فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۶۸ مورد.
۲۲.

بررسی معناداری زندگی در اندیشه ملاصدرا و کی یر کگور(مقاله علمی وزارت علوم)

۲۳.

رهیافتی نو در مسئله معنای زندگی در نظرگاه کرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنای زندگی عشق رنج تناقض هراس صیرورت نومیدی فردانیت مؤلفه های وجودی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای فلسفه های زندگی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه و معنای زندگی
تعداد بازدید : ۲۳۲۳ تعداد دانلود : ۲۴۶۶
جستار حاضر پژوهشی است در حد توان درباره جست وجوی معنای زندگی از دیدگاه کرکگور. پرسش معنای زندگی در عصر وی به طور آشکار مطرح نبوده است، ولی آثارش سرشارند از نظرهایی که دست به دست هم، معنای زندگی را می سازند. کرکگور نواندیشی دینی و فیلسوفی وجودی نگر محسوب می شود، بنابراین آرای وی معطوف به انسان و ویژگی های وجودی آن شکل می گیرد. زندگی نیز فرایندی است که انسان آن را طی می کند و در فلسفه وجودی، نه به عنوان یک مفهوم انتزاعی، بلکه به منزله واقعیتی انضمامی (که احوال، افعال و افکار زینده آن را می سازد) لحاظ می شود. از این رو معنای زندگی در نسبتی برابر با معنای زینده یعنی انسان قرار می گیرد و مؤلفه های درون مایه معنای زندگی، متناظر با ویژگی های وجودی انسان رقم می خورد. این ویژگی های وجودی عبارتند از صیرورت، فردانیت، تناقض، رنج، عشق، هراس و نومیدی. کیفیت تحقق این ویژگی ها و در نتیجه معنایی که در زندگی پیدا می کنند، در کنار هم معنای زندگی را رقم می زند. هرچه این مؤلفه ها از معنای ارزنده تر و شایسته تری برخوردار باشند، به همان نسبت زندگی فرد معنادار خواهد بود. نکته دیگر آنکه از نظر کرکگور مؤلفه های وجودی همه به یک منظور در انسان گرد آمده اند و آن «انسان اصیل» شدن یا «خود شدن» است. به این ترتیب معنای زندگی نزد وی در گرو تحقق بخشیدن به خود اصیل انسانی است و این امر مستلزم تحقق ویژگی های وجودی انسان در معنای اصیلشان خواهد بود.
۲۶.

معنا، غایت و ارزش (بررسی آراء گرت تامسُن در باب معنای زندگی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنای زندگی ارزش غایت جعل معنا غایت های آفاقی غایت های انفسی کشف معنا گرت تامسن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰۴
پرسش «معنای زندگی چیست؟» موضوع پژوهشی است که گَرِت تامسن در کتاب در باب معنای زندگی مفصل به آن پرداخته است. او هدفداری را صرفا شرط لازم معناداری می داند و بر آن است که زندگی دارای ارزش ذاتی است، نه اینکه فقط ابزار دستیابی به هدف متعالی یا غیرمتعالی باشد. تامسن معنای زندگی را حالت زندگی شخص نسبت به حقیقت استعلایی جهان می داند. از نظر او فهم معنای زندگی باید دلالت های عملی برای روشی داشته باشد که با آن روش زندگی می کنیم. او همچنین ارتباط یافتن فرد با ارزش های ورای خود را عامل دیگری در معناداری یاد می کند و معتقد است در عشق که پیچیده ترین نوع روابط انسانی حاکم است، دو طرف رابطه ی عاشقانه به نوعی ماآگاهی دست پیدا می کنند و از این رهگذر در ارزش های یکدیگر سهیم می شوند و فرایند زندگی خود را معنادارتر می سازند. در پایان تامسن از طرح زندگی هر انسان یاد می کند که پیش فهم های هر فردی بر آن اثر می گذارد و تفسیر فرایند زندگی هر فرد بر پایه ی همین طرح صورت می پذیرد. در این مقاله اندیشه های تامسن در بررسی این دیدگاه ها معرفی، نقد و سنجیده می شود.
۲۹.

تحلیل و بررسی کارکردهای معنابخشی مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصالت مرگ مرگ آگاهی معنابخشی کنترل اخلاقی افزایش تراکم اخلاقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای فلسفه های زندگی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه و معنای زندگی
تعداد بازدید : ۲۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۴۰۹
مرگ، ساده ترین واقعیت زندگی ماست. ما متولد می شویم، رشد و زندگی می کنیم و در پایان، می میریم، از این ساده تر نمی شود. شاید گمان شود که مرگ نابودگر زندگی و نقطه ای در برابر آن است. به همین دلیل، زیستن با انکار مرگ است که معنا یافته و پایا می شود. حال اینکه مرگ صرفاً یک پایان نیست، بلکه فرایندی بامعناست. فرایندی که با کمک دین، نه تنها ویرانگر زندگی نیست، که آن را معنا می دهد. زندگی با انکار مرگ، اصالت خود را از کف می دهد. مرگ در سطح شناختی «ایجاد آگاهی از موقعیت» می کند و درحقیقت، پاسخی است به این پرسش که ماهیت این جهان چیست؟ و در سطح کُنش، رویه اخلاقی خاصّی را مطالبه می کند و از اینجاست که کارکردهای مرگ سامان می یابند. این کارکردها تماماً معنایی است که مرگ به زندگی می دهد. اگر اندیشه مرگ نبود، احتمالاً آدم ها طوری دیگر زندگی می کردند.
۳۲.

مرگ و ما بعد الطبیعه؛ نیستی و معنای هستی در فلسفه هستی هایدگر

۳۳.

ابعاد مسئلة معنا از دیدگاه فلسفی

کلید واژه ها: معنا کواین ویتگنشتاین فلسفة تحلیلی جان سرل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۴ تعداد دانلود : ۱۴۸۶
مسئلة معنا از مسائل غامض زبان شناسی و فلسفی است. در این نوشتار که سبک و سیاقی فلسفی دارد، سعی می شود تا به برخی از پیچیدگی های مسئلة معنا اشاره شود. ابتدا با تأملاتی کلی دربارة معنا، سؤالاتی دربارة آن طرح می شود تا برخی از جنبه های عام این مسئله ـ و نه براساس موشکافی های فلسفی ـ نمایان شود. در ادامه، با بیان این مطلب که فیلسوفان نیز از آغاز به مسئلة معنا توجه داشته اند، از منظر فلسفة معاصر در باب معنا اشاره می شود. دو جریان عمدة فلسفی معاصر، یعنی جریان فلسفة تحلیلی و پدیدارشناسی که می توان گفت بقیة جریان ها، انشعاب هایی از این دو جریان فلسفی اند، در ارتباط با مسئلة معنا به اجمال معرفی می شود. سپس با تمرکز بر جریان فلسفة تحلیلی و ممیزاتی که می توان برای آن برشمرد تا ویژگی های این زمینة تفکر فلسفی را دریافت، سعی می شود بر همین زمینة فکری، فهرستی از پرسش هایی اساسی درباب معنا بیان شود. از همین رو و برای تأکید بر پیچیدگی و دقایق فلسفی این بحث، دو مسئله، انتخاب و پیرامون آن ها مباحثی مطرح شده است. یکی مسئلة رابطة «معنا» و «معرفت» و دیگری مسئلة رابطة «معنا» و «زبان» است. مسئلة اول یک بار به شکل عام و بار دیگر بر زمینة فلسفة تحلیلی و مسئلة دوم به طور خلاصه از منظر ویتگنشتاین، کواین و جان سرل بررسی شده و به دلیل گستردگی و عمق برخی از نظریات، از منظر فیلسوفانی چون دیویدسون، بررسی نشده است.
۳۷.

بررسی و تطبیق جعل یا کشف معنای زندگی در اندیشه کیرکگور و سارتر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سارتر معنای زندگی کشف جعل کیرکگور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای فلسفه های زندگی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه و معنای زندگی
تعداد بازدید : ۱۸۷۲ تعداد دانلود : ۱۳۵۰
حذف علت غایی در تاریخ اندیشه، در مباحث علمی و فلسفی تغییراتی ایجاد کرده است و این موضوع عامل تغییر نگرش انسان به بحث خداوند بهعنوان یک خالق و قدرت لایزال بوده است و اصلیترین مسئله انسان، یعنی بحث درباره معنای زندگی او را تحت تأثیر قرار داده است. این امر، دلیل اصلی بهحاشیهراندن اولوهیّت خداوند و جایگزینشدن قوای انسانی شده است که نتیجه نهایی آن حاکمیّت رویکردهای نیهیلیستی و پوچگرایانه بوده است. به دنبال آن، استیلای سکولاریسم و دینپیرایی مسئله معنای زندگی انسان را به چالش کشیده است و پس از آن، انسان خداوند را نه همچون منشأ معنا، بلکه بهعنوان مانعی بر سر راه زندگی می داند. ازاینرو، بر آگاهی و اراده خود تکیه می کند و خود را آفریننده معنای زندگی میپندارد. به همین دلیل، بحث کشف و جستجوی معنای زندگی، دستخوش تغییر شده است و به جای آن، رویکردهای معنا آفرین و سخن از جعل معنا، جایگزین شدهاند. این مسئله که آیا انسان سازنده و آفریننده معنای زندگی خویش است یا آن را از عاملی بیرونی کسب میکند، امروزه به چالش بزرگی برای بشر تبدیل شده است. تقابل اندیشمندان خداباور و ملحد اهمیت چنین مسائلی را دوچندان می کند. به همین دلیل، در این پژوهش تلاش شده است برای این پرسش، با توجه به دو رویکرد خداباور و غیرخداباور کیرکگور و سارتر، که از اندیشمندان مکتب اگزیستانسیالیسم و از پیشگامان تحولات شگرف فلسفه معاصر هستند، پاسخی مناسب بیابیم. ازیکسو، تکیه کیرکگور بر سابجکتیویته بهعنوان یک حقیقت پایدار برای کشف معنای آبجکتیو زندگی با توجه به سپهرهای هستی، و ازسویدیگر، بیمعنابودن بنیادین زندگی به دلیل وجودنداشتن خداوند از نظر سارتر که با توجه به آگاهی انسان میتوان به روش سابجکتیو برای آن معنایی جعل کرد، ژرفاندیشی شده است.
۴۰.

زندگی معنادار از منظر هایدگر متقدم

کلید واژه ها: دازاین معنای زندگی میراث فرهنگی زندگی اصیل اصیل بودن غیراصیل بودن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه و معنای زندگی
تعداد بازدید : ۱۸۰۳ تعداد دانلود : ۱۲۷۵
فلسفه هایدگر اهتمام به پرسش از معنای هستی است و نقطه شروع برای پاسخ به این پرسش، سئوال از هستی خود پرسشگر است. در تفکر هایدگر متقدم دو خصوصیت عمده برای دازاین می توان یافت: اولا،ً یک شخص اساساً یک کنشگر است. شخصیت و جهان جداناپذیرند و هایدگر این نکته را به صورت در-جهان-بودن بیان می کند. ثانیاً، شخصیت انسان، با بودن- میان- دیگر- مردم توضیح داده می شود. بنابراین، باید دید، آیا فلسفه هایدگر اولاً تفکیکی میان زندگی معنادار و زندگی فاقد معنا قائل می شود یا خیر؟ و ثانیاً در صورت تفکیک میان این دو زندگی، محتوای زندگی معنادار را چگونه تبیین می کند؟ بررسی آراء هایدگر متقدم نشان می دهد اولاً وی میان زندگی معنادار و زندگی فاقد معنا تفکیک می نهد و ثانیاً میان میراث فرهنگی و معناداری زندگی ارتباط معناداری وجود دارد. بنابر دیدگاه وی، تسلط دیگران بر انسان و پیروی انسان از افکار عمومی، برای انسان زندگی غیراصیل است. مرگ اندیشی انسان را به سوی زندگی اصیل سوق می دهد و زندگی معنادار از نظر هایدگر زندگی اصیل است. محتوای زندگی معنادار نیز از تعامل میراث فرهنگی و واقع مندی انسان بر انسان مکشوف می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان