فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۱۳۶ مورد.
۳۴۲.

جلوه جمال و جلال در نگارگری و بازتاب آن در موجودات اهریمنی و مخوف(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۰۰۵
زیبایی (جمال) و هیبت (جلال) دو اصطلاح منحصربه فرد فلسفه و عرفان اسلامی است، اما نقش آنها در ساحت هنر سنتی و بالاخص نگارگری، آنچنان شگفت انگیز است که بدون بررسی کارکردشان، تبیین نگارگری چندان ممکن نیست. در نگارگری ایرانی، شخصیت های متنوعی با ظرافت های خاص وجودی و بصری به تصویر کشیده شده اند. این ویژگی را می توان با عناوین ارزشی: «موجودات خیر و شر»، خیالی: «موجودات اسطوره ای و واقعی»، عرفانی: «عاشق ها و معشوق ها»، اجتماعی: «شاهان و گدایان»، دینی: «انبیاء و فرشتگان» و اهریمنی: «دیوان و اژدهایان» بررسی کرد. تمامی این موجودات ذیل جلوه های جمال و جلال قابل بررسی اند، اما در این مقاله موجودات اهریمنی موردنظر هستند. سؤال: چرا موجودات اهریمنی و مخوف علی رغم هویت ترسناک یا نقش منفی شان زیبا تصویر شده اند؟ پاسخ: فرض این است که روح حاکم بر نگارگری ایرانی، زیبایی است؛ تا آنجا که اهریمنی ها هم زیبا تصویر می شوند. این ویژگی یک رمز است و هدف این مقاله رمزگشایی این زیبایی است. یافته های تحقیق نیز عبارتند از: 1. ساختار ذهنی هنرمند حین روند خلق هنری، در مواجهه با اهریمنی ها، زبان و بیان زیباشناختی را انتخاب می کند؛ 2. خاستگاه نظری زیباشناختی جلوه های اهریمنی نگارگری مبتنی بر نظریه تجلّی ابن عربی است که جمال و جلال، دو شعاع ساطع از ساحت تجلی هستند، اما هیبت جلال چنان است که به دلیل انوار محرّقه، نمی توان جز از خلال جمال و زیبایی به موجودات خوفناک نگریست و آنها را تصویر کرد.
۳۴۳.

بررسی مفهوم زمان و مکان در نگارگری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴۳
از نظر فیلسوفان، حرکت مولد ایجاد دو عنصر زمان و مکان است. ریشه و شالوده اولیه نگاه به زمان و مکان در هنر ایران باستان و هنر ایران اسلامی، یکسان بوده است. عرفای اسلامی اعتقاد دارند که عوالم وجود به ترتیب به سه دسته کلیِ «محسوس، مثالی و معقول» تقسیم می شود. عالم مثال به این جهت که بین دو عالم مجرد (معقول) و مادی (محسوس) قرار دارد، دارای هر دو خواص مادی (از جهت قابل رؤیت بودن) وغیر مادی (از جهت غیر قابل لمس بودن) است. عالم مثال از این جهت که علت عالم مادی است، همواره از نظر فیلسوفان، حرکت مولد ایجاد دو عنصر زمان و مکان است. ریشه و شالوده اولیه نگاه به زمان و مکان در هنر ایران باستان و هنر ایران اسلامی، یکسان بوده است. عرفای اسلامی اعتقاد دارند که عوالم وجود به ترتیب به سه دسته کلیِ «محسوس، مثالی و معقول» تقسیم می شود. عالم مثال به این جهت که بین دو عالم مجرد (معقول) و مادی (محسوس) قرار دارد، دارای هر دو خواص مادی (از جهت قابل رؤیت بودن) وغیر مادی (از جهت غیر قابل لمس بودن) است. عالم مثال از این جهت که علت عالم مادی است، همواره مورد توجه هنرمند ایرانی بوده است. فضای نگارگری ایرانی، فضای عالم مثال است. در ترسیم این فضای مثالی، محدود نبودن به زمان و مکان مادی سبب می شود نگارگر قادر باشد در یک زمان، اشیاء و اماکن را از چند زاویه مختلف رؤیت کند. مطلق بودن زمان در این فضا، سبب ترسیم تمامی اوقات (حتی صحنه های شب) در نوری یکدست، یکنواخت و منتشره شده است. عدم محدودیت به زمان و مکان فیزیکی در نگار گری ایرانی، امکانات بیان بصری بیشتری در اختیار هنرمند نگارگر قرار می دهد.
۳۴۵.

سماع درویشان در آینه تصوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۶
در این مقاله، نگاره سماع درویشان، اثر کمال الدین بهزاد (متعلق به سال 895 ق) بر اساس مفاهیم عرفان و تصوف تحلیل شده است. با توجه به تعلق نگاره به دوره تیموریان، در ابتدا، وضع تصوف در این دوره بررسی می شود. مؤلف سپس فرقه نقشبندیه را، که بهزاد عضو آن بوده است، معرفی می کند و با توجه به زمان ترسیم نگاره و سن مشایخ تصویرشده در آن، نتیجه می گیرد که بهزاد اجتماعی خیالی از مشایخ صوفیه نقشبندبه را به تصویر کشیده است. به نظر مؤلف، چهار نفر از شش نفری که در بالای تصویر ایستاده اند عبیدالله احرار و جامی و امیرعلی شیر نوایی و بهزادند و محل سماع درویشان باغ مدرسه و خانقاه اخلاصیه در محله جوی انجیل یا سر پل انجیل در هرات است. در ادامه مقاله، معنای سماع و مراتب آن در تصوف بررسی شده است و، با تقسیم نگاره به چهار بخش افقی، ربط هر بخش با مراتب تصوف و سماع تشریح شده است. از تقسیم عمودی نگاره نیز اعدادی به دست می آید که مؤلف به معانی آنها در تصوف پرداخته است. لباس صوفیان و انواع و رنگهای آن نیز در تصوف حاوی معانی و مفاهیمی است که در تحلیل نگاره سماع درویشان بدانها اشاره شده است.
۳۴۹.

اسلوب سیاه قلم در نگارگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸۳ تعداد دانلود : ۱۷۵۰
اسلوب سیاه قلم از شیوه های هنری نگارگری ایران است که از همان ابتدای رواج نگارگری شماری از نقاشان با این اسلوب شروع به کار کردند و آثاری پدید آوردند که امروزه جزو بازمانده های هنر نگارگری ایران به شمار می رود . از نقاشانی که با این شیوه کار می کرده? طوریکه به سیاه قلم هم شهرت یافته? استاد محمد سیاه قلم? نگارگر مرحله نخستین مکتب هرات است . آثار متعددی از این نقاش به جای مانده و تفسیر ها و توجیه های گوناگونی را در بین هنر پژوهان جهان برانگیخته است. از اینها گذشته? می توان منشاء نقاشی سیاه قلم را در کارگاه هنری آل جلایر یا مکتب تبریز – بغداد سده هشتم هجری جستجو کرد. در دیوان اشعار سلطان احمد جلایر که در سال 798 ه . به وسیله میر علی تبریزی - واضع خط نستعلیق – کتابت شده? هفت تشعیر وجود دارد که با شیوه سیاه قلم کار شده است. این طراحی ها را به استاد عبدالحی? نقاش دربار آل جلایر? نسبت داده اند. نگارنده در این مقاله پس از ارائه تعاریف این اسلوب به سیر تاریخی و تکوینی این شیوه در نگارگری ایران پرداخته و آن را از سده هفتم تا سده دهم هجری که جای خود را به شیوه آب و رنگ کاری می سپارد? باز کاویده است. در این بازکاوی بعضی از آثار نقاشان ادوار مختلف بررسی و ارزیابی شده است.
۳۵۰.

حضور مهاجرین افغانی در صنعت فرش دستباف کاشان

۳۵۹.

بررسی ساختار تصویری و طراحی (دیزاین) کتب کهن شاهنامه بایسنقری و هفت اورنگ جامی

کلید واژه ها: مبانی گرافیک هنر نگارگری هنرهای سنتی کلیدواژگان: ساختار تصویری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۷ تعداد دانلود : ۶۴۸
از تجزیه و تحلیل شاهنامه بایسنقری و هفت اورنگ جامی، به کشف مبانی گرافیک بکار برده شده در کتابت این دو اثر می رسیم که کاربرد علمی در گرافیک نوین پایه گذاری م یشود. یکی از مه مترین اهداف بررسی نگارگری ایران کشف رموز و اثبات رابطه این آثار با سایر هنرهای سنتی و ادبیات ایران م یباشد و در نگاهی خا صتر رابطه آن، با هنر کتا بآرایی و گرافیک مشخص م یشود. رشد این هنر که جدای از تاریخ زندگی حامیانش نم ی باشد، در شیو ههای تولید نگارگری نیز منشا اثر گردیده و همواره در ارتباطی تنگاتنگ با محتوای غنی ادبیات ایران بوده است. این امر نیز، بستری برای رشد و متعالی شدن فرهنگ این مرز و بوم گردیده و طی این طریق، نیروی خار قالعاد های را در وجود هنرمندان زبردست این آثار احیا نموده که ایشان را به منبعی ورای قدر ت های مادی متصل ساخته است. 1 - حال این سئوال مطرح می شود که چگونه با به کارگیری این دانش نهفته، م ی توان هنر گرافیک ایران را در شاخه کتا بآرایی و تصویرسازی متحول ساخت؟ 2 - آیا این شیوه خاص م ی تواند پای ه گذار سب کهای نو در هنر کتا بآرایی ایرن باشد؟ 3 - چگونه م یتوان دانشی را که متعلق به قر نهای پیش م یباشد؛ با اید ههای نو اما پیوسته به اصول و ریشه کهن، پای هگذاری کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان