف اصلی این پژوهش بررسی عملکرد دهیاری ها در توسعه کالبدی- فضایی سکونتگاه های روستایی در بخش کردیان شهرستان جهرم است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و برای گرداوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه مربوط به دهیاران و سرپرست خانوار است که قبل و بعد از تشکیل دهیاری آن را مطالعه کرده است. جامعه آماری ساکنان روستاهای بخش کردیان و جامعه نمونه از 6 روستای منتخب با 1672 خانوار تعیین شده و بر اساس روش نمونه گیری کوکران حجم نمونه برابر 300 نفر برآورد گردید. برای تحلیل داده های از نرم افزار spss استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد از دیدگاه دهیاران، تغییرات چشمگیری در روستاها در شاخص های کیفیت ساخت و ساز و تثبیت و سند دار شدن املاک در روستا صورت گرفته و در زمینه شاخص های اداری- انتظامی و خدمات آموزشی تغییرات اندکی مشاهده می شود. از دیدگاه خانوارهای ساکن روستا، در بررسی عملکرد دهیاران، بهسازی و مقاوم سازی مساکن و کیفیت خدمات عمومی روستا مثبت و مکانیابی خدمات و تأسیسات منفی بوده است.
بررسی آثار طرح صدور سند مالکیت اماکن بر توسعه سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان اقلید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران با وجود سابقه زیاد در زمینه پیدایش سکونتگاه های روستایی، مسأله مالکیت در ادوار مختلف تأثیرات زیادی را بر جوامع روستایی بر جای گذاشته است، اما با اجرای طرح صدور سند مالکیت اماکن روستایی امید می رود که این نابه سامانی ها حداقل در حوزه بافت کالبدی روستا کاهش پیدا نماید. ناحیه مورد مطالعه با برخورداری سابقه دیرینه در زمینه سکونت گزینی در داخل فلات ایران از دهه 1380 شاهد اجرای طرح و پیامدهای آن در زندگی روستاییان بوده است. هدف از این تحقیق مطالعه آثار اجتماعی، اقتصادی و کالبدی طرح صدور سند مالکیت اماکن روستایی در شهرستان اقلید می باشد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه ی آماری تحقیق 10 روستا با 3270 خانوار جمعیت می باشد که بر اساس فرمول کوکران 247 پرسشنامه به روش تصادفی سیستماتیک در منطقه گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان داد که رابطه ای نسبتاً مناسب بین طرح صدور سند مالکیت اماکن روستایی و تغییرات در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در سطح روستاهای منطقه با آماره 364/0 تا 529/0 وجود دارد. شدت تأثیر متغیر طرح صدور سند مالکیت اماکن روستایی بر تغییرات زندگی روستاییان 325/0 برآورد شده است. افزایش سرمایه گذاری در روستاها بیشترین تأثیر را با ضریب 5/34 درصد در شکل گیری انواع تغییرات در زندگی روستاییان داشته است. طرح صدور سند اماکن روستایی دارای اثرمستقیم 32/0 بر روی بعد اقتصادی و اثر مستقیم 50/0 بر بعد کالبدی در زندگی روستاییان می باشد. با توجه یافته ها، راهکارهایی شامل معافیت هزینه اجرای طرح برای طبقات اجتماعی خاص، تهیه بانک اطلاعات جامع از املاک روستایی و مدیریت آن توسط دهیار و غیره پیشنهاد شده است.
تحلیلی بر وضعیت نابرابری شاخص های مسکن در مناطق روستایی استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی، علّی است با هدف تحلیل نابرابری و سطوح برخورداری شهرستان های استان آذربایجان غربی بر اساس شاخص های مسکن روستایی صورت گرفته است.
روش: اطلاعات مربوط به 38 شاخص مورداستفاده، بر اساس داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390، در چهار گروه زیربنایی و رفاهی، استحکام سازه، امکانات و تسهیلات و بهداشتی دسته بندی شده و با استفاده از مدل تاپسیس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نهایتاً مناطق روستایی شهرستان های استان آذربایجان غربی بر اساس روش تحلیل خوشه ای سطح بندی و وضعیت برخورداری آن ها با نرم افزار ArcGIS بر روی نقشه نمایش داده شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین نابرابری بین شهرستان ها مربوط به شاخص های بهداشت مسکن و کم ترین نابرابری مربوط به شاخص های استحکام سازه است. نتیجه ترکیبی شاخص ها نیز نشان داد که بیش از نیمی از شهرستان های استان آذربایجان غربی در زمینه بهره مندی از شاخص های مسکن روستایی در وضعیت مناسبی قرار دارند و مابقی شهرستان ها در وضعیت متوسط و متوسط به پایین واقع شده اند. مقایسه نتایج به دست آمده به تفکیک شاخص ها و نتایج ترکیبی شاخص های مسکن روستایی نشان می دهد که نابرابری بین شهرستان ها در برخورداری از هر یک از شاخص های مسکن روستایی بیشتر است در حالی که این نابرابری در شاخص های ترکیبی مسکن روستایی کم تر دیده می شود.
محدودیت ها: دسترسی به اطلاعات دقیق با جزئیات بیشتر و نیز معایب مربوط به یک مدل خاص برای سنجش وضعیت شاخص های مسکن روستایی، می تواند یکی از محدودیت های مطالعه حاضر به حساب آید.
راهکارهای عملی: جهت برقراری تعادل منطقه ای و حرکت به سمت توسعه پایدار در منطقه موردمطالعه، لازم است که سیاست های توسعه مسکن نگاه ویژه ای به مناطق روستایی کم جمعیت و سکونتگاه های منزوی و حاشیه ای داشته باشد؛ در غیر این صورت شاهد نابرابری های بیشتر و متعاقباً تخلیه هر چه بیشتر روستاها خواهیم بود.
اصالت و ارزش: شناخت نابرابری ها و عدم تعادل ها در چارچوب محدوده های جغرافیایی از مهم ترین ابزارهای برنامه ریزی به شمار می رود. تحلیل و تعیین سطوح برخورداری مناطق از لحاظ امکانات و خدمات نسبت به یکدیگر، موجب شناخت نقاط ضعف و قوت، توان ها و کمبود های آن ها در فضاهای جغرافیایی می گردد.
تحلیل فضایی کیفیت کالبدی مساکن روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن دارای کارکرد چندجانبه ای در نظام روستایی است. یکی از ابعاد مورد تاکید نظام برنامه ریزی، نوسازی و بهسازی مسکن است. در کشور ما توسعه مسکن روستایی روند رو به رشدی به ویژه در بعد کالبدی و ساختی تجربه نموده است. با این وجود بخش عظیمی از جمعیت روستایی در نواحی مختلف کشور در مساکن غیر مقاوم و کم دوام ساکن هستند. در این مقاله تلاش شده است تا به بررسی و تحلیل توزیع فضایی کیفیت و ساخت مسکن روستایی در استان های مختلف کشور پرداخته شود. داده های مورد نیاز از مطالعات اسنادی استخراج شده است. کیفیت ساخت مساکن روستایی در قالب 9 شاخص به تفکیک استان های کشور سنجیده شده است. داده ها با بهره گیری از روش تصمیم گیری چند معیاره VIKOR تجزیه و تحلیل شده است. در نهایت طبقه بندی استان ها بر ساخت و کیفیت مسکن روستایی با استفاده از روش تحلیل خوشه ای K در SPSS انجام گرفت و خروجی به صورت نقشه در محیط GIS ترسیم شده است. نتایج نشان داد تفاوت و تمایز معناداری در نوع مصالح به کار رفته در مساکن روستایی کشور وجود دارد. به گونه ای که درصد قابل ملاحظه ای از این مساکن با مصالح آجر، آهن و سنگ که به نوعی موید داوم و کیفیت متوسط می باشد، ساخته شده است. به لحاظ توزیع فضایی – مکانی نیز می توان گفت کیفیت ساخت مساکن روستایی در بخش عمده ای از استان های کشور (24 استان) در سطح کم کیفیت، متوسط و مناسب قرار دارد. تنها سه استان مازندران، آذربایجان شرقی و کرمان از کیفیت عالی ساخت مساکن روستایی برخوردار هستند.
تحلیل نابرابری فضایی شاخصهای مسکن در مناطق روستایی استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وضعیت مطلوب مسکن در نواحی شهری و روستایی یکی از شاخص های توسعه اقتصادی اجتماعی در کشورهای جهان محسوب می شود. تدوین یک برنامه جامع در بخش مسکن به منظور دستیابی به وضعیت مطلوب مسکن مستلزم شناسایی و تجزیه وتحلیل ابعاد گسترده این بخش می باشد. از راه های مهم آگاهی از وضعیت مسکن در فرایند برنامه ریزی های منطقه ای، استفاده از شاخص های مسکن می باشد. این شاخص ها که بیانگر وضعیت کمی و کیفی مساکن در هر مقطع زمانی است، راهنمایی مؤثر جهت بهبود برنامه ریزی مسکن برای آینده می باشد. در این رابطه پژوهش حاضر با استفاده از شاخص های مسکن به بررسی وضعیت مسکن مناطق روستایی شهرستان های استان کرمانشاه، و سطح بندی نواحی روستایی آن با استفاده از این شاخص ها پرداخته است. روش تحقیق پژوهش حاضر مبتنی بر روش اسنادی و توصیفی است. اطلاعات مورد نیاز از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 استان کرمانشاه استخراج شده است. در این مطالعه از 34 شاخص برای بررسی وضعیت موجود استفاده شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و مدل TOPSIS، سطح بندی شهرستان ها بر اساس تحلیل خوشه ای و نمایش توزیع آنها با استفاده از نرم افزار ArcGIS انجام گرفته است. به منظور سطح بندی نواحی همگن روستایی از روش تحلیل خوشه ای استفاده و نقاط روستایی استان به 3 گروه همگن طبقه بندی شده اند که بر اساس آن مناطق روستایی شهرستان های کنگاور و هرسین در بالاترین سطح و مناطق روستایی شهرستان های دالاهو، ثلاث و باباجانی، اسلام آبادغرب، پاوه، روانسر، قصرشیرین، گیلانغرب و جوانرود در پایین ترین سطح از حیث برخورداری از شاخص های مسکن قرار دارند.
رتبه بندی رضایت مندی از مسکن روستایی با استفاده از تکنیک ویکور (مطالعة موردی: شهرستان ورامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بی توجهی به خواسته و تمایلات روستاییان در برنامه ریزی و توسعة مسکن چالش های متعددی در فرآیند برنامه ریزی و عمران روستایی ایجاد می کند و باعث ایجاد ادراک منفی در میزان رضایت مندی روستاییان از مقولة مسکن می شود. هدف این پژوهش، رتبه بندی نقاط روستایی شهرستان ورامین براساس میزان رضایت-مندی آن ها از مسکن با استفاده از مدل تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) ویکور است.
روش: روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی است و بر روی ۳۷۱ خانوار نمونة تصادفی به نسبت اندازة خانوار در ۴۰ روستای نمونة تصادفی از مجموع ۷۸ روستا در ناحیة همگن شهرستان ورامین در استان تهران انجام شد. در این پژوهش مؤلفة رضایت مندی ساکنان روستایی از مسکن بر اساس ۶ شاخص بهداشتی، اقتصادی، تأسیسات و اجزای درونی مسکن، کالبدی، رفاهی، ایمنی از شاخص های تعیین شدة مربوط به مسکن روستایی و در قالب ۲۳ گویه سنجیده شد. در فرآیند انجام کار پس از محاسبة اهمیت نسبی، درجة ارجحیت هر شاخص با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون به دست آمد، سپس با استفاده از مدل ویکور رتبه بندی نقاط روستایی انجام شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که نقاط روستایی شهرستان ورامین به نسبت میزان رضایت مندی از مسکن در سطوح مختلفی قرار داشته اند که از این بین ۳۱ روستا در سطح خیلی کم، ۸ روستا در سطح کم و تنها ۱ روستا در سطح خیلی زیاد قرار گرفته اند. روستای طغان با رتبة ۱ و سطح رضایت مندی خیلی زیاد (۰)، در بالاترین و روستای حسین آباد کاشانی با سطح رضایت مندی بسیار کم (۹۷۵/۰)، در پایین ترین رتبه قرار دارند. فاصلة سطح روستاها به لحاظ سطح رضایت مندی نسبت به هم مشابه بوده و تفاوت چشم گیر و بسیار زیادی با یکدیگر ندارند؛ ولی قرارگرفتن ۳۱ روستا از ۴۰ روستای مورد مطالعه با سطح رضایت-مندی خیلی کم نشان گر این است که سطح رضایت مندی در ساکنان محدودة مورد مطالعه بسیار پایین تر از حد متوسط قرار دارد.
محدودیت ها و راه بردها: چالش های پژوهش حاضر به لحاظ محدودبودن پیشینة تحقیق مرتبط با موضوع پژوهش و هم چنین، هزینة بالای جمع آوری داده ها و تکمیل پرسش نامه ها با توجه به گستردگی محدودة مورد مطالعه است.
راهکارهای عملی: در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی در راستای تأمین مسکن مناسب برای روستاییان درنظرگرفتن وجه نظر و خواستة آن ها موجب ارتقای وضعیت مساکن روستایی و رضایت مندی مردم می شود.
اصالت و ارزش: این مقاله برای سازمان های متولی مسکن روستایی، از آن جا که مسکن ها با توجه به رضایت مندی افراد رتبه بندی شده است، با شناسایی روستاهای دارای رتبه های پایین در جهت ارتقای وضعیت و شرایط مسکن آن ها مفید خواهد بود.
واکاوی میزان نگرش مردم از معیارهای مسکن مناسب روستایی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان هشترود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسیدگی به وضعیت مسکن روستایی جزو یکی از برنامه های اساسی توسعه روستایی در اکثر کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه است. در نواحی روستایی با توجه به ماهیت متفاوت مسکن و کارکرد چندمنظوره آن، مسکن روستایی باید دارای ویژگی هایی باشد، هرچند شکل مساکن در بسیاری از مناطق روستایی تابعی از اقلیم، پوشش گیاهی و موقعیت سکونتگاه ها می باشد. در همین راستا هدف اصلی این تحقیق در پی بررسی مساکن روستایی در نواحی روستایی بخش مرکزی هشترود و ارزیابی معیارهای مسکن مناسب از دید جامعه نمونه می باشد. روش تحقیق در این مقاله از نوع پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه که اطلاعات جمع آوری شده در قالب پرسشنامه با اس تفاده از نرم افزار آماری SPSSمورد بررسی قرار گرفته است. یافته های مقاله حاکی از آن است که ساکنان از استحکام و مقاومت مسکن در برابر بلایا، رضایت ندارند این وضعیت در مورد معیارهای سیستم گرمایشی و سرمایشی و طراحی و چشم انداز مسکن هم صادق است. یافته های دیگر حاکی از آن است که از بین معیارهای مرتبط با مسکن مناسب، مقاومت بنا در برابر بلایا در اولویت اول و بهداشت محیط، مساحت و اندازه مسکن، نمای ظاهری، معماری جدید و استفاده از مصالح بومی در اولویت های بعدی قرار دارد.
تأثیر صدور سند مالکیت مساکن روستایی در توسعه روستایی (مطالعه موردی: روستاهای آهار، گلدسته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه روستا، پایدارترین سیاست و راهبرد در توسعه هر کشور به شمار می رود. این سیاست ارتباط تنگاتنگ با نظام فکری و نگرشی دارد و برای نهادینه سازی این سیاست ابزارها و روش های مختلفی وجود دارد که سند دار کردن واحد مسکونی و یا به عبارت کلی صدور سند برای املاک در روستا به موازات سایر سیاست های توسعه ای مناطق روستایی از جمله این روش هاست.
در همین راستا برنامه دوم و سوم و چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، عمران روستایی را یکی از اهداف خود قرار داده و برای رسیدن به آن یکی از راهکارهای اجرایی را صدور سند اماکن روستایی در نظر گرفته است. چرا که زمین در هر حال بستر اصلی گنجینه ها و ثروت های مادی است و از نظر اقتصادی ارزشمند است و موارد استفاده متعددی برای رفع نیازهای جوامع انسانی (از جمله احداث ساختمان) است. بر این اساس خانه ها و اماکن روستایی یکی از منافع سرمایه ای جوامع روستایی به شمار می آیند که مالک آنها نیازمند است با تکیه بر قانون از نظر حقوقی نسبت به دارایی خود احساس امنیت نماید. از سوی دیگر نیاز به اطلاعات زمین به منزله پایه و زمینه ای برای توسعه و کنترل منابع زمین، شناسنامه دار شدن هر واحد آن را در اولویت قرار می دهد. (ترشیزیان و اطهاری، 1389، 43)
این تحقیق بر آن است با موشکافی از تجارب و عملکرد کشورهای مختلف و فعالیت های صورت گرفته در سند دار کردن واحدهای مسکونی روستایی کشور و آسیب شناسی آنها میزان موفقیت آن را بررسی نماید. به این منظور تحلیل و ارزیابی آن براساس روش میدانی و موردی در دو نقطه جغرافیایی متفاوت صورت گرفته و نتایج حاصله از آن نیز متفاوت بوده است.
ارزیابی اسکان موقت بعد از زلزله و راهکارهای بهبود کیفی آن متناسب با نیاز آسیب دیدگان (نمونه موردی: روستای سرند-هریس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر ارزیابی و تحلیل مسکن موقت آسیب دیدگان بعد از زلزله جهت شناخت نقاط قوت و ضعف آن در راستای بهینه سازی و ارائه راهکارهای بهبود کیفی آن متناسب با نیاز آسیب دیدگان می باشد. این مطالعه به روش ارزیابی بعد از اجرا، از نوع کاربردی بوده و در آن از روش توصیفی-تحلیلی استفاده گردیده است. و نیز برای جمع آوری اطلاعات از روش های مختلف اسنادی، کتابخانه ای و مطالعات میدانی از طریق انجام مصاحبه، مشاهده و تأکید بر پرسشنامه بهره گرفته شده است. در مجموع معیارهای مورد ارزیابی در جداولی جداگانه با امتیازدهی طیف لیکرت ارزیابی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که آسیب دیدگان از مولفه های کالبدی و اجتماعی مسکن موقت رضایت کم و از مولفه های فنی آن رضایت متوسطی دارند. در این میان نیز مولفه های ""امنیت"" و ""حفظ کرامت انسانی و حریم شخصی"" و ""ادراک محیطی"" از معیار اجتماعی، مولفه های ""بهداشت"" و ""فرم"" و ""معماری و طراحی"" از معیار کالبدی و ""تأسیسات و انرژی"" از معیار فنی و سازه ای کمترین میزان رضایت آسیب دیدگان از مسکن موقت را دربرداشت. بنابراین با تدابیری مانند حصارکشی دور تادور چادرها، برپایی چادرهای فامیلی در کنار هم، مشخص کردن حدود و مرز هر چادر و غیره می توان از حدود مشکلات کاست.
مدل دینامیکی اثرات نوسازی مساکن روستایی در روستای پل باباحسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت مساکن جدید بر اساس ارزش های کاذب وارد شده از شهرها و نامتناسب با شرایط اقلیمی و ارزش های اصیل روستایی منجر به تغییرات اساسی در ابعاد مختلف زندگی روستاییان شده است. بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در دهه ی اخیر به این امر دامن زده و با عنوان طرح نوسازی مساکن روستایی تسهیلات لازم برای ساخت مساکن مقاوم در برابر حوادث طبیعی را در اختیار روستاییان قرار داده است. این طرح همانند سایر طرح های توسعه روستایی، دارای اثرات و پیامدهای مثبت و منفی متعددی بوده است. در این راستا تحقیق پیش رو با رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی با هدف بررسی مدل دینامیکی اثرات نوسازی مساکن روستایی انجام پذیرفت. در نهایت مدل دینامیکی اثرات نوسازی مساکن روستایی از ابعاد مطرح شده ترسیم و تحلیل شد. جامعه ی مورد مطالعه شامل تمامی ساکنانی است که خانه های خود را نوسازی کرده اند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی بود. بر اساس اشباع تئوریک 52 نفر از افرادی که خانه های خود را نوسازی کرده اند مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور طبقه بندی داده ها از نرم افزار NVIVO و ترسیم مدل دینامیکی از نرم افزار ونسیم استفاده گردید. نتایج بخش کیفی نشان داد مهم ترین اثرات اجتماعی، اقتصادی، روانی و زیست محیطی نوسازی خانه ها به ترتیب شامل تمایل به ماندگاری روستاییان در روستا، تحمیل هزینه های نوسازی به خانوار، دغدغه ی پرداخت وام و سرد شدن خانه های نوساز در زمستان و گرم شدن آن ها در تابستان بوده است.
بررسی عناصر فضایی- کالبدی تأثیر گذار بر مسکن روستایی (مطالعه موردی: روستاهای دیزباد بالا، فریزی و آیدلیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناخت ویژگی ها و اصول شکل گیری و عناصر مختلف فضایی- کالبدی شکل دهنده گونه های مسکن روستایی در مناطقی از خراسان رضوی و استخراج عناصر کارآمد آن است تا علاوه بر دریافت صحیح مفاهیم و اصول سازمان یافته مسکن در منطقه مورد مطالعه، بتواند بخشی از ویژگی های این عناصر و دلایل وجودی آن ها را ثبت کند.
روش: روش انجام تحقیق در این پژوهش، ترکیبی از روش توصیفی- تحلیلی و استنباطی است که با مطالعه منابع اسنادی، حضور در بافت و مشاهده و برداشت بناها و منازل مسکونی در چارچوب مطالعه نمونه های موردی روستاهای دیزباد بالا، فریزی و آیدالیک از خراسان و تحلیل استنباطی اطلاعات گردآوری شده صورت گرفته است.
یافته ها و نتایج: این پژوهش، ابتدا مؤلفه های کالبدی، فعالیتی و اقلیمی مؤثر بر گونه شناسی مسکن روستایی را بیان می کند. سپس، در قالب نمونه های موردی پژوهش حاضر، توسط نقشه ها و دیاگرام های توصیفی- تحلیلی مؤلفه های مذکور را مورد بررسی قرار داده و در نهایت، عوامل مؤثر بر شکل گیری عناصر فضایی- کالبدی مسکن روستایی را بیان می کند. در مجموع، می توان گونه مسکن روستایی را متأثر از چهار زمینه کلی دانست. این چهار زمینه شامل شرایط منطقه ای، جغرافیایی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی هستند که در کنار هم شرایط معیشت مسکن، طبیعت مسکن و در نهایت، سنت ساختمان مسکن روستایی را شکل می دهند.
ارزیابی پیامدها و رتبه بندی سکونتگاههای روستایی متأثر از واگذاری اراضی مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرش به مدیریت کاربری زمین و به ویژه واگذاری اراضی مسکونی روستایی از دیدگاه سنتی و قدیمی توسعه، به بروز بسیاری از پیامدهای نامطلوب انجامیده است؛ بنابراین، امروزه مسئله واگذاری اراضی مسکونی روستایی از دیدگاه پایداری بررسی می شود. در ایران نیز از 1358، دولت به تملک اراضی موات و ملی، و واگذاری آن ها در قالب اراضی مسکونی به روستاییان مبادرت کرده است. در این زمینه، تاکنون ارزیابی علمی برای رتبه بندی سکونتگاه های روستایی متأثر از پیامدهای واگذاری اراضی مسکونی روستایی انجام نگرفته است. به تازگی، روشِ اُرسته ORESTE[1] به عنوان یکی از کاربردی ترین روش های رتبه بندی معرفی شده است؛ ازاین رو، پژوهش حاضر درپی معرفی و به کارگیری این روش جهت رتبه بندی سکونتگاه های روستاییِ متأثر از پیامدهای واگذاری اراضی مسکونی است. بر این اساس، روش تحقیق این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی بوده که با استفاده از پرسش نامه، نظر 264 نفر خانوار روستایی در شش استان منتخب و پانزده متخصص علمی به منظور وزن دهی به شاخص ها دریافت، توصیف و تحلیل شد. نتایج به دست آمده براساس شاخص های بیست گانه نشان می دهد روستاهای چاه کوتاه، آب طویل و ملک آباد در مقایسه با روستاهای دیگر، شرایط مطلوبی را در فرایند واگذاری اراضی مسکونی به کمک روش ارسته داشته اند. همچنین در این تحقیق، روش ارسته به عنوان معیاری برای رتبه بندی پیامدهای واگذاری اراضی مسکونی، روشی مناسب و با کمترین خطا ارزیابی شده است.
مکان یابی مراکز بهینه توسعه سکونتگاه های روستایی در شهرستان قائم شهر (مطالعه موردی: دهستان کوهساران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که یکی از مشکلات اساسی موجود بر سر راه توسعه پایدار روستایی گسیختگی سازمان فضایی و فقدان سلسله مراتبی مناسب مبتنی بر رابطه تعاملی میان سکونتگاه ها شناخته شده است. در این پژوهش سعی شده است تا با مکان یابی مراکز برتر روستایی و طراحی سلسله مراتب مناسب سکونتگاهی و ایجاد یک انسجام و رابطه منطقی بین این مراکز بتوان روستاهای مرکز را جهت خدمات رسانی مناسب به روستاهای پیرامونی و تابعه شناسایی نمود. برای نیل به این هدف از روش های شاخص مرکزیت، روش فواصل و روش ماتریس ارتباط مستقیم در محیط (GIS) استفاده شده است. با توجه به معیارو ضابطه ها برای این مراکز پس از بررسی مبانی نظری مرتبط با این موضوع و گردآوری داده های مؤثر این روش ها انتخاب شدند، سپس با اذعان تهیه شده، وضعیت موجود و در حال حاضر مراکز بهینه روستایی مورد ارزیابی قرار گرفت و علاوه بر مراکز موجود، مراکز دیگری هم پیشنهاد گردید. نتایج تحقیق نشان داد که با مکانیابی مراکز بهینه روستایی و طراحی الگوی سلسله مراتبی در دهستان کوهساران دو روستای «کوتنا» و «ریکنده» دارای بهترین شرایط برای ارائه خدمات به روستاهای پراکنده در سطح دهستان می باشند. از این رو این دو روستا بعنوان مرکز اصلی ارائه دهنده خدمات به روستاهای زیر مجموعه خود توصیه می گردد تا با تجهیز و توسعه خدمات و امکانات مورد نیاز اهالی روستاهای فوق و در سطح بالاتر کل دهستان، موجب توسعه مناطق روستایی ناحیه گردد.