فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۸۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
پیدایش سکونتگاه های بشری همواره بر پایه ی عوامل طبیعی مانند آب و خاک مناسب استوار بوده است و روستاها به عنوان اولین شکل از حیات جمعی انسان در یک عرصه طبیعی از ویژگی های متعدد طبیعی، اقتصادی و ... تأثیر می پذیرند. عواملی همچون ارتفاع از سطح دریا، شیب، دما و بارش بسترهای طبیعی مؤثر در پراکنش و توزیع سکونتگاه های روستایی می باشند که برخی از آنها نقش موثرتری در این زمینه ایفا می کنند. این پژوهش با هدف بررسی وضعیت استقرار سکونتگاه های روستایی شهرستان سیرجان، بر حسب معیارهای طبیعی صورت گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، 5 معیار طبیعی شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب و عناصر اقلیمی (بارش و دما) به عنوان عوامل مؤثر در استقرار سکونتگاه ها انتخاب شده و با استفاده از روش های آماری در محیط GIS و شاخص موران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که 5/48 درصد روستاهای این شهرستان در طبقات ارتفاعی1800- 1581 متر قرار دارند که این امر زمینه ی لازم برای کشاورزی منطقه را فراهم و در تنوع فعالیت های اقتصادی و معیشت ساکنان تأثیر گذاشته است. همچنین با توجه به گرایش مکان گزینی روستاها در مناطق با شیب مناسب، 95 درصد روستاهای این شهرستان در طبقه شیب 10- 0 درصد استقرار یافته اند و به علت وجود شرایط محیطی مناسب بویژه خاک حاصلخیز، شاهد تولید پسته به عنوان کشت غالب در این منطقه می باشیم. در نتیجه با توجه به عدم همبستگی معنادار عوامل طبیعی در مکان گزینی مناطق روستایی، با استفاده از شاخص موران که از توابع خود همبستگی فضایی جهت استخراج الگوی توزیع می باشد، توزیع فضایی نقاط روستایی منطقه مورد مطالعه از نوع خوشه ای است که در این خصوص ضریب موران مثبت و برابر با 35/0 بوده که در سطح اطمینان 1 درصد معنادار می باشد.
ارزیابی آسیب پذیری فیزیکی سکونت گاههای روستایی در برابر مخاطرات طبیعی(زلزله) با استفاده از مدل تصمیم گیری کوپراس مطالعه موردی( روستاهای دهستان چالان چولان شهرستان درود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش شناخت وطراحی فرایند تحلیل مدل تصمیم گیری چند معیاره کوپراس در رتبه بندی سکونتگاههای روستایی بر اساس میزان آسیب پذیری فیزیکی در برابر مخاطرات (زلزله) است. روش تحقیق توصیفی –تحلیلی می باشد. بدین منظور برای شناسایی شاخص های آسیب پذیری با تأکید ویژه بر مناطق روستایی از مطالعات مرتبط با حوزه تخصصی آسیب پذیری بهره گرفته شد. بر این اساس 13 شاخص شناسایی گردید و مبنایی برای جمع آوری اطلاعات میزان آسیب پذری روستاهای مورد مطالعه در دهستان چالان چولان پس از زلزله سالا 1385 شد. این اطلاعات جمع آوری شده در فرایند انجام کار پس از نرمال سازی شاخص ها و وزن دهی به آنها در فرایند مدل کوپراس مورد استفاده قرار گرفتند و بر اساس آن روستاهای مورد مطالعه رتبه بندی شدند. نتایج مدل کوپراس نشان می دهد روستاهای باباپشمان، دوسر و گاراژ به ترتیب بیشترین آسیب پذیری و روستاهای حشمت آباد، بهزاد آباد و احمدآباد کمترین آسیب پذیری را در زلزله سال 1385 دشت سیلا خور لرستان داشته اند
تتحلیل و ارزیابی شاخص ها و عوامل پایداری مسکن روستایی (مطالعة موردی: مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن پایدار روستایی را می توان یکی از شاخص های مهم در توسعه و عمران روستایی محسوب نمود و از این جهت شناخت ویژگی های مسکن روستایی و عوامل مؤثر بر آن اهمیت پیدا می کند؛ از این رو، هدف از این پژوهش بررسی شاخص ها و عوامل مؤثر بر پایداری مسکن روستایی و ارزیابی این عوامل است که به صورت مطالعة موردی در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان روانسر انجام شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است که با رویکرد ترکیبی انجام شده است. جامعة آماری این تحقیق سرپرستان خانوارهای واحدهای مسکونی بخش مرکزی شهرستان روانسر هستند که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 200 نفر ازبین آن ها به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند و با ابزار پرسش نامه مطالعه و بررسی شده اند. ضریب آلفای کرونباخ با هدف تشخیص پایایی پرسشنامه ها محاسبه شده است که در این پژوهش برای سه بخش پرسشنامه (ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی)، به ترتیب 79/0، 83/0 و 71/0 به دست آمده است که این اعداد حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش هستند. نتایج حاصل ازطریق تجزیه وتحلیل های آماری در نرم افزار SPSS نشان می دهند که پنج عامل اقتصادی، رفاهی، استحکام بنا، همسازی با محیط زیست و بهره وری قادر هستند که بیش از 77% از واریانس شاخص های تحقیق را تبیین کنند. همچنین، یافته ها بیانگر این هستند که مساکن روستایی بخش مرکزی شهرستان روانسر در عامل های اقتصادی، رفاهی و استحکام بنا، در شرایط تاحدی پایدار و در عامل های همسازی با محیط زیست و بهره-وری، در شرایطی ناپایدار قرار دارند.
ارزیابی اثرات کالبدی- فضایی جابه جایی در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: دهستان ملاوی، شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع سیل و طغیان فصلی رودخانه ها از جمله سوانح طبیعی است که هر ساله خساراتی را بر جوامع انسانی تحمیل می کند. در کشور ما نیز در طی دهه های اخیر خسارات مالی و جانی سیلاب افزایش یافته و قربانیان این سانحه نیز اغلب روستاییان می باشند. از جمله سیاست هایی جدیدی که به منظور مقابله با این سوانح طبیعی اتخاذ می گردد، جابه جایی و اسکان مجدد روستاییان می باشد که قدر مسلم این امر پیامدهای مختلفی را در پی خواهد داشت. سه روستای بابازید، وره زرد و خرسدر علیا از جمله روستاهایی است که به دلیل قرارگیری در حریم رودخانه ی کشکان رود، بارها متحمل خسارات فراوان ناشی از سیل بوده است. لذا به منظور جلوگیری از تکرار این حادثه، در سال 1385 اقداماتی جهت جابجایی این روستاها صورت گرفت. بدین ترتیب، پژوهش حاضر به تعیین پیامدهای کالبدی – فضایی جا به جایی روستاهای مذکور از توابع شهرستان پلدختر پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی– تحلیلی بوده، روش جمع آوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی با استفاده از روش پیمایشی و تکمیل پرسشنامه بوده است. حجم نمونه شامل 20 درصد از خانوارهای موجود در روستاهای مورد بحث است که برابر با 117خانوار تعیین شد. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های ناپارامتری ویلکاکسون و t مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بیشترین تأثیر اسکان مجدد این روستاها در زمینه کالبدی و زیست محیطی بوده است. در مقابل کمترین پیامد حاصل از جا به جایی روستاهای مذکور در بعد اقتصادی بوده و تفاوت معناداری در قبل و بعد از جابه جایی وجود نداشته است.
تحلیل فضایی الگوی مسکن پایدار روستایی (مطالعه موردی: روستاهای استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکن چیزی بیش از یک سرپناه صرفاً فیزیکی است و تمامی خدمات و تسهیلات عمومی لازم برای بهتر زندگی کردن انسان را شامل می شود و استفاده کننده آن باید حق تصرف به نسبت طولانی و مطمئنی را نسبت به آن دارا باشد. مسکن انسان صرف نظر از ابعاد فیزیکی و ضوابط طبیعی و اقلیمی، تحت تأثیر عوامل فرهنگیِ جامعه، باورها و الزامات فرام ادی زن دگی قرار دارد که سکونت انسان را معنا می بخشند. ویژگی های مسکن برحسب شرایط محلی و منطقه ای اگرچه متفاوت محسوب می شود، ولی مناسبات فضایی حاکم بر آن از قاعده مندی و اصول یکسانی تبعیت کرده که ثبات و پایداری مسکن را تبیین می کند. تحلیل فضایی الگوی مسکن پایدار مبین آن است که تداوم، کارآیی، سازگاری، پویایی، مطلوبیت بصری، استحکام و یکپارچگی شاکله های مبنایی در تحلیل پایداری به شمار می آیند. بدین ترتیب تحقیق حاضر با هدف تحلیل فضایی الگوی مسکن پایدار بر معنا بخشی مؤلفه های کلیدی مسکن پایدار متمرکز بوده و تشابهات و افتراقات فضایی آن را در سطح سکونت گاه های روستایی استان مازندران مورد تحلیل قرار داده است. جمع آوری داده ها در این تحقیق با استفاده از پرسش نامه و در سطح سه تیپ روستاهای ساحلی، کوهپایه ای و کوهستانی انجام شده است. حجم نمونه پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 465 نفر تعیین شده است. نتایج تحقیق مبین آن است که میانگین میزان توجه به مؤلفه های پایداری مسکن در روستاهای تیپ ساحلی با میانگین 71/1 در وضعیت مطلوب تری نسبت به روستاهای کوهستانی با میانگین 55/1 و کوهپایه ای با میانگین 53/1 قرار دارد. میانگین کل پایداری مسکن در روستاها 54/1 که نشان دهنده پایداری کم مسکن روستایی در استان مازندران است.
تحلیل مؤلفه های پیش برنده در اجرای موفقیت آمیز طرح بهسازی و نوسازی مسکن روستایی مورد: شهرستان خدابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه آگاهی از امکانات و تنگناهای نواحی روستایی و تحلیل آنها در فرایند برنامهریزی توسعه ی روستایی اهمیت بسزایی دارد و نوعی ضرورت جهت ارائه طرحها و برنامههای توسعه محسوب میشود. طرحهای بهسازی روستایی از جمله طرحهای توسعه ی روستایی است که در آنها سعی شده است نسبت به بهسازی و سازماندهی مساکن روستایی اقدام شود. هدف پژوهش حاضر تحلیل مؤلفه های پیشبرنده در اجرای طرح بهسازی و نوسازی مساکن روستایی در استان زنجان بود. روش انجام این تحقیق پیمایشی و از نوع کاربردی بود. جامعه ی آماری این تحقیق را دریافتکنندگان وام مسکن روستایی در جهت بهسازی و نوسازی مسکن شهرستان خدابنده در استان زنجان تشکیل دادند. حجم نمونه با استفاده از فرمول دوران 104 نفر برآورد گردید که به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای بوده که پایایی و روایی محتوایی آن با استفاده از ضریبکرونباخ آلفا (80/0) و نظرخواهی از کارشناسان و اساتید مرتبط با موضوع تأیید شده است. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS به عمل آمده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داده است که چهار مؤلفه با تبیین 48/63 درصد واریانس کل، با عوامل پیشبرنده در اجرای طرح بهسازی و نوسازی مساکن روستایی مرتبط میباشند. مؤلفه های فنی-تکنیکی (82/20)، خدماتی- اعتباری (74/18)، اجتماعی- فرهنگی (35/12) و تشکیلاتی- اداری(56/11) بهترتیب اهمیت بیشترین نقش را در مجموع تبیین نمودهاند.
اصول الگوی برنامه ریزی توسعه خانه های دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش خانه های دوم به معنای گسترش مطلوب گردشگری خانه های دوم به همراه بهبود کیفیت خدمات و زندگی در تمامی ابعاد در مقصد گردشگری و رضایت مندی گردشگران و بومیان از فرآیند گردشگری است. هرنوع اقدام برای برنامه ریزی توسعه خانه های دوم نیازمند شناسایی اصول اساسی برنامه ریزی در این زمینه است که بتوان فرایند برنامه ریزی توسعه خانه های دوم را براساس آن ها هدایت و راهبری کرد. شناسایی اصول تأثیرگذار باید براساس مطالعات علمی و تجارب به دست آمده در این زمینه باشد تا بتوان براساس این اصول زمینه مناسب برای کاهش آثار منفی و افزایش آثار مثبت خانه های دوم را فراهم کرد. این اثر بنا دارد با شناسایی اصول تدوین الگوی برنامه ریزی توسعه خانه های دوم زمینه را برای توسعه مناسب خانه های دوم به دست آورد. در این پژوهش سعی شده با روش اکتشافی اصول الگوی برنامه ریزی توسعه خانه های دوم به دست آید. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که حفظ چشم اندازهای طبیعی، توجه به ظرفیت تحمل اجتماعی و طبیعی، محافظت از اراضی کشاورزی، رعایت منافع جمعی، مشارکت ذی نفعان و مدیران در فرایند تدوین برنامه توسعه خانه های دوم مهم ترین اصول برنامه ریزی توسعه خانه های دوم است.
The Impact of Rural Housing Rehabilitation on Rural Landscape (Case Study: Ahmadabad Village of Bahabad County)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose: The main objective of this research is to develop and evaluate measures of rural housing landscape and the effect of strengthening on rural housing landscape of the village of Ahmedabad in Bahabad.
The main objective of this research is to investigate the effect of rural housing rehabilitation on the landscape of Ahmadabad village from Bahbad which is based on the concept of landscape assessment.
Design/methodology/approach: The purpose of this study as a methodology is applied, descriptive and field study. For data collection, documentation and survey method using a questionnaire for residents and technical observers have been used. To analyze the variables and indicators of the study, SPSS software and Chi Square and t tests were used. Also plan to analyze the effects of strengthening rural housing and perspective view and the village of Ahmadabad factor analysis, Bartlett test and the KMO indicator.
Finding: Results indicate that strengthening many effects that may be positive or negative on the six performance indicators, aesthetic, economic, social and physical environmental and village have been studied. The results of the first test showed that some of the criteria related to performance indicators and aesthetic as due to zoning height, the proportion in the building, according to the settled units, compliance with the structure and the executive management and oversight of the village, in the 99% of variables appearance to furniture, flexibility and readability buildings, spatial unity and consistency of building styles, harmony between form, at 95%, which indicates a strengthening effect is significant. The second test results show that all the criteria of physical, economic, social and environmental influence of strengthening the fabric of the village of Ahmadabad to 99% to account for a significant level.
Research limitations/implications: A lack of support from government agencies and the lack of statistical information on the type of tissue construction and existing buildings in the village
Practical implications: According to research findings that show the direct relationship between the resistance and the perspective of the village, in the implementation of strengthening, the choice of materials facade and their implementation should be in a way that in addition to the rules and regulations of comprehensive plans and detailed and the high council urban Planning and architecture of Iran, offered to meet six criteria.
Originality/value: Original innovation is in the provision of rural landscape assessment criteria. These criteria can guide those involved in retrofitting buildings rural housing. The proposed criteria can be used to analyze the beauty of the landscape, the villages designed to be used.
تحلیل نقش عوامل محیطی در مکان گزینی سکونتگاه های پیش از تاریخ دشت ورامین با استفاده از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهترین راه درجهت پی بردن به ویژگی های طبیعی سکونتگاه های باستانی در زمان برپایی آنها، بررسی های زمین باستان شناسی است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش عوامل محیطی در مکان گزینی سکونتگاه های پیش از تاریخ دشت ورامین بوده است. پس از مطالعه ی شرایط محیطی دشت ورامین، هشت مولفه ی محیطی از جمله فاصله از آبراهه، ویژگی های زمین شناختی، آب وهوا، شیب، خاک، پوشش گیاهی، کاربری راضی و ارتفاع منطقه مورد بررسی قرار گرفتند و منطق فازی به عنوان روش مورد مطالعه در جهت دستیابی به نقشه ی پهنه بندی قابلیت های محیطی منطقه مورد استفاده قرار گرفت. سپس مشخص شد، قسمت های میانی مخروط افکنه ی جاجرود، دارای بهترین شرایط محیطی در جهت ایجاد سکونتگاه هستند. این مناطق، بر روی رسوبات آبرفتی دشت قرار گرفته اند که از نظر زمین-شناسی، شرایط مناسب را برای ایجاد سکونتگاه فراهم کرده است. وجود خاک مناسب برای کشاورزی و سفال سازی (خصوصاً وجود رسوبات ریزدانه برای سفال سازی)، شیب بسیار ملایم، دسترسی مطلوب به آبراهه ها، داشتن فاصله ی مناسب از رأس مخروط افکنه و تا حدی مصون بودن از خطر سیلاب و داشتن آب وهوای مناسب تر نسبت به قسمت های جنوبی مخروط افکنه، از جمله عواملی است که باعث ایجاد شرایط محیطی مناسب در این مناطق شده است و قرار گیری غالب سکونتگاه ها در این منطقه و استمرار سکونت آنها، خود این امرا را تأیید میکند.
بررسی و ارزیابی پایداری مسکن روستایی (مطالعه موردی: دهستان ملاوی شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مهم در توسعه و عمران روستایی مسکن پایدار می باشد و از این جهت شناخت ویژگی ها و تجزیه و تحلیل ابعاد و اجزای مختلف مسکن پایدار روستایی اهمیت خاصی دارد. هدف پژوهش حاضر تحلیل و ارزیابی شاخص ها و ابعاد مسکن پایدار روستایی می باشد که به صورت مطالعه موردی در دهستان ملاوی شهرستان پلدختر صورت گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده که با رویکرد ترکیبی انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق سرپرستان خانوارهای واحدهای مسکونی مناطق روستایی دهستان ملاوی می باشد که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 175 نفر از بین آنها به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیده و با ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفته اند. ضریب آلفای کرونباخ به منظور تشخیص پایایی پرسشنامه ها محاسبه گردیده است که در این پژوهش برای سه بخش پرسشنامه (ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی) به ترتیب 77/0 ، 84/0 و 71/0 درصد به دست آمده است که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. نتایج حاصل از طریق تجزیه و تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS نشان می دهد که حدود 84 درصد از شاخص های بررسی شده در شرایط ناپایدار و تاحدی پایدار قرار گرفته اند. همچنین یافته ها حاکی از آن است که بین تیپ های روستایی در شاخص ها و ابعاد پایداری مسکن تفاوت وجود دارد.
بررسی روند تغییرات کالبدی روستاهای خوابگاهی (بررسی موردی: روستاهای حوزه نفوذ کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهههای اخیر رشد شتابان شهرنشینی و نیز وجود تأثیرات متقابل فضایی و روابط عملکردی بین کلان شهرها با نواحی پیرامونی، موجبات تغییرات عمدهای در جوامع و بالاخص عرصههای روستایی حوزه نفوذ آنها گردیده است. تغییر ساختارهای کارکردی و کالبدی از جمله آنهاست. وجود مشکلات و معضلات عدیده در کلانشهرها (اعم از گرانی زمین و مسکن، آلودگی بیش از حد هوا و...) به عنوان عوامل دافعه و در مقابل ارزانی زمین و مسکن، هوا و محیط سالم و... در مناطق روستایی به عنوان عوامل جاذبه در این امر تأثیرگذار بودهاند.
تحقیق حاضرکه عمدتاً بر تغییرات کالبدی روستاهای خوابگاهی تأکید دارد، از نوع کاربردی و توسعهای بوده و روش بررسی آن توصیفی ـ تحلیلی میباشد. شالوده مطالعه مبتنی بر مطالعات میدانی است و جهت به تصویر کشیدن تغییرات، از تصاویر ماهوارهای چندزمانهای سنجنده TM و ETM+ مربوط به سالهای 1366 و 1382 بهره گرفته میشود.
نتایج بررسی نشان میدهد که تغییرات کالبدی قابل توجهی در روستاهای خوابگاهی مورد مطالعه بوقوع پیوسته است. از بین رفتن زمینهای زراعی و باغات به نفع دیگر کاربریها و بالاخص کاربری مسکونی از تبعات منفی این تغییرات بوده است. در ضمن نحوه گسترش فیزیکی کلانشهر تبریز حکایت از گسترش آن به جانب روستاهای مورد مطالعه و بویژه روستاهای کرکج، نعمتآباد و کجاآباد دارد. در کل از آنجایی که تمامی این تحولات خودجوش و بدون برنامهریزی صورت گرفته است، به نظر میرسد که در سالهای آتی روستاهای مورد مطالعه در صورت تداوم روند کنونی، دچار مشکلات و از آن جمله مشکلات زیست محیطی بیشماری گردند.
بررسی نوع مسکن و تسهیلات اولیه سکونتگاهی در استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت وضعیت مسکن و رتبه بندی استان ها، به عنوان ابزاری توانا در افزایش کارایی سیاست های حمایتی دولت و افزایش عدالت منطقه ای و توزیع عادلانه خدمات و امکانات می باشد.در این پژوهش با بررسی امکانات و تسهیلات اولیه مسکن، وضعیت استان های کشور در خصوص دسترسی به این امکانات و تسهیلات مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این پژوهش رتبه بندی استان های کشور در برخورداری از امکانات و تسهیلات و مشخص کردن استان های برخوردار و نابرخوردار از نظر تسهیلات و امکانات وابسته به مسکن و بررسی وضعیت مسکن استان های کشور از نظر مساحت زیربنا و نوع مسکن می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی می باشد و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، استان سیستان و بلوچستان در رابطه با امکانات و تسهیلات مسکن با وزن نهایی 0.022در وضعیت بسیار محروم قرار دارد و استان های کرمان و هرمزگان با میانگین وزن نهایی 0.027 استان های محروم کشور می باشند. استان هایی مانند اردبیل، زنجان، کهگیلویه بویراحمد با میانگین وزن نهایی 0.030 از استان های کمتر برخوردار کشور و استان هایی از جمله آذربایجان شرقی، ایلام، مازندران و همدان با میانگین وزن نهایی 0.033 استان های نسبتاً برخوردار را تشکیل می دهند. استان اصفهان با وزن نهایی 0.038 برخوردارترین استان و به همراه استان هایی چون یزد، البرز، تهران، سمنان و ... با میانگین وزن نهایی 0.036 استان های برخوردار کشور در این خصوص می باشند.
سکونتگاه نوع سوم، راهکاری برای رسیدن به الگوی مناسب سکونت در راستای توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایدة اصلی در مقالة حاضر این است که روستا و شهرهای کنونی نمیتوانند سکونتگاههای مناسبی برای زندگی با کیفیت فراهم کنند؛ بنابراین، باید به دنبال الگوی جدیدی از سکونتگاه بود تا علاوهبر داشتن سازگاری لازم با نیازها و خواستههای جامعة نوین، زمینة توسعة پایدار و کاهش نبود تعادل در سکونتگاههای شهری و روستایی کنونی را فراهم نماید. این مقاله از نظر روش، مبتنی بر تحلیل مفهومی- نظری و تجربی مسئله با اتکاء به اسناد نظری و آماری و تحلیل کیفی واقعگرا از وضع موجود و آرمانگرا از وضع مطلوب سکونتگاه در ایران است. پایة نظری تحقیق را تجربة 20 سالة محقق در زمینة مطالعات و تحقیقات نظری و عملی، در عرصة شهرها و روستاها تشکیل میدهد. بااینحال، در شکلگیری این ایده رویکرد اجتماعی-اکولوژیک به مسائل جامعه و دیدگاه و روشهای توسعة پایدار نقش مؤثری داشته است. تحلیل مسئلة سکونت شهری و روستایی نشان میدهد که در گذار از جامعة سنتی به مدرن یا شبهمدرن، الگوی سکونت نتوانسته است خود را با الگوی زندگی جدید و خواستههای اجتماعی و اقتصادی سازگار کند. این فقدان تطابق بین نیازهای درحال دگرگونی جامعه و الگوی سکونت، ابتدا خود را در مهاجرت بیرویه و شتابان روستایی به شهری و سپس در بروز مسائل و مشکلات شهری نشان میدهد. یافتة اصلی تحقیق این است که برای حل مسائل و مشکلات جوامع شهری و روستایی که گاه حلنشدنی بهنظر میرسد، باید به دنبال راهحل و الگویی جایگزین بود. بهعبارتدیگر، در ارتباط با یافتن الگوی مناسب سکونتگاه برای دستیافتن به معیارهای مناسب زندگی با کیفیت، باید پایان دوگانهانگاری شهر یا روستا و شهر و روستا را اعلام کنیم و به دنبال شکل سومی از سکونت باشیم؛ باید از نگرشهای قالبی مرسوم در ارتباط با برنامهریزی روستایی و شهری فراتر رفت و در راستای بومیسازی، دانش برنامهریزی، دیدگاهها و روشهای مرسوم را به چالش کشید. نتیجه اینکه الگوی مناسب سکونت که پاسخگوی نیاز امروز و فردای جامعه باشد، نه شهر و نه روستا است؛ بلکه شکل سومی از سکونتگاه است که بار اجتماعی و کیفیت زندگی در آن، محیطی زیستپذیر و رضایتبخش برای ساکنان خود فراهم میکند.
تحلیل اهداف ساخت خانه های دوم در نواحی روستایی و تعیین اثرات آن در مناسبات شهر- روستا (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پیدایش و گسترش خانه های دوم در مناطق روستایی زمینه ساز تحول در روابط شهر و روستا گردیده است؛ بنابراین هدف از این تحقیق، تحلیل عوامل و انگیزه های ساخت خانه های دوم در روستاها و اثرات آن بر روابط شهر- روستا است. منطقه مورد مطالعه روستاهای ییلاقی دهستان استرآباد جنوبی و انجیراب در بخش مرکزی شهرستان گرگان می باشد.
روش: که ابزار اصلی گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده و حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران 238 نفر انتخاب گردیده اند که از این تعداد، 123 نفر از ساکنان روستاها و 115 نفر از مالکین خانه های دوم انتخاب شده اند. نحوه دسترسی به نمونه ها بصورت تصادفی ساده و سیستماتیک بوده است. همچنین برای تحلیل و آنالیز داده های تحقیق از نرم افزار SPSS استفاده شده است.
یافته ها: نتایج حاکی از آن است که پاسخگویان مهم ترین اثرات مثبت توسعه خانه های دوم در مناسبات شهر - روستا را در بُعد اقتصادی ( ایجاد اشتغال)، در بُعد اجتماعی (افزایش مهاجرت معکوس به روستا - افزایش آگاهی مردمان محلی) و در بعد زیست محیطی- کالبدی (بهره مندی از اقلیم و چشم انداز زیبا استفاده از مصالح بادوام) دانسته اند. از سویی دیگر، مهم ترین اثرات منفی توسعه این پدیده نوظهور را در منطقه مورد مطالعه و در چهارچوب تغییر روابط شهر- روستا در بُعد اقتصادی (افزایش قیمت زمین، رکورد فعالیت کشاورزی و کاهش عرضه محصولات تولیدی به شهر) در بعد اجتماعی (افزایش مصرف-گرایی در روستا و تعارضات فرهنگی روستاییان با مهاجرین ) و در بعد زیست محیطی- کالبدی (تخریب جنگل و تغییر کاربری اراضی زراعی) عنوان کرده اند.
محدودیت ها و راهبردها: عمده ترین محدودیت تحقیق کم بودن سابقه پژوهش مرتبط در زمینه اهداف ساخت خانه های دوم در مناسبات شهر - روستا بوده است.
راهکارهای عملی: برنامه ریزی مسئولین در جهت استفاده از سرمایه مالی- فکری مهاجرین شهری وارد شده به روستا در جهت توسعه روستایی و تقویت مناسبات روستا- شهری و فراهم کردن زمینه افزایش تعامل و گفتگو میان مردمان محلی و مهاجرین شهری با هدف تقویت ارتباطات و جایگاه اجتماعی روستاییان.
اصالت و روش: نوآوری مقاله در بررسی اثرات ساخت خانه های دوم در چگونگی روابط شهر– روستا می باشد.
تحلیل وضیعت بهداشت مسکن روستاهای جنگلی- کوهستانی و عوامل مؤثر بر آن در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:یکی از اجزای حقوق بشر، داشتن مسکن مناسب است. پس از هوا، غذا و پوشاک، دراختیارداشتن مسکن مناسب از اساسی ترین ضروریات برای زندگی باعزت و همراه با کرامت انسانی است و یکی از پایه های مهم استانداردهای زندگی مطلوب می باشد و مقدمه ای برای دست یابی به عدالت اجتماعی محسوب می گردد.
روش:تحقیق حاضر ازنوع کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن، توصیفی- تحلیلی است و هدف آن، ارزیابی وضیعت بهداشت مسکن روستایی و عوامل تأثیرگذار بر آن می باشد. روستاهای جنگلی بخش بندپی شرقی از توابع شهرستان بابل جامعة آماری این تحقیق هستند که از بین 235 روستای جنگلی- کوهستانی، 36 روستا به شیوة نمونه گیری تصادفی نظام مند، به-عنوان نمونة آماری این پژوهش درنظر گرفته شده اند. داده های این تحقیق ازطریق پرسشنامه، مصاحبة نیمه عمیق و همچنین، از داده های بهداشتی مرکز بهداشت گردآوری شده اند و سپس، در چارچوب نرم افزار SPSS و Excel و آزمون-های آماری تجزیه وتحلیل گردیده اند.
یافته ها:نتایج تحقیق نشان می دهد که عمده ترین چالش های بهداشتی خانه های روستایی، وجود موش ها و سایر حیوانات موزی، برخوردار نبودن از کپسول اطفای حریق، وجود خطرهای برقی، آتش سوزی و دفع غیربهداشتی زباله در منازل هستند که نیاز به توجه ضروری دارند. امنیت سقف، کف اتاق، شناز ساختمان، حفاظ پله و دیوار و پنجره ها در اولویت دوم قرار دارند. وضعیت روشنایی و نور منازل، آشپزخانه، دستشویی، حمام و محوطة حیاط و همچنین، نبود درب اضطراری در اولویت بعدی قرار دارد. عوامل اقتصادی (درآمد)، نوع شغل، تحصیلات و وضیعت مالکیت، رابطة معنی دار و مستقیمی با بهداشت مسکن دارند و همچنین، عوامل بعد خانوار، فاصله از شهر، فاصله از جاده و سن با بهداشت مسکن، رابطة معنی دار و معکوس دارند.
محدودیت ها/ راهبردها: گردآوری داده ها و کمبود منابع تحقیقاتی دربارة موضوع موردمطالعه، ازجمله موانع انجام این تحقیق محسوب می شوند.
راهکارهای عملی: همکاری بین سازمانی اداراتی که در امر بهبود کیفیت مسکن مؤثر هستند، ارتقای سطح توان اقتصادی خانوارهای روستایی، افزایش جلب مشارکت روستاییان و ارتقای سطح آگاهی روستاییان، ازجمله راهکاری عملیِ ارتقای سطح بهداشتی مساکن روستایی هستند.
اصالت و ارزش: در این مقاله، به موضوع بهداشت مسکن در روستاهای جنگلی- کوهستانی که شرایط خاصی دارند، توجه شده است و برای مسئولان ملی و محلی اداراتِ بنیاد مسکن، بهداشت و درمان و سایر سازمان هایی که با مسائل بهداشتی روستاها به طور عام و بهداشت مسکن به طور خاص در ارتباط اند، مفید واقع می شود.
تحلیلی بر اثرات خشکسالی در ناپایداری سکونتگاه های روستاییِ شهرستان داراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تحلیل اثرات خشکسالی بر ناپایداری سکونتگاه های روستاییِ شهرستان داراب در طی دوره آماری1390-1376 می باشد. جمع آوری داده های مورد نیاز به دو روش میدانی و کتابخانه ای انجام شده است. در روش اسنادی داده های هواشناسی مورد نیاز از اداره کل هواشناسی استان فارس و داده های تولید محصولات از سازمان جهاد کشاورزی استان تهیه شده است. جهت تعیین وقوع یا عدم وقوع خشکسالی، اطلاعات جمع آوری شده به روش اسنادی با استفاده از شاخص های SIAP و PNPI مورد تحلیل قرار گرفته است. سپس در روش میدانی جهت تحلیل اثرات خشکسالی بر ناپایداری سکونتگاه های روستایی از نگاه روستاییان به طراحی و تکمیل پرسشنامه از 140 روستای دارای سکنه اقدام گردید که اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسشنامه جهت تأیید یا رد فرضیات تحقیق، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که خشکسالی و کاهش بارندگی موجب کاهش عملکرد محصولات کشاورزی به خصوص محصول گندم معادل 38/0 کیلوگرم به ازای هر میلیمتر کاهش بارندگی در واحد هکتار شده است. این کاهش تولید منجر به کاهش درآمد ساکنان نواحی روستایی و مهاجرت آنها و سرانجام باعث ناپایداری سکونتگاه های روستایی شده است. همچنین بررسی ها نشان می دهد که در طول دوره مورد مطالعه، تعداد 14 روستا متروک و خالی از سکنه شده و 32 روستا نیز در معرض متروک شدن قرار گرفته اند.
آسیب شناسی الگوی جدید مساکن روستایی از منظر توسعه پایدار (مورد: دهستان شوسف در شهرستان نهبندان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساکن روستایی در ایران به لحاظ الگوی ساخت در مرحله گذار از الگوی سنتی به الگوی جدید و مدرن قرار دارد. الگوی جدید ساخت وساز مسکن روستایی غالبا برگرفته از الگوی مساکن شهری است که در آن به نوعی سیمای شهر تداعی می-شود. طرح بهسازی مسکن روستایی در کشور که به طور جد توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی پیگیری و اجرا می شود، یکی از عوامل تحول ساز و دگرگون کننده الگوی مسکن روستایی از سنتی به مدرن است. این در حالی است که مسکن در روستاها تنها به عنوان فضای زیستن نبوده و از کارکرد چندگانه ای برخوردار است. در مقاله حاضر سعی شده است تا در چارچوب توسعه پایدار با رویکردی آسیب شناسانه به ارزیابی الگوی جدید ساخت مساکن روستایی در دهستان شوسف به کمک تجارب جامعه محلی پرداخته شود. این تحقیق دارای ماهیتی کیفی است. داده ها از مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده است. در روش میدانی از مشاهده مستقیم و تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. داده ها در چارچوب نظریه زمینه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد الگوی جدید ساخت مسکن روستایی با آسیب هایی هم چون ناهنجاری های کالبدی و فیزیکی، دگرش کارکردی مسکن و سایش زمینه های رشد اقتصاد خانوار، چالش انرژی و دست اندازی به طبیعت و تخریب آن، برهم زنندگی فضای اجتماعی – فرهنگی و القای ناکارآمدی سکونتگاه های روستایی همراه بوده است. در نهایت می توان گفت این الگوی جدید به دلیل گسستگی پیوند آن با شرایط و محیط روستایی، در فرآیند استیلای توسعه پایدار روستایی خلل اساسی وارد ساخته است.
تحلیلی بر وضعیت مسکن روستایی استان کرمانشاه و رهیافت هایی برای مقاوم سازی
حوزه های تخصصی:
مسکن به عنوان سرپناه از مهم ترین نیازهای انسان بوده و همواره در اولویت برنامه ریزهای توسعهی اقتصادی- اجتماعی دولت ها قرار دارد. مسکن نشأت گرفته از هویت دینی، مذهبی، فرهنگی، تاریخی و به نوعی تقابل انسان با طبیعت را نشان می دهد. ایران کشوری تقریباً نیمه روستایی است و خیلی از سکونتگاه های آن بر بنیاد معماری بومی و سنتی بنا گردیده اند. این تحقیق در پاسخ به این سؤال است که مسکن روستایی استان کرمانشاه از نظر شاخص های استاندارد مسکن از چه وضعیتی برخوردار هستند؟
روش مطالعه توصیفی- تحلیلی است و با 15متغیر کمّی و کیفی مسکن مورد مطالعه قرار می گیرد. نتایج یافته ها نشان می دهد مناطق روستایی استان کرمانشاه در سال 1385 تعداد 17779 واحد مسکونی کمبود داشته. از نظر استحکام 8/43 درصد مسکن روستایی استان کرمانشاه بادوام، 9/33 درصد کم دوام و2/22 درصد دیگر بی دوام هستند. بیش از 74 درصد از واحدهای مسکونی روستاهای استان کرمانشاه کمتر از100متر زیربنا دارند. یافته ها نشان می دهد قدمت ساخت مسکن روستایی بیش از 25 درصد از واحدهای مسکونی دارای قدمتی بیش از 25سال دارند. از نظر پهنه لرزه خیزی نیز حدود 95 درصد مساحت استان کرمانشاه در موقعیت خطر خیلی زیاد و زیاد قرار دارد. به منظور پیشگیری از بلایای طبیعی و بهبود وضع مسکن روستایی لزوم استفاده از استانداردها در طراحی مسکن از نظر خصوصیات تکتونیکی، معماری، مصالح ساختمانی، تراکم های جمعیت وگستردگی محیط فیزیکی، نقش و عملکرد ناحیه، شبکه راه ها و ... باید مورد توجه قرار گیرد.
ارزیابی عوامل مؤثر بر رضایتمندی روستاییان از مسکن روستایی (مطالعة موردی: منطقة اورامانات استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر ارزیابی سطح رضایت روستاییان منطقة اورامانات استان کرمانشاه و شناسایی عوامل مؤثر بر رضایتمندی آن ها از واحد مسکونی خود است.
روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد. 22279 خانوار روستایی ساکن در چهار شهرستان واقع در منطقة اورامانات استان کرمانشاه جامعة آماری این تحقیق را تشکیل می دهند. ازاین میان، 280 خانوار به روش نمونه گیری طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونة آماری انتخاب گردید. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که اعضای هیأت علمی دانشگاه و کارشناسان بنیاد مسکن روایی صوری آن را تأیید کردند و پایایی آن با انجام پیش آزمون و محاسبة ضریب آلفای کرونباخ (84/0) تأیید شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS نشان می دهد که رضایتمندی افراد موردمطالعه از مسکن خود پایین تر از حد متوسط می باشد. همچنین، نتایج تحلیل واریانس نشان داد رضایتمندی روستاییان منطقة موردمطالعه از واحد مسکونی خود درمورد چهار شاخص رفاهی، بهداشتی، کالبدی و تأسیسات، در همة شهرستان های منطقة اورامانات در سطح 99% اطمینان معنا دار است. نتایج تست دانکن نشان داد شهرستان جوانرود به لحاظ سطح رضایتمندی روستاییان از واحد مسکونی ای که در آن زندگی می کنند، در پایین ترین سطح رضایت قرار دارد.
محدودیت ها: بالابودن هزینة تکمیل پرسشنامه ها، با توجه به گستردگی محدودة موردمطالعه، از اصلی ترین چالش های پیش روی محققان در پژوهش حاضر بود.
تحلیل الگوی فضایی نظام سکونتگاهی استان گیلان در ارتباط با عوامل طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیرپذیری کالبدی و عملکردی سکونتگاه ها از محیط طبیعی امری مسلم و انکارناپذیر است. در این ارتباط عوامل عدیده ای نقش ایفا می کنند و متأثر از آن مکانیابی، ایجاد، گسترش فیزیکی، جمعیت پذیری و ... در سکونتگاه های انسانی به نحو متفاوتی شکل می یابد. این پژوهش با هدف بررسی تحلیل الگوی فضایی نظام سکونتگاهی استان گیلان، تحت تأثیر عوامل طبیعی شکل گرفته است. در این مسیر سوال اصلی پیش روی تحقیق، میزان تأثیر عوامل طبیعی بر الگوی فضایی نظام سکونتگاهی استان است. نظام سکونتگاهی استان گیلان بر اساس سرشماری اخیر شامل 2990 نقطه می باشد که به صورت تمام شماری مورد توجه است. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است که در آن مطالعات اسنادی و روش های تحلیل آمار فضایی در نظام اطلاعات جغرافیایی با روش تحلیل همبستگی خودکار فضایی مبتنی بر شاخص مورن I مورد توجه است. نتایج حاکی از آن است که هرچند نظام سکونتگاهی استان گیلان از منظر جمعیت متمرکز نیست اما از نظر تمامی متغیرهای مورد بررسی (ارتفاع، شیب، جهت شیب، بارش، دما، تبخیر و تعرق، فاصله از آب های سطحی و پوشش گیاهی طبیعی) تمرکز بالایی در توزیع نقاط سکونتگاهی در سطح استان مشاهده شده و همبستگی فضایی تمامی متغیرها با الگوی توزیع فضایی شکل گرفته، از نظر آماری معنادار است.